مراحل رسیدگی و تحقیق دادستان مالیاتی
ماده 265 ق.م.م میگوید: «جهات ذیل موجب شروع رسیدگی و تحقیق خواهد بود:
الف- شکایت ذینفع راجع به عدم رعایت مقررات این قانون.ب- گزارش رسیده از مراجع رسمی.پ- مواردی که از طرف وزیر امور اقتصادی و دارایی یا رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور و یا هیأت رسیدگی به تخلفات اداری ارجاع شود.ت- مشهودات و اطلاعات دادستانی انتظامی مالیاتی.»منظور قانونگذار از ذینفع در این ماده مؤدی یا اداره امور مالیاتی است که از تصمیم مأموران مالیاتی و نمایندگان سازمان امور مالیاتی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی منتفع یا متضرر میگردد.
تحقیق دادستان مالیاتی
به عقیده نگارندگان چنانچه از غیر مؤدی مالیات وصول شود و یا اینکه اموال شخص ثالث به جای اموال مؤدی توقیف شود اینگونه اشخاص نیز ذیسمت بوده میتوانند طرح شکایت نمایند. البته در این جا شاکی به آن معنی و مفهوم که در مراجع قضایی اقامه شکایت میکند، نیست؛ بلکه در حقیقت شاکی انتظامی اعلام کننده است و تعقیب متخلف به وسیله دادستان انتظامی مالیاتی به لحاظ نقض قوانین و مقررات مالیاتی است.
منظور از «مراجع رسمی» در بند «ب» این ماده مراجع و مقاماتی هستند که به نحوی نظارت درون سازمانی یا برون سازمانی دارند. مراجع و مقامات درون سازمانی برابر مواد 156، 250 و 257 ق.م.م که ذیلاً نقل میگردد مراتب تخلف را به دادستان انتظامی مالیاتی گزارش مینمایند.
ماده 156- اداره امور مالیاتی مکلف است اظهارنامه مؤدیان مالیات بر درآمد را در مورد هر منبع که در موعد قانونی تسلیم شده است حداکثر ظرف یک سال از تاریخ انقضای مهلت مقرر برای تسلیم اظهارنامه رسیدگی نماید. در صورتی که ظرف مدت مذکور برگ تشخیص درآمد صادر ننماید و یا تا سه ماه پس از انقضای یک سال فوقالذکر برگ تشخیص درآمد صادر ننماید و یا تا سه ماه پس از انقضای یک سال فوقالذکر برگ تشخیص درآمد مذکور را به مؤدی ابلاغ نکند اظهارنامه مؤدی قطعی تلقی میشود.
هرگاه پس از قطعی شدن اظهارنامه مالیاتی یا بعد از رسیدگی و صدور و ابلاغ برگ تشخیص اعم از این که به قطعیت رسیده یا نرسیده باشد معلوم شود مؤدی، درآمد یا فعالیتهای انتفاعی کتمان شدهای داشته و مالیات متعلق به آن نیز مطالبه نشده باشد، فقط مالیات برآمد آن فعالیتها با رعایت ماده 157 این قانون قابل مطالبه خواهد بود. در این حالت و همچنین در مواردی که اظهارنامه مؤدی به علت عدم رسیدگی، قطعی تلقی میگردد اداره امور مالیاتی بایستی یک نسخه از برگ تشخیص صادره به انضمام گزارش توجیهی مربوط را ظرف ده روز از تاریخ صدور جهت رسیدگی به دادستانی انتظامی مالیاتی ارسال نماید.
تحقیق دادستان مالیاتی
ماده 250 – در مواردی که هیأت حل اختلاف مالیاتی برگ تشخیص مالیات را رد و یا این که تشخیص اداره امور مالیاتی را تعدیل نماید مکلف است نسخهای از رأی خود را به انضمام رونوشت برگ تشخیص مالیات جهت رسیدگی نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسال کند تا در صورت احراز تخلف نسبت به تعقیب متخلف اقدام نماید.
حکم این ماده در مواردی که آرای صادره از هیأتهای حل اختلاف مالیاتی توسط دیوان عدالت اداری نقض میگردد نیز جاری خواهد بود.
تبصره – در مواردی که رأی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی نقض میشود شورای عالی مالیاتی موظف است یک نسخه از رأی هیأت را برای رسیدگی نزد دادستان انتظامی مالیاتی ارسال دارد تا در صورت احراز تخلف اقدام به تعقیب نماید.
از جمله مراجع برون سازمانی، سازمان بازرسی کل کشور میباشد. برابر اصل 174 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سازمان بازرسی کل کشور به منظور نظارت بر حسن اجرای صحیح قوانین در دستگاههای اداری تشکیل شده است. طبق بند «ج» ماده 2 قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور از جمله وظایف این سازمان اعلام موارد تخلف به مراجع ذیربط است.
قانونگذار بند «پ» ماده 265 را به ارجاعات وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیس سازمان امور مالیاتی کشور و هیأت رسیدگی به تخلفات اداری اختصاص داده است. به موجب مقررات این بند چنانچه مقامات مذکور مراتب تخلف یا به طور کلی مواردی را ارجاع دهند دادستان انتظامی مالیاتی مکلف به رسیدگی میباشد.
مشهودات و مسموعات و اطلاعات دادستان انتظامی مالیاتی از جمله جهاتی است که رسیدگی را تجویز مینماید. بنابراین چنانچه دادستان ارتکاب تخلفی را از مأموران مالیاتی و نمایندگان سازمان امور مالیاتی در هیأتهای حل اختلاف مالیاتی مشاهده نماید یا بشنود میتواند تحقیق و رسیدگی نماید. به عقیده نگارندگان مفاد این بند را میتوان به دادیاران نیز که دادستان به استناد تبصره ذیل ماده 263 ق.م.م انتخاب مینماید تسری داد.
گفتار چهارم: تصمیم دادستان
به دلالت تبصره ذیل ماده 265ق.م.م تصمیم دادستان انتظامی مالیاتی پس از تحقیق و بررسی از یکی از حالات زیر خارج نیست:
1- دستور بایگانی شدن پرونده
با وصول شکایات و گزارشها در مواردی که نیاز به رسیدگی ماهیتی ندارد، دستور بایگانی شدن پرونده را صادر میکند. گرچه قانون مالیاتهای مستقیم مصادیق بایگانی شدن پرونده را بیان نکرده است. لکن به عقیده ما میتوان مصادیق آن را بدین نحو بیان کرد:
الف- با توجه به درجه اهمیت تخلف
ب- عدم هرگونه سابقه تخلف توسط متخلف و جزئی بودن تخلف فعلی
ج- به لحاظ گزارش اشتباه توسط گزارش دهنده
د- وقتی که شکایت اقامه شده قبلاً رسیدگی و منتهی به اظهارنظر شده باشد.
تحقیق دادستان مالیاتی
2- صدور قرار منع تعقیب
چنانچه دادستان پس از بررسی شکایت یا گزارش واصله احراز نماید تخلفی متوجه مأمور (کارمند) نیست و یا اینکه دلیل کافی بر توجه تخلف وجود ندارد؛ قرار منع تعقیب صادر مینماید. دادستان وظیفه دارد با صدور قرار منع تعقیب مراتب را به هیأت رسیدگی به تخلفات اداری گزارش نماید. هیأت مزبور چنانچه قرار منع تعقیب صادره را منطبق با موضوع تشخیص ندهد رأساً نسبت به رسیدگی اقدام خواهد نمود.
«قرار منع تعقیب از نظر دادرسی کیفری، قراری است که بازپرس در صورت کافی نبودن دلایل جرم منتسب به متهم صادر کند.» (زارع مقدم، احمد، مجموعه کامل قانون و مقررات مالیاتی، به انضمام 200 نکته راهبردی، ص289).
3- صدور کیفرخواست
در صورتی که دادستان با وصول گزارش یا شکایت ذینفع و بررسی و تحقیق لازم، احراز نماید که مأمور (کارمند) مرتکب تخلف شده؛ اقدام به صدور کیفرخواست (ادعانامه) مینماید. کیفرخواست صادره را به همراه پرونده جهت رسیدگی به هیأت رسیدگی به تخلفات اداری تسلیم مینماید
دادستان مالیاتی کیست
در یک جمله دادستان را تعریف کنیم میتوان گفت دادستان نماینده جامعه در دادگاه بوده که وظیفه اش صدور ادعانامه علیه متهمان و نظارت بر اجرای مجازاتهاست. خلاصه کلام دادستان پیگیری کننده اجرای عدالت است.
به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی خبرگزاری میزان، گستردگی مباحث حقوقی و پیچیدگیهای موضوعات متنوع آن ضرورت آموزش هر چه بیشتر آن را روشن میسازد. ضروریاتی مانند آشنا شدن شهروندان با ضوابط حقوقی و قانونی حاکم بر روابط اجتماعی و آگاهی بخشی جامعه نسبت به مسائل حقوقی یکی از مهمترین راهکارها در کاهش مراجعات مردم به دادگستری است به همین منظور معاونت منابع انسانی قوه قضائیه اقدام به آموزش حقوق به زبان ساده کرده است که در این قسمت به معرفی دادستان اشاره شده است که در ادامه میخوانید.
تحقیق دادستان مالیاتی
کی پای دادستان به تعقیب جرم کشیده میشود؟
یکی از وظایف دادستان تامین امنیت و پاسداری از آن در جامعه است. به اهمیت دلیل به محض اطلاع از وقوع جرم موظف است به تعقیب متخلفان و مرتکبان جرم اقدام کند.
دادستان معمولا از راههای مختلفی از ارتکاب جرم با خبر میشود. مثل آنکه فردی شخصا به دادسرا برود و شکایت کند یا اینکه ضابطان دادگستری درحین گشت زنی یا انجام ماموریت جرمی را کشف کنند یا شهروندی از وقوع جرمی مطلع شود و آن را اطلاع دهد یا جرم مشهود در برای دادستان یا بازپرس واقع شود یا آنکه اصلا متهم خود را معرفی کند یا هر طریق دیگری که این اطمینان را برای دادستان به وجود بیاورد که جرمی اتفاق افتاده یا درحال ارتکاب است.
شروع به تعقیب
موارد قانونی شروع به تعقیب شامل موارد زیر میشود:
الف- شکایت شاکی یا مدعی خصوصی
ب- اعلام و اخبار ضابطان دادگستری مقامات رسمی یا اشخاص موثق و مطمئن
پ- وقوع جرم مشهود در برابر دادستان یا بازپرس
ت- اظهار و اقرار متهم
ث- اطلاع دادستان از وقوع جرم به طرق قانونی دیگر
اعلام جرم از شما، پیگیری از دادستان
افرادی هستند که وقوع جرم به آنها ارتباطی ندارد، یعنی بزه دیده نیستند و شکایت نمیکنند و تنها ممکن است شاهد جرم باشند یا به طور اتفاقی از وقوع جرمی مطلع شوند.
این دسته از افراد هم اگر اعلام جرم کنند دادستان شروع به تعقیب میکند با این تفاوت که هر گاه اعلام کننده جرم خودش شاهد وقوع جرمی بود صرف اظهارات وی برای شروع به تعقیب کافی است اما اگر اعلام کننده شاهد قضیه نباشد به صرف اعلام دادستان تکلیفی به تعقیب ندارد مگر آنکه اعلام کننده دلیلی بر درستی ادعای خود داشته باشد یا جرم از جرایم علیه امنیت داخلی یا خارجی باشد.
چگونه دادستان را از وقوع جرم مطلع کنیم؟
اگر جرمی به وقوع پیوسته و ما قربانی آن شده ایم برای شکایت کافی است به دادسرای محل وقوع جرم برویم. در دادسرا ورقههایی که به آن شکواییه میگویند به ما میدهند که مخصوص اعلام شکایت است. در این ورقه جزئیات مربوط به جرم و نحوه وقوع آن را باید درج کنیم.
تحقیق دادستان مالیاتی
در شکواییه موارد زیر باید قید شود:
الف- نام و نام خانوادگی، نام پدر، سن، شغل، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، تابعیت، مذهب، شماره شناسنامه، شماره ملی، نشانی دقیق و در صورت امکان نشانی پیام نگار یا آدرس الکترونیکی، ایمیل، شماره تلفن ثابت و تلفن همراه و کدپستی شاکی
ب- موضوع شکایت تاریخ و محل وقوع جرم
پ- ضرر و زیان وارده به مدعی و مورد مطالبه وی
ت- ادله وقوع جرم اسامی مشخصات و نشانی شهود و مطلعان در صورت امکان
ث- مشخصات و نشانی کسی که از او شکایت شده یا مظنون در صورت امکان
شکایت شفاهی هم قبول است
اگر شکایتمان فوری است و وقت نداریم که فرم شکواییه را با این تفاصیل و جزئیات پر کنیم نگران نباشید. چون استفاده نکردن از ورقههای مخصوص شکایت مانع رسیدگی به شکایت نیست و طبق قانون دادستان مکلف است که حتی شکایت شفاهی را هم بپذیرد.
دادستان مکلف است شکایت کتبی و شفاهی را همه وقت قبول کند. شکایت شفاهی در صورت مجلس قید میشود و به امضا یا اثر انگشت شاکی میرسد. اگر شاکی سواد نداشته باشد. مراتب در صورت مجلس قید وانطباق شکایت با مندرجات صورت مجلس تصدیق میشود.
دادستان در مقام قیم
در مواردی تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی است مانند جرایم قابل گذشت. در این شرایط جز با شکایت شاکی دادستان نمیتواند شروع به تعقیب متهم کند. حال در این شرایط اگر قربانی جرم طفل یا مجنون باشد یا ولی و قیمی نداشته یا به آنان دسترسی نباشد یا حتی اگر ولی یا سرپرستان خود مرتکب جرم شده یا در ارتکاب آن مداخله داشته باشند دادستان شخصی را به عنوان قیم موقت تعیین و یا خود امر کیفری را تعقیب میکند و اقدامات ضروری را برای حفظ و جمع آوری ادله جرم و جلوگیری از فرار متهم به عمل می آورد.
این حکم در مواردی که بزه دیده ولی یا قیم او به عللی از قبیل بیهوشی قادر به شکایت نباشد نیز جاری است. حکم در مواردی که بزه دیده طفل یا مجنون باشد ولی قهری یا سرپرست قانونی او با وجود مصلحت مولی علیه اقدام به شکایت نکند دادستان موضوع را تعقیب میکند.
همچنین در مورد بزه دیدگانی که به عللی از قبیل معلولیت جسمی یا ذهنی یا کهولت سن ناتوان از اقامه دعوی هستند دادستان موضوع را با جلب موافقت آنان تعقیب میکند. در این صورت موقوف شدن تعقیب در خصوص افراد محجور یا اجرای حکم نیز منوط به موافقت دادستان است.
نکته: اگر جزو مقامات و اشخاص رسمی درحوزه کاریتان هستید لازم است بدانید که اگر از وقوع یکی از جرایم غیر قابل گذشت درحوزه کاری خود مطلع شدید مکلف هستید موضوع را فورا به دادستان اطلاع دهید.
تحقیق دادستان مالیاتی
تحقیقات کشف جرم زیر نظر دادستان
مقامات دادسرا علاوه بر داستان شامل بازپرس و دادیار است که اینها زیر نظر دادستان فعالیت میکنند با اینکه بازپرس مقام تحقیق پروندههای جزایی و مستقل است.
دادستان هر زمان میتواند پرونده را بخواهد و مطالعه و از بازپرس تکمیل تحقیقات را درخواست کند و بازپرس در انجام نظر دادستان برای تکمیل تحقیقات باید از این درخواست اطاعت کند.
دادستان در اموری که به بازپرس ارجاع میشود حق نظارت و ارائه تعلیمات لازم را دارد. دادستان میتواند در تحقیقات مقدماتی حضور یابد و بر نحوه انجام آن نظارت کند اما نمیتواند جریان تحقیقات را متوقف سازد. ناگفته نماند با وجود اینکه انجام تحقیقات مقدماتی بر عهده بازپرس است اما دادستان و معاون او یا دادیار نیز میتوانند تحقیقات مقدماتی پرونده را عهده دار شوند.
اظهارنظر درباره قرارهای بازداشت بازپرس
اظهارنظر درباره قرارهای نهایی بازپرس (منع تعقیب موقوفی، تعقیب، توقف تحقیقات و جلب به دادرسی) از دیگر وظایف دادستان است. یعنی تصمیمهای نهایی که بازپرس میگیرد منوط به موافقت دادستان است و چنانچه دادستان با هرکدام موافق نباشد و بازپرس نظر دادستان را نپذیرد برای تعیین تکلیف پرونده به دادگاه ارسال میشود.
صدور کیفرخواست
از دیگر وظایف دادستان صدور کیفرخواست است. دادستان اگر با احراز جرم و تکمیل تحقیقات موافق باشد کیفر خواست صادر میکند. در کیفرخواست مشخصات طرفین پرونده نوع اتهام ادله انتساب اتهام و مستندات قانونی قید وبرای مرتکب تقاضای کیفر میشود کیفرخواست پس از امضای دادستان یا معاون او یا دادیار به دادگاه ارسال میشود. بد نیست این را نیز بدانید که دادگاههای جزایی بدون کیفرخواست دادستان حق شروع رسیدگی ندارند به جز در موارد نادر و استثنایی.
بدون دادستان دادگاه رسمیت ندارد
جلسه محاکمه دادگاه که به امر کیفری رسیدگی میکند بدون حضور دادستان رسمی و قانونی نیست. دادستان یا شخصا حاضر میشود یا معاون یا یکی از دادیاران را به نمایندگی در جلسه محاکمه معرفی میکند.
اجرای احکام جزایی
حکم دادگاه بعد از صدور و قطعی شدن برای اجرا به دادسرا ارسال میشود. در دادسرا قسمتی وجود دارد به نام معاونت اجرای احکام کیفری که تحت نظارت دادستان انجام وظیفه میکند. معاونت اجرای احکام کیفری به تعداد لازم قاضی اجرای احکام کیفری باید حداقل سه سال سابقه خدمت قضایی داشته باشد.
تعیین تکلیف اموال ناشی از جرم
در مرحله تحقیقات مقدماتی نیز تعیین تکلیف اموال اشیا و وسایل ناشی از جرم در صورتی که توسط دادستان یا دادیاران قرار نهایی صادر شده باشد بر عهده دادستان است. همچنین درخواست ضبط آلات جرم از دادگاه در صورتی که وجود آنها موجب اخلال در نظم و آسایش عمومی شود از وظایف دادستان خواهد بود.