استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 2 استاندارد حسابداري عمومی شماره 2 به صورت جريان وجوه نقد، منابع جريانات ورودی وجوه نقد، اقلامي كه وجه نقد در طی دوره گزارشگري صرف آنها شده است و مانده وجه نقد در تاريخ گزارشگري را مشخص ميكند. اطلاعات مربوط به جريانات وجوه نقد يك واحد در ارائه اطلاعات راجع به اهداف پاسخگويي و تصميمگيري براي استفادهكنندگان صورتهاي مالي مفيد است. اطلاعات جريان وجوه نقد امکان درک شیوهای که يك واحد بخش عمومي وجوه نقد مورد نياز خود جهت تأمين مالي فعاليتهایش را بدست آورده و نحوه مصرف آن را برای استفادهكنندگان فراهم ميكند. در تصميمگيريهای مربوط به تخصيص منابع و ارزيابي آنها، از قبيل توان ادامه فعاليتهاي واحد، استفادهكنندگان نيازمند درك زمانبندي و اطمينان جريانات وجوه نقد هستند. هدف اين استاندارد، الزام ارائه اطلاعات مربوط به تغييرات تاريخي در وجه نقد و معادل وجه نقد يك واحد از طريق صورت جريان وجوه نقدی است كه جريانات وجوه نقد در طی دوره را به فعاليتهاي عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي طبقهبندي ميکند
- دامنه كاربرد
- هر واحد كه صورتهاي مالي را طبق مبناي تعهدي حسابداري تهيه و ارائه ميكند بايد صورت جريان وجوه نقد را طبق الزامات اين استاندارد تهيه و باید آن را بهعنوان يك جزء لاينفك از صورتهاي مالي خود براي هر دوره مالي كه صورتهاي مالي ارائه ميشوند، ارائه كند.
- اطلاعات مربوط به جريانات وجوه نقد ممکن است براي استفادهكنندگان صورتهاي مالي در ارزيابي جريانات وجوه نقد واحد، ارزيابي رعايت قوانين و مقررات توسط واحد (از جمله بودجه مصوب در جايي كه مناسب باشد) و تصميمگيري در مورد این که آیا منابع را ارائه کند يا وارد معاملات با يك واحد شود، مفيد باشد. آنها معمولاً به چگونگي ايجاد و مصرف وجه نقد و معادل وجه نقد توسط واحد تجاری علاقهمند هستند. اين موضوع صرفنظر از ماهيت فعاليتهاي واحد و بدون توجه به اينكه آيا وجه نقد را میتوان به عنوان محصول واحد در نظر گرفت (آنچنانکه ممکن است در مورد مؤسسات مالي عمومي صادق باشد) مصداق دارد. اساساً واحدها بنا به دلایل مشابهی نياز به وجه نقد دارند، اگر چه فعاليتهاي درآمدزای اصلي آنها ممکن است متفاوت باشد. آنها به وجه نقد براي پرداخت بابت كالاها و خدماتی که مصرف میکنند، برای پرداخت هزينههاي مستمر پوشش بدهی و در برخي موارد براي كاهش میزان بدهي به وجه نقد نیاز دارند. در نتيجه، اين استاندارد کلیه واحدها را به ارائه صورت جريان وجوه نقد ملزم ميكند.استاندارد حسابداري شماره 2
- اين استاندارد در مورد كليه واحدهاي بخش عمومي به استثناي واحدهای تجاری دولتی كاربرد دارد.
- ”مقدمه استانداردهاي بينالمللي حسابداري بخش عمومي“ منتشره توسط هيأت استانداردهاي بينالمللي حسابداري بخش عمومي توضيح ميدهد كه واحدهای تجاری دولتی استانداردهاي گزارشگري مالي بينالمللي منتشره توسط هيأت استانداردهاي بينالمللي حسابداري را بكار ميبرند. واحدهاي تجاری دولتی، در استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 1 ”نحوه ارائه صورتهاي مالي“ تعريف شدهاند.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- مزاياي اطلاعات جريان وجوه نقد
- اطلاعات مربوط به جريانات وجوه نقد يك واحد در کمک به استفادهكنندگان در پيشبيني نيازهاي نقدي آتي واحد، توانايي آن در ايجاد جريانات وجوه نقد در آينده و تأمين مالی تغييرات در دامنه و ماهيت فعاليتهاي آن مفيد است. همچنين، صورت جريان وجوه نقد ابزاري را فراهم ميسازد كه واحد بتواند از طريق آن وظيفه پاسخگويي خود در قبال جريانات وجوه نقد ورودي و جريانات وجوه نقد خروجي طي دوره گزارشگري را ايفا كند.
- صورت جريان وجوه نقد، هنگامی که همراه با ساير صورتهاي مالي استفاده شود، اطلاعاتي ارائه ميکند كه استفادهكنندگان را قادر ميسازد تغييرات در خالص داراييهاي / ارزش ویژه یک واحد، ساختار مالي آن (از جمله نقدينگي و توان پرداخت بدهي آن) و توانايي آن در تأثيرگذاری بر مبالغ و زمانبندي جريانات وجوه نقد به منظور تطبيق با شرايط و فرصتهاي متغير را ارزيابي كنند. همچنين،آن قابلیت مقايسه گزارشگري عملكرد عملياتي واحدهاي مختلف را افزایش ميدهد؛ زيرا آن تأثير استفاده از رویههای مختلف حسابداري در مورد معاملات و ساير رويدادهاي مشابه را حذف ميكند.
- اغلب،اطلاعات جريان وجوه نقد تاريخي بهعنوان شاخصي از مبلغ، زمانبندي و اطمينان جريانات وجوه نقد آتي بكار ميرود. همچنين، در بررسی صحت ارزيابيهای گذشته از جريانات وجوه نقد آتي مفيد است.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- تعاريف
- واژههاي زير در اين استاندارد با معاني مشخص شده بكار برده ميشوند:
- مبناي تعهدي به معنای يك مبناي حسابداري است كه بر اساس آن معاملات و ساير رويدادها در هنگام وقوع شناسايي ميشود (و نه فقط در زماني كه نقد يا معادل آن دريافت یا پرداخت ميشود). بنابراين، معاملات و رويدادها در سوابق حسابداري ثبت ميشوند و در صورتهاي مالي دوره مربوط به خود شناسايي ميشود. عناصر شناسايي شده طبق مبنای تعهدي عبارتاند از داراييها، بدهيها، خالص داراييها / ارزش ویژه، درآمدها و هزينهها.
- داراييها منابعی هستند که در نتیجه رويدادهاي گذشته تحت کنترل واحد درآمدهاند و انتظار ميرود منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمترساني براي واحد داشته باشد.
- وجه نقد از وجه نقد در دسترس و سپردههاي ديداري تشكيل ميشود.
- معادل وجه نقد عبارت است از سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت با قدرت نقدینگی بالا كه به راحتي قابل تبديل به مبالغ مشخصی وجه نقد هستند و ريسك تغيير در ارزش آن بسيار ناچيز است.
- جريانات وجوه نقد عبارت است از جريانات ورودي و جريانات خروجي وجه نقد و معادل وجه نقد.
- آورده مالكان به معنای منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمترساني است كه توسط اشخاص خارج از واحد اعطا ميشود، به استثناي آنهایی كه منجر به بدهي برای واحد میشوند، و در خالص داراييها / ارزش ویژه واحد يك منفعت مالي ايجاد ميكند كه:
- الف) هم حق توزيع منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمترساني توسط واحد در طول عمر آن را انتقال میدهد، چنین توزيعهایي در اختيار مالكان يا نمايندگان آنها است، و هم حق توزيع هر گونه مازاد داراييها بر بدهيها در صورت خاتمه عمليات آن واحد را انتقال میدهد و (يا)
- ب) میتواند فروخته شود، مبادله شود، انتقال داده شود يا بازخريد شود.
استاندارد حسابداري شماره 2
- كنترل عبارت است از توانايي هدايت سياستها ي مالي و عملياتي واحد ديگر به منظور كسب منفعت از فعاليتهاي آن.
- توزيع به مالكان به معنای منافع اقتصادي آتي يا خدمت بالقوهای است كه توسط واحد بهعنوان بازده سرمايهگذاري يا بهعنوان بازگشت سرمايه به تمامی يا برخي از مالكان توزيع ميشود.
- واحد اقتصادي به معنای گروهي از واحدها است که از يك واحد کنترل کننده (اصلي) و يك يا چند واحد کنترل شونده (فرعي) تشکیل شده است.
- هزينهها كاهش در منافع اقتصادي يا توان بالقوه خدمترساني در طی دوره گزارشگري به شكل جريانات خروجي يا مصرف داراييها يا تحمل بدهيها هستند كه منجر به كاهش در خالص داراييها / ارزش ویژه ميشود به استثناي کاهشهای مربوط به توزيع به مالكان.
- فعاليتهاي تأمين مالي فعاليتهايي هستند كه منجر به تغييرات در ميزان و تركيب سرمايه آورده شده و استقراضهاي واحد میشوند.
- واحد تجاری دولت يعني واحدي كه كليه ويژگي هاي زير را داراست:
- الف) واحدي است كه قدرت انعقاد قرارداد به نام خود را دارد.
- ب) قدرت مالي و عملياتي ادامه یک کسب و کار به آن واگذار شده است.
- پ) در روند عادي کسب و کار خود، كالاها و خدمات را با سود يا بازیافت كامل بهاي تمام شده به ساير واحدها بفروشد.
- ت) براي تداوم فعاليت وابسته به ادامه تأمين مالي از سوی دولت نيست (به استثناي خريد محصولات در دسترس دولت) و
- ث) تحت كنترل يك واحد بخش عمومي است.
- فعاليتهاي سرمايهگذاري عبارتاند از تحصيل و واگذاري داراييهاي بلندمدت و ساير سرمايهگذاريهايي كه مشمول معادل وجه نقد نيستند.
- بدهيها تعهدات کنونی واحد در نتیجه رويدادهاي گذشته هستند كه انتظار ميرود تسويه آنها به جريان خروجي منابع دربردارنده منافع اقتصادي يا توان بالقوه خدمترساني از واحد منجر شود.
- خالص داراييها / ارزش ویژه عبارت است از حق باقيمانده در داراييهاي يك واحد پس از كسر كليه بدهيهاي آن.
- فعاليتهاي عملياتي عبارتاند از آن دسته از فعاليتهاي واحد كه فعاليتهاي سرمايهگذاري يا تأمين مالي نيستند.
- تاريخ گزارشگري به معنای تاريخ آخرين روز دوره گزارشگري است كه صورتهاي مالي به آن مربوط هستند.
- درآمد ناخالص جريان ورودي منافع اقتصادي يا توان بالقوه خدمترساني در طی دوره گزارشگري در زمانی است كه آن جريانهای ورودي به افزايش در خالص داراييها / ارزش ویژه منجر میشود به استثناي افزايشهاي مربوط آورده مالكان.
- واژههاي تعريف شده در ساير استانداردهای بينالمللي حسابداري بخش عمومي با همان معاني ذكر شده در آن استانداردها، در اين استاندارد مورد استفاده قرار ميگيرند و در واژهنامه اصطلاحات تعریف شده منتشره نیز به صورت جداگانه چاپ شدهاند.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- وجه نقد و معادل وجه نقد
- معادل وجه نقد با هدف ایفاي تعهدات نقدي كوتاهمدت و نه سرمايهگذاري يا ساير اهداف نگهداري ميشود. براي اينكه يك سرمايهگذاري به عنوان معادل وجه نقد شناخته شود، بايد به راحتي قابل تبديل به مبلغ مشخصي وجه نقد باشد و ريسك تغييرات در ارزش آن بسيار ناچيز باشد. بنابراين، یک سرمايهگذاري معمولاً فقط زماني واجد شرايط معادل وجه نقد است كه داراي سر رسيد كوتاهمدت مثلاً سه ماه يا كمتر از تاريخ تحصیل باشد. سرمايهگذاري در اوراق مالکانه در معادل وجه نقد گنجانده نمیشود مگر اينكه اساساً معادل وجه نقد باشد.
- استقراضهاي بانكي معمولاً به عنوان فعاليتهاي تأمين مالي در نظر گرفته ميشوند. به هر حال، در برخي كشورها، اضافه برداشتهاي بانكي كه به محض تقاضا قابل بازپرداخت است، بخش لاینفک مديريت وجه نقد واحد را شكل ميدهند. در اين شرايط، اضافه برداشتهاي بانكي بهعنوان جزئي از وجه نقد و معادلهاي وجه نقد به شمار ميآيند. يك ويژگي اينگونه توافقات بانكي اين است كه اغلب مانده بانك از مثبت به اضافه برداشت در نوسان است.
- جريانات وجوه نقد جابهجاييهاي بين اقلام وجه نقد يا معادل وجه نقد را شامل نميشود؛ زيرا اين عناصر بخشي از مديريت وجه نقد واحد هستند نه بخشي از فعاليتهاي عملياتي آن. مديريت وجه نقد سرمايهگذاري مازاد وجه نقد در معادل وجه نقد را در بر میگیرد.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- واحد اقتصادي
- واژه ”واحد اقتصادي“ در اين استاندارد، از نظر اهداف گزارشگري مالي، براي تعريف گروهي از واحدها مورد استفاده قرار میگیرد كه دربرگیرنده واحد کنترل کننده (اصلي) و هر یک از واحدهای کنترل شونده (فرعي) است.
- ساير واژههایی که گاهی اوقات برای اشاره به واحد اقتصادي بكار ميرود، عبارتاند از واحد اجرايي، واحد مالي، واحد تلفيقي و گروه.
- هر واحد اقتصادي ممكن است واحدهایی را دربر گیرد که هم دارای اهداف سياسی اجتماعي و هم تجاري باشند. براي نمونه، بخش مسکنسازی دولت ممكن است يك واحد اقتصادي باشد كه دربرگیرنده واحدهایی است كه مسکن را با هزينه اندكي تهیه ميکنند و همچنین داراي واحدهايي است كه بر مبنای تجاري مسکن تهیه ميکنند.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- منافع اقتصادي آتي با توان بالقوه خدمترساني
- داراييها به منزله ابزاري براي واحدها جهت رسيدن به اهدافشان است. داراييهايي كه براي ارائه كالاها و خدمات طبق اهداف واحد بكار گرفته ميشوند اما به صورت مستقيم خالص جريانات ورودي وجه نقد ایجاد نميکنند را اغلب به عنوان دارنده “توانبالقوه خدمترساني” توصیف ميکنند. داراييهايي كه برای ايجاد خالص جريان ورودي وجه نقد مورد استفاده قرار ميگيرند را اغلب به عنوان دارنده “منافع اقتصادي آتي” توصیف ميکنند. در اين استاندارد براي شمول كليه اهدافي كه داراييها بدان منظور ممکن است بکار گرفته شوند، از واژه ”منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمترساني“ براي توصيف ويژگيهاي بنیادی داراييها استفاده ميشود.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- واحدهای تجاری دولت
- واحدهای تجاری دولت هم واحدهای بازرگانی همچون شرکتهای عام المنفعه و هم واحدهاي مالي همچون مؤسسات مالي را شامل ميشوند. واحدهای تجاری دولت، در اصل، با واحدهایی که فعالیتهای مشابهی را در بخش خصوصي انجام ميدهند، تفاوتي ندارد. واحدهای تجاری دولت عموماً به منظور كسب سود فعاليت ميكنند، اگر چه ممكن است برخي از آنها تعهدات محدودی به ارائه خدمات اجتماعي داشته باشند كه طبق آن تعهدات ملزم به ارائه كالاها و خدمات به صورت مجانی يا در ازاي مبلغ بسیار ناچيزي به برخی اشخاص و سازمانها در جامعه باشند. استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 6 ”صورتهاي مالي تلفيقي و جداگانه“در مورد تعیین اينكه آيا از نظر اهداف گزارشگري مالي كنترل وجود دارد يا خير رهنمودي ارائه كرده است و باید در تعیین اينكه آيا یک واحد تجاری دولت تحت كنترل واحد دیگر بخش عمومي هست يا خير به آن مراجعه کرد.
استاندارد حسابداري شماره 2
- خالص دارييها / ارزش ویژه
- خالص داراييها / ارزش ویژه واژهاي است كه در اين استاندارد براي اشاره به ميزان باقيمانده در ترازنامه بكار ميرود (داراييها منهاي بدهيها). خالص داراييها / ارزش ویژه ممكن است منفي يا مثبت باشد. ساير واژهها ممكن است به جاي خالص داراييها / ارزش ویژه بكار رود مشروط به این که معنی آنها مشخص باشد.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- نحوه ارائه صورت جريان وجوه نقد
- صورت جريان وجوه نقد بايد جريانات وجوه نقد طي دوره را که بر اساس فعاليتهاي عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي طبقهبندي شدهاند، گزارش كند.
- هر واحدی جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي، سرمايهگذاري و تامین مالي خود را به شیوهای ارائه ميكند كه مناسبترين شیوه براي فعاليتهای آن است. طبقهبندي بر اساس فعاليت اطلاعاتي را ارائه ميکند كه امکان ارزیابی اثر آن فعاليتها را بر وضعيت مالي واحد و مبلغ وجه نقد و معادل وجه نقد آن برای استفادهكنندگان فراهم ميسازد. همچنين، اين اطلاعات ممكن است برای ارزيابي روابط بين آن فعاليتها مورد استفاده قرار بگیرد.
- يك معامله مجزا ممكن است در برگیرنده جريانات وجوه نقدی باشد كه بهصورت مختلفی طبقهبندي ميشوند. براي مثال، زمانی که بازپرداخت نقدي يك وام هم اصل و هم سود تضمین شده را شامل میشود، ممكن است جزء سود تضمین شده بهعنوان فعاليت عملياتي و جزء اصل بهعنوان فعاليت تأمين مالي طبقهبندي شود.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- فعاليتهاي عملياتي
- مبلغ خالص جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي شاخص اصلي میزانی است كه عمليات واحد از آن طریق تأمين مالی شدهاند:
- الف) از طريق مالياتها (بهطور مستقيم يا غيرمستقيم) يا
- ب) از دريافت كالاها و خدمات ارائه شده توسط واحد
- همچنين مبلغ خالص جريانات وجوه نقد در نمایش توانايي واحد به حفظ ظرفيت عملياتي خود، بازپرداخت تعهدات، پرداخت سود سهام به مالكان خود و انجام سرمايهگذاريهاي جديد بدون توسل به منابع خارجي تأمين مالي كمك ميكند. جريانات وجوه نقد عملياتي تلفيقي كل دولت، معياري از میزانی را ارائه ميكند كه دولت فعاليتهاي جاري خود را از طريق ماليات و خراج تأمين مالي کرده است. اطلاعات مربوط به عناصر خالص جريانات وجوه نقد عملياتي تاريخي همراه با سایر اطلاعات در پيشبيني جريانات وجوه نقد عملياتي آتي مفيد است.
- جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي عمدتاً از فعاليتهاي اصلي مولد وجه نقد واحد ناشي ميشوند. مثالهايي از جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي عبارتاند از:
- الف) دريافتهاي نقدي ناشي از مالياتها، عوارض و جرائم.
- ب) دريافتهاي نقدي ناشي از پرداخت بابت كالاها و خدمات ارائه شده توسط واحد.
- پ) دريافتهاي نقدي ناشي از هدايا يا انتقالات و ساير تخصيصها يا ساير مجوزات بودجهاي كه از سوي دولت مركزي يا ساير واحدهاي بخش عمومي اعمال ميشود.
- ت) دريافتهاي نقدي ناشي از حقالامتيازها، حقالزحمهها، كميسيونها و ساير درآمدها.
- ث) پرداختهاي نقدي به ساير واحدهاي بخش عمومي براي تأمين مالي عمليات آنها (به غير از وامها).
- ج) پرداختهاي نقدي به عرضهکنندگان كالا و خدمات.
- چ) پرداختهاي نقدي به كاركنان يا از جانب آنها.
- ح) دريافتهای نقدی و پرداختهاي نقدي يك مؤسسه بيمه بابت حق بيمهها و خسارات، مستمريها و سایر مزایای بيمهنامه.
- خ) پرداختهاي نقدي ماليات بر اموال يا ماليات بر درآمد محلی (حسب مورد) مربوط به فعاليتهاي عملياتي.
- د) دريافتها و پرداختهاي نقدي حاصل از قراردادهاي نگهداري شده براي اهداف تجاري یا داد و ستد.
- ذ) دريافتها يا پرداختهاي نقدی حاصل از عمليات متوقف شده و
- ر) دريافتها يا پرداختهاي مربوط به حل و فصل دعاوي حقوقی.
- برخی از معاملات مثل فروش يك قلم از اموال ممكن است منجر به سود يا زيان غیرعملیاتی شود كه در تعیین مازاد يا كسري خالص لحاظ میشود. به هر حال، جريانات وجوه نقد مرتبط با چنین معاملاتی، جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي سرمايهگذاري هستند.
- واحد ممكن است اوراق بهادار و وامها را براي اهداف تجاري یا داد و ستد نگهداري نمايد كه در اين حالت، آنها همانند موجودي تحصيل شده با هدف فروش مجدد هستند. بنابراين، جريانات وجوه نقد ناشي از خريد و فروش اوراق بهادار تجاري یا داد و ستدی بهعنوان فعاليتهاي عملياتي طبقهبندي ميشوند. همچنین، وامها و پيشپرداختهاي نقدي صورت گرفته توسط مؤسسات مالي عمومي معمولاً بهعنوان فعاليتهاي عملياتي طبقهبندي ميشوند؛ زيرا به فعاليت اصلي مولد وجه نقد آن واحد مربوط هستند.
- در برخي مناطق، دولتها يا ساير واحدهاي بخش عمومي به منظور تأمين مالي عمليات يك واحد، وجوهي را به واحدها تخصيص میدهند يا برای آنها تصویب ميكنند و نحوه توزیع اين وجوه بین فعاليتهاي عملياتي، كارهاي سرمايهاي و سرمايه آورده شده به وضوح مشخص نمیشود. در مواردی كه واحد قادر نیست تخصيصها يا مصوبات بودجه را به طور جداگانه بین فعاليتهاي جاري، كارهاي سرمايهاي و سرمايه آورده شده مشخص کند، تخصيص يا مصوبه بودجه بايد بهعنوان جريانات وجوه نقد ناشي از عمليات طبقهبندي شود و اين واقعيت بايد در يادداشتهاي توضيحي صورتهاي مالي افشا شود.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- فعاليتهاي سرمايهگذاري
- افشاي جداگانه جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي سرمايهگذاري حائز اهمیت است. زيرا جريانات وجوه نقد مزبور نشاندهنده میزانی است كه جريانات خروجي وجوه نقد براي منابعي صورت گرفته است كه هدف آنها کمک به ارائه خدمت توسط واحد در آینده است. مثالهايي از جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي سرمايهگذاري عبارتاند از:
- الف) پرداختهاي نقدي براي تحصيل داراییهای ثابت مشهود، داراييهاي نامشهود و ساير داراييهاي بلندمدت. اين پرداختها شامل پرداختهاي مرتبط با هزینههای توسعه و هزینه داراییهای ثابت مشهود ساخته شده توسط واحد که به حساب دارايي منظور شدهاند، میباشد.
- ب) دريافتهاي نقدي حاصل از فروش داراییهای ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود و ساير داراييهاي بلندمدت.
- پ) پرداختهاي نقدي بابت تحصيل ابزارهاي مالکانه يا بدهي ساير واحدها و حقوق در مشاركت خاص (به استثناي پرداخت بابت ابزارهايي كه بهعنوان معادلهاي وجه نقد در نظر گرفته ميشوند يا آنهايي كه براي اهداف تجاري یا داد و ستد نگهداري ميشوند).
- ت) دريافتهاي نقدي حاصل از فروش ابزارهاي مالکانه يا بدهي ساير واحدها و حقوق در مشاركت خاص (به استثناي دريافت بابت ابزارهايي كه بهعنوان معادل وجه نقد در نظر گرفته ميشوند يا آنهايي كه براي اهداف تجاري یا داد و ستد نگهداري ميشوند).
- ث) وامها و پيشپرداختهاي نقدي اعطا شده به سایر اشخاص (به استثناي وامها و پيشپرداختهايي كه توسط يك مؤسسه مالي عمومي صورت گرفته است).
- ج) دريافتهاي نقدي حاصل از بازپرداخت پيشپرداختها و وامهاي اعطایی به سایر اشخاص (به استثناي وامها و پيشپرداختهاي يك مؤسسه مالي عمومي).
- چ) پرداختهاي نقدي بابت قراردادهاي آتي، قراردادهاي سلف، قراردادهاي اختيار خريد و قراردادهاي سواپ به جز زماني كه قراردادهای مزبور براي اهداف تجاري یا داد و ستد نگهداري ميشوند يا پرداختهای مزبور بهعنوان فعاليتهاي تأمين مالي طبقهبندي ميشوند و
- ح) دريافتهاي نقدي حاصل از قراردادهاي آتي، قراردادهاي سلف، قراردادهاي اختيار خريد و فروش و قراردادهاي سواپ به جز زماني كه قراردادهای مزبور براي اهداف تجاری یا داد و ستد نگهداري ميشوند يا دريافتهای مربوطه بهعنوان فعاليتهاي تأمين مالي طبقهبندي ميشوند.
- زماني كه يك قرارداد بهعنوان يك حفاظ در برابر یک وضعيت قابل تشخيص در نظر گرفته ميشود، جريانات وجوه نقد آن قرارداد به همان شیوهای طبقهبندي ميشود که جريانات وجوه نقد وضعيت حفاظت شده.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- فعاليتهاي تأمين مالي
- افشاي جداگانه جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي تأمين مالي حائز اهمیت است زيرا در پيشبيني ادعاهاي ارائهكنندگان سرمايه به واحد نسبت به جريانات وجوه نقد آتي مفيد است. مثالهايي از جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي تأمين مالي عبارتاند از:
- الف) عواید نقدي حاصل از صدور اوراق قرضه، وامها، سفتهها، اوراق بدهی، وثائق و ساير استقراضهاي كوتاهمدت يا بلندمدت.
- ب) بازپرداختهاي نقدي مبالغ استقراضي و
- پ) پرداختهاي نقدي مستأجر بابت كاهش بدهي در جريان مربوط به اجاره از نوع تامین مالي.
استاندارد حسابداري شماره 2
- گزارشگري جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي
- واحد بايد جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي را با استفاده از يكي از دو روش زير گزارش كند:
- الف) روش مستقيم، كه بر اساس آن طبقات اصلي ناخالص دريافتهاي نقدي و ناخالص پرداختهاي نقدي افشا ميشوند يا
- ب) روش غيرمستقيم، كه بر اساس آن خالص مازاد يا كسري از بابت اثرات معاملات با ماهيت غيرنقد، هرگونه اقلام انتقالی يا معوقه ناشی از دريافتها يا پرداختهاي نقدي عملياتي گذشته يا آينده و اقلام درآمد يا هزينه مرتبط با جريانات وجوه نقد سرمايهگذاري یا تأمين مالي تعديل ميشود.
- واحدها به گزارش جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي با استفاده از روش مستقيم ترغیب شدهاند. روش مستقيم اطلاعاتي را ارائه ميكند كه ممکن است در برآورد جريانات وجوه نقد آتي مفيد باشد و از طريق روش غيرمستقيم در دسترس نيست. بر اساس روش مستقيم، اطلاعات مربوط به طبقات اصلي ناخالص دريافتهاي نقدي و ناخالص پرداختهاي نقدي ممکن است از يكي از دو طريق زير بدست آید:
- الف) از سوابق حسابداري واحد يا
- ب) از طريق تعديل درآمدهای عملياتي، هزينههای عملياتي (درآمد سود تضمین شده و درآمدهای مشابه و هزينه سود تضمین شده و پرداختهاي مشابه به يك مؤسسه مالي عمومي) و ساير اقلام مندرج در صورت عملكرد مالي مربوط به:
- تغييرات طي دوره در موجوديها و دريافتنيها و پرداختنيهاي عملیاتی.
- ساير اقلام غيرنقدي و
- ساير اقلامي كه اثرات نقدي آنها جريانات وجوه نقد سرمايهگذاري و تأمين مالي هستند.
- واحدهایی که جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي را با استفاده از روش مستقيم گزارش ميکنند، نیز به ارائه صورت تطبيق مازاد (كسري) ناشي از فعاليتهاي عادي با خالص جريان وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي ترغیب شدهاند. اين صورت تطبيق ممكن است بهعنوان بخشي از صورت جريان وجوه نقد يا در يادداشتهاي توضيحي صورتهاي مالي ارائه شود.
- بر اساس روش غيرمستقيم، خالص جريان وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي از طريق تعديل خالص مازاد يا كسري ناشي از فعاليتهاي عادي از بابت تأثيرات موارد زير تعیین ميشود:
- الف) تغييرات طي دوره در موجوديها و دريافتنيها و پرداختنيهاي عملیاتی.
- ب) اقلام غيرنقدي از قبيل استهلاك، ذخایر، مالياتهاي معوق، سود يا زيان غیر عملیاتی تحقق نيافته ارز خارجی، مازاد توزيع نشده واحدهاي وابسته و حقوق اقليت.
- پ) كليه اقلام ديگر كه اثرات نقدي آنها جريانات وجوه نقد سرمايهگذاري یا تأمين مالي هستند و
- ت) تأثير هر گونه اقلام غيرمترقبه كه به عنوان جريانات وجوه نقد عملياتي طبقهبندي شدهاند.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- گزارشگري جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي سرمايهگذاري و تأمين مالي
- واحد بايد طبقات اصلي ناخالص دريافتهاي نقدي و ناخالص پرداختهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي سرمايهگذاري و تأمين مالي را بهطور جداگانه گزارش كند به جز جريانات وجوه نقد موصوف در بندهاي 32 و 35 كه بر مبناي خالص گزارش ميشود.
- گزارشگری جريانات وجوه نقد بر مبناي خالص
- جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملیاتی، سرمايهگذاري يا تأمين مالي زیر ممکن است بر مبناي خالص گزارش شود.
- الف) دريافتهاي نقدي جمعآوري شده و پرداختهاي انجام شده از جانب مشتريان، مؤديان مالياتي يا ذينفعان هنگامي كه جريانات وجوه نقد منعكسكننده فعاليتهاي شخص دیگری غير از فعاليتهاي خود واحد است و
- ب) دريافتها و پرداختهاي نقدي بابت اقلامي كه گردش آنها سريع، مبالغ آنها بزرگ و سر رسيد آنها كوتاه هستند.
- منظور از جزء الف بند 32 صرفاً معاملاتي است که مانده نقد حاصل از آن توسط واحد گزارشگر كنترل ميشوند. مثالهايي از اينگونه دريافتها و پرداختهاي نقدي عبارتاند:
- الف) وصول مالياتها توسط بخشي از دولت براي بخش ديگري از دولت. مالياتهايي كه دولت براي استفاده خودش در قالب بخشي از يك توافق تقسیم ماليات جمعآوري ميشود، شامل اين موضوع نميشود.
- ب) قبول و بازپرداخت سپردههاي ديداري یک مؤسسه مالي عمومي.
- پ) وجوهی که توسط يك واحد سرمايهگذاري يا اماني براي مشتريان نگهداري میشود.
- ت) اجارههاي وصولی از جانب، و پرداخت شده به جاي، مالكان اموال.
- مثالهايي از دريافتها و پرداختهاي نقدي منعكس در جزء ب بند 32 عبارتاند از پيشپرداخت بابت يا بازپرداخت:
- الف) خريد و فروش سرمايهگذاريها و
- ب) ساير استقراضهاي كوتاهمدت، براي مثال آنهايي كه داراي دوره سررسيد سه ماه یا كمتر هستند.
- جريانات وجوه نقد ناشي از هر يك از فعاليتهاي يك مؤسسه مالي عمومي مندرج در زیر ممكن است بر مبناي خالص گزارش شود:
- الف) دريافتها و پرداختهاي نقدي بابت قبول و بازپرداخت سپردههاي با يك تاريخ سر رسيد معين
- ب) سپردهگذاري يا برداشت از سپردههای ساير مؤسسات مالي و
- پ) پيشپرداختها و وامهاي نقدي اعطا شده به مشتريان و بازپرداخت آن پيشپرداختها و وامها
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- جريانات وجوه نقد واحد پول خارجي
- جريانات وجوه نقد ناشي از معاملات به واحد پول خارجي بايد از طریق بكارگيري نرخ تسعير بين واحد پول كاركردي و واحد پول خارجي در تاريخ جريان وجوه نقد در مورد مبلغ ارز خارجی، به واحد پول كاركردي واحد ثبت شود.
- جريانات وجوه نقد يك واحد فرعي خارجي بايد به نرخهای تسعير بين واحد پول كاركردي و واحد پول خارجي در تاريخ جريانات وجوه نقد تسعير شود.
- جريانات وجوه نقد تحت عنوان واحد پول خارجي به شيوهای موافق با استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 4 ”اثرات تغييرات در نرخهای ارز خارجي“ گزارش ميشوند. اين امر امکان بکارگیری نرخ تسعيری که نزديك به نرخ واقعي است، را میسر میسازد. براي مثال، ممکن است از ميانگين موزون نرخ تسعير طی یک دوره براي ثبت معاملات واحد پولي خارجي يا تسعير جريانات وجوه نقد واحد فرعي خارجي استفاده شود. استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 4 استفاده از نرخ تسعير در تاريخ گزارشگري را در زمان تسعير جريانات وجوه نقد يك واحد فرعي خارجي مجاز نميداند.
- سود و زيان تحققنيافته ناشي از تغييرات در نرخ تسعير واحد پول خارجي، جريانات وجوه نقد نيستند. به هر حال، اثر تغييرات نرخ تسعير بر وجه نقد و معادل وجه نقد نگهداري شده یا سر رسید شده بر حسب واحد پولي خارجي به منظور تطبیق وجه نقد و معادل وجه نقد ابتدا و انتهاي دوره در صورت جريان وجوه نقد گزارش ميشود. اين مبلغ جداي از جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي ارائه ميشود و تفاوتهایی، در صورت وجود، را که جريانات وجوه نقد گزارش شده به نرخهاي تسعير پايان دوره داشتهاند، را شامل میشود.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- سود تضمين شده و سود سهام
- جريانات وجوه نقد ناشي از سود تضمين شده و سود سهام دريافتي و پرداختي هر یک بايد بهصورت جداگانه افشا شود. هر یک بايد به شیوهای يكسان از دورهاي به دورهي بعد تحت عنوان فعاليتهاي عملياتي، سرمايهگذاري يا تأمين مالي طبقهبندي شود.
- كل مبلغ سود تضمين شده پرداختي در طي دوره در صورت جريان وجوه نقد افشا ميشود خواه بهعنوان يك هزينه در صورت عملكرد مالي شناسايي شده باشد يا طبق روش جايگزين مجاز مذكور در استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 5 ”هزينههاي استقراض“ سرمايهاي شده باشد.
- سود تضمين شده پرداختي و سود تضمين شده و سود سهام دريافتي معمولاً براي يك مؤسسه مالي عمومي تحت عنوان جريانات وجوه نقد عملياتي طبقهبندي ميشوند. به هر حال، در مورد طبقهبندي اين جريانات وجوه نقد در ساير واحدها اتفاق نظر وجود ندارد. سود تضمين شده پرداختي و سود تضمين شده و سود سهام دريافتي ممكن است بهعنوان جريانات وجوه نقد عملياتي طبقهبندي شوند زيرا در تعیین خالص مازاد يا كسري نقش دارند. به گونهای جایگزین، سود تضمين شده پرداختي و سود تضمين شده و سود سهام دريافتي ممكن است به ترتيب تحت عنوان جريانات وجوه نقد تأمين مالي و جريانات وجوه نقد سرمايهگذاري طبقهبندي شوند زيرا آنها به عنوان هزينه كسب منابع مالي يا بازده سرمايهگذاری تلقي ميشوند.
- سود سهام پرداختي ممكن است بهعنوان يك جريان وجوه نقد تأمين مالي طبقهبندي شود زيرا آنها هزينه كسب منابع مالي هستند. به گونهای جایگزین، سود سهام پرداختي ممكن است به منظور كمك به استفادهكنندگان در تعيين توانايي واحد در انجام اين پرداختها از محل جريانات وجوه نقد عملياتي، بهعنوان جزيي از جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي طبقهبندي شوند.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- ماليات بر مازاد خالص
- جريانات وجوه نقد ناشي از ماليات بر مازاد خالص بايد بهصورت جداگانه افشا شود و تحت عنوان جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي طبقهبندي گردد مگر اينكه بتوان آنها را بهطور خاص به فعاليتهاي تأمين مالي و سرمايهگذاري مربوط دانست.
- معمولاً واحدهاي بخش عمومي از ماليات بر مازاد خالص معاف هستند. به هر حال، برخي واحدهاي بخش عمومي ممكن است در يك نظام شبه مالياتي فعالیت کنند كه مالياتها به همان شیوهای وضع میشوند که در واحدهاي بخش خصوصي وضع میشوند.
- ماليات بر مازاد خالص ناشي از معاملاتی هستند که منجر به جريانات وجوه نقد میشوند که تحت عنوان عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي در صورت جريان وجوه نقد طبقهبندي ميشوند. در حالي كه ممكن است هزينه ماليات به راحتي قابل تشخيص به فعاليتهاي سرمايهگذاري يا تأمين مالي باشد، اغلب، تشخیص جريانات وجوه نقد ماليات مربوطه عملی نیستند و ممكن است در دورهای متفاوت از جريانات وجوه نقد معامله زیربنایی رخ بدهد. بنابراين، مالياتهاي پرداخت شده معمولاً بهعنوان جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي طبقهبندي ميشوند. به هر حال، هنگامي كه تشخيص جريان وجوه نقد مالياتي مربوط به يك معامله خاص كه جريانات وجوه نقد ناشي از آن بهعنوان فعاليتهاي سرمايهگذاري يا تأمين مالي طبقهبندي میشوند، عملي است، جريان وجوه نقد مالياتي بهعنوان يك فعاليت سرمايهگذاري يا تأمين مالي، هر كدام كه مناسب است، طبقهبندي شود. هنگامی که جريانات وجوه نقد مالياتي به بيش از يك طبقه فعاليت تخصيص داده ميشوند، كل مبلغ ماليات پرداختي افشا ميشود.
- سرمايهگذاري در واحدهاي فرعي، وابسته و مشاركت خاص
- هنگامي كه سرمايهگذاري در یک واحد وابسته يا یک واحد فرعي با استفاده از روش ارزش ويژه يا بهاي تمام شده ثبت شود. سرمايهگذار گزارشگري خود در صورت جريان وجوه نقد را به جريانات وجوه نقد بين خودش و سرمايهپذير براي مثال، سودهاي سهام و پيشپرداختها محدود ميکند.
- واحدي كه حق خود در واحد تحت كنترل مشترك را با استفاده از روش تلفيق نسبي گزارش ميكند، سهم متناسب خوداز جريانات وجوه نقد واحد تحت كنترل مشترك را در صورت جريان وجوه نقد تلفيقي خود منظور ميكند. واحدي كه چنین حقی را با استفاده از روش ارزش ويژه گزارش ميكند، جريانات وجوه نقد مربوط به سرمايهگذاري خود در واحد تحت كنترل مشترك و توزيعات و ساير دريافتها یا پرداختهاي بين خود و واحد تحت كنترل مشترک را در صورت جريان وجوه نقد خود منظور ميكند.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- تحصيل و واگذاري واحدهای فرعي و ساير واحدهاي عملياتي
- مجموع جريانات وجوه نقد ناشی از تحصيل و حاصل از واگذاري واحدهاي فرعي يا ساير واحدهاي عملياتي بايد بهصورت جداگانه ارائه و تحت عنوان فعاليتهاي سرمايهگذاري طبقهبندي شوند.
- واحد بايد هم در مورد تحصيل و هم واگذاري واحدهاي فرعي يا ساير واحدهاي عملياتي در طي دوره هر یک از موارد زير را، در مجموع، افشا كند:
- الف) كل مبلغ خريد يا واگذاري.
- ب) بخشي از مبلغ خريد يا واگذاري كه بهوسيله وجه نقد و معادل وجه نقد پرداخت شده است.
- پ) مبلغ وجه نقد يا معادل وجه نقد در واحدهاي فرعي و ساير واحدهاي عملياتي تحصيل شده يا واگذار شده و
- ت) مبلغ داراييها و بدهيها به جز وجه نقد يا معادل وجه نقد شناسايي شده توسط واحد فرعي يا واحد عملياتي تحصيل شده يا واگذار شده، كه بر اساس هر طبقه عمده خلاصه شده است.
- ارائه جداگانه اثرات جريان وجوه نقد تحصيل و واگذاري واحدهاي فرعي و ساير واحدهاي عملياتي در قالب سرفصلهای جداگانه همراه باافشاي جداگانه مبالغ داراييها و بدهيهاي تحصيل شده يا واگذار شده، به تمايز آن جريانات وجوه نقد از جريانات وجوه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي كمك ميكند. اثرات جريان وجوه نقد واگذاريها از اثرات جريان وجوه نقد تحصيلها كسر نميشود.
- مجموع مبلغ وجه نقد پرداختي يا دريافتي بابت مابهازای خريد يا فروش، در صورت جريان وجوه نقد به صورت خالص وجه نقد يا معادل وجه نقد تحصيل شده يا واگذار شده گزارش ميشود.
- داراييها و بدهيهاي غيراز وجه نقد يا معادل وجه نقد یک واحد فرعي يا واحد عملياتي تحصيل شده يا واگذار شده، در حالتی كه واحد فرعي يا واحد عملياتي قبلاً آن داراييها یا بدهيها را شناسايي كردهاند، صرفاً مستلزم افشا است. براي مثال، در حالتی كه يك واحد بخش عمومي كه گزارشات خود را بر مبناي نقدي تهيه ميكند، توسط يك واحد ديگر بخش عمومي تحصيل شود، واحد تحصيلكننده ملزم به افشاي داراييها و بدهيهای (به غيراز وجه نقد و معادل وجه نقد) واحد فرعی نيست چنانچه آن واحد(فرعی) داراييها یا بدهيهاي غيرنقدي را شناسايي نکرده است.
استاندارد حسابداري شماره 2
- معاملات غيرنقدي
- معاملات سرمايهگذاري و تأمين مالي كه مستلزم استفاده از وجه نقد يا معادلهاي وجه نقد نيستند نبايد در صورت جريان وجوه نقد انعكاس يابند. چنين معاملاتي بايد در جاي ديگري در صورتهاي مالي افشا شوند بهگونهاي كه کلیه اطلاعات مربوط در مورد این فعاليتهاي سرمايهگذاري و تأمين مالي را فراهم آورد.
- بسياري از فعاليتهاي سرمايهگذاري و تأمين مالي تأثير مستقیمی بر جريانات وجوه نقد جاري ندارند اگر چه بر ساختار دارايي و سرمايه واحد تأثير دارند. نگنجاندن معاملات غيرنقدي در صورت جريان وجوه نقد با هدف صورت جريان وجوه نقد سازگار است زیرا اين اقلام در دوره جاري مستلزم جريانات وجوه نقد نیستند. مثالهايي از معاملات غيرنقدی عبارتاند از:
- الف) تحصيل داراييها از طريق معاوضه داراييها، تقبل بدهيهاي مستقيماً مرتبط يا از طريق اجاره تامین مالي و
- ب) تبديل بدهي به سرمايه
استاندارد حسابداري شماره 2
- عناصر وجه نقد و معادل وجه نقد
- واحد بايد عناصر وجه نقد يا معادل وجه نقد را افشا كند و صورت تطبيق مبالغ مندرج در صورت جريان وجوه نقد با اقلام معادل آن را که در ترازنامه گزارش شده، ارائه كند.
- با توجه به وجود رویههای متعدد مديريت وجه نقد و توافقات بانكي در سراسر دنيا و به منظور رعايت استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 1 ”نحوه ارائه صورتهاي مالي“، واحد بايد رويهاي که آن در تعيين تركيب وجه نقد و معادل وجه نقد پذیرفته، را افشا كند.
- تأثير هر گونه تغيير در رويه تعيين عناصر وجه نقد و معادل وجه نقد (براي مثال، تغيير در طبقهبندي ابزارهاي مالي كه قبلاً بهعنوان بخشي از پرتفوي سرمايهگذاري واحد تلقي ميشدند) طبق استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 3 ”رويههاي حسابداري، تغييرات در برآوردهاي حسابداري و اشتباهات“ گزارش ميشود.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- ساير موارد افشا
- واحد بايد مبلغ ماندههای با اهمیت وجه نقد يا معادل وجه نقد نگهداري شده توسط واحد كه براي استفاده واحد اقتصادي در دسترس نيستند را همراه با تفسير مديريت در يادداشتهاي توضيحي صورتهاي مالي افشا كند.
- شرايط متنوعي وجود دارند كه در آنها ماندههاي وجه نقد يا معادل وجه نقد نگهداري شده توسط واحد براي استفاده واحد اقتصادي در دسترس نیستند. مثالهای آن عبارتاند از ماندههاي وجه نقد و معادل وجه نقد نگهداري شده توسط يك واحد فرعي كه در كشوري فعاليت ميكند كه هنگامی که ماندهها براي استفاده عمومي واحد اصلي يا ساير واحدهاي فرعي در دسترس نیستند، كنترلهاي مبادلهای يا ساير محدوديتهاي قانوني اعمال میشود.
- ممكن است اطلاعات اضافي براي درك استفادهكنندگان از وضعيت مالي و نقدينگي واحد مربوط باشد. افشاي اين اطلاعات همراه با ارائه توصيفي در يادداشتهاي توضيحي صورتهاي مالي ترغيب شده است و ممكن است موارد زير را در بر بگیرد:
- الف) مبلغ تسهيلات استقراضی عمدهای كه ممکن است براي فعاليتهاي عملياتي آتي و به منظور تسويه تعهدات سرمايهاي در دسترس باشد. هر گونه محدوديت در استفاده از اين تسهيلات نشان داده میشود.
- ب) مجموع مبالغ جريانات وجوه نقد ناشي از هر يك از فعاليتهاي عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي مرتبط با حقوق در مشاركتهاي خاص كه با استفاده از روش تلفيق نسبي گزارش شدهاند.
- پ) مبلغ و ماهيت ماندههاي وجه نقد محدود شده.
- در مواردی كه تخصيصها و مصوبات بودجهاي بر مبناي نقدي تهيه ميشود، صورت جريان وجوه نقد ممكن است استفادهكنندگان را در درك رابطه بين فعاليتها يا برنامههاي واحد و اطلاعات بودجهاي دولت ياري رساند. برای ارائه توضيح مختصر راجع به مقايسه ارقام واقعي و بودجهاي به استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 1 مراجعه کنید.
استاندارد حسابداري عمومی شماره 2
- تاريخ اجرا
- اين استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي در مورد صورتهاي مالي سالانهای قابل اجرا است كه شروع دوره مالي آنها از اول ژوئيه 2001 و بعد از آن است. بكارگيري آن براي تاريخهاي قبل از تاریخ مزبور ترغيب شده است.
- زماني كه واحدي مبناي تعهدي حسابداري را، بدان گونه که توسط استانداردهاي بينالمللي حسابداري بخش عمومي تعریف شده است، براي اهداف گزارشگري مالي در تاريخي بعد از تاريخ اجرای مزبور بپذيرد، اين استاندارد در مورد صورتهاي مالي سالانه واحد در دوره شروع تاريخ پذيرش مبناي تعهدي و بعد از آن كاربرد دارد.
در این نوشته برای شما توضیح می دهیم که چگونه یک مشاور مالیاتی معتبر را بشناسید و به او اعتماد کنیم. در پایان اعتماد شما را به آرمان پرداز خبره جلب می کنیم. مشاور مالیاتی معتبر