استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
(لازم الاجرا براي كليه صورتهاي مالي كه دوره مالي آنها از تاريخ
اول فروردين 1389 يا بعد از آن شروع مي شود)
705
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
فهرست مندرجات
شماره بند
• هدف 1
2 – • دامنه كاربرد 5
• تعاريف 6
7 – • طبقه بندي داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه هاي واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش 15
– 14 – داراييهاي غيرجاري كه قصد بركناري آن وجود دارد 15
• اندازه گيري داراييهاي غ يرجاري (يا مجموعه هاي واحد) طبقه بندي شده به عنوان
16 – نگهداري شده براي فروش 30
– 16 – اندازه گيري دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) 20
– 21 – شناسايي زيانهاي كاهش ارزش و برگشت آن 26
– 27 – تغييرات طرح فروش 30
31 – • ارائه و افشا 41
– 32 – ارائه عمليات متوقف شده 35
– سود يا زيان مربوط به عمليات در حال تداوم 36
– 37 – ارائه دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش 39
– 40 – ساير موارد افشا 41
• تاريخ اجرا 42
• مطابقت با استانداردهاي بين المللي حسابداري 43
• پيوست شماره 1 : توضيحات تكميلي
– طولاني تر شدن دوره مورد نياز براي تكميل فروش
• پيوست شماره 2 : رهنمود بكارگيري
• پيوست شماره 3 : مباني نتيجه گيري
707
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
اين استاندارد بايد با توجه به ”مقدمه اي بر استانداردهاي حسابداري“ مطالعه و
بكار گرفته شود.
هدف
1 . هدف اين استاندارد، تجويز نحوه حسابداري داراييهاي نگهداري شده براي فروش و نحوه
ارائه و افشاي عمليات متوقف شده است . به طور خاص، اين استاندارد موارد زير را
الزامي نموده است:
الف. داراييهايي كه معيا رهاي طبقه بندي به عنوان ” نگهداري شده براي فروش “ را احراز
مي كنند، به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه گيري و احتساب
استهلاك چنين داراييهايي متوقف مي شود، و
ب . داراييهايي كه معيارهاي طبقه بندي به عنوان ” نگهداري شده براي فروش “ را احراز
مي كنند در تر ازنامه، و نتايج عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان، به طور
جداگانه ارائه مي شوند.
دامنه كاربرد
2 . الزامات ”طبقه بندي“ و ” ارائه“ در اين استاندارد، براي تمام داراييهاي غيرجاري و تمام
مجموعه هاي واحد بكار مي رود، اما الزامات ” اندازه گيري“ در اين استاندار د براي تمام
داراييهاي غيرجاري و مجموعه هاي واحد (به شرح بند 4)، به استثناي داراييهاي ذكر شده
در بند 5 كه طبق استاندارد مربوط اندازه گيري مي شود، كاربرد دارد.
3 . داراييهايي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 14 با عنوان نحوه ارائه داراييهاي جاري و
بدهيهاي ج اري به عنوان غيرجاري طبقه بندي مي شوند، نبايد مجدداً به عنوان داراييهاي
جاري طبقه بندي شوند مگر اينكه معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش
طبق اين استاندارد را احراز نمايند. داراييهايي از يك طبقه كه واحد تجاري در روال عادي
به عنوان غيرجاري تلقي مي كند و صرفاً به قصد فروش مجدد تحصيل شده اند نبايد
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
708
به عنوان جاري طبقه بندي شوند مگر اينكه معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده
براي فروش طبق اين استاندارد را احراز نمايند.
4 . در برخي موارد واحد تجاري گروهي از داراييها و بدهيهاي وابسته به آن را به عنوان يك
مجموعه واحد واگذار يا بركنار مي كند. چنين مجموعه واحدي، ممكن است يك گروه از
واحدهاي مو لد وجه نقد، يك واحد مولد وجه نقد، يا قسمتي از واحد مولد وجه نقد باشد .
اين مجموعه مي تواند در برگيرنده هر گونه دارايي و بدهي واحد تجاري باشد .
اگر يك
دارايي غيرجاري به عنوان قسمتي از يك مجموعه واحد، در دامنه الزامات اندازه گيري اين
استاندارد قرار گيرد، الزامات اندازه گيري اين استاندارد براي كل مجموعه بكار مي رود
به گونه اي كه اين مجموعه به اقل مبلغ دفتري وخالص ارزش فروش اندازه گيري مي شود .
20 و 24 ، الزامات اندازه گيري داراي يها و بدهيهاي منفرد در مجموعه واحد، در بندهاي 19
بيان شده است.
5 . الزامات اندازه گيري اين استاندارد در مورد داراييها و بدهيهاي زير كاربرد ندارد:
الف. سرمايه گذاريهاي بلند مدتي كه به روش تجديد ارزيابي اندازه گيري مي شود.
ب . داراييهاي جاري و بده يهايي كه جزئي از يك مجموعه واحد نگهداري شده براي
فروش است.
تعاريف
6 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است:
• يك بخش از واحد تجار ي : جزئي از عمليات و جريانهاي نقدي واحد تجاري است كه ا ز لحاظ
عملياتي و اهداف گزارشگري مالي، به وضوح از ساير فعاليتهاي واحد تجاري متمايز باشد.
• واحد مولد وجه نقد : كوچكترين مجموعه داراييهاي قابل شناسايي ايجادكننده جريان ورودي
وجه نقدي كه به ميزان عمد ه اي مستقل از جريانهاي ورودي وجه نقد ساير داراييها يا
مجموعه اي از داراييها مي باشد.
• مخارج فرو ش : مخارج تبعي كه به طور مستقيم در رابطه با فروش دارايي (يا مجموع ه
واحد)، به استثناي مخارج تأمين مالي، واقع مي شود.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
709
• دارايي جاري : يك دارايي زماني به عنوان دارايي جاري طبقه بندي مي شود كه :
الف . انتظار رود طي چرخه عملياتي معمول واحد تجاري يا ظرف يكسال از تاريخ ترازنامه ،
هر كدام طولان ي تر است، مصرف يا فروخته شود، يا به وجه نقد يا دارايي ديگري كه
نقد شدن آن قريب به يقين است، تبديل شود، يا
ب . وجه نقد يا معادل وجه نقدي باشد كه استفاده از آن محدود نشده است.
• مجموعه واحد : گروهي از داراييها و بدهيهاي وابسته به آن كه ب ه عنوان يك مجموعه واحد
واگذار يا بركنار خواهد شد.
• عمليات متوقف شده : يك بخش از واحد تجاري است كه واگذار يا بركنار شده يا به عنوا ن
نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، و :
الف . بيانگر يك فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه از عمليات است،
ب . قسمتي از يك برنامه هماهنگ براي واگذاري يا بركناري يك فعاليت تجاري يا حوزه
جغرافيايي عمده و جداگانه از عمليات است، و يا
ج . يك واحد فرعي است كه صرفاً با قصد فروش مجدد خريداري شده است.
• ارزش منصفانه : مبلغي است كه خريداري مطلع و مايل و فروشند ه اي مطلع و مايل مي توانند
در معامل ه اي حقيقي و در شرايط عادي، يك دارايي را در ازاي مبلغ مزبور با يكديگر مبادله
كنند.
• خالص ارزش فرو ش : مبلغ وجه نقد يا معادل آن كه از طريق فروش دارايي در شرايط عادي
و پس از كسر كليه مخارج فروش حاصل مي شود.
• مبلغ بازيافتني : خالص ارزش فروش يا ارزش اقتصادي يك دارايي، هر كدام كه بيشتر است.
• ارزش اقتصادي : ارزش فعلي خالص جريانهاي نقدي آتي ناشي از كاربرد مستمر دارايي
از جمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري نهايي آن است.
• تعهد قطعي خريد : توافقي با يك شخص غيروابسته، الزا م آور براي هر دو طرف و معمولاً
داراي ضمانت اجراي قانوني، كه:
الف . تمام شرايط بااهميت، شامل قيمت و زمانبندي معامله را مشخص مي كند، و
ب . شامل عامل بازدارنده اي است كه مي تواند اجراي آن را بسيار محتمل كند.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
710
طبقه بندي داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه هاي واحد) به عنوان نگهداري شده براي فروش
7 . واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري (يا مجموع ه اي واح د) را كه مبلغ دفتري آن، عمدتاً از طري ق
فروش و نه استفاده مستمر بازيافت م ي گردد، ب ه عنوا ن ” نگهداري شده براي فرو ش“
طبقه بندي كند.
8 . طبقه بندي دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد ) به عنوان نگهداري شده براي فروش بايد
تنها پس از احراز شرايط زير صورت گيرد:
الف. دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد ) براي فروش فوري در وضعيت فعلي آن، فقط
بر حسب شرايطي كه براي فروش چنين داراييها يي (يا مجموعه هاي واحد ) مرسوم
و معمول است، آماده باشد، و
ب . فروش آن بسيار محتمل باشد.
9 . براي آنكه فروش بسيار محتمل باشد، بايد تمام شرايط زير احراز شود:
الف. سطح مناسبي از مديريت واحد تجاري متعهد به اجراي طرح فروش دارايي
(يا مجموعه واحد) باشد،
ب . برنامه فعالي براي يافتن خريدار و تكميل طرح فروش، شروع شده باشد،
ج . براي فروش دارايي (يا مجموعه واحد ) به قيمتي منطقي نسبت به ارزش روز آن،
بازاريابي مؤثري انجام شده باشد،
د . انتظار رود كه شرايط تكميل فروش طي يكسال از تاريخ طبقه بندي، به استثناي
آنچه در بند 10 مجاز شمرده شده است، احراز گردد، و
ه . اقدامات لازم براي تكميل طرح فروش نشان دهد كه انجام تغييرات بااهميت يا
توقف آن بعيد است.
10 . شرايط و رويدادها ممكن است دوره تكميل فروش را از يك سال طولاني تر كند . اگر
تأخير از شرايط و رويدادهايي ناشي شود كه از كنترل واحد تجاري خارج است و شواهد
كافي وجود داشته باشد كه واحد تجاري به تعهدات خود نسبت به طرح فروش داراي يها
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
711
پايبند است، طولاني تر شدن دوره فروش نمي تواند از طبقه بندي يك دارايي غير جاري
(يا مجموعه اي واحد ) به عنوان نگهداري شده براي فروش جلوگيري نمايد . اين مورد
در صورتي روي خواهد داد كه شرايط مندرج در پيوست شماره 1 احراز شود.
11 . معاملات فروش شامل معاوضه دار اييهاي غيرجاري با يكديگر نيز مي شود به شرطي كه
اين معاوضه طبق استاندارد حسابداري شماره 11 با عنوان داراييهاي ثابت مشهو د،
داراي محتواي تجاري باشد.
12 . چنانچه واحد تجاري، يك دارايي غيرجاري (يا مجموعه اي واحد ) را صرفاً به قصد
واگذاري تحصيل نمايد، در تاريخ تح صيل، آن دارايي غيرجاري را فقط در صورتي بايد
به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي كند كه الزام يكسال مندرج در بند 9
(به استثناي آنچه در بند 10 مجاز شمرده شده است) رعايت شود و احراز هر گونه معيار
ديگر مندرج در بندهاي 8 و 9 كه در تاريخ تحصيل محقق نشده باش د، در يك دوره
كوتاه مدت بعد از تحصيل (معمولاً طي مدت 3 ماه) بسيار محتمل باشد.
13 . در صورتي كه معيارهاي بندهاي 8 و 9 بعد از تاريخ ترازنامه احراز شود واحد تجاري
نبايد در صورتهاي مالي، داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه هاي واحد ) را به عنوان نگهداري
شده براي فروش ط بقه بندي كند . با اين وجود، هنگامي كه اين معيارها بعد از تاريخ
ترازنامه، اما قبل از تأييد صورتهاي مالي احراز شود واحد تجاري بايد اطلاعات تعيين
شده در بند 40 را در يادداشتهاي توضيحي افشا كند.
داراييهاي غيرجاري كه قصد بركناري آن وجود دارد
14 . واحد تجاري نبايد يك دارايي غيرجاري (يا مجموعه اي واحد ) كه قصد بركناري آن
وجود دارد را به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي كند، زيرا مبلغ دفتري آن
اساساً از طريق استفاده مستمر بازيافت خواهد شد. با اين حال، چنانچه مجموعه اي واحد
كه قصد بركناري آن وجود دارد، شرايط عمليا ت متوقف شده طبق بند 6 را احراز كند،
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
712
واحد تجاري بايد نتايج عمليات و جريانهاي نقدي آن مجموعه را طبق بندهاي 32 و 33
در تاريخي كه استفاده از آنها متوقف مي شود، به عنوان عمليات متوقف شده ارائه نمايد .
داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه هاي واحدي ) كه قصد بركناري آن وجو د دارد، شامل
مواردي است كه از دارايي تا پايان عمر اقتصادي آن استفاده مي شود و مواردي كه
به جاي فروش، استفاده از دارايي متوقف مي شود.
15 . واحد تجاري نبايد دارايي غيرجاري كه به طور موقت استفاده نمي شود را به عنوان
بركنار شده محسوب كند.
اندازه گيري داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه هاي واحد ) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري
شده براي فروش
اندازه گيري دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد)
16 . واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري (يا مجموعه واح د) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده
براي فروش را به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه گيري نمايد.
17 . چنانچه يك دارايي غير جاري (يا مجموعه اي واحد ) كه جديداً تحصيل شده، معيارهاي
طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش (به شرح بند 12 ) را احراز نمايد،
در رعايت بند 16 ، آن دارايي (يا مجموعه واحد ) در شناخت اوليه به اقل مبلغ دفتري
(با فرض عدم طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش؛ براي مثال، بهاي تمام شده )
و خالص ارزش فروش شناسايي مي شود. اگر دارايي غير جاري (يا مجموعه واحد )
در قالب يك تركيب تجاري تحصيل شده باشد، بايد به خالص ارزش فروش اندازه گيري شود.
18 . چنانچه انتظار رود فرايند فر وش در بيش از يك سال تكميل شود، واحد تجاري بايد
مخارج فروش را به ارزش فعلي اندازه گيري نمايد . هر گونه افزايش در ارزش فعلي
مخارج فروش ناشي از گذشت زمان، در صورت سود و زيان به عنوان هزينه تأمين مالي
شناسايي مي شود.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
713
19 . مبلغ دفتري يك دارايي غيرجاري (يا داراييها و بدهيهاي مربوط به يك مجموعه واحد )،
بلافاصله قبل از طبقه بندي اوليه آن به عنوان نگهداري شده براي فروش، بايد طبق
استاندارد حسابداري مربوط اندازه گيري شود.
20 . در اندازه گيري مجدد بعدي يك مجموعه واحد، مبلغ دفتري داراييهاي مستثني شده از
الزامات اندازه گيري طبق بند 5 اين استاندارد كه در يك مجموعه واحد به عنوان نگهداري
شده براي فروش طبقه بندي شده است، بايد قبل از اندازه گيري مجدد مجموعه واحد به
خالص ارزش فروش آن، طبق استانداردهاي حسابداري مربوط اندازه گيري مجدد شود.
شناسايي زيانهاي كاهش ارزش و برگشت آن
21 . واحد تجاري بايد زيان كاهش ارزش براي هر گونه كاهش ارزش اوليه يا بعدي دارايي
(يا مجموعه واحد ) به خالص ارزش فروش را تا حدي كه طبق بند 20 شناسايي نشده
است، شناسايي كند.
22 . واحد تجاري بايد هر گونه افزايش بعدي در خالص ارزش فروش يك دارايي را به عنوان
سود شناسا يي كند، اما اين سود نبايد از زيان كاهش ارزش انباشته اي كه قبلاً طبق اين
استاندارد و يا ساير استانداردهاي حسابداري شناسايي شده است، بيشتر شود.
23 . واحد تجاري بايد براي هر گونه افزايش بعدي در خالص ارزش فروش مجموعه واحد ،
به شرح زير سود شناسايي كند:
الف. تا حدي كه طبق بند 20 شناسايي نشده است، اما
ب . تا حدي كه از زيان كاهش ارزش انباشته شناسايي شده، طبق اين استاندارد و يا
ساير استانداردهاي حسابداري (براي داراييهاي غيرجاري كه در دامنه الزامات
اندازه گيري اين استاندارد قرار مي گيرند) بيشتر نباشد.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
714
24 . زيان كاهش ارزش (يا هر گونه سود بعدي ) شناسايي شده براي مجموعه اي واحد بايد
مبلغ دفتري داراييهاي غيرجاري آن مجموعه را كه در دامنه الزامات اندازه گيري اين
استاندارد قرار مي گيرد به شرح مندرج در بندهاي الف و ب زير، كاهش (يا افزايش) دهد:
الف. زيان كاهش ارزش بايد به تر تيب زير جهت كاهش مبلغ دفتري داراييهاي غيرجاري
مجموعه واحد تخصيص يابد:
1 . ابتدا، صرف كاهش مبلغ دفتري سرقفلي مرتبط با مجموعه واحد شود، و
2 . باقيمانده زيان كاهش ارزش متناسب با مبلغ دفتري ساير داراييهاي غيرجاري
مجموعه واحد، به آنها تخصيص يابد.
اين كاهش در م بالغ دفتري بايد به عنوان زيان كاهش ارزش هر يك از داراييهاي
منفرد درنظر گرفته شود و بلافاصله در صورت سود و زيان شناسايي گردد.
ب . برگشت زيان كاهش ارزش مجموعه واحد بايد به منظور افزايش مبلغ دفتري
داراييهاي غير جاري آن غير از سرقفلي، تخصيص يابد.
اين افزايش د ر مبالغ دفتري بايد به عنوان برگشت زيان كاهش ارزش هر يك از
داراييهاي منفرد درنظر گرفته شود و بلافاصله در صورت سود و زيان شناسايي
گردد.
25 . سود يا زياني كه تا تاريخ فروش يك دارايي غيرجاري (يا مجموعه اي واحد ) شناسايي
نشده، بايد در تاريخ قطع شناخت شناسايي گر دد. الزامات مربوط به قطع شناخت در
بندهاي 70 تا 75 استاندارد حسابداري شماره 11 با عنوان داراييهاي ثابت مشهو د
(تجديدنظر شده در 1386 )، و بندهاي 89 تا 95 استاندارد حسابداري شماره 17 با عنوان
داراييهاي نامشهود (تجديدنظر شده در 1386 )، آمده است.
26 . واحد تجاري نبايد يك دارايي غيرجاري كه منفرداً يا در قالب بخشي از يك مجموعه
واحد به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است را مستهلك كند . شناسايي
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
715
سود تضمين شده و ساير هزينه هاي قابل انتساب به بدهيهاي مجموعه واحدي كه به عنوان
نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، ادامه مي يابد.
تغييرات طرح فروش
27 . در صورتي كه واحد تجاري يك دارا يي غير جاري (يا مجموعه اي واحد ) را به عنوان
نگهداري شده براي فروش طبقه بندي نموده باشد، اما معيارهاي مندرج در بندهاي 8 تا 10
ديگر برقرار نباشد، واحد تجاري بايد طبقه بندي دارايي (يا مجموعه واحد ) به عنوان
نگهداري شده براي فروش را متوقف نمايد.
28 . واحد تجاري بايد يك دارايي غيرجاري را كه طبقه بندي آن به عنوان نگهداري شده
براي فروش متوقف شده است (يا اينكه از مجموعه واحد نگهداري شده براي فروش
خارج مي شود)، به اقل مبالغ زير اندازه گيري كند:
الف. مبلغ دفتري آن قبل از اين كه دارايي غير جاري (يا مجموعه واحد ) به عنوان
نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شود پس از تعديل بابت هر گونه استهلاك،
يا تجديد ارزيابي كه در صورت عدم طبقه بندي دارايي (يا مجموعه واحد )
به عنوان نگهداري شده براي فروش شناسايي مي شد، و
ب . مبلغ بازيافتني آن در تاريخ انصراف از فروش.
29 . واحد تجاري بايد هر گونه تعديل لازم در مبلغ دفتري يك دارايي غيرجاري كه طبقه بندي
آن به عنوان نگهداري شده براي فروش متوقف شده است را در دوره اي كه معيارهاي
مندرج در بندهاي 8 تا 10 ديگر برقرار نباشد، در سود و زيان عمليات در حال تداوم
منظور نمايد . واحد تجاري بايد هر گونه تعديل از اين بابت را در همان سرفصل
مورد استفاده طبق بند 36 براي ارائه سود و زيان شناسايي شده، منظور كند.
30 . اگر واحد تجاري از مجموعه واحد ي كه به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي
شده است، دارايي يا بدهي منفردي را خارج كند، اندازه گيري باقيمانده داراييها و بدهيها
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
716
در صورتي به عنوان مجموعه واحد ادامه مي يابد كه اين مجموعه حائز معيارهاي مندرج
در بندهاي 8 تا 10 باشد . در غير اين صورت، باقيمانده داراييهاي غيرجاري گروه كه به طور
منفرد شرايط طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را دارند بايد به طور جداگانه
به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش در آن تاريخ اندازه گيري شوند . هر دارايي
غيرجاري كه معيارهاي ذكر شده را احراز نكند، طبق بند 27 طبقه بندي آن به عنوان
نگهداري شده براي فروش متوقف مي شود.
ارائه و افشا
31 . واحد تجاري بايد اطلاعاتي را ارائه و افشا كند كه استفاد هكنندگان صورتهاي مالي را در ارزيابي
آثار مالي عمليات متوقف شده و واگذاري داراييهاي غيرجاري (يا مجموع ه هاي واح د) كمك
نمايد.
ارائه عمليات متوقف شده
32 . واحد تجاري بايد موارد زير را افشا كند:
الف. يك مبلغ واحد در متن صورت سود و زيان كه شامل مجموع ارقام زير است:
1 . سود (بعد از ماليات) يا زيان عمليات متوقف شده، و
2 . سود (بعد از ماليات ) يا زيان ناشي از اندازه گيري داراييها يي (يا مجموعه هاي
واحدي) كه عمليات متوقف شده را تشكيل مي دهند به خالص ارزش فروش
يا سود (بعد از ماليات) يا زيان ناشي از واگذاري آنها.
ب . اجزاي مبلغ ذكر شده در بند الف به تفكيك:
1 . درآمدها، هزينه ها و سود (قبل از ماليات) يا زيان عمليات متوقف شده،
2 . ماليات بر درآمد عمليات متوقف شده،
3 . سود يا زيان شناسايي شده ناشي از اندازه گيري داراييها يي (يا مجموعه هاي
واحدي) كه عمليات متوقف شده را تشكيل مي دهند به خالص ارزش فروش
يا سود (بعد از ماليات) يا زيان ناشي از واگذاري آنها، و
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
717
. 4 . ماليات بر درآمد مربوط به بند 3
اجزاي مذكور را مي توان در يادداشتهاي توضيحي يا در متن صورت سود و زيان
ارائه كرد . در صورتي كه اين اجزا در متن صورت سود و زيان ارائه شود، بايد در
بخش عمليات متوقف شده، يعني جدا از عمليات در حال تداوم ارائه گردد .
درخصوص واحدهاي فرعي اخيراً تحصيل شده كه شرايط طبقه بندي به عنوان
نگهداري شده براي فروش را در زمان تحصيل احراز مي كنند (به بند 12 مراجعه
شود)، اين افشا ضرورت ندارد.
ج . خالص جريانهاي نقدي عمليات متوقف شده به تفكيك فعاليتهاي عملياتي، بازده
سرمايه گذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي، ماليات بر درآمد، فعاليتهاي
سرمايه گذاري و فعاليتهاي تأمين مالي . اين افشا را مي توان در يادداشتهاي توضيحي
يا در متن صورت جريان وجوه نقد ارائه كرد . در خصوص واحدهاي فرعي اخيراً
تحصيل شده كه شرايط طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را در زمان
تحصيل احراز مي كنند (به بند 12 مراجعه شود)، اين افشا ضرورت ندارد.
33 . واحد تجاري بايد موارد افشاي بند 32 را براي دوره هاي قبلي ارائه شده در صورتهاي
مالي، ارائه مجدد كند به گونه اي كه موارد افشا، همه عمليات متوقف شده تا تاريخ
ترازنامه آخرين دوره را دربرگيرد.
34 . تعديلات در دوره جاري نسبت به مبالغي كه قبلاً در عمليات متوقف شده ارائه گرديده
است و به طور مستقيم مربوط به واگذاري يا بركناري عمليات متوقف شده در دوره (هاي)
قبل مي باشد بايد به طور جداگانه در عمليات متوقف شده طبقه بندي شود . ماهيت و مبلغ
چنين تعديلاتي بايد افشا گردد . نمونه وضعيتهايي كه ممكن است به اين تعديلات منجر
شود به شرح زير است:
الف. رفع ابهامات مربوط به شرايط واگذاري، مانند قطعي شدن بهاي معامله و جبران
خسارت وارده.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
718
ب . رفع ابهاماتي كه به طور مستقيم به عمليات يك بخش، قبل از واگذاري آن مربوط
مي شود، مانند تعهدات زيست محيطي و تضمين محصولات توسط فروشنده.
ج . تسويه تعهدات مرتبط با مزاياي پايان خدمت و بازنشستگي كاركنان، مشروط بر
اينكه تسويه به طور مستقيم مربوط به واگذاري باشد.
35 . چنانچه واحد تجاري طبقه بندي يك بخش از واحد تجاري به عنوان نگهداري شده براي
فروش را متوقف نمايد، نتايج عمليات و جريان وجوه نقد آن بخش كه قبلاً تحت عنوان
عمليات م توقف شده طبق بندهاي 32 تا 34 ارائه شده، بايد تجديد طبقه بندي شود .
اين تجديد ارائه بايد تشريح شود.
سود يا زيان مربوط به عمليات در حال تداوم
36 . هر گونه سود يا زيان اندازه گيري مجدد يك دارايي غيرجاري (يا مجموعه اي واحد ) كه
به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است و مشمول تعريف عمليات
متوقف شده نگردد بايد در سود يا زيان عمليات در حال تداوم منظور شود.
ارائه دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش
37 . واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري طبقه بندي شده به عنوان نگهداري ش ده براي فروش و
داراييهاي يك مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را جدا
از ساير داراييها در ترازنامه ارائه كند . بدهيهاي مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان
نگهداري شده براي فروش نيز بايد جدا از ساير بدهيها در ترازنامه ارائه گردد. اين داراييها
و بدهيها نبايد با يكديگر تهاتر شوند و مبلغ آنها به طور جداگانه ارائه مي گردد. به استثناي
آنچه كه در بند 38 مجاز مي باشد، طبقات عمده داراييها و بدهيهاي طبقه بندي شده
به عنوان نگهداري شده براي فروش بايد به طور جداگانه در يادداشتهاي توضيحي افشا
گردد. واحد تجاري بايد هر گونه سود تحقق نيافته مربوط به داراييهاي غيرجاري
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
719
(يا مجموعه هاي واحد ) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را كه به طور
مستقيم در حقوق صاحبان سهام شناسايي شده است، به طور جداگانه ارائه كند.
38 . چنانچه مجموعه واحد، يك واحد فرعي با شد كه اخيراً تحصيل شده است و شرايط
طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را در زمان تحصيل احراز مي كند (به بند
12 مراجعه شود)، افشاي طبقات عمده داراييها و بدهيها ضرورت ندارد.
39 . در مواردي كه واحد تجاري در دوره جاري، به دليل ايجاد شرايط جديد، داراييه اي
غيرجاري يا داراييها و بدهيهاي مجموعه واحدي را كه در ترازنامه دوره هاي قبل به عنوان
نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، تغيير طبقه بندي دهد، تجديد ارائه اقلام
مقايسه اي از اين بابت ضرورت ندارد.
ساير موارد افشا
40 . واحد تجاري بايد در دوره اي كه دار ايي غيرجاري (يا مجموعه واحد ) به عنوان نگهداري
شده براي فروش، طبقه بندي يا واگذار مي شود، اطلاعات زير را در يادداشتهاي توضيحي
افشا كند:
الف. شرحي از دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد)،
ب . تشريح واقعيتها و شرايطي كه به واگذاري مورد انتظار منجر مي شود و روش و
زمان مورد انتظار واگذاري،
ج . سود يا زيان شناسايي شده بر طبق بندهاي 21 تا 23 ، و در صورت عدم ارائه
جداگانه در متن صورت سود و زيان، سرفصلي از صورت سود و زيان كه شامل
آن سود و زيان مي باشد، و
د . در موارد لازم، قسمتي كه در آن، دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد ) طبق
استاندارد حسابداري شماره 25 با عنوان گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختل ف ارائه
مي شود.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
720
41 . چنانچه ب ند 27 يا بند 30 بكار گرفته ش ود، واح د تج اري در دوره اي كه تصميم
مي گيرد طرح فروش دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد ) را تغيير دهد، بايد شرحي از
واقعيتها و شر ايطي كه منجر به اين تصميم شده است و اثرات اين تصميم بر نتايج عمليات
و جريان وجوه نقد آن دوره و دوره هاي قبلي كه ارائه مي شود را افشا كند.
تاريخ اجرا
1389 و بعد از آن /1/ 42 . الزامات اين استاندارد براي كليه صورتهاي مالي كه دوره مالي آن از تاريخ 1
شروع مي شود، لازم الاجراست.
مطابقت با استانداردهاي بين المللي حسابداري
43 . با اجراي الزامات اين استاندارد، مفاد استاندارد بين المللي گزارشگري مالي شماره 5
با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده نيز رعايت
مي شود.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
721
پيوست شماره 1 : توضيحات تكميلي
اين پيوست جزء لاينفك استاندارد حسابداري شماره 31 است.
طولاني تر شدن دوره مورد نياز براي تكميل فروش
1 . همان گونه كه در بند 10 اشاره شد ه است ، طولاني تر شدن دوره تكميل فروش، در صورتي
مانع از طبقه بندي يك دارايي غير جاري (يا مجموعه اي واحد ) به عنوان نگهداري شده
براي فروش نمي شود، كه اين تأخير از رويدادها و شرايطي خارج از كنترل واحد تجاري
ناشي شود و شواهد كافي وجود داشته باشد كه و احد تجاري به تعهدات خود براي
طرح فروش دارايي (يا مجموعه واحد ) پايبند است . در موارد زير، محدوديت زماني
يكساله براي تكميل فروش به شرح مندرج در بند 9 تعديل مي شود:
الف. در تاريخي كه واحد تجاري خود را متعهد به طرح فروش دارايي غيرجاري
(يا مجموعه واحد ) مي كند، به طور منطقي انتظار داشته باشد كه ديگران
(نه خريدار) شرايطي را براي انتقال دارايي (يا مجموعه واحد ) وضع نمايند كه
دوره تكميل فروش را طولاني تر كند، و :
1 . اقدامات لازم در خصوص آن شرايط را نتوان تا زمان دستيابي به تعهد قطعي
خريد آغاز كرد، و
2 . تعهد قطعي خريد طي يك سال، بسيار محتمل باشد.
ب . واحد تجاري يك تعهد قطعي خريد به دست مي آورد و اما به دنبال آن، خريدار يا
ديگران به طور غيرمنتظره، شرايطي را براي انتقال دارايي غيرجاري (يا مجموعه
واحد) طبقه بندي شده در قبل به عنوان نگهداري شده براي فروش وضع مي نمايند
به گونه اي كه دوره مورد نياز براي تكميل فروش طولاني تر مي شود، و:
1 . اقدامات لازم در خصوص آن شرايط، به موقع انجام شود، و
2 . رفع مناسب عوامل ايجادكنندة تأخير مورد انتظار باشد.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 1 (ادامه)
722
ج . طي يك سال اول، شرايطي به وجود آيد كه قبلاً بعيد تلقي مي شد و در نتيجه،
دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد ) طبقه بندي شده در قبل به عنوان نگهداري شده
براي فروش تا پايان آن دوره فروش نرود، و:
1 . طي يك سال اول، واحد تجاري اقدام لا زم در خصوص تغيير شرايط را
انجام داده باشد،
2 . با فرض تغيير شرايط، بازاريابي مؤثري براي فروش دارايي غيرجاري
(يا مجموعه واحد) به قيمتي منطقي، در جريان باشد، و
3 . معيارهاي مندرج در بندهاي 8 و 9 احراز شود.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
723
پيوست شماره 2 : رهنمود بكارگيري
فهرست مثال
1 – 3 ( آماده بودن براي فروش فوري (بند 8
4 ( انتظار تكميل فروش طي يكسال (بند 9
5 – 7 ( استثنا براي معيار مندرج در بند 9 (بند 10 و پيوست شماره 1
8 ( تشخيص يك دارايي به عنوان بركنار شده (بندهاي 14 و 15
ارائه عمليات متوقف شده مربوط به داراييهاي غيرجاري يا مجموعه هاي
9 ( واحد بركنار شده (بند 14
10 ( تخصيص زيان كاهش ارزش به مجموعه هاي واحد (بند 24
11 ( ارائه عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان (بند 32
ارائه دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري
12 ( شده براي فروش (بند 37
اندازه گيري و ارائه واحدهاي فرعي تحصيل شده به منظور فروش مجدد و
13 ( طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش (بندهاي 12 و 38
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
725
پيوست شماره 2 : رهنمود بكارگيري
اين رهنمود براي كمك به كاربرد استاندارد تدوين شده است و بخشي از استاندارد نمي باشد.
( آماده بودن براي فروش فوري (بند 8
يك دارايي غيرجاري (يا مجموعه اي واحد ) در صورتي واجد شرايط طبقه بندي به عنوان
نگهداري شده براي فروش است كه براي فروش فوري در وضعيت فعلي آن، فقط برحسب
شرايطي كه براي فروش چنين داراييهايي (يا مجموعه هاي واحد ي) مرسوم و معمول است، آماده
باشد (بند 8) و واحد تجاري قصد و توانايي انتقال دارايي (يا مجموعه واحد ) را در وضعيت
فعلي آن، به خريدار داشته باشد . مثالهاي 1 تا 3 مواردي از احراز يا عدم احراز معيارهاي مندرج
در بند 8 را نشان مي دهد.
مثال 1
واحد تجاري به اجراي ط رح فروش ساختمان دفتر مركزي خود متعهد شده و اقداماتي را براي
يافتن خريدار آغاز كرده است.
(الف) واحد تجاري قصد دارد ساختمان را پس از تخليه به خريدار منتقل كند . زمان مورد نياز
براي تخليه ساختمان براي فروش چنين داراييهايي معمول و مرسوم است . در تاريخ تعهد
به اجراي طرح، معيار مندرج در بند 8 احراز شده است.
(ب) واحد تجاري تا زمان تكميل ساختمان جديد دفتر مركزي، به استفاده از اين ساختمان
ادامه خواهد داد . واحد تجاري قصد ندارد پيش از تكميل ساختمان جديد، ساختمان
فعلي را تخليه و به خريدار منتقل كند . تأخير در زمان بندي ا نتقال ساختمان فعلي كه
توسط واحد تجاري (فروشنده) تحميل شده است، نشانگر آن است كه ساختمان براي
فروش فوري آماده نمي باشد. تا زمان تكميل ساختمان جديد معيار مندرج در بند 8
احراز نمي گردد، حتي اگر يك تعهد قطعي خريد براي انتقال آتي ساختمان فعلي در
دست باشد.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
726
مثال 2
واحد تجاري به اجراي طرح فروش يك دستگاه توليدي متعهد شده و اقداماتي را براي يافتن
خريدار آغاز كرده است . در تاريخ تعهد به اجراي طرح، سفارش هاي تكميل نشده مشتريان نيز
وجود دارد.
(الف) واحد تجاري قصد دارد اين دستگاه توليدي را در حين انجام عمليات به فروش رساند .
هر گونه سفارش هاي تكميل نشده مشتريان در تاريخ فروش به خريدار منتقل مي شود .
انتقال سفارش هاي تكميل نشده مشتريان در تاريخ فروش بر زمان بندي انتقال اين دستگاه
تأثيري نخواهد داشت . معيار مندرج در بند 8 در تاريخ تعهد به اجراي طرح، احراز شده
است.
(ب) واحد تج اري قصد دارد اين دستگاه توليدي را پس از توقف عمليات به فروش رساند .
واحد تجاري قصد ندارد پيش از متوقف نمودن تمام عمليات آن دستگاه و تكميل
سفارشهاي مشتريان، دستگاه توليدي را به خريدار منتقل نمايد . تأخير در زمان بندي انتقال
اين دستگاه كه توسط واحد تجاري (فروشنده) تحميل شده است، نشانگر آن است كه
اين دستگاه براي فروش فوري آماده نيست . تا زمان توقف عمليات اين دستگاه، معيار
مندرج در بند 8 احراز نمي شود، حتي اگر يك تعهد قطعي خريد براي انتقال آتي اين
دستگاه در دست باشد.
مثال 3
يك واحد تجاري قصد فروش مجموعه اي از املا ك خود شامل زمين و تعدادي ساختمان را دارد
كه از طريق تمليك وثيقه تحصيل كرده است:
(الف) واحد تجاري قصد ندارد پيش از تكميل بازسازي كه سبب افزايش ارزش فروش اين
املاك مي شود، آنها را به خريدار منتقل كند . تأخير در زمان بندي انتقال اين املاك كه
توسط واحد تجاري (فروشنده) تحميل شده است، نشانگر آن است كه اين املاك براي
فروش فوري آماده نمي باشد. تا زمان تكميل بازسازي، معيار مندرج در بند 8 احراز
نمي شود.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
727
(ب) پس از تكميل بازسازي و طبقه بندي املاك به عنوان نگهداري شده براي فروش اما پيش
از دستيابي به تعهد قطعي خريد، واحد تجاري ملزم شد خسارتهاي زيست محيطي را
جبران كند . واحد تجاري همچنان قصد فروش اين املاك را دارد . با اين حال، واحد
تجاري پيش از جبران خسارت قادر به انتقال املاك به خريدار نيست . تأخير در
زمان بندي انتقال املاك كه پيش از به دست آمدن تعهد قطعي خريد توسط ديگران
تحميل شده، نشانگر آن است كه املاك براي فروش فوري آماده نيست . لذا معيار مندرج
در بند 8 ديگر برقرار نمي باشد و درنتيجه طبق بند 27 ، طبقه بندي اين املاك به عنوان
نگهداري شده براي فروش، متوقف مي شود.
( انتظار تكميل فروش طي يكسال (بند 9
مثال 4
فروش يك دارايي غيرجا ري (يا مجموعه اي واحد ) بايد بسيار محتمل باشد (بند 8)، از جمله
انتظار رود فرايند فروش آن طي يك سال از تاريخ طبقه بندي تكميل گردد (بند 9)، تا واجد
شرايط طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش شود . در نمونه هاي زير، اين معيار احراز
نمي گردد:
(الف) يك شركت ليزينگ، تجهيزاتي را براي فروش يا اجاره نگهداري مي كند كه اخيراً قرارداد
اجاره آنها خاتمه يافته و هنوز شكل نهايي مباد له آنها در آينده (فروش يا اجاره ) تعيين
نشده است.
(ب) واحد تجاري به اجراي طرحي براي فروش اموالي كه هم اكنون از آن استفاده مي نماي د،
متعهد شد ه است . معامله اموال به صورت فروش و اجاره مجدد از نوع اجاره سرمايه اي
خواهد بود.
( استثنا براي معيار مندرج در بند 9 (بند 10 و پيوست شماره 1
الزام يك سال مندرج در بند 9 در وضعيتهاي محدودي ناديده گرفته مي شود كه دوره مورد نياز
براي تكميل فروش يك دارايي غيرجاري (يا مجموعه اي واحد) به سبب رويدادها و شرايط
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
728
خارج از كنترل واحد تجاري، طولاني تر خواهد شد (يا شده است) و شرايط مشخص شده نيز
احراز گردد (بند 10 و پيوست شماره 1). مثالهاي 5 تا 7 چنين وضعيتهايي را تشريح مي كند.
مثال 5
يك واحد تجاري فعال در صنعت توليد برق به اجراي طرح فروش مجموعه اي واحد متعهد شده
است كه بخش عمده اي از عمليات آن را تشكيل مي دهد. اين فروش مستلزم كسب مجوز قانوني
است كه مي تواند دوره مورد نياز براي تكميل فروش را از يك سال طولاني تر سازد . اقدامات
مورد نياز براي كسب مجوز را نمي توان تا زمان يافتن خ ريدار و به دست آمدن تعهد قطعي خريد
آغاز كرد . با اين حال، دستيابي به تعهد قطعي خريد طي يك سال آينده بسيار محتمل است . در چنين
وضعيتي، شرايط بند الف پيوست شماره 1 براي مستثني شدن از الزام يك سال بند 9 احراز
مي شود.
مثال 6
يك واحد تجاري به اجراي طرح فروش يك دس تگاه توليدي در شرايط فعلي آن متعهد شده و
اين دستگاه را در آن تاريخ به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي كرده است . پس از
دستيابي به تعهد قطعي خريد، با بازرسي اموال توسط خريدار مشخص شد كه دارايي مذكور
محيط زيست را آلوده مي كند و فروشنده از اين موضوع اطلا ع نداشته است . واحد تجاري بايد
اقدامات لازم به منظور رفع اين مشكل را انجام دهد كه اين امر دوره مورد نياز براي تكميل
فروش را از يك سال طولاني تر خواهد كرد . متعاقباً واحد تجاري اقداماتي را براي رفع مشكل
آغاز كرده كه به ثمر رسيدن آن بسيار محتمل است . در چنين وض عيتي، شرايط بند ب پيوست
شماره 1 براي مستثني شدن از الزام يك سال مندرج در بند 9 احراز مي شود.
مثال 7
واحد تجاري به اجراي طرحي براي فروش يك دارايي غيرجاري متعهد شده و آن دارايي را در
آن تاريخ به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي كرده است.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
729
(الف) طي دوره يك ساله اول، شرايطي كه در زمان طبقه بندي اول يه دارايي به عنوان نگهداري
شده براي فروش بر بازار حاكم بود رو به وخامت گذاشت و در نتيجه، دارايي تا پايان
آن دوره، فروخته نشد . طي آن دوره، واحد تجاري برنامه بازاريابي دارايي را ادامه داد اما
به دليل نبود پيشنهاد خ ريد مناسب، قيمت آن را كاهش داد . بازاريابي مؤثر دارايي با
قيمتي كه با توجه به تغيير شرايط بازار منطقي است همچنان ادامه دارد . از اين رو،
معيارهاي مندرج در بندهاي 8 و 9 و نيز شرايط مندرج در بند ج پيوست شماره 1 براي
مستثني شدن از الزام يك سال احراز مي شود . در پايان دوره يك ساله اول، دارايي
همچنان بايد به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شود.
(ب) طي دوره يك ساله بعدي، شرايط بازار وخيم تر شد و دارايي تا پايان آن دوره نيز فروخته
نشد. واحد تجاري بر اين باور است كه شرايط بازار بهبود خواهد يافت و قيمت دارايي
بيش از اين سقوط نخواهد كرد . دارايي همچنان براي فروش، اما به مبلغي بيش از ارزش
روز آن، نگهداري مي شود. در اين وضعيت، عدم كاهش قيمت نشان مي دهد كه دارايي
براي فروش فوري ، به صورتي كه بند 8 الزام مي كند، آماده نيست. به علاوه، براساس
بند 9 دارايي بايد به قيمتي كه با توجه به ارزش منصفانه روز آن منطقي است، بازاريابي
شود. بنابراين، شرايط مندرج در بند ج پيوست شماره 1 براي مستثني شدن از الزام يك
ساله بند 9 احراز نمي شود. طبق بند 27 ، طبقه بندي دارايي به عنوان نگهداري شده براي
فروش، متوقف مي شود.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
730
( تشخيص يك دارايي به عنوان بركنار شده (بندهاي 14 و 15
در بندهاي 14 و 15 استاندارد، الزامات تشخيص يك دارايي بركنار شده، ارائه شده است .
مثال 8 موردي را نشان مي دهد كه يك دارايي به عنوان بركنار شده محسوب نمي شود.
مثال 8
يك واحد تجاري استفاده از يك دستگاه توليدي را به دليل كاهش تقاضا براي محصول آن
متوقف كرده است . با اين حال، دستگاه مزبور در شرايط آماده براي توليد حفظ مي شود و انتظار
مي رود با افزايش تقاضا مجدداً مورد استفاده قرار گيرد . اين دستگاه به عنوان بركنار شده
محسوب نمي شود.
( ارائه عمليات متوقف شده مربوط به داراييهاي غيرجاري يا مجموعه هاي واحد بركنار شده (بند 14
بند 14 استاندارد، طبقه بندي داراييهاي بركنار شده را به عنوان دارايي نگهداري شده براي فروش
منع مي كند. با اين حال، در صورتي كه داراييهاي بركنار شده مربوط به يك فعاليت تجاري يا
حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه اي از عمليات با شد، در تاريخ بركناري، در بخش عمليات
متوقف شده گزارش مي شود. مثال 9 اين موضوع را نشان مي دهد.
مثال 9
13 يك واحد تجاري تصميم گرفت فعاليت كارخانه نخ ريسي خود ر ا، كه يك × در دي ماه 6
فعاليت تجاري عمده محسوب مي شود، متوقف كند . تمام فعاليتهاي كارخانه نخ ريسي طي سا ل
،13× 13 متوقف مي شود. در صورتهاي مالي سال منتهي به 29 اسفند 6 × منتهي به 29 اسفند 7
نتايج عمليات و جريانهاي نقدي مربوط به كارخانه نخ ريسي به عنوان عمليات در حال تداوم و
13 ، به عنوان عمليات متوقف شده درنظر گرفته × در صورتهاي مالي سال منتهي به 29 اسفند 7
مي شود و واحد تجاري افشاهاي الزامي در بندهاي 32 و 33 استاندارد را ارائه مي كند.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
731
( تخصيص زيان كاهش ارزش به مجموعه هاي واحد (بند 24
طبق بند 24 استاندارد، هر گونه زيان كاهش ارزش (يا سود بعدي ) شناسايي شده براي
مجموعه هاي واحد بايد مبلغ دفتري داراييهاي غيرجاري آن مجمو عه را كه در دامنه الزامات
اندازه گيري استاندارد قرار مي گيرد كاهش (يا افزايش ) دهد. در مثال 10 تخصيص زيان كاهش
ارزش به مجموعه هاي واحد تشريح مي شود.
مثال 10
يك واحد تجاري تصميم دارد گروهي از داراييهاي خود را از طريق فروش واگذار كند . اين
داراييها يك مجموعه واحد را تشكيل مي دهد، و به صورت زير اندازه گيري مي شوند:
مبلغ دفتري در تاريخ گزارشگري
قبل از طبقه بندي به عنوان
نگهداري شده براي فروش
مبلغ دفتري تجديد اندازه گيري
شده بلافاصله قبل از طبقه بندي
به عنوان نگهداري شده براي فروش
ميليون ريال ميليون ريال
500 ر 1 سرقفلي 500 ر 1
000 ر 4 داراييهاي ثابت مشهود (به مبلغ تجديدارزيابي شده) 600 ر 4
700 ر 5 داراييهاي ثابت مشهود (به بهاي تمام شده تاريخي) 700 ر 5
200 ر 2 موجودي كالا 400 ر 2
500 ر 1 سرمايه گذاريهاي جاري 800 ر 1
900 ر 14 جمع 000 ر 16
واحد تجاري بلافاصله قبل از طبقه بندي مجم وعه واحد به عنوان نگهداري شده براي فروش
000 ر 16 ) شناسايي مي كند. – زياني معادل 100 ر 1 ميليون ريال ( 900 ر 14
واحد تجاري، خالص ارزش فروش مجموعه واحد را معادل 000 ر 13 ميليون ريال برآورد كرده
است. از آنجا كه واحد تجاري بايد مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي
فروش ر ا به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه گيري كند، زيان كاهش ارزشي معادل
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
732
900 ر 14 ) در زمان طبقه بندي اوليه اين مجموعه به عنوان – 900 ر 1 ميليون ريال ( 000 ر 13
نگهداري شده براي فروش، شناسايي مي كند.
زيان كاهش ارزش به داراييهاي غيرجاري مشمول دامنه كاربرد الزامات اندازه گيري استاندارد
تخصيص مي يابد. بنابراين، زيان كاهش ارزش به موجودي كالا و سرمايه گذاريهاي جاري
تخصيص نمي يابد.
نحوه تخصيص زيان كاهش ارزش به شرح زير است:
مبلغ دفتري تجديد اندازه گيري
شده بلافاصله قبل از طبقه بندي
به عنوان نگهداري شده براي فروش
زيان كاهش ارزش
تخصيص يافته
مبلغ دفتري پس از
تخصيص زيان
كاهش ارزش
ميليون ريال ميليون ريال ميليون ريال
0 ( 500 ر 1 ) سرقفلي 500 ر 1
835 ر 3 (165) داراييهاي ثابت مشهود (به مبلغ تجديد ارزيابي شده) 000 ر 4
465 ر 5 (235) داراييهاي ثابت مشهود (به بهاي تمام شده تاريخي) 700 ر 5
200 ر 2 – موجودي كالا 200 ر 2
500 ر 1 – سرمايه گذاريهاي جاري 500 ر 1
000 ر 13 ( 900 ر 1 ) جمع 900 ر 14
زيان كاهش ارزش، ابتدا مبلغ سرقفلي را كاهش مي دهد. سپس، مابقي زيان متناسب با مبلغ
دفتري ساير داراييهاي غيرجاري به آنها تخصيص مي يابد.
( ارائه عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان (بند 32
طبق بند 32 استاندارد، واحد تجاري بايد يك مبلغ واحد در متن صورت سود و زيان براي
عمليات متوقف شده و جزئيات آن در يادداشتهاي توضيحي صورتهاي مالي يا در بخش عمليات
متوقف شده صورت سود و زيان (جدا از عمليات در حال تداوم ) ارائ ه كند . مثال 11 نحوه
اجراي اين الزامات را شرح مي دهد.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
733
مثال 11
شركت نمونه – صورت سود و زيان
13× براي سال منتهي به 29 اسفند 6
13×5 13×6
فروش خالص …. ….
بهاي تمام شده فروش (….) (….)
سود ناخالص …. ….
هزينه هاي فروش، اداري و عمومي (….) (….)
خالص ساير درآمدها و هزينه هاي عملياتي …. (….)
…. ….
سود عملياتي …. ….
هزينه هاي مالي (….) (….)
خالص ساير درآمدها و هزينه هاي غيرعملياتي (….) (….)
سود عمليات در حال تداوم قبل از ماليات …. ….
ماليات بر درآمد (….) (….)
سود خالص عمليات در حال تداوم …. ….
…. …. ( سود عمليات متوقف شده قبل از ماليات( 1
اثر مالياتي (….) (….)
…. ….
سود خالص …. ….
1) جزئيات مورد نياز در يادداشتهاي توضيحي ارائه مي شود. )
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
734
( ارائه دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش (بند 37
طبق بند 37 استاندارد، واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري طبقه بندي شده به عنوان نگهداري
شده براي فروش و داراييهاي يك مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي
فروش را جدا از ساير داراييها د ر ترازنامه ارائه نمايد . بدهيهاي مجموعه واحدي كه به عنوان
نگهداري شده براي فروش طبقه بندي مي شود نيز بايد جدا از ساير بدهيها در ترازنامه ارائه گردد .
اين داراييها و بدهيها نبايد با يكديگر تهاتر شوند و مبلغ آنها به طور جداگانه ارائه مي شود .
مثال 12 اين الزامات را تشريح مي كند.
مثال 12
13 ، يك واحد تجاري تصميم گرفت بخشي از داراييها (و بدهيهاي مرتبط با آن ) × در پايان سال 5
را واگذار نمايد . اين واگذاري، كه معيارهاي مندرج در بندهاي 8 و 9 براي طبقه بندي به عنوان
نگهداري شده براي فروش را احراز مي كند، از دو مجموعه واحد به صورت زير تشكيل شده
است:
مبلغ دفتري پس از طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش
مجموعه واحد 1 مجموعه واحد 2
ميليون ريال ميليون ريال
700 ر 1 داراييهاي ثابت مشهود 900 ر 4
– (1) سرمايه گذاريهاي بلندمدت 400 ر 1
(900) ( بدهيها ( 400 ر 2
800 خالص مبلغ دفتري مجموعه هاي واحد 900 ر 3
1) مبلغ 400 ميليون ريال مازاد تجديد ارزيابي مربوط به سرمايه گذاريهاي بلندمدت در بخش حقوق صاحبان )
سهام منعكس شده است.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
735
نحوه ارائه مجموعه هاي واحد نگهداري شده براي فروش در ترازنامه اين واحد تجاري
به صورت زير است:
13×4 13×5
ميليون ريال ميليون ريال
داراييها
داراييهاي جاري:
× × الف
× × ب
× ×
– (1) داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش 000 ر 8
× ×
داراييهاي غيرجاري:
× × پ
× × ت
× × ث
× ×
× × جمع داراييها
بدهيها و حقوق صاحبان سهام
بدهيهاي جاري:
× × ج
× × چ
× × ح
× ×
× ×
– (2) بدهيهاي مرتبط با داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش 300 ر 3
× ×
بدهيهاي غيرجاري:
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
736
13×4 13×5
ميليون ريال ميليون ريال
× × خ
× × د
× × ذ
× ×
× × جمع بدهيها
حقوق قابل تخصيص به صاحبان سهام واحد تجاري اصلي:
× × ر
× × ز
– 400
مازاد تجديد ارزيابي سرمايه گذاريهاي بلندمدت مربوط به
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش
× ×
× × سهم اقليت
× × جمع حقوق صاحبان سهام
× × جمع بدهيها و حقوق صاحبان سهام
(1) 900 ر 4 + 700 ر 1 + 400 ر 1 = 000 ر 8
(2) 400 ر 2 + 900 = 300 ر 3
الزامات ارائه براي داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه هاي واحد ) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري
شده براي فروش در پايان اين دوره گزارشگري، به گذشته تسري پيدا نمي كند. بنابراين، ترازنامه هاي
مقايسه اي براي دوره هاي قبل تجديد ارائه نمي شود.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
737
اندازه گيري و ارائه واحدهاي فرعي تحصيل شده به منظور فروش مجدد و طبقه بندي شده
( به عنوان نگهداري شده براي فروش (بندهاي 12 و 38
واحد فرعي كه به منظور فروش تحصيل شده است از الزامات تلفيق طبق استاندارد حسابداري
شماره 18 با عنوان صورتهاي مالي تلفيقي و حسابداري سرماي ه گذاري در واحدهاي تجاري فرعي
(تجديدنظر شده 1384 ) مستثني نيس ت. با اين حال، اگر معيارهاي بند 12 احراز شود، به عنوان
مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش ارائه مي شود . مثال 13 اين
الزامات را تشريح مي كند.
: مثال 13
شركت البرز، شركت جام را تحصيل كرده كه خود يك شركت اصلي با دو شركت فرعي
به نامهاي ا لف و ب است . شركت فرعي ب منحصراً به منظور فروش خريداري شده است و
، معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز مي كند. همچنين طبق بند 6
شركت فرعي ب عمليات متوقف شده نيز محسوب مي شود.
خالص ارزش فروش شركت فرعي ب، معادل 135 ميليون ريال است . شركت البرز، شركت
فرعي ب را به صورت زير در حسابها منظور مي كند:
• در ابتدا، شركت البرز بدهيهاي قابل تشخيص شركت فرع ي ب را به ارزش منصفانه آن
معادل 40 ميليون ريال اندازه گيري مي كند.
• همچنين، شركت البرز داراييهاي تحصيل شده شركت فرعي ب را معادل خالص ارزش
فروش شركت ب ( 135 ميليون ريال ) به علاوه ارزش منصفانه بدهيهاي قابل تشخيص آن
40 ميليون ريال)، يعني معادل 175 ميليون ريال، اندازه گيري مي كند. )
• در تاريخ ترازنامه، شركت البرز مجموعه واحد را به اقل مبلغ دفتري و خالص
ارزش فروش، معادل 130 ميليون ريال و بدهيها را طبق استاندارده اي حسابداري مربوط ،
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 2 (ادامه)
738
معادل 35 ميليون ريال اندازه گيري مجدد مي كند. كل داراييها معادل 165 ميليون ريال،
(يعني 130 ميليون ريال بعلاوه 35 ميليون ريال) اندازه گيري مي شوند.
• در تاريخ ترازنامه، شركت البرز اين داراييها و بدهيها را جدا از ساير داراييها و بدهيها،
به شيوه اي مشابه مثال 12 با عنوان ارائه داراييهاي غيرجاري يا مجموعه هاي و احد
طبقه بندي شده
به عنوان نگهداري شده براي فروش، در صورتهاي مالي تلفيقي ارائه مي كند، و
• در صورت سود و زيان، شركت البرز كل مبلغ سود يا زيان پس از ماليات شركت فرعي ب و
سود يا زيان پس از ما ليات شناسايي شده در ارزيابي مجدد بعدي شركت فرعي ب را ارائه
مي كند، كه برابر با ارزيابي مجدد مجموعه هاي واحد از مبلغ 135 به 130 ميليون ريال است.
ارائه جزئيات بيشتر داراييها و بدهيها يا تغييرات در ارزش مجموعه هاي واحد الزامي نيست.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
739
پيوست شماره 3 : مباني نتيجه گيري
اين پيوست بخشي از الزامات استاندارد حسابداري شماره 31 محسوب نمي شود.
پيشينه
1 . پيش از تدوين اين استاندارد، طبقه بندي جداگانه داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي
فروش و اندازه گيري متفاوت آنها در مقايسه با ساير داراييهاي غيرجاري، در استانداردهاي
حسابداري ايران الزامي نشده بود . ليكن در استاندارد بين المللي گزارشگري مالي شماره 5
با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده
براي فروش و عمليات متوقف شد ه، علاوه بر
تجويز الزامات طبقه بندي و اندازه گيري داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش،
تعريف و نحوه ار ائه عمليات متوقف شده نيز مشخص گرديده است . در نتيجه، به منظور
هماهنگي با استانداردهاي بين المللي حسابداري، در ارديبهشت 1386 با تصويب كميته
تدوين استانداردهاي حسابداري، پروژه اي با عنوان ”تدوين استاندارد حسابداري داراييهاي
غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمل يات متوقف شده “ در دستور كار مديريت
تدوين استانداردها قرار گرفت.
2 . پروژه ذكر شده در قالب يك كار پژوهشي براي گروه كارشناسي مديريت تدوين
استانداردها تعريف گرديد . گروه كارشناسي در ابتدا ادبيات و استانداردهاي مرتبط را
بررسي و گزارش خود را با عنوان ”مطالعه تطب يقي گزارشگري مالي داراييهاي غيرجاري
نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده و بررسي لزوم تدوين استاندارد
در اين زمينه“ تهيه و در اختيار كميته تدوين استانداردهاي حسابداري قرار داد.
3 . پس از تأييد ضرورت تدوين استاندارد حسابداري براي داراييهاي غيرجاري نگهدار ي شده
براي فروش و عمليات متوقف شده توسط كميته تد وين استانداردهاي حسابداري،
گروه كارشناسي پيش نويس اوليه استاندارد را تهيه كرد . اين پيش نويس در جلسات متعدد
كميته تدوين استانداردهاي حسابداري بررسي و با انجام اصلاحات لازم ، متن پيشنهادي
استاندارد تصويب شد.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 3 (ادامه)
740
دلايل نياز به استاندارد حسابداري داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
4 . وجود استاندارد حسابداري مربوط به داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و
عمليات متوقف شده بنا به دلايل زير ضروري است:
الف. بهبود اطلاعات در دسترس استفاده كنندگان صورتهاي مالي براي ارزيابي زمان بندي،
مبلغ و احتمال تحقق جريانهاي نقدي آتي مرتبط با داراييها و مجموعه هاي واحد
نگهداري شده براي فروش،
ب . تبيين مشخص تر ضوابط مربوط به عمليات متوقف شده، و
ج . تفكيك مناسب تر سود و زيان حاصل از عمليات متوقف شده از سود و زيان حاصل از
عمليات در حال تداوم.
دامنه كاربرد
5 . بر اساس استاندارد، داراييهاي غيرجاري در صورتي به عنوان داراييهاي جاري تجديد
طبقه بندي مي شود كه معيارهاي استاندارد را براي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده
براي فروش احراز نمايد . از اين رو قصد مديريت براي فروش يا رسيدن به آخرين دوازده ماه
استفاده مورد انتظار از داراييهاي غيرجاري را نمي توان به تنهايي دليلي براي تجديد طبقه بندي
داراييهاي غيرجاري به داراييهاي جاري تلقي نمود.
6 . الزامات طبقه بندي و ارائه در استاندارد براي تمام داراييهاي غيرجاري و مجموعه هاي واحد
قابل اعمال است و هر گونه استثنا تنها به الزامات اندازه گيري مربوط مي شود . بنابراين
داراييهاي غيرجاري كه قبلاً به ارزش منصفانه اندازه گيري شده اند، از الزامات اندازه گيري اين
استاندارد مستثني مي گردند. بديهي است كه داراييهاي جاري و بدهيهايي كه جزئي از يك
مجموعه واحد است، در اندازه گيري مجدد بعدي نيز كماكان مشمول استانداردهاي حسابداري
مربوط خواهد بود.
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 3 (ادامه)
741
طبقه بندي داراييهاي غيرجاري كه قصد واگذاري آنها وجود دارد
7 . طبقه بندي داراييهاي غيرجاري به عنوان نگهداري شده براي فروش به اين دليل انجام مي شود
كه مبلغ دفتري اين داراييها عمدتاً از طريق فروش بازيافت مي شود . از اين رو داراييهاي
غيرجاري كه معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز مي كنند و
استفاده از آنها همچنان ادامه دارد، مشمول اين طبقه بندي قرار مي گيرند زيرا جريانهاي نقدي
حاصل از استفاده از اين داراييها در مدت زمان باقيمانده تا فروش، نسبت به مبلغ فروش آنها
ناچيز محسوب و مبلغ دفتري آنها عمدتاً از طريق فروش بازيافت مي شود.
اندازه گيري داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش
8 . طبق استاندارد، دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد ) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده
براي فروش به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه گيري و احتساب استهلاك آن
متوقف مي شود. همانگونه كه در بند 7 توضيح داده شد ه است ،
جريانهاي نقدي مدت زمان
باقي مانده استفاده از يك دارايي كه قصد فروش آن وجود دارد، نسبت به مبلغ فروش آن
ناچيز است. بنابراين، حسابداري اين دارايي (يا مجموعه واحد ) بايد بر مبناي فرايند ارزيابي،
نه تخصيص، باشد . به علاوه، ادامه استهلاك دارايي مي تواند سبب كاهش مبلغ دفتري آن به
كمتر از خالص ار زش فروش گردد . استدلال مخالف اين است كه هر چند دارايي به عنوان
نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است،
اما هنوز در عمليات مورد استفاده قرار
مي گيرد و تا زماني كه منافع استفاده از دارايي عايد واحد تجاري مي شود، بايد استهلاك آن
ادامه يابد . از سوي ديگر، طبق ساير استانداردهاي حسابداري، زيان كاهش ارزش به ميزان
مازاد مبلغ دفتري نسبت به م بلغ بازيافتني خواهد بود، نه به ميزان مازاد مبلغ دفتري نسبت به
خالص ارزش فروش . همچنين، در اندازه گيري بعدي، چنانچه ارزش اقتصادي بيشتر از
خالص ارزش فروش باشد، مازاد ارزش اقتصادي دارايي (مبلغ دفتري جديد ) نسبت به
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 3 (ادامه)
742
خالص ارزش فروش (ارزش باقي مانده) مستهلك خواهد شد . با اين وجود، ارزش اقتصادي
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش تنها به اندازه خالص جريانهاي نقدي مورد
انتظار پيش از فروش، با خالص ارزش فروش اختلاف خواهد داشت . اگر دوره فروش كوتاه
باشد، مبلغ اين اختلاف معمولاً ناچيز خواهد بود . بنابراين، تفاوت زيان كاهش ارزش
شناسايي شده و استهلاك بعدي طبق ساير استانداردهاي حسابداري در مقايسه با زيان
كاهش ارزش و عدم استهلاك بعدي طبق اين استاندارد نيز ناچيز خواهد بود.
حذف معافيت از تلفيق در مورد واحدهاي فرعي كه منحصراً با قصد فروش مجدد خريداري و
نگهداري شده اند
9 . استاندارد، معافيت از تلفيق واحدهاي فرعي كه به طور موقت نگهداري مي شوند را حذفمي كند. دليل اين امر، برخورد يكنواخت با تمام داراييهاي نگهداري شده براي فروش بهجاي تلفيق برخي داراييها و عدم تلفيق برخي ديگر است . اگر واحدهاي فرعي كه منحصراًبه منظور فروش مجدد خريداري و نگهداري مي شوند، مطابق با استاندارد حسابداري شماره18 با عنوان صورتهاي مالي تلفيقي و حسابداري سرمايه گذاري در واحدهاي تجاري فرعي(تجديدنظر شده 1384 ) از تلفيق معاف شوند، برخورد با داراييها و مجموعه هاي واحد درونچنين واحدهايي كه معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احرازمي كنند
با ساير داراييها و مجموعه هاي واحد، يكنواخت نخواهد بود.طبقه بندي واحدهاي فرعي اخيراً تحصيل شده نگهداري شده براي فروش در صورت سود و زيان
10 . واحدهاي فرعي اخيراً تحصيل شده اي كه معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري ش ده
براي فروش را كسب مي كنند، به عنوان عمليات متوقف شده طبقه بندي مي شوند، زيرا
واگذاري اين واحدها به يكي از دلايل مندرج در صفحه بعد انجام مي شود:
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 3 (ادامه)
743
الف. واحد فرعي نسبت به واحد تجاري اصلي ، فعاليت تجاري متفاوتي دارد و بنابراين
واگذاري آن همانند واگذاري يك فعاليت عمده تجاري است.
ب . نهادهاي نظارتي، واحد تجاري را ملزم به واگذ اري واحد فرعي مي كنند، زيرا
واحد تجاري به غير از اين واحد فرعي، مالك حجم وسيعي از اين نوع خاص از
عمليات در آن منطقه جغرافيايي خاص است . در چنين حالتي واحد فرعي بايد فعاليت
عمده باشد.
جايگزيني اصطلاح ”خالص ارزش فروش“ با اصطلاح ”ارزش منصفانه پس از كسر مخارج فروش“
11 . در استاندارد، از اصطلاح ” خالص ارزش فروش “ به جاي اصطلاح ” ارزش منصفانه پس از
كسر مخارج فروش “ استفاده شده است . با توجه به اينكه، داراييهاي غيرجاري نگهداري شده
براي فروش، در آينده نزد يك به فروش مي رسند
استفاده از ارزشهاي فروش در مباني
اندازه گيري آنها مناسبتر به نظر مي رسد. از سوي ديگر، اصطلاح ”خالص ارزش فروش “داراي
مفهوم روشني است و نسبت به ” ارزش منصفانه پس از كسر مخارج فروش “ ابهام كمتري
دارد. بنابراين، عليرغم استفاده از اصطلاح ” ارزش منصفانه پس از كسر مخارج فروش “ در
استاندارد بين المللي گزارشگري م الي شماره 5، كميته اصطلاح ”خالص ارزش فروش “ را
جايگزين آن كرد.
طولاني تر شدن دوره مورد نياز براي تكميل فروش دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) طبقه بنديشده به عنوان نگهداري شده براي فروش (پيوست استاندارد)12 . در اغلب موارد، دوره فروش داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه هاي واحد ) طبقه بندي شدهبه عنوان نگهداري شده براي فروش، حداكثر طي يك سال تكميل مي شود. طولاني تر شدندوره تكميل فروش اين اقلام از مدت يك سال ، حالت خاص محسوب مي شود كه شرايط آن
و نيز نحوه عمل در بند 10 استاندارد مطرح شده است . بنابراين توضيحات اضافي مربوط به
استاندارد حسابداري شماره 31
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده
پيوست شماره 3 (ادامه)
744
مصاديق و حالتهاي مختلف طولاني تر شدن دوره تكم يل فروش در پيوست استاندارد ارائه
شده است تا ضمن جلوگيري از تعدد الزامات استاندارد، صرفا واحدهاي تجاري مشمول به
آن مراجعه نمايند
شناسايي زيانهاي كاهش ارزش و برگشت بعدي آن در مورد داراييهاي غيرجاري تجديد ارزيابي شده
13 . زيانهاي كاهش ارزش و برگشت بعدي آن در مورد داراييهاي غيرجاري مشمول استانداردهاي
حسابداري شماره 11 با عنوان ” داراييهاي ثابت مشهود “ و شماره 17 با عنوان
” داراييهاي نامشهود“ كه پيش از طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش، به مبالغ
تجديد ارزيابي اندازه گيري شده اند،
همانند داراييهاي غيرجاري تجديد ارزيابي نشده، شناسايي
مي شود. اين روش موجب برخورد يكنواخت با داراييهاي غيرجاري مشمول دامنه كاربرد
الزامات اندازه گيري اين استاندارد و نيز تسهيل نحوه عمل حسابداري مي شود.
تغيير طبقه بندي اقلام صورت سود و زيان
14 . در استاندارد حسابداري شماره 6 با عنوان ” گزارش عملكرد مالي “، نتايج عمليات به دو طبقه