مقدمه
ّی نسبت به دادههای کیفی
اندازهگیری بخش مهمی از فرایند هر پژوهش علمی محســوب میشــود. در بسیاری موارد، دادههای کم
اطالعات بیشتری ارائه میکنند و به همین دلیل، اندازهگیری در حسابداری انجام میشود (2010., al et Godfrey .(بهرغم اینکه
اندازهگیری یکی از مهمترین مســائل حسابداری مالی به شمار میآید، آن را یکی از موضوعهای کمتوجهشده نسبت به همه تئوری
حسابداری از نظر میزان دستورعملهای ارائهشده به تهیهکنندگان و استفادهکنندگان از صورتهای مالی میدانند.
بیانیه مفهومی حسابداری مالی شماره 5) 5 CON (هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی (FASB (با عنوان »شناخت
و اندازهگیری در صورتهای مالی« (1984, FASB ،(فهرســتی از مبانی اندازهگیری را که ممکن است با شرایط مختلف مورد استفاده قرار
گیرد، معرفی کرده اســت. بهطور مشــابه، چارچوب مفهومی هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی حســابداری نیز فهرست نمونههایی
از مبانی اندازهگیری را که اســتانداردگذاران ممکن اســت در نظر بگیرند، تهیه کرده اســت (2006, IASB .(با این حال، هیچیک از این
چارچوبها، نه تجزیهوتحلیل نقاط ضعف و قوت مبانی را فراهم کردهاند و نه دستورعملهایی در مورد انتخاب بین آنها. در نتیجه، تنوعی از
رویههای اندازهگیری در حسابداری مالی وجود دارد )برای مثال، ارزش بازار اوراق قابل دادوستد، ارزشهای تاریخی و …(.
از آن جا که اندازهگیری خاصههای مهم مالی)مانند داراییها، بدهیها و ســود( از وظایف حســابداری محســوب میشود، بنابراین
بررســی تئوری اندازهگیری و تبیین فرضهای مهم در حســابداری، امری ارزشمند است. اســتدالل این مقاله این است که استفاده از
عبارت »اندازهگیری« با توجه به حسابداری مالی و مفهوم اندازهگیری، غیرمرتبط است (2013, Barth.(
اندازه گیری در حسابداری مالی
البتــــه این مطلب موضوع جدیدی نیست؛ دانشمندان مختلـف در گـــذشته در خصـــوص مسئلــه انــدازهگیــــری در حسابــداری
مـــالـــی نظرهای متعددی داشتهاند ,Sterling; 1967, Ijiri; 1961, Bell & Edwards; 1955, Boulding; 1946, Hicks(
(1970 و ســعی کردهاند اندازهگیری را بهبود دهند. با وجود این، این تالشها فقط تهیه اعداد و ارقامی است که انباشته و در سرفصلهای
صورتهای مالی منعکس میشــود و نمیتوان این موضوع را فرایند اندازهگیری علمی دانســت. در ادامه، مباحثی در این خصوص ارائه
شده است.
نقد مفهوم اندازهگیری
در
حسابداری مالی
دکتر حمید حقیقت
سیدمصطفی علوی
شماره 80 دی 1394
شماره 80 دی 1394 112
در اینکه ارزش منصفانه
یا
ارزشهای خروجی
فرایند اندازهگیری علمی
بهحساب میآید
توافق وجود ندارد
تعریف اندازهگیری
کمپــــــــل (1928, Campbell (انــــــدازهگیــــری
را ”انتســاب)تخصیص( اعــداد بــرای بیــان خاصههای مهم
سیستمها، با توجه به قوانین حاکم بر این ویژگیها“ تعریف کرده
است. استیونز (1951, Stevens (نظریهپرداز علوم اجتماعی
مفهوم اندازهگیری را ” انتســاب اعداد به اشــیا یا رویدادها طبق
قواعد خاص“ تعریف میکند.
اندازه گیری در حسابداری مالی
کمپل بیــن سیســتمها و خاصههای سیســتمها، تمایز
قائل میشــود. واژه »سیســتمها« در تعریف کمپل همان
اشــیا یا رویدادها در تعریف استیونز اســت که دربرگیرنده
ســاختمانها، اثاثیه و تجهیزات، افراد، داراییها یا مسافت
اســت. خاصهها، جنبهها یا ویژگیها یــا ویژگیهای خاص
سیســتمها، مانند وزن، طول، عرض یا رنگ است. از این
نظر، تعریف کمپل دقیقتر از اســتیونز است. استرلینگ با
تعریف گســترده اســتیونز مخالفت میکند. او معتقد است
قواعــد اندازهگیری باید محدود باشــد؛ در غیر این صورت
هر گونه انتساب اعداد را میتوان اندازهگیری تلقی کرد. او
اندازهگیری را ارتباط دادن سیســتم اعداد رسمی به برخی
خاصههای اشیا یا رویدادها طبق قواعد معناگرا یا تفسیری
معنا میکند.
انواع اندازهگیری
گادفــری و همکاران (2010., al et Godfrey (ســه نوع
اندازهگیــری بنیادین، مشــتقه و دســتوری را نــام میبرند که
عبارتند از:
اندازهگیری بنیادین
1 نوعی اندازهگیری اســت که در آن اعداد
اندازهگیری بنیادین
با توجه به قوانین طبیعی به یک خاصه منتســب میشــوند و
به اندازهگیری دیگر متغیرها بســتگی ندارد. خاصههایی مانند
طول، تعداد اشیا و حجم را میتوان بهطور بنیادین اندازهگیری
کرد. در حســابداری درباره ماهیت ارزشهای بنیادین بحثهای
چالشی وجود دارد؛ مانند قیمت سهم.
اندازه گیری مشتقه
2 نوعی اندازهگیری اســت که به اندازه
اندازهگیری مشــتقه
دو یا چند کمیت دیگر وابســته اســت. برای مثــال، چگالی
که به اندازهگیری جرم و نیز حجم بســتگی دارد. ســود یک
نمونه از اندازهگیری مشتقه اســت. از جمع و تفریق درامدها
و هزینهها، سود حسابداری مشتق میشود؛ یا حقوق مالکان
تابعی از ارزش داراییها و بدهیها است )بدهی- دارایی= حقوق
مالکان(.
اندازه گیری در حسابداری مالی
اندازهگیری دستوری
در علوم اجتماعی و از جمله حســابداری، استفاده از تعاریف
اختیاری بــرای ایجاد ارتباط بین ویژگیهــای معین، بدون
داشــتن یک تئوری تأییدشــده برای پشــتیبانی از آن، رایج
اســت. برای مثال در حســابداری مشــخص نیست چگونه
مفهوم ســود بهطور مستقیم اندازهگیری میشود. در مقابل،
فرض میشود متغیرهای درامد، سود غیرعملیاتی، هزینه و
زیان غیرعملیاتی با مفهوم ســود مرتبط هستند و بنابراین در
اندازهگیری سود بهصورت غیرمستقیم میتوانند مورد استفاده
قــرار گیرند. در این مثال، از جمع جبری اندازهگیری متغیرها
برای اندازهگیری سود استفاده شــده است. این اندازهگیریها
مبتنی بر تعریفهای اختیاری اســت )مثل اندازهگیری ســود
در حســابداری کــه چندین روش بــــرای آن وجــود دارد(.
با وجــود این، تورگرســون (1958, Torgerson (معتقد
3 ،
است که مسئله اصلی در خصوص اندازهگیری دستوری
روشــهای متعددی اســت که مقیاسها بر مبنای آنها ایجاد
شماره 80 دی 1394
شماره 80 دی 1394 113
میشود و مبتنی بر تئوری تأییدشدهای نیستند. برای نمونه
در حســابداری، هیئتهای استانداردگذار مقیاس حسابداری
را بهصــورت دســتوری و نه بــا توجه به تئوریهــای تجربی
تأییدشده، تعیین میکنند.
اندازهگیری صحیح
معنای قابلیت اتکا یا صحت اندازهگیری چیســت؟ برای پاسخ
به این پرســش، باید نخســت این مطلب را بیان داشــت که
هیچ اندازهگیری بهاســتثنای شمارش، عاری از اشتباه نیست.
موجــودی نقد و تعداد اقالم موجــودی کاال را میتوان با دقت
شــمارش کرد و بهطور دقیق درست باشد. اما بهجز شمارش،
همه اندازهگیریها در معرض خطا هستند.
ضرورتــی ندارد کــه ثبات نتایــج و دقت و قابلیــت اتکا،
منتج به صحت شــود، به این دلیل که صحــت باید با توجه
بــه میــزان نزدیک بــودن اندازهگیــری بــه »ارزش واقعی«
خاصــه مورد اندازهگیری، ارزیابی شــود. صحت ویژگیهای
بنیادین، مانند طول یک شــی را میتوان از طریق مقایســه
شــی با یک اســتاندارد که بیانگر ارزش واقعی است، تعیین
کرد. برای مثال، میتوان از یک خطکش بهعنوان استاندارد
اســتفاده کرد)طی ســالهای متمادی، میله پالتینیم- رادیوم
نگهداریشــده در پاریس، بیانگر متر استاندارد بود. در سال
1983 ،متر اســتاندارد بهعنوان طول مســیر طیشده نور در
خالء طی یک فاصله زمانی خاص 1 تقسیم بر 299792485
ثانیه تعریف شد(.
مشکل این است که در بسیاری از اندازهگیریها، ارزش واقعی
معلوم نیست. بهمنظور تعیین دقت حسابداری، ضروری است
بدانیم برای دســتیابی به هدف اندازهگیــری، چه خاصهای را
باید اندازهگیری کرد. هدف حســابداری سودمندی اطالعات
است. بنابراین، صحت اندازهگیری با مفهوم عملی سودمندی
اطالعات ارتباط دارد؛ اما حسابداران در خصوص استانداردهای
خاص و کمی، توافق نظر ندارند. با وجود این، باید یادآور شــد
که تکرار عملیات منجر به کسب اطمینان از صحت اندازهگیری
نمیشود. برای مثال، بهای تمامشده موجودی کاال را میتوان
با اســتفاده از روش فایفو محاسبه کرد و این محاسبه را صد بار
تکرار کرد و به نتیجه مشــابه رسید؛ اما این بهمعنای آن نیست
که پاسخ صحیح است، بلکه فقط میتوان از کنترل اشتباههای
ریاضی مطمئن شــد. همچنین میتوان در محاســبهها برای
رســیدن به عدد 18/1018412 دالر بسیار دقیق بود؛ اما این
عدد کماکان صحیح نباشد. به جای استفاده از واژه »صحت« که
بیشــتر اوقات برای درک دقت ریاضی بهکار میرود، محتاطانه
آن اســت که از واژه »اعتبار« دانشمندان علوم اجتماعی استفاده
شود (2010., al et Godfrey.(
اندازه گیری در حسابداری مالی
اندازهگیری بر مبنای
ارزشهای خروجی بازار
میتواند مبنای بهتری
باشد
شماره 80 دی 1394
شماره 80 دی 1394 114
اندازهگیری در حسابداری
اندازهگیــری در چارچــوب مفهومــی هیئــت تدوین
استانداردهای حسابداری مالی
بهکارگیری کلمه »اندازهگیری« در حسابداری مالی امری عادی
است. اســاس بیانیه شــماره 5 هیئت تدوین اســتانداردهای
حسابداری مالی شــناخت و اندازهگیری صورتهای مالی واحد
تجاری است (1984, FASB (و شامل شناخت و اندازهگیری
عناصر صورتهــای مالی)مانند دارایی، بدهی، حقوق صاحبان
ســهام، درامدها و هزینهها( اســت که در گزارشــگری مالی
ضروری اســت. در نتیجه، مفهوم اندازهگیری در گزارشگری
مالی بهطور مســتقیم بــا مفهوم شــناخت در صورتهای مالی
مرتبط اســت. بیانیه شــماره 5 ،چهار مجموعــه از معیارهای
شــناخت و راهنمایــی را در مــورد اینکه چــه اطالعاتی باید
در صورتهــای مالی و در چه زمانی باید شناســایی شــده و در
صورتهای مالی قرار داده شود را بیان کرده است.
بیانیه شماره 5 ،شناخت را بهعنوان فرایند قرار دادن یک
قلم در صورتهای مالی بیان میکند. شــناخت اجازه میدهد
مقــدار عددی رویدادهــای مالی که میتواند به شــیوههای
متعددی تفسیر شــود، در یک قلم جمع شود. مطابق بیانیه
شماره 5 شیوههای مختلف اندازهگیری بهدنبال نشان دادن
یک ویژگی خاص اقالم صورتهای مالی است. برای مثال،
ارزشــهای تاریخی، ارزش جایگزینــی، ارزش بازار، ارزش
خالــص بازیافتنی و یا ارزش فعلــی جریانهای نقدی آینده.
بدینترتیب، این پرســش مطرح اســت که نتایج حاصل از
اندازهگیریهــای متفاوت، ناشــی از رویههای محاســباتی
متفاوت اســت. در نتیجــه، ایجاد مقادیر تجمعــی از ارقام
مختلف برای تفســیر دشوار اســت. در نهایت این قضاوت
ذهنی در خصــوص قابلیت اتکا، درســتی اندازهگیری را در
حســابداری مالی ایجاد میکند. در حالی که رویههای فعلی
حســابداری از دقت خوبی برخوردار اســت، اما این پرسش
مطرح است که آیا رویههای حسابداری مالی که فرایندهای
حســابداری را شــکل میدهند، آن چیزی است که در علم
درک میشود یا خیر.
اندازه گیری در حسابداری مالی
اندازهگیری در طرح چارچوب مفهومی مشــترک هیئت
تدوین اســتانداردهای بینالمللی حســابداری/ هیئت
تدوین استانداردهای حسابداری مالی
در ســال 2004 ،هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی
و هیئت تدوین اســتانداردهای بینالمللی حســابداری
(IASB (طرح مشــترکی را بــرای تجدید نظــر در چارچوب
مفهومی خود آغاز کردنــد. هدف از این طرح، ایجاد چارچوب
مفهومــی جدیــد بوده اســت که هــر دو نهاد برای توســعه و
تجدیدنظر در اســتانداردهای حسابداری اســتفاده کنند. یکی
از مراحــل اجرای طرح )فــازC )مربوط به ارائــه راهنمایی در
خصوص اندازهگیری در گزارشــگری مالی اســت. در حالی که
ایــن دو هیئت با بحــث در مورد مفاهیــم اندازهگیری، اصول
و اصطالحهــا، کار خود را آغاز کردهانــد، هیچ صحبتی از این
مطلب ارائه نشده اســت که آیا اندازهگیری در حسابداری مالی
بهطور واقعی فرایند اندازهگیری است یا خیر. نکته درخور توجه
در خصــوص اجرای ایــن مراحل، بهکارگیــری مبانی مختلف
اندازهگیری است؛ مانند ارزش منصفانه که یک دارایی میتواند
بر مبنای ارزشهای خروجی، ورودی یا ارزش فعلی تنزیلشده
ارزیابی شود. البته برای رفع این مشکل، جدولی از تعریفهای
گوناگون تهیه و ارائه شده است.
صحت اندازهگیری
با مفهوم عملی
سودمندی اطالعات
ارتباط دارد
شماره 80 دی 1394
شماره 80 دی 1394 115
شماره 80 دی 1394
شماره 80 دی 1394 116
نکته و شاید مشکل دیگر اینکه اندازهگیری از یک استاندارد به
استاندارد دیگر میتواند متفاوت باشد. در حالی که هیئت تدوین
اســتانداردهای حســابداری مالی و هیئت تدوین استانداردهای
بینالمللی حســابداری تالش کردهاند شــیوههای یکنواخت و
منطقی برای اندازهگیری را توســعه دهند، ولی اشارهای به این
موضوع نداشتهاند که آیا اندازهگیری در حسابداری بهطور واقعی
فرایند حسابداری را نشان میدهد یا خیر.
اندازه گیری در حسابداری مالی
اندازه گیری در حسابداری مالی آیا به معنای واقعی
اندازهگیری است
بهطور کلــی اندازهگیری را میتوان بهعنــوان فرایندی که ارقامی
را بـــــا ویـــژگــــیهای مشخصــــی مــرتبـــــط مــیکنــد،
دانســت (1959, Suppes .(ویـژگــیهای متعددی مــاننــد
مقـــادیـــر فیزیکی، مدت زمان یا ارزش اقتصادی را میتوان
اندازهگیری کرد (1959, Ratoosh & Churchman.(
در تعریف کالسیک، اندازهگیری شامل براورد مقادیر نسبی
اســت. در این معنا، مقدار و اندازهگیری بهطور متقابل تعریف
شده است.
تئوری اندازهگیری بر ســه موضوع اساســی متمرکز اســت
(1979, Roberts:(
1 -بیانگر بودن؛ میزان اینکه موضوع اندازهگیریشده بازنمایی
واقعیت فیزیکی موضوع مورد پرسش است.
2 -منحصر بهفرد بــودن؛ درجهای که بیانگر بودن تنها بیانگر
شی مورد نظر باشد.
3 -خطا؛ انحراف بین اندازه گیری از ویژگیهای مشابه در چند
نقطه از زمان.
از منظــر بیانگر بودن باید بین اعــداد و ارقام و موضوع مورد
ارزیابی، رابطه وجود داشــته باشــد. به عبــارت دیگر باید بین
ویژگیها و ارقام واقعی رابطه وجود داشــته باشــد. اندازهگیری
واقعی نیاز به ارتباط نزدیک بین ویژگیهای اندازهگیریشــده
و سیســتم اعــداد حقیقــی دارد (1949, Churchman .(
بــرای مثال، تخصیص شــماره به اعضای یک گروه ورزشــی
اندازهگیری تلقی نمیشود؛ چرا که هیچ ارتباطی بین شمارههای
اختصاصدادهشده و سیســتم اعداد حقیقی وجود ندارد. برای
مثال، آن عضو گروه که شــماره 20 را میپوشد، دو برابر فردی
که شماره 10 را میپوشد نیست (1928, Campbell.(
بهکارگیــری اصول وضعشــده اندازهگیــری مجموعهای از
مــوارد بدیهی را ایجاد میکند که بــه اندازهگیری صحیح منتج
میشود. بر این اساس، یکی از اصول وضعشده بر این مطلب
تأکید دارد که انتساب اعداد و ارقام به یک ویژگی باید از طریق
مشاهده و بهطور تجربی انجام گیرد.
اندازهگیــری در حســابداری مالی برخی از اصــول بنیادین
اندازهگیــری را در نظر میگیرد. بــرای مثال، 20 دالر از پول
نقد دو برابر اندازه 10 دالر از پول نقد اســت؛ اما در موارد دیگر
آن برای مثال 20 دالر از پول نقد گزارششــده در سال 2008
در شرایط تورمی، اندازه 20 دالر در سال 2007 نیست.
از طرفی مشــخص اســت کــه اندازهگیری در حســابداری
معیــاری منحصر به فرد نیســت؛ چرا که مبانــی اندازهگیری
مختلف در عمل اســتفاده میشــود. در نهایــت، اندازهگیری
در حســابداری مالی مفهوم خطا را در نظر نمیگیرد. بنابراین
از دیــدگاه تئــوری اندازهگیری، اندازهگیری در حســابداری را
نمیتوان فرایند اندازهگیری تلقی کرد.
بارث (2013, Barth (با ذکر ایراد بر مفهوم اندازهگیری در
حسابداری بیان میدارد که مفهوم اندازهگیری نیاز به چارچوب
مفهومــی جداگانه و مشــخصی دارد و اعتقاد دارد ارزشــهای
منصفانه در مقایسه با ارزشهای تاریخی همخوانی بیشتری با
چارچوب مفهومی فعلی دارد.
مفهوم اندازهگیری از دید استرلینگ
رابرت اســترلینگ(1970, Sterling (در تئــوری اندازهگیری
درامد واحد تجاری، رویکردی با بهکارگیری اصول وضعشــده در
گزارشــگری مالی را ایجاد کرده اســت. نقطه شروع استرلینگ در
شماره 80 دی 1394
شماره 80 دی 1394 117
اندازه گیری در حسابداری مالی
رویکرد اندازهگیری از ســود، اینگونه تعریف شــده است که سود
میزانی از رفاه است که طی دوره میتواند مصرف شود؛ در حالی که
مانده ابتدا و انتهای دوره ثروت واحد تجاری تغییری نکرده باشد.
از نظر اســترلینگ، سود واحد تجاری در اصل همان تفاوت
حقوق صاحبان ســهام )خالص داراییها( بیــن دو نقطه زمانی
اســت. وی اعتقاد دارد که رویکردهای زیــر برای اندازهگیری
وجود دارد.
1 -رویکرد اندازهگیری سنتی فیشر: در این رویکرد، انتظارهای
آینده مبنای اندازهگیری است. بنابراین، ارزش فعلی جریانهای
نقد آینده برای اندازهگیری ثروت بهکار میرود.2 -رویکــرد اندازهگیری حســابداری: این رویکــرد برعکسرویکرد باال، ثروت خالص واحد تجاری را اندازهگیری نمیکند؛بلکه سود را تطابق درامدها و هزینههای دوره میداند.3 -رویکرد اندازهگیری بازار جاری: در این رویکرد، اندازهگیریثروت بر مبنای ارزشهای خروجی جاری است.از نظر اســترلینگ در میان رویکردهای مذکور، اندازهگیریبر مبنای ارزشهای خروجی بازار میتواند مبنای بهتری باشد؛چرا که میتواند ارزشهای واقعی و عینی را برای اندازهگیری درنظر بگیرد.
استرلینگ(1970, Sterling (اندازهگیری را مقایسه برای
تمایز بین ویژگیهای اشــیا از یکدیگر میداند. در گزارشگری
مالی نیز مقایسه بیشتر بین درامد واحدهای تجاری صورت
میگیرد. بــا وجود این، شــرکتها با بهکارگیــری معیارهای
اندازهگیریهای مختلف، گزارش درامد خود را دشــوار کرده
و مقایســه را سخت میکنند. استفاده از معیارهای ارزشهای
تاریخی و یا ارزشــهای خروجی در تهیــه صورتهای مالی و
گزارشگری مالی، مقایسه را مشکل میکند.
نکته دیگری که استرلینگ به آن اشاره دارد این است
کــه بهکارگیری اعداد برای اندازهگیــری، افزون بر آنکه
راحت اســت، از دقت باالیی برخوردار میباشد. با وجود
این، نمیتوان بهطور خودســرانه اعــداد را به ویژگیها
منتســب کــرد؛ به این معنــی که در یــک فرایند واقعی
اندازهگیری، اگر یــک دارایی در صورتهای مالی تا 100
دالر به رسمیت شناخته شده، داراییها 100 دالر ارزش
اقتصادی نیز داشــته باشــند. وی معیــار مطلوب برای
اندازهگیــری را بهگونهای که بتوانــد ارزش خالص را در
هر نقطه از زمان اندازهگیری کند، معیار ارزشهای جاری
بازار میداند. اســتداللهایی که وی در دفاع از این معیار
بیان میدارد، عبارتند از اینکه:
1 -برای تمام اســتفادهکنندگان، صورتهای مالی مربوط تلقی
میشود.
2 -قابــل تأیید اســت؛ بهگونهای که همــگان میتوانند بر آن
توافق داشته باشند.
3 -این معیار، معیاری است که از دید تجربی معنیدار است.
4-بهطور موقتی و یکنواخت است.
5 -قابل ارزیابی است.
6 -نسبت به ســایر اعداد و ارقام، محتوای اطالعاتی بیشتری
دارد.
به اعتقاد او، اگرچه توافق بر معیار وضعیت کنونی بازار
وجــود دارد، امــا ایرادهایی مانند نبود وجــود بازار برای
بســیاری از اقالم و ناتوانی در تعیین قیمت مناســب نیز
وجود دارد.
اندازه گیری در حسابداری مالی
نتیجه گیری
یکــی از دالیل بازبینی در خصوص اندازهگیری در گزارشــگریمالی، تأکید بر اســتانداردهای حسابداری مالی است که از سویشــرکتها بهکار گرفته شده؛ بهویژه اســتاندارد اندازهگیری ارزشمنصفانه که مورد توجه بسیاری از متفکران و سیاستمداران بودهو یکی از دالیل بحران مالی جهانی در ســال 2008 شناســاییشــده اســت. مشــکل مهم در اندازهگیری ارزش منصفانه این
است که توافق کمی در تعریف مناسب آن وجود دارد؛ در نتیجه،
اندازهگیری در گزارشــگری مالی موضوعی گیجکننده است. در
سال 2006 ،پیشنویس اســتاندارد ارزش منصفانه منتشر و در
ســالهای 2007 و 2008 بهکار گرفته شد؛ ولی در سال 2009 با
توجه به بحرانها و فشارهای سیاسی خارجی، تعدیل شد.
در خصوص بهکارگیری ارزشهای خروجی بهعنوان معیار ارزش
منصفانه، باید توجه داشــت که اندازهگیری ارزشــهای خروجی
برای تمام داراییها قابل اعمال نیست. بسیاری از داراییها دارای
بازار فعالی نیز نیستند، بنابراین ارزش بازار به معنای واقعی کلمه
اندازهگیری یکسان داراییها و بدهیها را انجام نمیدهد.
شماره 80 دی 1394
شماره 80 دی 1394 118
این نوشته بررسی انتقادی از مسائل اندازهگیری در گزارشگریمالــی بوده و بــا بحث در مورد روشــهای مختلــف اندازهگیریبهوسیله هیئت تدوین اســتانداردهای حسابداری مالی و هیئتتدوین اســتانداردهای بینالمللی حســابداری آغــاز و بهدنبالآن خالصهای از تئــوری اندازهگیری در علوم بیان و ســرانجاماستدالل استرلینگ در خصوص اندازهگیری مطرح شد.
در حالــی که موافقت کلی با نظر اســترلینگ در خصوص
محاســبه ســود واحد تجاری وجود دارد مبنی بر اینکه سود
برابر اســت با تفــاوت حقوق صاحبان ســهام )یعنی دارایی
منهای بدهــی در دو نقطه در زمان( و همچنین اســتدالل
اینکه تفاوت در حقوق صاحبان سهام باید بهوسیله ارزشهای
خروجی تعیین شــود، بــا وجود این در تعییــن اینکه ارزش
منصفانه یا ارزشــهای خروجــی فراینــد اندازهگیری علمی
به حســاب میآید، توافــق وجود ندارد. به عبــارت دیگر،
نمیتوان بیان داشــت که حســابداری فرایند اندازهگیری را
دربرنمیگیرد.