تئوری حسابداری (1)
فصل اول – مقدمه ای بر تئوری حسابداری
به کار گیری روشهای مختلف در حسابداری , اثاری واقعی بر محاسبه و سایر پدیده های اقتصادی به شرح زیر دارد :
1- اثر بر مبلغ بدهی مالیاتی واحد انتفاعی
2- اثر بر ارزیابی عملکرد مدیریت که به نوبه خود بر حقوق و مزایای مدیران تاثیر می گذارد
3-اثر بر سود سهام قابل توزیع و قیمت سهام واحد انتفاعی در بورس اوراق بهادار
4- اثر بر اعتبار واحد انتفاعی و به تبع ان تاصیر بر هزینه تامین مالی
سئوال – چرا حسابداری نمی تواند واقعیتهای اقتصادی را در تمامی موارد به دقت اندازه گیری کند ؟
پاسخ – زیرا از مفهوم واقعیتهای اقتصادی برداشتهای متفاوتی وجود دارد .
تعریف تئوری
بیان سیستماتیک اصول و تبیین روابط اشکار یا مبانی برخی از پدیده های مشخص را که مشاهده و تا حدودی تایید شده است
هدف تئوری بیان هدف و پیش بینی است .
یکی از هدفهای اصلی تئوری یک علم داشتن مجموعه دانشی است که به خوبی تعریف , به نحوی سیستماتیک گرداوری و سازماندهی و به حد کافی تایید شده باشد تا چارچوب مناسبی را برای عملیات اتی فراهم کند
تئوری می تواند دستوری یا مثبت (توصیفی ) باشد
تئوری دستوری ان چه را که باید باشد بیان می کند در حالی که تئوری مثبت انچه را که هست بیان می کند
هدف تئوری حسابداری
فراهم کردن مجموعه ای از اصول و روابطی است که عملیات مشاهده شده حسابداری را بیان و عملیات مشاهده نشده را پیش بینی کند به بیان دیگر تئوری حسابداری باید بتواند دلایل انتخاب مبانی و روشهای مختلف حسابداری را توسط واحدهای انتفاعی بیان و ویژگیهای واحدهایی را که از میان روشهای پدیرفته شده حسابداری روش خاصی را انتخاب می کنند پیش بینی نماید. ضمنا تئوری حسابداری باید از طریق تحقیقات حسابداری ازمون و تایید گردد.
تعریف تئوری حسابداری
تئوری حسابداری مجموعه ای از مفروضات مبنا , تعاریف , اصول و مفاهیم و نحوه لستنتاج انهاست که زیر بنای تدوین استانداردهای حسابداری توسط مراجع مربوط و همچنین مشاهده گزارش اطلاعات حسابداری را تشکیل میدهد
از دیدگاه عملی می توان اظهار داشت که تدوری حسابداری به بهبود حسابداری و مطلوبیت ارائه صورتهای مالی کمک می کند
تئوری حسابداری همواره می تواند در زمینه های زیر به طور موثر یاری دهنده باشد :
1- درک بهتر نحوه تدوین قواعد حسابداری در چارچوب ساختار حسابداری مالی
2-فراهم کردن زمینه بهبود در فرایند تدوین استانداردهای جدید
3-یکپارچه کردن استانداردهای حسابداری در سطح ملی و همچنین بین المللی
سیاست گذاری های حسابداری معمولا تحت تاثیر عوامل زیر قرار دارد( نهاده های فرایند سیاست گذاری حسابداری )
1- تئوری حسابداری 2-شرایط سیاسی 3-وضعیت اقتصادی
وظیفه سیاست گذاری حسابداری که به عنوان تدوین استانداردهای مورد اشاره قرار می گیرد توسط نهادها ی مسئول انجام و نتایج ان بصورت بیانیه های رسمی انتشار می یابد
اندازه گیری در حسابداری
انتساب مبالغ به صفات و یا ویژگیهای اقلامی است که اندازه گیری می شوند
در حسابداری خود اقلام اندازه گیری نمی شوند بلکه ارزشی اندازه گیری می شود که می توان بر حسب پول به صفات معینی از اقلام مزبور نسیت داد
اندازه گیریهای مستقیم و غیر مستقیم
چنانرقم نسبت داده شده به یک قلم معرف اندازه واقعی ویژگی مورد نظر باشد این اندازه گیری مستقیم محسوب می شود اندازه گیری غیر مستقیم معمولا از طریق پیچیده تری انجام می شود .
معیارهای ارزیابی و پیش بینی
طریقه دیگر برای طبقه بندی اندازه گیریها تفکیک ان به معیارهای ارزیابی و معیارهای پیش بینی است . معیارهای ارزیابی باصفات مشخصی از اقلام ارتباط دارد که می تواند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بدست اید .
معیارهای پیش بینی با عواملی ارتباط دارد که معرف وضعیتهایی در اینده است.
انواع اندازه گیری
ارتباط بین سیستم اندازه گیری و صفات اقلام مورد اندازه گیری تعیین کننده نوع اندازه گیری است
انواع مقیاسهای اندازه گیری عبارتند از
مقیاس اسمی – مقیاس ترتیبی – مقیاس فاصله ای – مقیاس نسبی
ساده ترین نوع سیستم اندازه گیری اسمی است . یک سیستم طبقه بندی مشتمل بر اسامی است .
نوع دیگر از سیستم اندازه گیری مقیاس ترتیبی (وصفی ) است .
در مقیاس ترتیبی اقلام به ترتیب اولویت فهرست و به هر یک از اقلام شماره ای اختصاص داشته می شود.
مقیاس فاصله ای بر خلاف مقیاس ترتیبی , تغییر در صفت اندازه گیری در هر یک از طبقات باید مساوی باشد.
مقیاس نسبی همانند مقیاس فاصله ای تغییر ر صفت مورد اندازه گیری هر یک از طبقات پابرجاست اما ویژگی دیگر نیز دارد . در حسابداری بکارگیری مقیاس نسبی امکان پذیر است زیرا عدد صفر در حسابداری معذف نداشتن پول است
عینیت
چنانچه استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری بر این باور باشند صرفنظر اط شخص تهیه کننده اطلاعات , ارزشهای گزارش شده یکسان خواهند بود . میزان اطمینان اطلاعات افزایش چشمگیری خواهد یافت برخی از حسابداران این ویژگی را عینیت نامیده اند.
عینیت به عنوان میزان اتفاق رای در میان اشخاص اندازه گیری که از ابزارهای یکسانی استفاده می کند با محدودیتهای یکسانی مواجه بوده اند و صفت یکسانی را اندازه گیری می کنند .
میتوان از رابطه واریانس استفاده کرد که واریانس محاسبه شده با عینیت رابطه معکوس دارد
فصل پنجم
چارچوب نظری هیات استانداردهای مالی
در مطالعه چارچوب نظری دو نکته حائز اهمیت است . اول این که چارچوب نظری را می توان فرایند تکامل تدریجی دانست که تا حد زیادی به گزارشهای پیش از خود متکی است و دوم اینکه علی رغم انتقادهایی که از چارچوب نظری هیات استاندادرهای مالی به عمل امده است می توان با بهبود ان انتظار داشت که مبنای مناسبی برای تدوین استانداردهای حسابداری به شمار اید .
چارچوب نظری شامل 7 بخش است که در فاصله سالهای 1978و 2000 میلادی انتشار یافته است . هر یک از این 7 بخش با عنوان بیانیه مفاهیم حسابداری مالی مورد شااره قرار گرفته است
و به شرح زیر می باشد :
1- هدفهای گزارشگری مالی توسط واحد های انتفاعی
2- ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری
3-عناصر صورتهای مالی واحدهای انتفاعی
4- هدفهای گزارشگری مالی توسط واحدهای غیر انتفاعی
5-شناخت و اندازه گیری در صورتهای مالی واحدهای انتفاعی
6-عناصر صورتهای مالی جایگزین بیانیه شماره 3 و مکمل بیانیه شماره 2
چارچوب نظری
چارچوب نظری هیات استانداردهای حسابداری مالی شامل سیستم هماهنگی از هدفهای مرتبط با یکدیگر و همچنین مفاهیم بنیادی است که می تواند به استانداردهای نامتناقضی منتهی شود گه ماهیت , کارکرد و حدود حسابداری مالی و صورتهای مالی را توصیه می کند.بنابراین چارچوب نظری کوششی است در راستای فراهم کردن ساختار جامع تئوریک برای حسابداری مالی محسوب می شود
تاکید گزارش کمیته تروبلود بر نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان و گردش وجوه نقد , مورد قبول هیات استانداردهای مالی نیز بوده ست اما مطالب جدیدی به ان اضافه شده است .
دو موضوع بحث انکیز به شرح زیر مطرح شده ست :
1- سه دیدگاه حسابداری مالی و صورتهای مالی شامل :
الف- رویکرد درامد – هزینه
ب- رویکرد دارایی – بدهی
ج- رویکرد نبود همبستگی بین صورتهای مالی
2- رویکردهای مختلف مرتبط با نظریه حفظ سرمایه
یکی از مهمترین موضوعات جدید نظریه حفظ سرمایه است و اساس این نظریه حفظ سرماسه است و اساس این نظریه اندازه گیری سود مبتنی بر حفظ سرمایه اول دوره واحد انتفاعی می باشد
این نظریه در تبیین هدفهای دستوری تئوری جامع حسابداری جایگاه بسیار با اهمتی دارد .
بیانیه مفاهیم حسابداری مالی
هفت بیانیه حسابداری مالی از لحاظ تدوین و ارائه اصول پذیرفته شده حسابداری مشابه بیانیه شماره هیات اصول حسابداری است و فواده با اهمتی دارد
اولا از امکان بروز بحران به دلیل عدم توافق با بیانیه ها پرهیز می شود
ثانیا باید قبول شود که تدوین ساختار تئوری جامع حسابداری از فرایند تکامل کندی تبعیت می کند
بیانیه شماره یک – هدفهای گزارشگری مالی
مقصد کلی گزارشگری مالی فراهم کردن اطلاعاتی است که به تصمیم گیریهای مفید تجاری و اقتصادی بیانجامد . بیانیه شماره یک کلا مبتنی بر گزارش کمیته تروبلود است با این تفاوت که برخی از قضاوتهای ارزشی ضروری نیز به ان افزوده شده است .تاکید این بیانیه بر استفاده کنندگان اطلاعات مالی محسوب می شود. این بیانیه با قبول تنوع استفاده کنندگان یک ویژگی مشترک برای تمامی استفاده کنندکان تعریف شده است این ویژگی مشترک علاقه تمامی انان به پیش بینی مبلغ , زمان بندی و ابهامات مربوط به گردش اتی وجوه نقد واحد انتفاعی است .از میان تمامی استفاده کنندگان , سرمایه گذاران , اعتبار دهندگان و مشاوران انان بطور مشخص مورد توجه قرار گرفته است . ضمنا فرض بر این است که استفاده کنندگان اطلاعات مالی دانش کافی درباره اطلاعات مالی و گزارشگری مالی دارند .(بر خلاف گزارش تروبلاد که دانش استفاده کنندگان را محدود می داند ) اما همانند گزارش تروبلاد , توان استفاده کنندگان برای کسب اطلاعات مالی محدود تلقی شده است .
برخی از قضاوتهای ارزشی با اهمیت مندرج در بیانیه شماره یک به شرح زیر است :
1- نظر به این که تهیه اطلاعات مستلزم صرف هزینه است . لازم است که منافع حاصل از استفاده اطلاعات بر مخارج تهیه ان فزونی داشته باشد .
2- گزارشهای حسابداری تنها منبع اطلاعاتی درباره واحد های انتفاعی نیست
3- حسابداری تعهدی برای ارزیابی و پیش بینی سود اوری و گردش وجوه نقد واحدهای انتفاعی حائز اهمیت است .
4-اطلاعات ارائه شده باید سودمند و یاری دهنده باشد اما استفاده کنندگان باید راسا نسبت به پیش بینی یا ارزیابی اقدام کنند
بیانیه شماره 2- ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری
اصطلاح ویژگی کیفی در بیاینه شماره 4 هیات اصول حسابداری نیز بکار رفته است اما مفاهیمی که در بیانیه شماره دو مطرح شده بر گزارش اسوبات مبتنی است .
تصمیم گیرندگان و ویژگیهای کیفی انان
قابل فهم بودن
فایده در تصمیم گیری
مربوط بودن قابلیت اعتماد
به موقع بودن سودمندی در پیش بینی سودمندی در ارزیابی قابلیت تایید ارائه معتبر
قابلیت مقایسه شامل ثبات رویه بیطرفی
قابل فهم بودن اطلاعات به عنوان یکی از ویژگیهای خاص استفاده کنندگان مطرح شده است و قابل فهم بودن ویژگی است که تحت تاثیر تهیه کنندگان اطلاعات مالی و همچنین استفاده کنندگان این اطلاعات قرار می گیرد .
قبل از طرح قابل فهم بودن , محدودیت فراگیر فزونی منافع قا بل استفاده از اطلاعات بر مخارج تهیه ان است این ویژگی یکی از اجزای با اهمیت و در عین حال مشکلترین بخش از لحاظ کاربرد عملی است زیرا بدست اوردن معیار کمی برای منافع و مخارج مختلف دشوار است
مربوط بودن
یکی از ویژگیهایی است که از ازوبات گرفته شده است اطلاعا ت حسابداری باید استفاده کنندگان را در ارزیابی نتابج گذشته و حال و پیش بینی رویدادهای اتی یا تایید انتظارات انان یاری کند.
ویزگی مربوط بودن دو جنبه اصلی یعنی سودمندی در پیش بینی و سودمندی در ارزیابی دارد و یک جنبه فرعی یعنی به موقع بودن دارد
سودمندی در پیش بینی و سودمندی در ارزیابی از هدفهای تامین اطلاعات مفید برای پیش بینی گردش وجوه نقد در اینده منبعث شده است
قابلیت اعتماد
این ویژگی مشتمل بر سه بخش است که قابلیت تائئید و اراوه معتبر و بی طرفی از اجزای ان است .
منظور از قابلیت تائئدمیزان اتفاق نظر میان اندازه گیران مختلف می باشد اما میزان اتفاق نظر و قتبلیت تائئد مشخص نشده است .
منظور از ارائه معتبر اطلاعات گزارش ارزشهایی است که معرف خاصه های مورد اندازه گیری می باشد . برخی از اندازه گیریها می تواند علی رغم داشتن قابلیت تایید بالا , ارائه معتبر اطلاعات به حساب نیاید مانند روش یکنواخت استهلاک یک قلم دارایی . قابلیت تایید بالای داشته باشد اما ارزشهای دفتری ممکن است ارائه معتبری از ارزش اقتصادی دارایی محسوب نشود
در این قبیل موارد لازم است تعادل نسبی بین این ویژگیها بر قرار شود.
منظور از بیطرفی این است که در فرایند تدوین استاندارد های حسابداری باید بر ویژگیهای مربوط بودن و قابلیت اعتماد تاکید شود و اثار این استانداردها بر گروههای مختلف استفاده کننده اطلاعات مورد توجه قرار نگیرد.و صورتهای مالی باید انچه را که هست گزارش کند نه انچه را که گروههای مختلف مانند سهامداران یا مدیریت به گزارش ان تمایل دارند
محافظه کاری
اگرچه محافظه کاری در جدول ارائه نشده است ام این مفهوم تحت عنوان میثاق مطرح شده است . ارائه ارزشهای کمتر از واقع برای دارایی ها و سود تایید نشده است و در واقع ارائع عمدی ارزشهای کمتر از وافع داراییها با ویژگیهای بیطرفی و مربوط بودن در تضاد قرار می گیرد . مفهوم محافظه کاری نیاز به احتیاط در گزارشگری را القا می کند. و به استفاده کنندگان اطلاع میدهد مه ابهامات و مخاطرات در چه زمینه هایی وجود دارد بنابراین مفهوم محافظه کاری می تواند با افشا مرتبط شود که در بیانیه شماره 2 ذکری از ان به میان نیامده است
قابلیت مقاسه و ثبات رویه
این مفهوم نتیجه بکارگیری یک چارچوب نظری مناسب است و نمی توان ان را بخشی از چارچوب نظری محسوب کرد .
اهمیت
در ارتباط با مفهوم اهمیت می توان سوال کرد که ایا ارزش یک قلم به اندازه ای است که بتواند بر تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان اثر بگذارد , یا خیر. مفهوم اهمیت در حرفه حسابداری به عنوان یک ویژگی کمی مطرح بوده است .و بکارگیری ان به عنوان ویژگی کیفی توسط حرفه جای بحث دارد. مفهموم اهمیت یک مفهوم نسبی است که نمی توان انرا به طور مطلق به کار گرفت .
بیاینه شماره 3- عناصر تشکیل دهنده صورتهای مالی
در این بیانیه ده عنصر از عناصر تشکیل دهنده صورتهای مالی مشخص شده است .
در بارهاین بیانیه ذکر 3 نکته حایز اهمیت است
1- در این بیاینه ذکری از سه دیدگاه مربوط به صورتهای مالی به عمل نیامده است
2-نو رویکرد حفظ سرمایه ای که باید در تعریف عناصر صورتهای مالی ملحوظ شود تعیین نشده است
3-موضو شناخت و اندازه گیری و نحوه انعکاس ن در صورتهای مالی مد نظر قرار نگرفته است
ای بیانیه یک بررسی مقدماتی می باشد
بیانیه شماره 4 – هدف گزارشگری در واحدهای غیر انتفاعی
واحدهای غیر انتفاعی از دیدگاه بیانیه شماره 4 دارای ویژگیهای زیر است
1-دریافت مبالغ معتنابهی از منابع , از تامین کنندگانی که انتظار دریافت اصل یا فرع منابع تامین شده را ندارند
2-مقاصد عملیاتی که ارتباطی با ارائه کالاها یا خدمات برای تحصیل سود ندارد.
3-نبود مالکیت تعریف شده ای که بتوان انرا فروخت , انتقال داد, بازپرداخت کرد و یا در صورت انحلال سازمان , مبالغ باقیمانده را میان مالکان توزیع کرد .
همچنین در واحدهای غیر انتفاعی رقم یگانه ای که بتوان همانند سود برای ارزیابی عملکرد بکارگرفت وجود ندارد.
بیانیه شماره 5
مباحث ابن بیانیه به دلیل مشکل بودن یعنی شناخت واندازه گیری می توانست موجب موفقیت یا شکست کل پروژه چارچوب نظری شود .
در این بیانیه امده است ضوابط و رهنمودهای شناخت مطروحه , با روشهای جاری حسابداری هم اهنگی دارد . و متضمن تغییرات عمده ای نمی باشد . ضمن این که امکان تغییرات اتی در روشهای جاری شناخت نیز رد نمی شود. اما تغییرات اتی بیاد از طریق فرایند تکامل تدریجی معممول گردد.
همچنین تصریح شده است که مفاهیم مطروحه تنها به صورتهای مالی مربوط ااست و سایر طرق افشا را در بر نمی گیرد .زیرا سایر موارد افشا شناخت محوسب نمی شود.
یکی از مقاصد اصلی ییانیه شماره پنج , شکل ارائه تغییرات در حقوق صاحبان سرمایه است که از داد و ستد با سهامداران ایجاد نشده است . در این بیانیه عایدی از سود خالص متمایز شده است .یعنی عایدی شامل اثر انباشته نغییر در اصول و روشهای حسابدرای نیست در حالی که سود خالص شامل اثر انباشته مزبور می باشد بنابراین عایدی معیاری مناسبتر برای عملکرد عملیاتی واحد انتفاعی محسوب می شود .
همراه با عایدی , صورت سود و زیان جامع ارائه می شود که تمامی نغییرات در حقوق صاحبان سرمایه را به جز مبادلات سرایه ای نشان میدهد.
اثر انباشته تغییر در اصول و روشهای حسابداری نیز در این صورت منعکس می شود. علاوه بر این در صورت سود وزیان جامع اقلامی نظیر سود یا زیان تحقق نیافته ناشی از تغییرات ارزش اوراق بهادار اماده برای فروش یا تعدیلات ناشی از تبدیل ارز انعکای می یابد .
ضوابط شناخت
این ضوابط به زما شناسایی دارایی , بدهی , درامد فروش , هزینه , سود یا زیان غیر عملیاتی در حسابها اشاره دارد. ضوابط بنیادی شناخت بر اساس مباحث چارچوب نظری به شرح زیر است :
تعاریف : انطباق قلم مورد شناسایی بر تعریف یکی از عناصر حسابداری
قابلیت انداره گیزی : داشتن خاصه مربوطی که به نحوی قابل اعتماد قابل اندازه گیری باشد .
مربوط بودن : اطلاعات مرتبط با قلم مورد شناسایی یتواند تغییری در تصمیمات استفاده کنندگان ایجاد کند.
قابلیت اعتماد : اطلاعات مرتبط با قلم مورد شناسایی , قابل ارائه معتبر ,قابل تایید و بی طرفانه باشد .
مبانی اندازه گیری : در بیانیه شماره5 پنج مبنای اندازه گیری به شرح زیر مطرح شده است :
1- بهای تمام شده تاریخی
2- ارزش جاری (ارزش جایگزینی )
3-ارزش جاری بازار (ارزش خروجی )
5-ارزش فعلی گردش وجوه نقد اتی (تنزی شده )
دو انتقاد مهم به بیانیه شماره 5
1- بحث در مورد شناخت قبل از طرح امدازه گیری صحیح به نظر نمی رسد زیرا قبل از اگاهی از مختصات اندازه گیری اقامی که باید شناسایی شود نمی توان در مورد ضوابط انها بحث کرد .
2- اگر چه 3 بینیه اول هیات می توانست موجب تغییرات عمده در حسابداری شود اما بیانیه شمار 5 در واقع ضد اصلاح در روشهای حسابداری محسوب می شود. زیرا تاکید بر نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندکان را نادیده انگاشه است. .علاوه بر این دادگاه دارایی – بدهی مربوطه در سه بیانیه اول فاصله گرفته و ارزشیبابی جاری مطرح شده است .
بیانیه شماره 6
بیانیه شماره 6 جایگزین بیانیه شماره شده است با این تفاوت که تعاریف به واحدهای غیر انتفاعی نیز تسری یافته است همچنین ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابدداری نیز شامل واحدهای غیر انتفاعی شده است . . بنابراین این بیاینه چیزی به چارچوب نظری اضافه نکرده است . و تعاریف ده عنصر صورتهای مالی اراده شده است .
1- داراییها ,منافع اقتصادی اتی توسط واحد انتفاعی مشخص تحصیل یا کنترل می شود و نتیجه معامله یا رویدادی در گذشته است .
2- بدهیها , از دست دادن محتمل منافع اقتصادی توسط واحد انتفاعی مشحص است که در نتیجه تعهدات فعلی واحد انتفاعی برای انتقال داراییها یا ارائه خدمات به سایر واحدها ی انتفاعی در اینده , بر اثر معامله با رویدادی در گذشته ایجاد شده است .
3-حقوق صاحبان سرمایه یا خالص داراییها در واحد انتفاعی , حقوق مازاد بر داراییهای واحد انتفاعی است که پس از کسر بدهیها باقی می ماند . در واحدهای انتفاعی حقوق خالص داراییها به سه طبقه طبقه بندی می شود :
الف- محدود شد ه دائمی ب- محدود شده موقت ج- محدود نشده
4-سرمایه گذاری مالکان واحد انتفاعی مشحص موجب افزایش حقوق صاحبان سرمایه می شود. این سرمایه گذاریها غالبا از طریق انتقال دارایی انجام می شود.
5- توزیع منابع میان مالکان موجب کاهش حقوق صاحبان سرمایه واحد انتفاعی می شود. این توزیع ممکن است از طریق انتقال داراییها , انجام خدمات یا تقبل بدهی ها در مقابل مالکان صورت پذیرد .
6- سود جامع عبارت است از تغییر در حقوق صاحبان سرمایه یک واحد انتفاعی در یک دوره مالی که بر اثر معاملات و سایر رویدادها و وضعیتها, به جز مبادلات با صاحبان سرمایه , ایجاد شده باشد .
7- درامد فروش عبارت است از ورود داراییها یا افزایش داراییهای موجود واحد انتفاعی ,تسویه یا کاهش بدهیهای ان و یا ترکیبی از انها که از فعالیتهای همچون تحویل یا تولید کالا, انجام خدمات و انجام فعالیتهایی که جز عملیات اصلی و مرکزی واحد انتفاعی محسوب می شود , ایجاد شده باشد
8-هزینه عبارت است از خروج یا سایر موارد کاهش داراییها یا تقبل بدهیها و یا ترکیبی از انها که از فعالیتهایی همچون تحویل یا تولید کالا , انجام خدمات یا انجام فعالیتهایی که جز عملیات اصلی و مرکزی واحد انتفاعی محسوب می شود, ایجاد شده باشد .
9- سود غیر عملیاتی عبارت است از افزایش در خالص داراییها واحد انتفاعی که از معاملات اتفاقی یا جانبی , رویدادها یا شرایط موثر بر ان واحد ناشی شده باشد مگر ان که افزایش مزبور بر اثر سرمایه گذاری صاحبان واحد انتفاعی یا درامد فروش باشد
10- زیان غیر عملیاتی عبارت است از کاهش در خالص داراییها ی واحد انتفاعی که از معاملات اتفاقی یا جانبی ,رویدادها یا ظرایط موثر بر ان ئاحد ناشی شده باشد مگر انکه کاهش مزبوربر اثر توزیع میان صاحبان واحد انتفاعی یا وقوع هزینه باشد
تعاریف ارائه شده بطور مسلم بهبودی نسبت به تعاریف مطرح شده در بیانیه شماره 4 هیات اصول حسابداری محسوب می شود.
بیانیه شماره هفت
این بیانیه در فوریه سال 2000 انتشار یافته و به استفاده از گردش وجوه نقد و ارزش فعلی در اندازه گیری های حسابداری مربوط است .نکات اصلی شامل موارد زیر است
1- در این بیانیه چارچوبی برای استفاده از گردش وجوه نقد در شناخت اولیه , اندازه گیریهای ابتدا به ساکن , و روش استهلاک مبتنی بر نرخ بهره ارائه می شود. این چارچوب اصول کلی حاکم بر بکارگیری گردش وجوه نقد را به ویژه در مواردی که مبالغ وجوه نقد اتی , زمان بندی یا هر دوی انها همراه با ابهام است ارائه می کند
2-در این بیانیه تنها به مباحث اندازه گیری توجه شده و سوالات مربوط به شناخت مد نظر قرار نگرفته است ضمنا موارد بکارگیری اندازه گیری ابتدا به ساکن یا سایر روشهای اندازه گیری در این بیانیه مسکوت مانده است
3-هدف از بکارگیری ارزش فعلی در انداره گیری حسابداری این است که تا حد امکان تفاوت اقتصادی بین موارد مختلف براورد گردش وجوه نقد اتی تعیین شود . اندازه گیریهای مبتنی بر ارزش فعلی در مقایسه با اندازه گیریهای مبتنی بر وجوه نقد تنزیل نشده , اطلاعات مربوط تری را در اختیار استقاده کنندگان قرار میدهد.
4- به منظور تامین اطلاعات مربوط در گزارشکری مالی لازم است ارزش فعلی بتواند برخی از خاصه های شمهود اندازه گیری شده داراییها یا بدهیها را ارائه کند .در مواردی که قیمت مبادلات معلوم نیست اندازه گیری های حسابداری در شناخت اولیه و اندازه گریهای ابتدا به ساکن باید عواملی را اشکار کند که مجموعا معرف ارزش متعارف یا ارزش بازار ( در صورت وجود ) باشد.
5-در اندازه گیریهای حسابداری که با استفاده از ارزش فعلی انجام می شود لازم است ابهامات موجود در براور گردش وجوه نقد انعکاس یابد زیرا اقلامی که مخاطرات نامساوی دارند ظاهرا مشابه به نظر می رسند. ابهامات مربوط به مبالغ و زمان بندی گردش وجوه نقد براوردی بر اندازه گیری داراییها یا بدهیها تاثیر می کذارد .
6-بکارگیری ارزش فعلی در حسابداری نوعا بر استفاده از ارقام یگانه .جوه نقد براوردی و نرخ تنزیل یگانه مبتنی بوده است در این بیانیه بجای بکارگیری ارقام یگانه وجوه نقد بر بکارگیری دامنه ای از مبالغ ممکن و احتمالات مربوط به هر مبلغ تاکید شده است .
7- اندازه گیری بدهیها با مسائلی متفاوت از مسایل داراییها روبروست . اگر چه هدف هر دو مورد یکسان است در این بیانیه رئشهای براورد ارزش متعارف بدهیها تشریح شده است .
8-
9- در این بیانی شرایطی که بکارگیری روش استهلاک مبتنی بر نرخ بهره را ایجاب می کند تشریح شده و عواملی که در این بکارگیری باید لحاظ شود نیز مورد بحث قرار گرفته است .
چاچوب نظری به عنوان مبنای تدوین استانداردها
رویکرد مفروضات بنیادی –اصول بکارگرفته شده ر تحقیقات حسابداری شماره یک و سه اصطلاحا تدوین بنیادی استانداردها نامیده شده است زیرا در این رویکرد سعی می شود که مبنای منطقی برای استناج قیاسی استانداردها ی صحیح یا دست کم مناسب حسابداری فراهم گردد. از سوی دیگر چارچوب نظری هیات استانداردهای حسابداری به مثابه قانونی است که روشهای مختلف حسابداری از لحاظ انطباق یا عدم انطباق با ان ارزیابی می شود لیکن بدیهی است که رویکرد قانونی نمی تواند ساختار منطقی , همانند رویکرد بنیادی , برای تدوین استانداردهای حسابداری ایجاد کند اما در عین حال در مقایسه با قوانین ضمانت اجرا ندارد . این چارچوب سندی است که بر اساس ام می توان استانداردهاس مختلف حسابداری را مورد ارزیابی قرار داد و از ایم لحاظ جنبه تئوریک دارد .زیرا ضوابط لازم را برای این قبی ارزیابیها فراهم می کند .
استانداردهای تدوین شده را می توان بهبود بخشید همچنین خود چارچوب نظری را نیز می توان تصحیح یا بهتر کرد. این فرایند تکامل تدریجی می تواند ویژکیهای مربوط به رویکردهای قیاس و استقرا را توما در بر داشته باشد
تحقیقات مشاهد ه ای درباره چارچوب نظری
تعداد تحقیقات مشاهده ای انجام شده درباره چارچوب نظری انجام شده محدود است . در تجربه ای که با حضور 28 نفر از اعضای قبلی هیات اصول حسابداری و هیات استانداردهای حسابرسی برای بکارگیری ویژگیهای کیفی بیانیه شماره 2 انجام شد تنها قابلی تایید و مخارج تهیه اطلاعات از لحاظ بکارگیری عملی مورد شناسایی قرار گرفت
در تحقیق دیگری که درباره 117 استاندارد اول هیات استانداردهای حسابداری مالی به عمل امد نتیجه گیری شد که هست ویژگیهای مربوط بودن و قابلیت اعتماد را کم و بیش به یک اندازه مورد تاکید قرار داده است اما در استانداردهایی که افشا مورد تاکید قرار گرفته است به ویژگی مربوط بودن در مقایسه با قابلیت اعتماد بهای بیشتری داده شده است .
فصل دوم تئوری حسابداری
مدلهای ارزشیابی و همچنین روشهای علمی تحقیق عوامل با اهمیتی هستند که موجب غنای تئوری حسابداری می شوند . روش تحقیقی که بیشترین تاثیر را بر قواعد , تعاریف مفاهیم و اصول حسابداری بر جای می گذارد مبتنی بر استدلالات قیاسی و استقرا است .
تش و معنای تئوری در یک مجموعه دانش به علم تلقی کردن ان مجموعه بستگی دارد .
روشهای علمی تحقیق
از لحاظ روشهای علمی تئوری بدوا مجموعه ای از جملات است . این جملات شامل تعدادی از فرضیات بنیادی است که مفاهیم عام و بدیهی تلقی می شوند که از طریق بکارگیری روشهای اماری قابل ازمون می باشند و بالاخره تئوری شامل جمعی از نتایج است که از فرضیات بنیادی استنتاج شده است . استنتاجها می تواند از طریق قیاس یا استقرا بدست اید.
اگر چه روشهای قیاس و استقرا عمده ترین روشهای تحقیق علمی محسوب می شوند اما روشهای دیگری نظیر رویکرد عملی ؛ رویکرد اخلاقی /؛ رویکرد رفتاری ؛ نیز در تدوین تئوری حسابداری مطرح شده است .
رویکرد قیاسی
در تدوین تئوری ؛ رویکرد قیاسی با شرح دقیق هدفها شروع می شود پس از تعیین هدفها برخی از فرضیات بنیادی و تعاریف کلیدی بیان می گردد در ادامه ساختار منطقی لازم را بر مبنای فرضیات بنیادی و تعاریف برای دستیابی به هدفهای تعیین شده ایجاد می شود این روش غالبا حرکت از کل به جز می باشد
چنانچه در نظر باشد تئوری حسابداری با بکارگیری رویکرد قیاسی تدوین شود محقق باید ساختاری را ایجاد کند که شال هدفها و فرضیات بنیادی , تعاریف و روشهای حسابداری بوده و همگی مبتنی بر الگویی منطقی باشند.
رویکرد قیاسی اساسا روش تحقیقی است که بر مروضات ذهنی محقق استوار است اعتبار تئوری حسابداری که از طریق فرایند قیاسی تدوین شده است به توان محقق در شناسایی صحیح و منطقی اجزا و روابط فرایند حسابداری بستگی تام دارد.
رویکرد استقرا
بکارگیری رویکرد استقرا در تحقیق بر مشاهده و تعمیم بر اساس مشاهدات تاکد دارد . این روش به عبارت دیگر حرکت از جز به کل می باشد. زیرا محقق بر اساس مشاهدات محدود (نمونه ) حاصل را به کل جامعه تعمیم میدهد. مانند بیانیه شماره 4 هیات اصول حسابداری.
البته به کاری گیری رویکر استقرا در تحقیقات حسابداری به تنهایی توصیه نمی شود.
در تحفیات استقرایی حسابداری ارقام و اطلاعات از مبانی مختلف گرداوری می شوند . پرسشنامه های ارسالی به حسابدارن اجرایی و سایر دست اندرکاران ؛ تجربیات طراحی شده در مدلهای فرضیه سازی , ارقان مستخرج از صورتهای مالی و قیمت اوراق بهادار مورد معمله در بورس نمونه هایی از گرداوری اطلاعات در رویکرد استقرا است .
رویکرد عملی
بکارگیری رئیکرد عملی در تدوین تئوری حسابداری بر مفهوم سودمندی اطلاعات حسابداری متکی می باشد در این رویکرد پس از این که محقق مساله را تعریف کرد کوشش می کند که راه حل مفیدی را برای حل مساله مورد تحقیق پیدا کند بدیهی است راه حلهای پیشنهای محقق لزوما بهترین راه نیستند بنابراین راه حلهای بدست امده از طریق بکارگیری رویکرد عملی را می توان راه حلهای موقتی برای حل مسایل نلقی کرد.
در حسابداری اغلب اصول و روشای جاری از بکارگیری رویکرد عملی منتج شده اند و نتایج حاصل از این رویکرد به عنوان اصول پدیرفته شده حسابداری تلقی شده است
رویکرد اخلاقی
برخی از محققین و نویسندگان حسابداری رویکر اخلاقی را نیز برای تدوین حسابداری مطرح کرده و مورد بحث قرار داده اند . ولی این رویکرد را روشی مستقل برای تحقیق تلقی نکرده اند و انرا پشتیبان سایر روشهای تحقیق به شمار اورده اند . این رویکرد می تواند بر طرزتفکر محقق تاثیر بگذارد اما به تنهایی برای استنتاج منطقی کافی نیست . در رویکرد اخلاقی بر مفاهیم حقیقت ؛ عدالت و انصاف تاکید شده است . اما این سوال مطرح است که نسبت به چه اشخاصی ,برای چه منظوری و تحت چه شرایطی باید منصف بودبدلیل این سوالات بکارگیری این روش با مشکلاتی مواجه بوده است
رویکرد رفتاری
مکتب جدیدی د ر حسابداری بخ وجود امده است تحت عنوان تحقیقات رفتاری حسابداری
در این گونه تحقیقات به تاثیر حسابداری و گزارشهای ان بر حسابداران و غیر حسابداردان مورد مطالعه قرار می گیرد و روشهای تحقیق ان غالبا بر فعالیتهای تحقیقاتی علوم رفتاری مبتنی می باشد .از انجا که مقصد حسابداری نتمین اطلاعات برای تصمیم گیرندگان است در این تحقیقات واکنش تهیه کنندگان و استفده کنندگان از این اطلاعات مورد بررسی قرار می گیرد. مانند رویکرد اخلاقی بسیاری از محققین این روش را برای حسابداری کافی نمی دانند و انرا پشتیبان سایر روشهای تحقیق به ویژه روشهای قیاش و استقرا تقی میکنند.
تحقیقات مثبت حسابداری
تحقیقات مشاهده ای که کوشش می کند ارتباط بین شود حسابداری و قسمت اوراق بهادار را تعیین کند یا پاسخی برای این سوال بیابد که چرا هیتهاب تدوین استاندارد روش خاصی را انتخاب می کنند یا چرا مدیریت شرکتها روش معینی را از میان روشهای پذیرفته شده حسابداری بر می گزییند اصطلاحا تحقیقات مثبت حسابداری نامیده می شود . تحقیقات مثبت حسابداری سعی دارد که ارتباطات رفتاری را در حسابداری بیان کند.و بدون اعمال قضاوت ارزشی در مورد این که چکونه باید باشد تنها انچه را که هست توصیف می شود.
لیکن در حسابداری اعمال قضاوتهای ارزشی ضرورت کامل دارد .
تئوریهای دستوری و توصیفی
همچنین تئوریها را می توان بر اساس دستوری و یا توصیفی بودن نیز گروه بندی کرد. در تئوریهای دستوری قضاوتهای ارزشی اعمال می شود و این تئوریهاست که شامل مفروضاتی است که چکونگی امور را تشریح می کند .
به طور مثال فرضی که بیان کند گزارشهای حسابداری باید بر ارزش خالص بازیافتنی داراییها مبتنی باشد نشانگر یک سیستم دستوری است . تئوریهای توصیفی بر عکس برای یافتن روابطی که واقعا وجود دارد کوشش می کند.
سیستمهای قیاسی غالبا دستوری است و رویکردهای استقرایی معمولا متمایل به توصیفی بودن دارد . روش قیاسی اساسا سیستمی بسته و غیر مشاهده ای است که نتایج ان بستگی تام به مفروضات زیر بنایی ان دارد. رویکرد استقرایی بر عکس به دلیل این که سعی در بیان روابط دنیای واقعی دارد ماهیتا توصیفی است .
سوال – ایا تحقیقات مشاهده ای می تواند فارغ از قضاوتهای ارزشی باشد ؟
معمولا خیر . زیرا قضاوتهای ارزشی در محتوای تحقیق مستتر است.
روشهای قیاس و استقرا به عنوان روشهای مکمل
تمایز بین روشهای قیاس و استقرا ممکن است از لحاظ بیا ن مفاهیم و ماهیت مفید باشد اما در عمل این تمایز کاربرد ندارد و این دو به هیچ وجه رقیب هم نیتند بلکه مکمل یکدیگرند. اغلب برا این باورند که روش استقرا را می توا ن برای ارزیابی مناسب مفروضات منخب در سیستم قیاس به کار گرفت .بدیهی است که با تغییر مفروضات نتایج حاصل در سیستم قیاس نیز تغییر خواهد کرد.
در حسابداری تحقیقات استقرایی می تواند به روشن کردن روابط و پدیده های موجود در محیط تجاری کمک کند.این قبیل تحقیقات به نوبه خود می تواند در فراید تدوین خط مشی ها که با بکار گیری روش قیاس انجام و به توصیه روشها و قواعد اجرایی منجر می شود نیز کمک کند بنابراین روشهای قیاس و استقا می توانند تواما بکار گرفته شون و در این صورت بیشتریت فایده را در بر خواهند داشت .
هنر یا علم بودن حسابداری
برخی حسابداری را علم و برخی هنر دانسته اند اما با توجه به اینکه حسابداری را به کمک روشهای علمی می توان مورد بحث قرار داد و همجنین با توجه به نقش تئوری در این دانش مسلما حسابداری بطور لباقوه در قلمرو علم قرار دارد.
بر اساس نطر بسیاری از نویسندگان هنر بر نفسیر و تحلیل شخصی هنرمند متکی است مثلا دو نفر نقاش می تواندد بر اساس سبک و تفسیر خود شی یکسانی را به انحای مختلف در نفاشی خود نشان دهند. اما درعلم لازم است توافق نسبتا زیادی در مورد پدیده مورد مطالعه و نحوه انداز گیری ان میان صاحب نظران مربوط جود داشته باشد
به هر صورت حسابداری را می توان بالقوه در قلمرو علم قرار داد اما باید توجه داشت که حسابداری بطور گسترده با عامل انسانی سر وکار دارد و در مقایسه با اندازه گیری در پدیده های فیزیکی در علوم طبیعی قابلیت کنترل کمتری دارد و در نتیجه می توان انتظار داشت که حسابداری همگام با اقتصاد و سایر علوم اجتماعی از لحاظ اندازه گیری و پیش بینی دقت کمتری از علوم طبعی دارد .
ماهیت و گرایش تحقیقات جاری حسابداری
ابن دویکردها معرف ماهیت و گرایشهای انتخاب شده در تحقیقات جاری حسابداری است .
رویکرد مدل تصمیم گیری
در رویکرد مدل تصمیم گیری این سوال مطرح می شود که چه اطاعاتی برای تصمیم گیرندگان مورد نیاز است. از این دیدگاه صورتهای مای مبتنی بر ارزشهای ورودی , ارزشهای خروجی و ارزش فعلی گردش وجوه نقد اتی می تواند امکانات مفیدی را فراهم اورد. در این رویکرد اطلاعات مورد درخواست استفاده کنندگان مد نطر قرار نمی گیرد بلکه کانون توجه اطلاعاتی است که برای یک تصمیم معین لازم ومفید است . بنابراین جهت رویکرد مدل تصمیم گیری دستوری و قیاسی است . فرض زیر بنایی اینگونه تحقیقات این است که استفاده کنندکان برای استفاده از اطلاعات نوعا به اموزش نیاز دارند
بسیار یاز پیروان مدل تصمیم گیری طیفی از امکانات ارزشیابی را بررسی و توصیه کرده اند . برخی ارزشهای خروجی را توصیه کرده اند زیرا قسمت فروش داراییها برای تصمیم گیری درباره نگهداری یا فروش ان اطلاعاتی مربوط محسوب می شوند علاوه بر این جمع ارزش خروجی تمامی داراییها معیاری مناسب برای کل نقدینگی شرکت است. برخی دیگر از حسابداران ارزشهای جاری را توصیه کرده اند و معیار مناسب برای انرا ارزش فقدان داراییها نامیده اند . ارزش فقدان عبارت است از ارزش کمتر از بین ارزش جایگزینی یا ارزش بازیافتنی که خود ارزش بیشتر از بین ارزش خالص بازیافتنی یا ارزش فعلی است
یا بطور مثال محققی بر وظیفه مباشرت حسابدهی و پاسخگویی مدیریت تاکید کرده است این محقق بهای تمام شده تاریخی تعدیل شده بر اساس قئرت خرید پول را توصیه می کند. محققی دیگر برای تسهیل تصمیم گیری سرمایه گذاران بهتر است اندازه کیریهای حسابداری تخمینی از ارزش فعلی گردش وجوه نقد اتی را اراه کنیم .
ماهیت دستوری رویکرد مدل تصمیم گیری موجب شده است که برخی از پیروان روشهای علمی جدید برای تحقیقات حسابداری اعلام کنند که رویکرد مدل تصمیم گیری اساسا علمی نیست .اما نتیجه ملی این است که این رویکرد اهمیت قبلی خود را ندارد اما کماکان کانون توجه محققین حسابداری است .
در ریکرد مدل تصمیم گیری دونوع تصمیم گیری تسهیل می شود
1- استفاه کنندگان اطلاعات حسابداری می توانند گردش وجوه نقد اتی را بهتر پیش بینی کنند
2- کارایی و اثر بخشی مدیریت (وظیفه مباشرت )را ارزیابی کنند
ضمنا مدل تصمیم گیری در مقایسه با گرایشهای مختلف دیگر تحقیقات حسابداری به دلیل ماهیت دستوری قیاسی خود ,هماهنگی نزدیکی با وظیفه تدوین استانداردهای حسابداری و تدوین چارچوب نظری ان دارد.
تحقیقات بازار سرمایه
بخش عمده ای از تحقیقات حسابداری نشان میدهد که قیمت اوراق بهادار ارائه شده در بورس , در قابل اطلاعات جدید واکنش سریع نشان میدهد. بابراین می توان فرض کرد قیمتهای بازار انعکاسی از اطلاعات در دسترس عموم می باشد. این فرضیه ه اصولا ریشه در مدیریت مالی دارد با عنوان فرضی بازار کارامد مورد اشاره قرار می گیرد.
علاوه بر این بازده اوراق بهادار تابعی از مخاطره مربوط در مقایسه با مخاطره کل بازار است . این دیدگاه موجب شده است که بر مجموعه متنوع اوراق بهادار تاکید شود. فرضیه بازار کارامد می تواند اثر بالقوه بر حسابداری داشته باشد. مثلا به دلیل این که اطلاعات سریعا در قیمت اوراق بهادار منعکس شده است فشار برای افشای بیشتر اطلاعات و تاکید کمتر بر انتخاب میان روشهای متنوع حسابداری افزایش یافته است .
نظر بر این مه فرضیه بازار کارامد بیان می کند که بازده اوراق بهادار بر مخاطره ان مبتنی می باشد برخی محققین گوشش کرده اند که رابطه بین مخاطره حسابداری (مانند نسبتهای مالی صورتهای مالی ) و معیارهای مخاطره بازار را ارزیابی کنند.
در این گونه تحقیقات همچنین تاثیر انتخاب از میان خط مشی های حسابداری بر قیمت اوراق بهادار به طور گسترده ای مورد ازمون قرار گرفته است .
فصل سوم
در امریکا هیات اصول حسابداری و هیات استانداردهای حسابداری مالی کوشش کرده اند که مبانی نظری حسابداری را به عنوان راهنمای سیاستگذاری حسابداری تدوین کنند. اولین مجموعه چارچوب نظری حسابداری مالی در 1986 میلادی ارائه شد.
علیرغم عدم پذیرش عمومی مطالعات تحقیقات حسابداری شماره یک و سه هیات اصول حسابداری درباره مفروضات بنیادی و اصول حسابداری نتایج این تحقیقات همواره چارچوب نظری قواعد حسابداری توصیه شده توسط هیات مزبور محسوب شده است .ارزیابی دلایل عدم تحقیقات حسابداری شماره یک و سه از لحاظ بکارگیری ان به عنوان چارچوب نظری بیانیه های هیات اصول حسابداری حایز اهمیت است .زیرا این ارزیابی به درک چارچوب نظری هیات استانداردهای حسابداری مالی و تغییرات احتمالی ان در اینده کمک خواهد کرد.
مطالعات تحقیقاتی حسابداری شماره یک
وظیفه تدوین مطالعات تحقیقاتی شماره یک به اقای مونیتز محول شد و وی در کارخوئ نهایتا از رویکرد قیاس استفاده کرد. اما روشهای رسمی و اصطلاخات بنیادی را در فرایند اصول و استنتاج برخی اصول بکارنگرفته است. مفروضات بنیادی در این تحقیقات به دو گروه تقسیم شده اند گروه اول مفروضات Aو B مفروضات کلی و توصیفی را در بر می گیرد که معرف محیط اقتصادی و سیاسی حسابداری و نحوه تفکر تمامی بخشهای جامعه است گروه دوم مفروضات C شامل قضاوتهای ارزشی است .که دقیقا قیاسی – دستوری است
مفروضات A محیطی , مفروضات B مربوط به حسابداری است و مفروضات C دستوری است .
برخی از مفروضات طبقه Bاز طبقه Aاستنتاج گردیده است که موجب انتقادهای شدیدی شد. همچنین انتقاد با اهمیت دیگر این است که این مفروضات بدیهی برای استنتاج مجموعه ای از اصول با معنی و مشخص حسابداری کافی به نظر نمی رسد.
مفروضات کلیدی مفروضات طبقه C است که انرا مفاهیم نامیده اند و بر اساس روشهای عملی حسابداری تدوین شده اند از میان این مفروضات فرض ثبات واحد اندازه گیری بر حسب پول اهمیت ویژه ای دارد. چنانچه قدرت خرید بر جسب پول ثابت نباشد ارائه نوعی صورتهای مالی تورمی ضرورت خواهد داشت .لیکن در صورت ثبات واحد پول بکارگیری بهای تمام شده تاریخی توجیه پذیر است همچنین بکارگیری ارزشهای جاری نیز قابل قبول است زیرا به دلیل تغییر تقاضا قیمتهای نسبی نوسان خواهد داشت .این تفسیر دو گانه یکی از نقاط ضعف این فرش مهم به شمار میاید.
مطالعه تحقیقاتی شماره 3
در این مطالعه تحقیقاتی 8 اصل کلی مطرح شد و سه اصل 1و2و4به مساله تغییر قیمتها مربوطو موجب انتقاد شدید حرفه حسابداری شده است .
اصل اول سود را محصول کل فرایند فعالیتهای تجاری می داندو با استدلال استنتاج نشده است
یکی از انتقادهای وارده بر اصل چهارم یعنی اندازه گیری ارزش داراییها غیر قابل تجمیع بودن ان است زیرا در این اصل ویژگیهای متفاوتی از ارزشهای جاری برای طبقات مختلف داراییها توصیه شده استکه ازلحاظ تئوریک قابل تجمیع نمی باشد.مثلا چنانچه بتوان موجودیها را بر مبنای قیمتهای معین بازار به فروش رساند ارزش خالص بازیافتنی (قیمت فروش منهای هزینه های فروش )توصیه شده است .ارزش داراییهای ثابت بر توان ارائه خدمات این گونه داراییها در حال واینده مبتنی است .بطور خلاصه چنانچه قرار باشد خاصه های متفاوتی اندازه گیری شودمساله غیز قابل تجمیع بودن از دیدگاه تئوری می تواند مطرح باشد.
مطالعه تحقیقاتی شماره یک و سه به دلایل مختلف از جمله ناتوانی حرفه در کنارگذاشتن بهای تمام شده تاریخی باموفقیت قرین نبوده است ومفروضات بنیادی و اصول مطرح شده نیز نقاط ضعفی دارد.بطوریکه مفروضات بنیادی کامل نیست و نمی تواند تمام سیستمهای ارزشیابی را به جز انچه در اصول پیشنهادی امده است مردود بشمارد.و اصل اول از هیچکدام از مفروضات بنیادی استنتاج نشده است و این که ایا می توان سیستمهای متفاوت ارزشیابی را برای طبقات مختلف دارایی با یکدیگر جمع کردیا خیر
اما این کوششها اولین کوشش مجامع حرفه ای در تدوین چارچوب نطری به شمار میاید.
مفاهیم حسابداری
یک مفهوم را می توان نتیجه فرایند شناسایی ,طبقه بندی و تفسیر پدیده ها یا رویدادهای مختلف به شماراورد بنابراین مفاهیم بخشی از فرایند رسمی تئوری نیست اما می توان از ان به عنوان بخشی از ساختار مفروضات بنیادی یا نتایج بدست امده از استدلالات استفاده کرد.بسیاری از مفاهیم حسابداری , بخشی از ساختار نظری برای تفسیر و ارائه اطلاعات حسابداری مالی و همچنین بخشی از تئوری حسابداری به شمار امده است
هدف کوششهای نظیر تحقیقات حسابداری شماره یک و سه ایجاد سیستمهای قیاسی مربوط به مفروضات بنیادی و اصول حسابداری بوده اما این تحقیقات در جلب نظر عمومی موفقیت چندانی نداشته است . دلایل این عدم موفقیت کافی نبودن استدلالات منطقی , دقیق و مستقل نبودن تعاریف , و بالاخره مطرح کردن قضاوتهای ارزشی مختلف بوده است .
با توجه به موارد بالا برای ارائه مفاهیم حسابداری طبقه بندی زیر پیشنهاد می شود :
مفروضات بنیادی : معرف شرایط اقتصادی ,اجتماعی ,فرهنگی و سیاسی و مناسبات حقوقی محیط حسابداری است .
اصول : معرف رویکردهای کلی است که در شناسایی و اندازه گیری رویدادهای حسابداری مورد استفاده قرار می گیرد
اصول خود به دو بخش تقسیم می کنیم :
1- اصول متمرکز بر نها ده ها
شامل قواعدی کلی است که انجام عملیات حسابداری را هدایت می کندو شامل قواعدی است که برای تهیه صورتهای مالی و محتوای ان و همچنین صورتهای مالی مکمل و موارد افشا بکار گرفته می شود . این اصول به نوبه خود به دو گروه اصول حاکم بر قواعد کلی عملیات و اصول محدود کننده طبقه بندی کرد.
2- اصول متمرکز بر ستانده ها
شامل ویژگیهایی است که اطلاعات منعکس در صورتهای مالی باید داشته باشد. اصول متمرکز بر ستانده ها ی حسابداری قابلیت مقایسه صورتهای مالی تهیه شده توسط واحد انتفاعی مختلف را مد نظر قرار میدهد.
مفروضات بنیادی حسابداری
فرض تدوام فعالیت
این فرض حاکی از قبول تدوام فعالیت واحد انتفاعی است مگر این که شواهدی خلاف ان در دسترس قرار گیرد. در نتیجه گزارش ارزشهای تصفیه تخلف از این فرض بنیادی محسوب می شود .برخی نویسندگان حسابداری این فرض را مورد انتقاد قرار داده اند که این فرض بنیادی بیشتر یک پیش بینی است به هر صورت فرض تدوام فعالیت محتوای حسابداری را غنای چندانی نمی بخشد.
فرض دوره مالی
فعالیتها و عملیات واحدهای انتفاعی معمولا در دوره های زمانی مشخص و معین انجام می شود . از انجاکه یکسال در مقایسه با عمر اغلب واحدهای انتفاعی دوره ای کوتاه محسوب می شود فرض دوره مالی موجب قبول حسابداری تعهدی و اصول شناخت درامد و مقابله هزینه با درامد فروش (مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی) شده است
فرض تفکیک شخصیت
واحد انتفاعی جدا از صاحبان ان است اما 2 مساله با اهمیت وجود دارد
مساله اول : تعریف واحد حسابداری و ارتباط ان با قسمتهای تابعه است
مساله دوم :چگونگی واحدانتفاعی با صاحبان ان است
فرض واحد اندازه گیری بر حسب پول
از لحاظ مقاصد حسابداری فرض ثبات واحد اندازه گیری یعنی پول , مبنای اصول و روشهای حسابداری قرار گرفته است در نتیجه اصل بهای تمام شده تاریخی در بسیاری از روشهای حسابداری سایه افکنده است . تورم قابل ملاحظه در بسیاری از کشورها موجب شد تا تئوریهای ارزشیابی و راههای جدید صورتهای مالی مورد ارزیابی قرار گیرد اما کنترل و کاهش تورم در کشورهای صنعتی موجب شد اصل بهای تمام شده تاریخی کماکان اعتبار تاریخی خود را حفظ کند
اصول حسابداری
مفیدترین تعریف از اصول را می توان از بیانیه های شماره 4 هیات اصول حسابداری بدست اورد .در بیانیه امده اصول ریشه در تجربه , استدلال , سنت ,بکارگیری و الزام عملی دارد. همچنین در این بیانیه میثاقها و قواعد و روشهای لازم را برای تعریف عملیات پذیرفته شده حسابداری در یک زمان معین در بر می گیرد.
در این تعریف اصول و مفروضات بنیادی از یکدیگر متمایز شد ه است و اصول فراگیر زیر مجموعه اصول پذیرفته شده حسابداری محسوب و به شرح زیر تعریف شده است :
اصول فراگیر حسابداری از لحاظ تعداد محدودند اما ماهیتی بنیادی دارند این اصول رویکرد کلی حسابداری را برای شناسایی و اندازه گیری رویدادهایی که بر وضعیت مالی و نتایج عملیات واحد انتفاعی موثرند مشخص می کنند.
اصول به معنی مفاهیمی نسبتاا دائمی چون دیگر علوم مطرح نمی کند .
اصول متمرکز بر ستانده ها
صول متمرکز بر نهاده های حسابداری به دو گروه اصول حاکم بر قواعد کلی عملیات و اصول محدود کننده طبقه بندی می شود .
اصول حاکم بر قواعد کلی عملیات
این اصول را می توان به اصول مربوط به شناخت درامد فروش و شناخت هزینه ها تفکیک کرد
شناخت درامد فروش
انجمن حسابداران امریکا درامد فروش را بر اساس مفهوم محصول به شرح زیر تعریف کرده است :
درامد فروش ,بیان پولی تمام محصولات یا خدمات انتقال یافته توسط واحد انتفاعی به مشتریان ان طی یک دوره مالی است
انتقاد عمده به این تعریف این ایت که روش درصد پیشرفت کار در این تعریف لحاظ نشده است .
هیات استانداردهای حسابداری مالی فروش را از جهت عکس مورد توجه قرار میدهد :
درامد فروش عبارت است ازورود دارایی به یک واحد انتفاعی یا افزایش داراییهای موجود ان و یا تسویه و یا کاهش بدهیهای ان یا ترکیبی از انها که از تحویل یا تولید کالا , ارائه خدمت یا سایر فعالیتهایی که جز عملیات اصلی واحد انتفاعی است ناشی شده است .
انتقادها برا ین تعریف : این تعریف محصول واحد انتفاعی را با دریافتهای ان مربوط می داند به بیان دیگر اندازه گیری و زمان شناسایی درامد فروش با فرایند ایجاد ان مخلوط شده است
هیات اصول حسابداری نیز درامد فروش را چنین تعریف کرده است :
افرایش ناخالص در داراییها یا کاهش ناخالص در بدهیها که بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و اندازه گیری شده ومنتج از فعالیتهای انتفاعی واحد است و موجب تغییر حقوق صاحبان سرمایه می شود .
در مقام مقایسه تعریف اول بر دوم وتعریف دوم بر سوم مرجح است .
نحوه اندازه گیری درامد فروش
بهترین روش ارزش مبادله کالاها یا خدمات واحد انتفاعی است و در بسیاری از موارد این ارزش معادل قیمتی است که در مبادله نقدی با مشتری مورد توافق قرار گرفته است
زمان شناخت درامد فروش
هیات استانداردهای حسابداری شناخت درامد فروش را موکول به احراز موارد زیر کرده است
1- درامد فروش کسب شده باشد
2- درامد فروش تحقق یافته یا قابل تحقق باشد .
مقابله هزینه ها با درامد فروش
هزینه به معنای انقضای بهای تمام شده در فرایند ایجاد درامد فروش تعریف شده است .
فرایند شناخت انقضای بهای تمام شده (وقوع هزینه ) برای مواردی نظیر استهلاک , بهای تمام شده کالای فروش رفته , سود تضمین شده و مخارج انتقالی به دوره های اتی مقابله هزین هها با درامد فروش نامیده می شود .
اصل مقابله هزینه با درامد دومین جنبه از تقدم اندازه گیری شود بر ارزشیابی داراییها و بدهیها در سیستم حسابدار با رویکرد بهای تمام شده تاریخی است .
انتقاد بر اصل مقابله هزینه با درامد فروش
1- رویکرد بهای تمام شده تاریخی عالبا موجب اندازه گیری کمتر از واقع هزینه ها در مقایسه با ارزش خدمات داراییها ی منقضی شده است
2- روشهای سیستماتیک و منطقی بکار گفته شده بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری کاملا اختیاری است و با یک مساله معین می توان با روشهای مختلف مواجه شد . این کمبود یا عدم دقت با اصطلاح تخصیص مورد اشاره قرار می گیرد .
اصول محدود کننده
دومین گروه از اصول متمرکز بر نهاده ها می باشد و با میثاقهای تعدیل کننده در بیانیه شماره 4 هیات اصول حسابداری هم اهنگی دارد :
منظور از میثاقهای تعدیل کننده محددیتهایی است که برای تعدیل بکارگیری اصول قراگیر اندازه گیری , به طور گسترده مورد قبول قرار گرفته اند این میثاقهای تعدیل کننده به منظور مواجهه با برخی از مشکلترین و بحث انگیزترین مسایل حسابداری ایجاد شده و تکامل یافته اند
اصول محدود کننده محدودیتهای را بر صورتهای مالی تحمیل می کند (محاظه کاری , احتیاط)و یا کنترلهایی را بر ان اعمال می کند ( اهمیت و افشا )
محافظه کاری- احتیاط
ارزشیابی موجودیها بر مبنای قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار مثالی کلاسیک برای محافظه کاری است .
محققین محافظه کاری را به معنای تاثیر بیشتر اخبار بد بر قیمت اوراق بهادار واحد انتفاعی تفسیر کرده اند اما هیا ت استانداردهای حسابداری محافظه کاری را واکنشی احتیاط امیز در مقابل ابهامات موجود معرفی کرده اند .
اما از دیدگاه تهیه کنندگان صورتهای مالی محافظه کاری به عنوان کوششی برای انتخاب روشی از میان روشهای پذیدفته شده حسابداری که منتج به :
1- شناخت کندتر درامد
2- شناخت سریعتر هزینه
3- ارزشیابی کمترداراییها
4- ارزشیابی بیشتر بدهیها یاز موارد زیر می شود :
در کل ملاحظات مربوط به سود کمتر بر ارزشیابی بیشتر داراییها مقدم شمرده می شود .
مثلا در رویکرد سود قابل توریع منظور کردن سودهای غیر عملیاتی را در محاسبه سود مجاز نمی شمرد .
برای تاکید بر اهمیت محافظه کاری گفته می شود که بکارگیری قاعده اقل بهای تما م شده یا قیمت بازار موجب کاستن ارزش موجودیها از لحاظ پرداخت مالیات بر اموال می شود . ضمنا حسابداران میتوانند در برابر خواسته های مدیرانی که قصد بالا بردن ارزش داراییها یا سود را برای افزایش قیمت سهام دارند مقاومت کنند.
به هر صورت میتوان انتظار داشت در اینده از اهمیت محافظه کاری کاسته شود .
افشا
در ARS1 افشا یه عنوان یکی از مفروضات بنیادی دستوری مطرح شده است .تا از گمراهی استفاده کنندگان جلوگیری کند .
مفهوم افشا به اطلاعات مالی مربوط در متن و همراه با صورتهای مالی اساسی شامل روشهای بکارگرفته شده در تهیه صورتهای مالی اشاره دارد .
افشای اطلاعات همراه با و خارج از متن صورتهای مالی شامل موارد زیر است :
1-تهیه و گزارش صورتهای مالی مکمل نظیر صورتهای مالی تورمی
2-افشای اطلاعاتی که نمی توان انها را در متن صورتهای مالی گزار کرد از ظریق یادداشتهای همراه صورتهای مالی
3- افشای رویدادهای با اهمیت بعد از تاریخ صورتهای مالی
4-پیش بینی عملیات سال اینده
5-تجزیه و تحلیل مدیریت از عملیات در گزارشهای سالانه
در نهایت میتوان انتظار داشت در اینده اهمیت افشا افزایش یابد
اهمیت
از سوی هیات استانداردها به عنوان یک خاصه فراگیر توصیف شده است .می توان اهمیت را روی دیگر سکه افشا نامید زیرا انچه افشا می شود باید لزوما حایز اهمیت باشد . . اما باید توجه داشت که سطوح اهمیت معمولا توسط حسابرسان تعیین می شود .
از دیدگاه محدودیت استفاده کنندگان می توان اهمیت را در استفاده و بکارگیری انبوهی از جزییات تفصیلی اطلاعات مد نظر قرار داد .
یکی از مسئولیتهای حسابداری در گزارشگری مالی این است که انبوه اطلاعات را به محوی خلاصه گزارش کند که برای استفاده کنندگاتن مفید باشد گزارش انیوه اطلاعات می تواند به اندازه گزارش کمتراز نیاز اطلاعات گمراه کننده تلقی شود بنایراین مفهوم اهمیت محدودیت را بر ان چه که باید افشا شود اعمال می کند س
عینیت
عینیت به کیفیت شواهد زیربنایی رویدادهایی اشاره دارد که نهایتا تلخیص و به شکل صورتهای مالی سازماندهی می شود
. عینیت از دیدگاه امار و به معنای میزان اتفاق نظر میان اندازه گیرها مد نر قرار می گیرد
اصول متمرکز بر ستانده ها
این اصول ویژگیهایی را بیان می کند که صورتهای مالی از دیدگاه استفاده کنندگان و تهیه کنندگان ان باید دارا باشند .و این مفاهیم منطبق و مکمل هم می باشند مثلا قابلیت مقایسه به استفاده کنندگان صورتهای مالی مربوط است در حالی که ثبات رویه و یکنواختی به تهیه کنندگان این صورتها معطوف است
قابلیت مقایسه
در گذشته به معنای بکارگیری روش یکسان برای رویدادهای مشابه توصیف میشد
قابلیت مقایسه از دیدگاه استفاده کنندگان صورتهای مالی مورد توجه قار گرفته و به میزان قابلیت اعتمادی اشاره دارد که استفاده کنندگان صورتهای مالی هنگام ارزیابی وضعیت مالی ونتایج عملیات به منظور مقایسه واحدهای انتفاعی مختلف یا پیش بینی شود و گردش وجوه نقد برای ان صورتها قایل هستند .و تا حدودی ب هسمزان یکنواختی بکار رفته در ثبت رویدادها ی مالی بستگی دارد.
ثبات رویه
ثبات رویه به بکارگیری روشهای حسابداری یکسان توسط واحدهای انتفاعی معین در دوره های مالی متوالی اشاره دارد. و در واقع یکی از جنبه های یکنواختی است
یکنواختی
تفسیرهایی که در گذشته برای یکنواختی ارائه شده است شامل موارد زیر بوده است :
1-مجموعه ای از اصول یکنواخت حسابداری برای تمامی واحدهای انتفاعی که تفسیر و بکارگیری ان در اختیاار هر یک از واحدهای انتفاعی باشد
2-بکارگیری روشهای حسابداری یکسان در وضعیتهای مشابه بدون توجه به وضعیتهای مختلف (یکنواختی مطلق)مانند به هزینه بردن هزینه های توسعه
3-بکارگیری روشهای حسابداری مشابهی که تفاوت در وضعیتهای اقتصادی را نیز مد نظر قرار میدهد(یکنواختی محدود)مانند تمایز بین هزینه های سرمایه ای و اجاره ای
ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری
انچه در بخش اصول متمر کز بر ستانده ها ذکر شد توسط هیات استانداردهای حسابداری مالی بسط داده شد و تحت عنوان ویژگیهای کیفی اطلاعات تشریح گردیده است .
محدودیت فراگیر
ویژگی های مربوط به استفاه کنندگا ن
* قابل فهم بودن
*فایده در تصمیم گیری
-مربوط بودن (سودمندی در پیش بینی , سودمندی در ارزیابی, به موقع بودن ,
-قابلیت اعتماد (قابلیت تایید ,بی طرفانه بودن , صداقت در اندازه گیری,
-قابلیت مقایسه (ثبات رویه )
تئوریهای مربوط به حقوق صاحبان سرمایه
تعامل واحدهای انتفاعی با مالکان درحسابهای مربوط به حقوق صاحبان سرمایه نشان داده می شود درگذشته این تئوری های دستوری توجه زیادی را جلب کرده است اما امروزه با توجه به رویکردهای استقرایی – مشاهده ای نقش ثانویه دارند
نکته مورد بحث اینجاست که این تئوریهای علی رغم ارتباط واحد انتفاعی با مالکان ان ,این اتباطات مبنای کامل و مناسبی ر برای تعری و تفسیر تمامی رویدادهای واحدهای انتفاعی ایجاد نمی کند.و هیچیک ار این تئوریها نمی تواند مبنای منطقی و کافی را برای استفاده از سیستم بهای تمام شده تاریخی یا عدول از ان را ایجاد کند
این تئوریها عبارتند از
تئوری مالکلنه ,تئوری شخصیت حسابداری ,تئوری حقوق مازاد , تئوری وجوه ,تئوری مدیریت
تئوری مالکانه
در این تئوری فرض بر این است که مالکان واحدهای انتفاعی از یکدیگر جدا نیستند . این تئوری به اوایل قرن 18 بر می گردد و اقتصادهایی را که به طور عمده متشکل از واحدهای اداره شده توسط مالکان بوده است را به خوبی توصیف می کند .در این تئوری مالکان واحد انتفاعی در مرکزیت واحد انتفاعی قرار دارند و اندازه گیری سود قابل توزیع میا مالکان را به جای تعلق سود و سرمایه به شرکت سهامی مشروعیت می بخشد
معادله ترازنامه در این تئوری عبارت است از :
حقوق مالکان = مجموع بدهیها – مجموع داراییها
به بیان دیگر سود موجب افزایش خالص داراییها یا حقوق صاحبان سرمایه می شود. و این سیستم با اندازه گیری اجزای سودی که امروزه بر اساس سیستم بهای تمام شده تاریخی انجام می شود هماهنگی دارد .
برخی از نظریه پردازا تئوری مالکانه سود قابل توزیع را میان سهامداران بسیار با اهمیت تلقی می کنند در حالیکه برخی دیگر ثروت را که توسط ترازنامه ارائه می شود با اهمیت تر از شود می دانند به عقیده اینان تعدیل ارقام بر مبنای قدر خرید یا ارزشهای جاری جز لاینفک تئوری مالکانه است .
تئوری شخصیت حسابداری
معمار اصلی این تئوری پروفسور پیتون بوده است و نارضایتی از تئوری مالکانه موجب تدوین این تئوری شده است در تئوری شخصیت حسابداری واحد انتفاعی و مالکان ان از یکدیگر تفکیک شده اندو واحد انتفاعی هویتی مستقل از هویتی متمایز از مالک یا مالکان ان دارد.
معادله ا ن بصورت زیر است :
مجموع داراییها = مجموع بدهیها+ حقوق صاحبان سرمایه
در این تئوری حسابهای حقوق صاحبان سهام همچنین ادعای اولیه نسبت به سود ماهیتی دو گانه دارد . و حسابهای حقوق صاحبان سهام معرف حقوق مالکانه سهامداران نیست .بلکه ادعا ی انها را به عنوان سهامداران شرکت منعکس می کند همچنین سود .احد انتفاعی به سهامداران تعلق ندارد اگر چه پس از تامین سایذ ادعاها به بستانکار حقوق صاحبان سهام منظور می شود .سود واحد انتفاعی قبل از تصویب به تامین کنندگان سرمایه تعلق ندارد بنابراین بهره و سود سهام هیچیک از سود کم نمی شوو
علی رغم وجود ادعای سهامداران حساب حقوق صاحبان سهام ؛ حساب حقوق صاحبان سهام متعلق به شرکت است و سود نیز به واحد انتفاعی تعلق دارد بنابراین بهره و سود سهام هر دو از سود کسر می شود .
یکی از صاحبنظران بنامه انتونی رابرت تفسیر محدودتری ا ز این تئوری ارائه کرده است
سمت چپ ترازنامه شامل 4 بخش اصلی است
بدهیها , حقوق سهامداران , منافع سهامداران , حقوق واحد انتفاعی
حقوق سهامداران شامل سرمایه اهدایی سهامدارن و منافه سهامداران شامل سود سهام پرداخت نشده مربوط به سهام عادی و ممتاز است حقوق واحد انتفاعی نیز مترادف سود انباشته تلقی شده اما به میزان سود سهام پرداخت نشده از ان کمتر است
این تئوری به خاطر برخورد دو گانه در مورد سود و حقوق صاحبان سرمایه جایگاه مستحکمی در حسابداری ندارد.
تئوری حقوق مازاد
این تئوری تغییری نسبت به تئوری مالکانه و تئوری شخصیت حسابداری یه شمار میاید .این تئوری توسط جرج استابوس تدوین شد این تئوری دارندگان حقوق مازاد را گروهی می شناسد ک حقوق انان در اخرین الویت از میان تمامی ادعاهایکوجود نسبت به واحد انتغاعی قرار دارد .این گروه متشکل از سهامدارن عادی است که اعضلی ان می تواند در ریدادهای مختلف تغییر کند.. سهامدارن عادی پذیرندگان نهایی مخاطره مربوط به واحد تئوری ان است که اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری باید در اختیار دارندگان حقوق مازاد قرار گیرد .معدله ن چنین است
سایر حقوق مشخص مانندبدهیها و حقوق سهامدارن ممتناز- مجموع داراییها = حقوق مازاد
هدف مدیریت در این تئوری به حداکثر رساندن ارزش حقوق مازاد می باشد بر اساس این تئوری بهره و سود سهام ممتاز نیز باید در محاسبه سود واحد انتفاعی لحاظ گردد.
یکی دیگر از صاحبنظران حسابداری بر این باور است که باید بین حقوق صاحبان سهام و بدهی تمایز قایل شد .هر چفدر اهرم مالی بالاتر باشد مخاطره تقبل شده توسط سهامداران عادی بیشتر و بازده مورد اتظار انان نیز بیشتر خواهد بود.و با توجع به این که در ادبیات مدیریت مالی ادعاهای سهامدارن ممتاز نیز توعی بدهی تلقی می شود لازم است در محاسبه نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام سود سهام ممتاز نیز در شمار بدهیهل قرار گیرد اگر چه این تئوری نسبتا جدید است اما در تبیین هدفهای اندازه گیری سود از لحاط توان پیش بینی گردش وجوه نقد اتی و تناسب با تئوریهای مدیریت مالی نقش داشته است .
تئوری وجوه
یکی از نظریه پردازان بنام ویلیام واتر تئوری وجوه را تدوین کدره است که عدولی از تئوری شخصیت و تئوری مالکانه است در این تئوری وجوه بع معنای گروهی از داراییها و محدودیتهای مربوط تعریف شده است که برای منظور خاصی تحقق یافته است
معدله ان چنین است
مجموع داراییها = مجموع محدودیتهای اعمال شده بر داراییها
محدودیتهای اعمال شده بر ترازنامه نیز می تواند به دلیل بدهیها یا وجوه سرمایه اهدایی باشد بر اساس این تئوری وجوه سذمایه گذاری باید بدون تغییر باقی بماند مگر این که اختیاز خاصی برای تصفیه کلی یا جزیی اعطا شده باشد .تئوری وجوه بیشتر قابل بکارگیری در سازمانهای دولتی یا غیر انتفاعی است .
فصل ششم
ارزش اطلاعات حسابداری برای سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان
اگر چه هیات استانداردهای مالی در چارچوب نظری وجود استفاده کنندگان متنوع را تاکید کرده است اما در عمل بر گروههای اولیه استفاده کننده , یعنی سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان تاکید نموده است . و عمدتا این دو گروه به مبالغ , زمان بندی و ابهامات مربوط به گردش وجوه نقد اتی علاقه مند می باشند . ذلیل تاکید بر سرمایه گذارن و اعتبار دهندگان این است که گروههای دیگر یا علایق مشترک با سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان دارند و یا اساسا قدرت دستیابی به کلیه اطلاعات مورد نیاز خود را از طرق دیگری دارند . بکارگیری رویکرد فزونی منافع بر مخارج نیز محدودد به دو گروه مذکور در بالا شده است .
اطلاعات حسابداری و مدلهای ارزشیابی واحدهای انتفاعی
مدل ارزشیابی مبتنی بر سود سهام برای درک ارتباط بین اطلاعات حسابداری و ارزش واحد انتفاعی نقطه اغاز مناسبی به نظر می رسد. در این مدل ارزش واحد امتفاعی از دیدگاه سهامداران , مساوی ارزش فعلی سود سهامی فرض شده است که انتظار می رود توسط سهامداران در اینده دریافت شود . یکی از محققین به نام بیور Beaver بر اساس این مدل , نقش سود حسابداری را در تعیین ارزش واحد انتفاعی به صورت روابط ریاضی بیان کرده است . در این روابط ارزش جاری سهام به عنوان تابعی از سود سهام مورد انتظار اتی تعریف شده است . و سپس سود سهام مورد انتظار تابعی از سودهای اتی واحد انتفاعی فرض گردیده است . و سود جاری حسابداری به عنوان مبنایی مفید برای پیش بینی سودهای اتی مد نظر قرار گرفته است بنابر این سود حسابداری بطور غیر مستقیم از لجحاظ ارزیابی سود سهام اتی نقش مفیدی را ایفا می کند . و به این ترتیب سودمندی در پیس بینی ها یکی از اجزای عمده ویژگی مربوط بودن اطلاعات حسابداری مطرح شده است .
کارهای جدید در مدیریت مالی در ارتباط با ارزش نظری واحد انتفاعی به مدل میلر و مودیگلیانی باز بر می گردد که در ان ادعا شده است سیاست توزیع سود سهام در ارزشیابی واحدهای انتفاعی نامربوط است .در این مدل نشان داده شده است که ارزش واحد انتفاعی را می توان بدون در نظر گرفتن سیاست توزیع سود سهام , از طریق محاسبه ارزش فعلی خالص گردش وجوه نقد اتی بدست اورد . خالص گردش وجوه نقد هر دوره نیز به عنوان گردش وجوه نقد عملیاتی منهای سرمایه گذاری نقدی در داراییها تعریف شده است . و این تعریف با مفهوم گردش خالص وجوه نقد در مدلهای بودجه بندی سرمایه ای هماهنگی دارد.
مدل ارزشیابی بر اساس گردش وجوه نقد به طور ضمنی توسط هیات استانداردهای حسابداری مالی نیز مورد قبول قرار گرفته است. در بیانیه شماره یک ذکر شده است که گزارشگری مالی به سرمایه گذاران ,اعتبار دهندگان و سایر گروهها در ارزیابی مبالغ , زمان بندی و ابهامات مربوط به گردش وجوه نقد اتی کمک می کند. علاوه بر این هیات استانداردهای حسابداری مالی اظهار داشته است که سیستم حسابداری تعهدی و ارقام تعهدی سود برای پیش بینی گردش وجوه نقد اتی مفیدتر از اطلاعات مبتنی بر دریافتها و پرداختهای نقدی می باشد . . تحقیقات مشاهده ای نیز نشان داده که گردش وجوه نقد اتی را بهتر می توان بر اساس اطلاعات حسابداری تعهدی پیش بینی کرد . همچنین تحقیقات انجام شده در بازار سرمایه نیز حاکی از این است که قیمت اوراق بهادار همبستگی بیشتری سود تعهدی دارد .
همچنین بسیاری از تحقیقات حسابداری نشان داده که تغییرات سودهای گزارش شده حسابداری از طریق تغییر قیمت سهام , بر ارزشیابی واحدهای انتفاعی تاثیر می گذارند . و این در صورتی که سرمایه گذاران تغییرات سود را دایمی و قابل استمرار تلقی کنند .
و چنین استباط می شود سیستم حسابداری تعهدی حایز خاصه ای است مه ارزش واحد انتفاعی و خالص گردش وجوه نقد ان را تعیین کند .
تئوری مازاد یکی از تئوری های جدید ارزشیابی سهام که نزدیکی بیشتری با مفاهیم و ارقان حسابدرای دارد تئوری مازاد است . مبنای این تفکر است که ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام در احر دوره مساوی است با ارزش دفتری اول دوره ان به علاوه سود دوره منهای سود سهام توزیع شده . فرض زیر بنایی ان این است که تمامی عناصر سود وزیان در اندازه گیری سود خالص دوره مالی انعکاس می یابد . همچنین سود جامع تعریف شده توسط هیات استانداردهای حسابداری مالی نبز با تئوری مازاد هماهنگی دارد .
ارزشیابی حقوق صاحبان سهام بر مبنای ارزش دفتری اول دوره ان بعلاوه ارزش فعلی سودهای غیر عادی اتی انجام می گیرد . سودهای غیر عادی نیز به عنوان سود مازاد بر سودهای عادی مورد انتظار تعریف میشود.
سود عادی مساوی حاصلضرب ارزش دفتری اول دوره در هزینه تامین مالی مربوط به سهام فرض می گردد داریم
بر اساس نظر بیور منابع ایجاد سودهای غیر عادی عبارتند از :
1-مازاد مثبت ارزش فعلی گردش وجوه نقد اتی نسبت به بها ی تمام شده پروژه که در ترازنامه شرکت منعکس نمی شود
2-بسیاری از روشهای مقابله هزینه با درامد فروش و روشهای شناخت مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی که ماهیتی محافظه کارانه دارد . مانند فایفو و روشهای نزولی استهلاک و به هزینه منظور کردن مخارج تحقیق و توسعه و ارزسیابی کمتراز واقع سایر داراییهای نامشهود .
در ارتباط با تئوری مازاد موارد بحث انگیز زیادی وجود دارد مانند تعیین و محاسبه سودهای غیر عادی , نرخ تنزیل ان و تعداد دوره هایی که باید مد نظ قرار گیرند
ارزش اطلاعات حسابداری از دیدگاه سرمایه داران
ارزش اطلاعات حسابداری از دیدگاه سهامداران از طریق تحقیقات مشاهده ای مورد ازمون قرار گرفته و همبستگی اطلاعات منتشر شده حسابداری و تغییرات قیمت سهام محاسبه و تحلیل شده است . چنانچه این همبستگی با اهمیت باشد می توان ان را شاهدی بر سودمنری اطلاعات برای سرمایه گذران به شمار اورد .
این تحقیقات همچنین ازمونی برای فرضیه های بازار کارامد نیز محسوب می شود .
فرضیه های بازر کارامد به سرعت واکنش اوراق بهادار بازار سرمایه به اعلان اطلاعات جدید اشاره دارد .
تعریف کلاسیک کارایی بازار عبارت است از : 1- بازار سرمایه اطلاعات در دسترس را به طور کامل منعکس می کند و 2-بازار سرمایه فورا نسبت به اطلاعات جدید واکنش نشان میدهد و این در صورتی برای سرمایه گذاران ارزش دارد که شواهدی برای تاثیر ان بر قیمت اوراق بهادار در دست باشد . و در این صورت می توان گفت ارقام مزبور دارای محتوای اطلاعاتی است ..
سه شکل از فرضیه های بازر کارامد وجود دارد
در شکل ضعیف گفته می شود که قیمت اوراق بهادار اطلاعات گذشته مرتبط با سلسله قیمتهای گذشته را منعکس می کند .
شکل نیمه قوی فرضیه حاکی از انعکاس تمامی اطلاعات در دسترس مربوط به گذشته و حال در قیمت اوراق بهادار می باشد
و شکل قوی فرصیه نیر بر انعکاس تمامی اطلاعات در قیم تاوراق بهادار دلالت دارد . اغلب بازارهای سرمایه از نوع نیمه قوی است .
بنیاد نظری بازار سرمایه یا تحقیقات مربوط به قیمت اوراق بهادار بر تئوری مجموعه اوراق بهادا مبتنی است .
این تئوری حاکی از سرمایه گذاری منطقی و حداکثر کردن منافع می باشد که با کاهش مخاطره از طریق نگهداری مجموعه متنوع اوارق بهادار انجام می شود . مخاطره ای که به این طریق حذف می گردد مخاطره غیر سیستماتیک و باقیمانده مخاطره مجموعه اوراق بهدار نیز مخاطره سیستماتیک نامیده می شود . در تئوری مجموعه اوراق بهادار مخاطره سیتماتیک به عنوان واریانس بازده های مورد انتطار سرمایه گذاری تعرف شده است . هر چه واریانس مذکور بیشتر باشد مخاطره مربوط به سرمایه گذاری نیز بیشتر است . واریانس مذکور برای یک فقره سرمایه گذاری در سهام می تواند نسبتا زیاد باشد و چنانچه برای یک مجموعه سرمایه گذاری محاسبه شود بسیار کمتر خواهد بود
مخاطره ای که پس از ایجاد تنوع لازم باقی می ماند مخاطره سیستماتیک مجموعه اوراق بهادار نامیده می شود.
یک سرمایه گذار مجموعه اراق بهاداری را انتخاب می کند که رابهط مخاطره – بازده ان متناسب با اولویتهای وی باشد .
هر چه مخاطره مجموعه اوراق بهادار افزایش یابد بازده مورد انتظار مجموعه افزایش خواهد یافت .
تئوری مجموعه اوراق بهادار زیر بنای توسعه مدل جدیدی در مدیریت مالی است که مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای نام دارد . در این مدل قیمت تئوریک هر فقره از سهام تعیین می شود و در مرحله اول مخاطره یک فقره اوارق بهادا ر نسبت به مخاطره کلی بازار مورد ینجش قرار می گیرد بازار نیر به عناون یک مجموعه کاملا متنوع اوراق بهادا در نظر گرفته می شود .و ضریب همبستگی بین بازده هر فقره از سهام با ابزده بازار طی یک دوره زمانی محاسبه می شود .و به کمک مدل رگرسیون خط معرف حداقل مجذورات و ضرایب مربوط تعیین می شود. شیب این خط فاگتور بتا نامیده می شود که معرف معیار مخاطره یک فقره سهام در مقایسه با مخاطره متوسط کل بازار می باشد . چنانچه این فاکتور مساوی یک باشد بازد ه ها کاملا وابسته و مخاطرات انها مساوی است و چنانچه بزرگتر از یک باشد بازده یک فقره سهام بیش از بازده کلی بازار است و مخاطره سیستماتیک سهام نیز بالاتر است .زیرا رابطه مستقیم بین مخاطره و یازده وجود دارد .
فرض مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای این است که قیمت گذاری هر فقره از اوراق بهادار بر اساس مخاطره سیتماتیک انجام می شود فاکتور بتا معرف مخاطره سیتامتیک هر فقره از اوراق بهادار است .و فرض این است که هیچکس نباید برای مخاطره غیر سیستماتیک وجهی پرداخت کند.
شکل ریاضی ان به سرح زیر است
Ṝ= I + Bj (Ṝm – i)
دراین جا داریم :
Ṝ= نرخ بازده مورئ انتظار سهام j
I نرخ بدون مخاطره بازده
Rm نرخ بازده مورد انتظار مجموعه اوراق بهادار بازار
Bj فاکتور بتا برای سهام j
فاکتور بتا را می توان به شرح زیر تعریف کرد:
B= (Yjm ƣ ơm)
هر گونه بازده غیر منتظره یا بازده غیر متعارف در ei منعکس می شود. در اغلب تحقیقات حسابداری کوشش شده است که با بکارگیری مدل رگرسیون ارتباط بازده های غیر متعارف با متغیرهای حسابداری مورد ازمون قرار گیرد . تا محتوای اطلاعاتی این متغیرها بررسی شود .
نتایج این تحقیقات به دلایل زیر باید با احتیاط مورد توجه ونتیچه گیری قرار گیرد :
1- به دلیل انتشار مستمر اطلاعاتی که بر قیمت سهام اثر می گذارد نمی توان روابط علت ومعلولی را بین اطلاعات حسابداری و قیمت سهام استنتاج کرد .
2- تحقیقات بازار سرمایه غالبا ازمون مشترکی از کارایی بازار و محتوای اطلاعاتی ارقام حسابداری است چنانچه کارایی بازار سرمایه مورد تایید باشد می توان درباره بود و نبود محتوای اطلاعاتی ارقام حسابداری نتیجه گیری کرد .اما چنانچه بازار سرمایه کارامد نباشد نمی توان به اسانی درباره محتوای اطلاعاتی ارقام حسابداری قضاوت کرد .
محتوای اطلاعاتی اعلان سود
قویترین مشاهده ای که از تحقیقات بازار سرمایه بدست امده است مربوط به محتوای اطلاعاتی ارقام سود سالانه گزارش شده می باشد .یکی از تحقیات بازار سرمایه در سال 1968 نشان داد که سمت تغییر در سود گزارش شده حسابداری همبستگی مثبتی با تغییرات قیمت سهام داشته است و نتایج بدست امده با شکل نیمه قوی بازار کارامد هماهنگی دارد.
همچنین تحقیق دیگری نشان داد که سمت سودهای غیر منتظره با تغییرات قیمت سهام همبستگی دارد
روشهای متنوع حسابداری و قیمت اوراق بهادار
تحقیقات حسابداری بسیاری نشان داده است ه قیمت اوراق بهادار نسبت به گزارش سود حسابداری واکنش دارد.
چنانچه اوراق بهادار نسبت به ارقام سودی که منحصرا بر اثر روشهای حسایداری تغییر یافته و تاثیری نیز بر گردش وجوه نقد نداشته است واکنش نشان دهد فرضیه سرمایه گذار بی تجربه تایید می شود .
از سوی دیگر چنانچه قیمت اوراق بهادار نسبت به تفاوتهای تصنعی ناشی از روشهای دفتری حسابداری واکنش نشان ندهد شواهدی دال بر مطلع و با تجربه بودن سرمایه گذاران بدست میاید. تمامی تحقیقات اولیه که در این زمینه انجام شده , فرضیه سرمایه گذار بی تجربه را رد کرده است
روشهای متنوع حسابداری که بر گردش وجوه نقد تاثیر نداشته است
یکی از تحقیقات شرکتهایی را که روش های نزولی استهلاک را مورد استفاده قرار داده اند با شرکتهایی که روش خط مستقیم را بکار گرفته اند مقایسه کرده است . این با بکارگیری روشهای مختلف استهلا ک سودهای متفاوتی را گزارش کرده است اما قیتهای بازار اوراق بهادار تحت تاثبر قرار نگرفته اند . سایر روشهای حسابداری که در این تحقیقات مورد ازمون قرار گرفت ست عبارتند ز روش اتحاد متافع یا روش خرید ] به حساب دارایی بردن یا به هزینه منظور کردن مخارج تحقیق و توسعه و شناسایی سودهای تحقق نیافته اوراق بهادار یا انتقال ان به دوره های اتی .
تحقیقی که در مورد گزارش تغییر در روشهای استهلاک انجام شده اند نشان داده است که شواهدی دال بر تاثیر این گزارش بر قیمت اوراق بهادار بدست نیامده است همچنین در مورئ مزیتهای مالیاتی دیگر و نتیجه همه ان عدم تاثیر ان بر قیمت اوراق بهادار بوده است .
شواهد نشان داده است به ویژه در مواردی که تغییر در روشهای حسابداری به ویژه مواردی که اثری بر گردش وجوه نقد ندارد . دارای محتوای اطلاعاتی نیست . و این شواهد مجددا فرضیه سرمایه گذاری بی تجربه را رر کرده است .
روشهای حسابداری موثر بر گردش وجوه نقد
یکی از موارد تغییر در روش حسابداری که بر قیمت اوراق بهادار اثر می گذارد تغییر از روش فایفو به روش لایفو در ارزشیابی موجودیهاست .تغیر به روش لایفو با تغییرات مثب قیمت ائراق بهادار همبستگی نشان داده اگر چه این تغییر موجب کاهش سود شده است .شاید توجیه منطقی سرمایه گذاران این است که شرکتهایی که لایفو را برای مقاصد مالیاتی بکار می برند ناگزیرند که از ان در تهیه صورتهای مالی استفاده کنند و در دوره های افزایش قیمت روش لایفو موجب محاسبه سود کمتر و پرداخت مالیات کمتر خواهد بود که بر گردش وجوه نقد اثر می گذارد . تاثیر مثبت بر گردش وجوه نقد علیرغم کاهش سود حسابداری , موجب افزایش ارزش شرکت ودر نتیجه افزلیش قیمت سهام ان است .
اما تحقیقات دیگری که در مورد روش لابفو و اثر ان بر قیمت سهام به عمل امده نتایج تحقیقات اولیه را دراین زمنینه نقض کرده است . در این تحقیقا ت یا شواهدی دال بر واکنش قیمت سهام بدست نیامده یا شواهد بدست امده دال بر تغییر منفی بوده ا ست که دلیل ان میتواند رویدادهای دیگری باشد که همزمان با بکارگیری روش لایفو در واحدهای انتفاعی رخ داده است . در این صورت می تواند فرضیه سرمایه گذار بی تجربه را تقویت می کند زیرا علی رغم کاهش مالیات و افزایش ارزش شرکت تنها به دلیل کاهش سود حساباری سرمایه گذاران واکنش منفی نشان داده اند.
روشهاس حسابداری با پیامدهای غیر مستقیم بر گردش وجوه نقد – تئوری نمایندگی
در تحقیقاتی که دریاره قیمت اوراق بهادار در سالهای اخیر انجام شده است موضوع پیامدهای غیر مستقیم مد نظر قرار گرفته است پیامدهای غیر مستقیم زمانی مطرح است که تغییر در روش حسابداری از طریق اثر غیر مستقیم بر مالکان بر ارزش واحد انتفاعی تاثیر بگذارد . بطور مثال یکی از تحقیقات دلایل واکنش منفی قیمت اوراق بهادار برخی از شرکتهای نفت وگاز را نسبت به تغییر الزامی یکی از روشهای حسابداری بیان میکند.
تغییر روش مزبور به بکارگیری روش کوششهای موفق به جای هزینه کامل بود . نظر به این که این روش تاثیر مستقیمی بر
گردش وجوه نقد ندارد انتظار می رفت که موجب واکنش قیمت اوراق بهادارنیز نشود . اما عملا واکنش مشاهده شد . در تحقیق مشخص شد که بکارگیری روش کوششهای موفق برای مخارج اکتشاف نفت وگاز موجب کاهش توان شرکت برای پرداخت سود سهام
هر گونه بازده غیر منتظره یا بازده غیر متعارف در ej مدل بالا منعکس می شود. در اعلب تحقیقات حسابداری کوشش شده است که با بکارگیری مدل رگرسیون , ارتباط بازده های غیر متعارف با متغیرهای حسابداری مورد ازمون قرار گیرد تا محتوای اطلاعاتی این متغیرها بررسی شود. و در صورت امکان شواهدی برای همبستگی ارزشیابی واحدهای انتفاعی با اطلاعات حسابداری بدست اید
نتابج حاصل از این تحقیقات به دلایل زیر باید با احتیاط مورد توجه قرار گیرد :
1-به دلیل انتشار مستمر اطلاعاتی که بر قیمت سهام اثر می گذارد نمی توان روابط علت ومعلولی را بین اطلاعات حسابداری و قیمت سهام استنتاج کرد چنانچه شواهدی دال بر وجود محتوای اطلاعات حسابداری بدست اید می توان بیشتر به ان اطمینان داشت و در صورت بدست نیامدن چنین شواهدی باید احتیاط لازم را در نتیجه گیری به عمل اورد.
2- تحقیقات باراز سرمایه غالبا ازمون مشترکی از کارایی بازار و محتوای اطلاعات ارقام حسابداری است چنانچه کارایی بازار سرمایه مورد تایید باشد می توان درباره بود یا نبود محتوای اطلاعاتی حسابداری نتیجه گیری کرد اما چناچه بازار سرمایه کارامئ نباشد نمی توان به اسانی درباره محتوای اطلاعات حسابداری قضاوت کرد .
محتوای اطلاعاتی اعلان سود
قویترین مشاهده ای که از تحقیقات بازار سرمایه بدست امده است مربوط به محتوای اطلاعاتی ارقام سود سالانه گزارش شده می باشد . یکی از تحقیقات بازار سرمایه در 1968 نشان داد که سمت تغییر در سود گزارش شده حسابداری همبستگی مثبتی با تغییرات قیمت سهام داشته است . نتایج این تحقیق با شکل نیمه قوی فرضیه بازار کارامد هم اهنگی دارد. همچنین تحقیق دیگری نشان داد که مبلغ و همچنین سمت سودهای غیر منتظره با تغییرات قیمت سهام همبستگی دارد .
می توان انتظار داشت که سود حسابداری بخشی از اطلاعاتی باشد که توسط سرمایه گذاران برای ارزیابی مخاطره و بازده مورد استفاده قرار می گیرد .
روشهای متنوع حسابداری و قیمت اواق بهادار
تحقیقات بسیاری نشان داده است که قیمت اوراق بهادار نسبت به سود گزارش شده حسابداری واکنش دارد . روشهای متنوع حسابداری نظیر روشهای استهلاک و ارزشیابی موجودیها بر سود خالص حسابداری اثر می گذارد .اما شواهدی دال بر تاثیر اشکار ان بر گردش وجوه نقد در دست نمی باشد .
چنانچه قیمت اوراق بهادار نسبت به ارقام سودی که منحصرا بر اثر روشهای حسابداری تغییر یافته و تاثیری نیز بر گردش وجوه نقد نداشته باشد واکنش نشان دهد فرضیه سرمایه گذار بی تجریه تایید می شود . از سوز دیگر چنانچه قیمت اوراق بهادار نسبت به تفاوتهای تصنعی ناشی از رشها و ارزشهای دفتری حسابدرای واکنش نشان ندهد شواهدی دال بر مطلع و با تجربه بودن سرمایه گذاران بدست میاید و تقریبا تمام تحقیقات اولیه فرضیه سرمایه گذار بی تجربه را رد کرده است
روشهای متنوع حسابداری که بر گردش وجوه نقد تاثیر ندارند
چند تحقیق شرکتهایی را که روشهای مختلف حسابدرای را بکار گرفته اند با یکدیگر مقایسه کرده اند یکی از این تحقیقات شرکتهایی که روشهای نزولی استخلاک را مورد استفاده قرار داد اند با شرکتهایی که روش خط مستقیم را بکار گرفته اند مقایسه کرده است .با وجود سودهای متفاوت گزارش شده اوراق بهادار تحت تاثیر ارقام مذکور قرار نگرفته است .
سایر روشهایی حسابداری که در تحقیقاتی دیگر مورد ازمون قرار گرفته است عبارت است از روش اتحاد منافع یا خرید , به حساب دارایی بردن یا به هزینه بردن مخارج تحقیق و توسعه , و شناسایی سودهای تحقق نیافته اوراق بهادار یا انتقال ان به دوره های اتی . زمینه دیگر تحقیق مربوط به واکنش اوراق بهادار نسبت به گزارش تغییر در روشهای حسابداری توسط واحد های انتفاعی است . نحقیق که در مورد گزارش تغییر در روشهای استهلاک انجام شده نشان داده که شواهی دال بر تاثیر این گزارش بر قیمت اوراق بهادار بدست نیامد ه است .شواهدی که از این تحیقات بدست امده است نشان داده است که تغییر در روشهای حسابداری به ویژه در مواردی که اثری بر گردش وجوه نقد ندارند دارای محتوای اطلاعتی نیست . این شواهد مجددا فرضیه سرمایه گذار بی تجربه را رد می کند.
روشهای حسابداری موثر بر گردش وجوه نقد
یکی از مواردی که بر قیمت اوراق بهادار اثر می گذارد تغییر از روش fifo به lifo است تغییر ار فایفو به ایفو با تغییرات مقبت اوراق بهادار همبستگی نشان داده است اگر چه این تغییرات موجب کاهش سود در دوره های افزایش قیمت موجودیها شده است . زیرا در دوره هیا افزایش قیمت بکارگیری روش لایفو موجب محاسبه سود کمتر و پرداخت مالیات کمتر می شود که قطعا بر گردش وجوه نقد ثر می گذارد . تاثیر مثبت بر گردش وجوه نقد علیرغم کاهش سود حسابداری موجب افزایش ارزش شرکت و در نتیجه افزایش قیمت سهام ان است
روشهای حسابداری با پیامدهای غیر مستقیم بر گردش وجوه نقد- تئوری نمایندگی
در تحقیقاتی که درباره قیمت اوراق بهادار در سالهای اخیر انجام شده است موضوع پیامدهای غیر مستقیم مد نظر قرار گرفته است این موضوع هنگمی مطرح است که تغییر در روش حسابداری اط طریق اثر غیر مستقیم بر مالکان بر ارزش واحد انتفاعی تاثیر بگذارد. در یکی از این تحقیقات کوشش شده است که دلایل واکنش منفی قیمت اوراق بهادار برخی از شرکتهای نفت .گار را نسبت به تغییر الزامی یکی از روشهای حسابدراری بیان کند. تغییر روش مزبور بکارگیری روش کوششهای موفق به جای هزینه یابی کامل بود . نظر به این که این تغییر روش تاثیر مستقیمی بر گردش وجوه نقد ندارد انتظار می رفت که موجب واکنش قیمت اوراق بهادار نیز نشود اما واکنش اوراق بهادار مشاهده شد و در تحقیق مشخص شد که بکارگیری روش کوششهای موفق برای مخارج اکتشاف نفت وگاز موجب کاهش توان شرکت برای پرداخت سود سهام در کوتاه مدت می شود دلیل عمده ان نیز محدودیتهای اعمال شده توسط طلبکاران است . بنابراین روشی که به نظر می رسد تنها موجب تغییر سود دفتری شود پیامدهای غیر مستقیمی بر گردش وجوه نقد از دیدگاه سرمایه گذاران دارد. که می تواند دلیل واکنش منفی قیمت اوراق بهادار را بیان کند
این بیان ب تئوری نمایندگی مبتنی است زیرا هنگامی که ارقام حسابداری برای اعمال قراردادهای نمایندگی مورد استفاده قرار می گیرند تغییر روشهای حسابداری می تواند اثارری را برای مالکان و اعتبار دهندگان در بر داشته باشد در مواردی که اعتبار دهندگان محدودیتهایی را در راه توزیع سود سهام اعمال می کنند ارقام حسابداری برای محافظت منافع انان در مقابل سهامداران مورد استفاده قرار می گیرد . چناچه نغییر روش حسابداری موجب کاهش سود بشود بازده سهامدارن نیز کاهش و موجب واکنش منفی قیمت سهام خواهد شد .
سایر تحقیقات درباره کارایی بازار سرمایه
برخی از تحقیقات نشان داده است که کارایی بازار سرمایه تا حدودی کمتر از ان است که در نوع نیمه قوی کارایی بازار انتظار می رود .
تحقیقات دو نفر ار محققین تردید جدی را درباره کارامد بودن بازار سرمایه و نظریه تجزیه وتحلیل بنیاید را مطرح کرده است . در تجزیه وتحلیل بنیادی فرض بر این است ک بازار سرمایه کارامد نیست و می توان به کمک تجزیه و تحلیل صورتهای مالی اوراق بهاداری را یافت که قیمتی کمتراز قیت واقعی دارند . این نطریه با شل نیمه قوی بازار کارامد در تضاد است و تقیق نشان میدهد که بازارهای سرمایه ان طور که انتظار می رود کارامد نیستند و تجزیه وتحلیل بنیادی هنور هم برای مقاصد سرمایه گذاری حائز اهمیت است
همچنین تحقیق دیگری نشان داده است که همبستگی بین ارقام سود و بازده سهام بسیار کم است به بیان دگر توان ارقام سود برای بیان تغییر قیمت سهام بسیار پایین می باشد دلیل این امر می تواند کیفیت نامناسب ازقام سود گزارش شده باشد
اطلاعات حسابداری و ارزیابی نخاطره
درتحقیقات بازار سرمایه همچنین سودمندی اطلاعات حسابداری در ارزیابی مخاطره اوراق بهادارو مجموعه اوراق بهادار مورد بررسی قرار گرفته است در این تحقیقات همبستگی بالایی بین پراکندگی ارقام سود حسابداری و فاکتور بتا به عنوان معیار مخاطره بازار یافت شده است .
خلاصه تحقیقات بازار سرمایه
شواهد مشاهده شده در بازار تحقیقات سرمایه از مطالب و دیدگاههای زیر پشتیبانی می کند :
1- سود حسابداری ظاهرا محتوای اطلاعاتی دارد و بر قیمت اوراق بهادار تاثیر می گذارد
2- بکارگیری روشهای متنوع حسابداری که پی امدهای مستقیم و یا غیر مستقیم بر گردش وجوه نقد ندارند تاثیری بر قیمت اوارق بهادار نمی گذارد
3- بکارگیری روشهای متنوع حسابداری که پی امدهای مستقیم و یا غیر مستقیم بر گردش وجوه نقد دارد بر قیمت اوراق بهادار تاثیر می گذارد
4- به دلیل وجود پیامدهای غی مستقم نقدی انگیزه هایی برای انتخاب برخی از روشهای معین حسابداری وجود دارد .
5- معیارهای مخاطره مبتنی بر اطلاعات حسابداری با معیارهای مخاطره بازار همبستگی زیادی دارد که بیانگر شومندی اطلاعات حسابداری در ارزیابی مخاطره است .
تحقیقات بازر سرمایه برای ارزیابی نتایج اقتصادی روشهای حسابداری و اثار ان بر قیمت اوارق بهادا و همچنین سودمندی اطلاعات حسابداری در ارزیابی مخاطره بسیار مفید است
اطلاعات حسابداری و مدلهای جمع ارزشیابی
در برخی از تحقیقات حسابداری ازمون همبستگی بین اطلاعات حسابداری گزارش شده در صورتهای مالی سالانه وسطوح قیمت سهام (مثلا ارزشیابی شرکت ) بوده است . در این رویکرد کوشش می وشد که از طریق مشاهده ,مدل نظری ارزشیابی حقوق صاحبان سهام براورد شود . بدین منظور هر کی از اجزای صورتهای مالی از لحاظ همبستگی باارزشیابی شرکت در بازار مورد ارزیابی قرار می گیر . چنانچه یک قلم از صورتهای مالی در گروه دارایی – درامد قرار گیرد باید رابطه مثبتی با ارزش بازار شرکت داشته باشد و اگر در گروه بدهی هزینه قرار داشته باشد باید رابطه منفی با ارزش بازار شرکت داشته باشد
به طور مقال یک تحقیق درباره مخارج تحقیق و توسعه با ارزش شرکت نشان داده است که متوسط هزنسنه هر یک دار برای تحقیق و توسعه اثری معادل 5 دلار افزایش در ارزش شرکت داشته است . این نتایج نشان میدهد که علی رغم این که هیات استاندارد حسابداری مالی مبنی بر به هزینه منطور نمودن مخارج تحقیق و توسعه بازار سرمایه این مخارج را دارایی بحساب میاورد . در تحقیق دیگری معلوم شد که اطلاعات تامین شده توسط بانکها در مورد ارزش بازار سرمایه گذاری در اوراق بهادار همبستگی بیشتری از ارزشهای تاریخی با ارزش بازر این بانکها داشته است
نقش حسابرسی در فرایند گزارشگری مالی
لزوم حسابرسی را می توان به کمک تئوری نمایندگی توجیه کرد یعنی به دلیل وجود انگیزه های متفاوت مالکان و مدیران اعمال کنترل بر مدیران از طریق هیات مدیره و حسابرسیهای مستقل انجام می شود علاوه بر این شرکتها نیز علاقمند هستن که به استفاد کنندگان برون سازمانی نظیز سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان قابلیت اعتماد سورتهای مالی را به اعتبار حسابرسی شدن ان توسط حسابرسان متسقل نشان دهند. بنابراسن حسابسان مستقل ضمن این که اعمال کنترل بر مدیران را تسهیل می کنند اعتبار صورتهاس مالی را افزایش میدهند.
فصل هشتم
اگرچه مفهوم تعهدی سود به عنوان یک اندازه گیری بنیادی با انتقادهایی مواجه است اما از دیدگاه اطلاعتی این مفهو بیانگر نتیجه فعالیت حسابداری می باشد . فرضیات بازار کارامد ,تحقیقات مشاهده ای نیز شان داده است که سود حسابداری بار و محتوای اطلاعاتی دارد
محاسبه سود حسابداری از لحاظ یک اندازه گیری یگانه عملکرد توسط حسابداران حرفه ای مورد تاکید قرار دارد.مثلا در بیانیه شماره یک هیات استانداردهای حسابداری مالی امده است کانون توجه گزارشگری مالی, اطلاعات مربوط به عملکرد واحد انتفاعی است که توسط معیارهای سود . اجزای تشکیل دهنده ان تامین می شود.
برخز از انتقادهای وارد شده به سود حسابداری در شکل سنتی به شرح زیر است :
1- مفهوم سود حسابداری تا کنون به نحوی اشکار فرمول بندی نشده است .
2-مبنای نظری بلند مدتی برای محاسبه و ارائه سود حسابداری وجود ندارد
3-اصول پذیرفته شده حسابداری اجازه میدهد که تعارضهایی در اندازه گیری سود ادواری در واحدهای انتفاعی مختلف وجود داشته باشد
4-تغییر سطح قیمتها , معنای سود محاسبه شده بر مبنای پول تاریخی را تغییر داده است
5- سایر اطلاعات , در مقایسه با سود حسابداری ممکن است برای تصمیم گیری های سرمایه گذاران و سهامدازان مفید تر باشد .
پیشنهادهای مختلفی برای مسائل مفهومی و عملی اندازه گیری سود ارائه شده است :
1- تاکید بر اطلاعات مربوط به معاملات و فرایند حسابداری تعهد به منظور بهبود محاسبه و گزارش سود حسابداری
2-ارائه مفهوم عملیاتی یگانه از سود به نحوی که نشانه ای از توان واحد انتفاعی برای توزیع سود سهام باشد
3- توافق در مورد مفهومی یگانه از سود که تا حد امکان با سود اقتصادی مطابقت داشته باشد
4- برای تامین مقاصد مختلف استفاده کنندگان , لازم است چند معیار سود اندازه گیری و گزارش شود.
5-نظر به این که تمامی معیارهای سود با نواقصی همراه است لازم است معیارهای دیگری از فعالیت اقتصادی مد نظر قرار گیرد .
بنابراین پذیرش یک مفهوم فراگیر سود برای مقاصد گزارشگری مالی برون سازمانی بسیار حائز اهمیت است .اما تحلیل دقیق مفاهیم و هدفهای مختلف سود نشان میدهد که یک مفهوم یگانه از سود نمی تواند به تنهایی و بطور یکسان جوابگوی مقاصد گوناگون باشد .
هدف اولیه از گزارش سود تامین وارائه اطلاعات مفید برای کسانی است که بیشترین علاقه را به گزارشهای مالی دارند
یکی از هدفهای اساسی که با اهمیت ترین هدف از دیدگاه تمامی استفاده کنندگان گزارشهای مالی محسوب می شود ایجاد تمایز بین سرمایه گذاری و سود (منابع و جریانها ) می باشد . هدفهای مشخص گزارش سود شامل موراد زیر است :
1- استفاده از سو د حسابداری به عنوان معیاری برای اندازه گیری کارایی مدیریت
2- استفاده از مبالغ تاریخی سود برای پیش بینی اینده واحد انتفاعی و وتوزیع اتی سود سهام
3- استفاده از سود به عنوان معیاری برای اندازه گیری دستاوردها و همچنین نشانه ای از تصمیات اتی مدیریت .
همچنین هدفهای کم اهمیت تر استفاده ار سود به عنوان مبنایی برای تشخیص مالیات , بررسی قیمت محصولات واحدهایی که مشمول قیمت گذاری می باشند و ارزیابی تخصیص منابع توسط اقتصاد دانان می باشد .
سود را در سه مفهوم و سطح ساختار , معانی , و عمل مورد بررسی قرار میدهیم
مفهوم سود در سطح ساختار
اگر چه حسابداران در گفتار سود حسابداری را معیاری برای تفسیر رویدادهای دنیای واقعی (سود اقتصادی ) م دانند و بر تاثیر ان بر رفتار ستفاده کنندگان (توان پیش بینی یا مربوط بودن )تاکید می کنند اما این اصول و مفروضات برقواعدی متکی است که ممکن است با پدیده های واقعی مرتبط نباشد.
سود حسابداری مبتنی بر میثاقها و قواعدی است که باید منطقی و هم اهنگ با یکدیگر باشد اگر چه احتمالا انعکاسی از مفهوم سود اقتصادی نباشد. میثاقها و قواعد حسابداری نیز از از طریق مبتنی کردن انها بر مفروضات و مفاهیمی که از وضعیت موجود حسابداری استنتاج شده است منطقی و تلقی و هم اهنگ شده اند .
اما مفاهیمی نظیر تحقق درامد , مقابله هزینه ها با درامد , حسابداری تعهدی ئ تخصیص بهای تمام شده را تنها می توان بر اساس قواعد دقیق تعریف کرد زیرا این مفاهیم در نیای واقعی همتایی ندارند
چون حسابداران در مدت طولانی و به طور مکر از این اصطلاحات استفاده کرده اند غالبا تمایل دارند قبول کنند که این مفاهیم تفسیری از دنیای واقعی به شمار می ایند
و این واقعیت که این مفاهیم خارج از نقش محدود خود در منطق ساختاری حسابداری اهمیت چندانی ندارد و این فقدان اهمیت ممکن است یکی از دلایل دشواری درک مفاهیم حسابداری توسط دانشجویان این رشته باشد
البته این بدان معنا نیست که تمامی مفاهیم حسابداری عاری از اهمیت تفسیری است . برخی مانند فروش محصولات بر مبادلات خارجی یا رویدادهای قابل مشاهده مبتنی است .
رویکرد معاملاتی در اندازه گیری سود
رویکرد معاملاتی در اندازه گیری سود کم و بیش رویکردی سنتی در حسابداری محسوب می شود در این رویکرد تغییرات ارزشیابی داراییها و بدهیها تنها در صورتی که منتج از معاملات و عملیات و سایر رویدادهای مالی باشد ثبت می گردد . اصطلاح معاملات و عملیات و رویدادهای مالی نیز به معنای گسترده تعریف می شود تا معاملات و عملیات خارجی و همچنین رویدادهای داخلی را در بر گیرد .
رویدادهیا خارجی مانند معاملات و عملیات خارجی ناشی از داد وستد با اشخاص خارج از واحد انتفاعی و نفل وانتقال دارایی و بدهی میان انان است .
رویدادهای داخلی ناشی از استاده یا تبدیل داراییها تنها در داخل واحد انتفاعی می باشد چنانچه تغییر ارزش داراییها و بدهیها به دلیل تغییرات ارزشیابی بازار یا تنها نغییرات انتظارات باشد در فرایند اندازه گیری حسابداری لحاظ نمی شود . در مواردی که ارزش داراییها در پایان دوره مالی به منظور لحاظ کردن تغییرات ارزش تعدیل می شود این تعدیل انحرافی از رویکرد معاملاتی مطلق محسوب می شود و بطور ضمنی مفهوم حفظ سرمایه را مد نظر قرار میدهد.
هنگامیکه ارزشیابی جدید بازار به دلیل وقوع معامله خارجی , جایگزین ارزشهای ورودی (بهای تمام شده ) می شود سود در زمان رخداد معامله شناسایی می شود .رویدادهای داخلی نیز می تواند به تغییر ارزشها منتج شود اما تنها در مواردی که این تغییر ناشی از استفاده یا تبدیل داراییها باشد ثبت خواهد شد .هنگامیکه تبدیل صور می گیرد ارزش دارایی قدیم ب دارایی جدید انتقال می یابد. بنابراین رویکرد معملاتی با مفهوم شناخت در زمان فروش یا مبادله و میثاق بهای تمام شده حسابداری ملازمه و هماهنگی دارد .
مزایای عمده رویکرد معاملاتی یه شرح زیر است :
1- اجزای متشکله سود را می توان به انحا مختلف مانند تفکیک بر حسب محصولات یا مشتریان , طبقه بندی کرد تا اطلاعات مفید تری به مدیریت ارائه شود .
2- سود حاصل از منابع مختلف مانند عملیات یا سببهای خارجی را تا جایی که قابل اندازه گیری باشد می توان به طور جداگانه گزارش کرد .
3- مبنایی را برریا تعیین انواع مقادیر داراییها و بدهیهای موجود در اخر دوره مالی ایجاد می کند بنابراین بکارگیری مبانی دیگر اندازه گیری برای این اقلام نیز امکانپذیر می شود
4- کارایی واحد انتفاعی مستلزم ثبت معاملات خارجی ناشی از دلایل دیگ نیز می باشد .
5- تهیه صورتهای مختلفی اماکن پذیر می شود که ضمن همبستگی و پیوستگی با یکدیگر موجب درک بهنر اطلاعات نیز می شود.
روش کلی در رویکرد بالا این است که درامد فروش . هزینه ها هنگام وقوع بر اثر معاملات خارجی ثبت گردد . اگر چه مسایل زمان بندی و ارزشیابی در ثبت هر یک از معاملات وجود دارد اما مساله اصلی مقابله هزینه ها با درامد فروش مربوط در دوره های مالی مشخص است .
لیکن روشهای عملی حسابداری در حال حاضر ترکیبی از مفاهیم حفظ سرمایه , مفاهیم عملیاتی و مفاهیم رویکرد معاملاتی در اندازه گیری سود می باشد .
رویکرد فعالیت در انداره گیری سود
تفاوت رویکرد فعالیت در انداره گیری سود با رویکرد معاملاتی این است که در این رویکرد کانون توجه شرح فعالیتهای واحد انتفاعی است .در حاالیکه در رویکرد معاملاتی گزارش معاملات و رویدادها مد نظر است .
به بیان دیگر بر اساس رویکرد فعالیت سود هنگامی ایجاد می شود که فعالیتها یا رویدادهای مشخصی واقع شود .مثلا سود فعالیت در خلال برنامه ریزی , خرید و تولید وفرایندهای فروش و فرایند وصول مطالبات ثبت می گردد.بکارگیری این رویکرد در واقع بسط و توسعه رویکرد معاملاتی است .
هر دو رویکرد از لحاظ ناتوانی در انعکاس واقعیتها در اندازه گیری سود مشابه یکدیگرند. زیرا بر ارتباطات ساختاری و مفاهیمی اتکا دارند که همتایی در دنیای واقعی ندارند.
یکی از مزایای رویکرد فعالیت این است که اینرویکرد اندازه گیری مفاهیم مختلف سود را برای مقاصد متنوع امکان پذبر می سازد.مثلا سود نای از تولید و فروش کالا, انواع متفاوت ارزشیابی و پیش بینی را در مقایسه با سود حاصل از خرید و فروش اوراق بهادار یا نگهداری دارایی به منظو تحصیل سود غیر عملیاتی , ایجاب می کند.کارایی مدیریت را در صورت طبقه بندی اجزای متشکله سود بر حسب انواع مختللف عملیات یا فعالیتها بهتر می توان ارزیابی کرد . زیرا برخی از عملیات یا فعالیتها کنترل کمتر یا بیشتری را طلب می کند . همچمنین طبقه ندی اجزای متشکله سود بر حسب انواع عملیات , موجب انجام پیش بینی های بهتری نیز می شود. زیرا الگوهای رفتاری فعالیتهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد
مفاهیم سود در سطح معانی ( ارتباط با واقعیتهای اقتصادی )
حسابدارن در تعریف سود بر دو مفهوم اقتصادی اتکا می کنند . مفهوم اول تغییر در رفاه (ثروت ) است مفهوم دوم یعنی حداکثر کردن سود تحت شرایط معین ساختار بازار , تقاضا برای محصول , و اقلام بهای تمام شده ورودی
سود به عنوان معیار کارایی
عملیات کارامد واحد انتفای بر جریان سود سهام و همچنین بر بکارگیری سرمایه برای تامین جریان اتی سود سهام اثر می گذارد.
سهامداران فعلی می توانند در صورت فقدان کارایی مدیریت نسبت به تغییر ان اقدام می کنند.و یا مزایا و پاداشهایی را برای مدیریت کارامد در نظر بگیرند. سهامداران بالقوه نیز کوشش می کنند که کارایی مدیریت را قبل از سرمایه گذاری یا ارزشیابی سها م واحد انتفاعی ارزیابی کنند .و معیار کارایی مبنایی را برای تصمیم گیری فراهم می کند.
یکی از تفاسیر کارایی معرف توان نسبی واحد انتفاعی در بدست اوردن حداکثر محصول از مصرف مقدار معینی از منابع و یا تحصیل مقدار معینی محصول از مصرق حداقل منابع و یا ترکیب بهینه منابع در قبال تقاضا و قیمت معین برای محصولات به نحوی است که موجب تحصیل حداکثر بازده برای مالکان شود .
اما کارایی به هدف واحد انتفاعی بستگی دارد و همجنین کارایی زمانی معنا دارد که با معیاری ایده ال یا مورد انتظار مقایسه گردد
بطور مثال چناچه سرمایه بکار گرفته شده توسط واحد انتفاعی در سالهای مختلف ثابت بماند مبلغ سود ممکن است برای سنجش کارایی مناسب به نظر برسد. سود سال جاری را می توان با سودهای سالهای قبل مقایسه قضاوت کرد.اما اگر سرمایه بکارگرفته شده در خلال سالها تغییر یافته باشد , مبلغ سود باید با جمع سرمایه یا جمع درامد فروس مقایسه شود .
چنانچه سود خالص بر جمع سرمایه تقسیم گردد.حاصل تقسیم نرخ بازده سرمایه گذاری نامیده می شود .به نظر می رسد این نرخ معیاری برای ارزیابی کارامد سرمایه واحد انتفاعی بدست میدهد. لیکن زمانی این نرخ به عنوان معیاری استاندارد می توان بکار گرفت که پاسخ داد که ایا معیار مناسبی از سود و سرمایه بکار گرفته شده است یا خیر.
مبنای دیگری برای مقایسه سوددرامد فروش دوره مالی است اگر چه درامد فروش را نسبت به سرمایه بکار گرفته شده صحیح تر می توان ارزیابی کرد اما بکارگیری این مبنا معایبی نیز دارد .
مقایسه نسبت سود خالص به درامد فروش در دوره های مختلف تنها در صورتی اعتبار دارد مه بکارگیری ظرفیت در اینسالها یکسان باشد و یا ظرفیت بلا استفاده بخشی از عدم کارایی مدیریت به حساب اید .مقایسه نسبت مزبور میان واحدهای انتفاعی مختلف حتی مشکل تر می باشد . این مقایسه در صورتی معتبر است که نسبت درامد فروش به سرمایه تمامی شرکتهای مورد مقایسه یکسان باشد .و از انجا که این شرط غیر محتمل است این نسبت نیز برای مقایسه واحدهای انتفاعی مختلف اعتبار ندارد.
سود حسابداری در مقایسه با سود اقتصادی
تهیه کنندگان و استفاده کنندگان اطلاعات مالی در سالهای متمادی کوشش کرده اند که به سود خالص حسابداری محتوای اقتصادی نیز نسبت بدهند. کانو توجه این کوششها برقرای ارتباط بین نرخ بازده سرمایه گذاری از یک سو و نرخ بازده داخلی از سوی دیگر بوده است .این ارتباط مبنای تدوین تئوری براورد قرار گرفت .
در این تئوری تاکید بر گزارش سود به نحوی است ک به سرمایه گذاران امکان میدهد نرخ بازده داخلی واحد انتفاعی را بطور کلی پیش بینی و بر اساس ان گردش اتی وجوه نقد و ارزش فعلی وحد انتفاعی را نیز پیش بینی کنند
هر دو نخ بازده مذکور بالا , معیارهایی برای سنجش کارایی بکارگیری داراییهای واحد انتفاعی است اما تعریف انها متفاوت است
نزخ بازده سرمایه گذاری عبارت است از :
ROI = NI / TA
NI=سود خالص
TA = معرف جمع داراییها بر مبنای بهای تمام شده
نرخ بازده داخلی نرخی است که موجب تساوی ارزش فعلی گردش وجوه نقد مورد انتظار در اینده (ب اثر بکارگیری داراییها) با بهای تمام شده ان داراییها می شود .
یعنی نرخ بازده داخلی را می توان از رابظه زیر بدست اورد :
با توجه به دو رابطه بالا فرمولهای زیر را برای سود خالص حسابداری و سود خالص اقتصادی بدست اورد
استهلاک حسابداری – هزینه ها – درامد فروش = سود خالص حسابداری
استهلاک اقتصادی – هزینه ها – درامد فروش = سود خالص اقتصادی
تفاوت دو رقم بالا مربوط به نحوه محاسبه هزینه استهلاک است اقتصاد دانان روش نرخ بهره را برا استهلاک استفاده می کنند.
از لحاظ نظری می توان انتظار داشت اگر حسابدارن روش نرخ بهره موثر را برای محاسبه استهلاک بکار گیرند سود خالص حسابداری و سود خالص اقتصادی یکسان شوند اما این انتظار تحقق نمی یابد زیرا پارامترهای که در این مدل ثابت فرض شده اند در دنیای واقعی ثابت نیستند .بطور مثال تورم ارزش داراییها را تغییر میدهد , نرخ تورم مورد انتظار بر نرخ تنزیل اثر می گذارد و یا عرضه و تقاضای بازار بر مخاظرخ واحد انتفاعی تاثیر می کند . این تغییر به طور مستمر تغییر می کند و حسابدارن باید هر روز سود خالص را مجددا اندازه گیری کنند تا بتوانند با واقعیتهای اقتصادی هم اهنگ باشند . در بازار سهام این اندازه گیریها و تحلیلها توسط سرمایه گذاران انجام و موجب نوسان قیمت سهام شرکتها می شود اما این کار برای حسابدارن بسیار مشکل و غیر عملی است و در واقع وظیفه حسابداران محاسبه سود اقتصادی نیست بلکه وظیفه انان ارائه اطلاعات به بازار سرایه است تا به سرمایه گذران امکان دهد خود سود اقتصادی را پیش بینی کنند.
بازارهای ناقص و ابهام
مشکلات عمیقی بین رابطهسود حسابداری و سود اقتصادی وجود دارد . تمامی تحلیلهای مربوط به سود حسابداری و رابطه ان با شود اقتصادی با فرض قطعیت و نبود ابهام انجام می شود .به بیان دیگر فرض بر این است که تمامی واقعیتها ی مربوط به یک وضعیت برای همگان اشکار است مثلا در ارزش فعلی نرخ تنزیل یگانه ای مورد استفاده قرار می گیرد در حالی که در عمل تعداد نرخهای بسیار زیادی وجود دارد .
در شرای قطعیت همه چیز برای همگان روشن است و شاید نیازی برای کارحسابداران وجود ندارد اما در شرایط ابهام نقش حسابداران معنا پیدا می کند
برای مواجهه با ابهام پژوهشگران بازارهای کامل را ا بازارهای ناقص متمایز کرده اند دربازارهای کامل سرمایه گذاران از رویدادهایی که ممکن است در اینده رخ دهد اگاهی ندارند اما در مورد ویژگیهای مربوط به رویدادهای محتمل توافق دارند . در این بازارها امکان محاسبه سود خالص معنا دار نیز وجود دارد .
اما در دینای واقعی پیچیده تر از شرایط بازار کامل است و مشکلاتی مانند عدم تقارن اطلاعاتی باعث می گردند بازارها ناقص محسوب شوند در بازارهای ناقص نمی توان سود واحد انتفاعی را به نحوی تعریف کرد که مورد توافق همگان باشد . و بهترین کار تعریف سود در سطح قواعد و تحوه محاسبه ان بدون توجه به معنای اقتصادی ان است .
مفاهیم سود در سطح عمل
مفاهیم سود در سطح عمل به موارد زیر مربوط است فرایندای تصمیم گیری سرمایه گذراران و اعتبار دهندگان ,واکنش بقیمت اوراق بهادار در بازار سرمایه نسبت به سود گزارش شده , تصیمات مدیریت در باره مخارج سرمایه ای و واکنش مدیریت و حسابداران نسبت به سود
سود به عنوان وسیله ای برای پیش بینی
در بیانیه شماره یک هیات استانداردهای حسابداری مالی امده است که سرمایه گذاران اعتبار دهنده گان و سایر استفاده کنندگان علاقه مند هستند که خالص جریان ورود وجه نقد به واحد انتفاعی را در دوره های اتی ارزیابی کنند اما غالبا سود را برای ارزیابی توان سود اوری , پیش بینی های سودهای اتی و یا ارزیابی مخاطره سرمایه گذاری یا اعطای وام باعتبار به واحد انتفاعی مورد استفاده قرار میدهند . بنابراین فرض است که بین سود گزارش شده و وجوه نقد شامل توزی وجوه نقد میان سهامدران ارتباط وجود دارد .
یساری از پژوهشگران درباره فرض هیات استانداردها بررسی کرده اند . برخی بدنبال ارقام معینی بوده اند که سرمایه گذاران و سایر استفاه کنندگان برای ارزیابی اینده واحد مورد استفاده قرار میدهند.این ارقام اصطاحا شاخصه های خلاصه نامیده می شود .زیرا این شاخصها موفقیت یا شکست نسبی واحد انتفاعی را خلاصه می کنند.
مثلا در برخی از این تحقیقات ارزش سود هر سهم برای پیش بینی ورشکستگی بررسی شده است .
ارزش جاری واحد انتفاعی و قیمت سهام ان به جریان توزیع وجه نقد مورد انتظار میان سهامداران بستگی دارد.بنابراین انتظارات مربوط به توزیع اتی منابع میان صاحبان سهام نقش با اهمیتی در تصمیمات سرمایه گذاری ایفا میکند .
در بسیاری ار واحدهای انتفاعی به منظور پیش بینی های سود در مقایسه با پیش بینی های توزیع سود سهام در کوتاه مدت به منظور پیش بینی قیمت اتی سهام در بازار مربوط تر فرض شده اند سودهای اتی توسط بسیاری از سرمایه گذاران مورد استفاده قرار می گیرد تا توزیع سود سهام را در اینده پیش بینی کنند و توزیع سود سهام نیز عامل با اهمتی در تعیین قیمت سهام ی ارزش کل واحد انتفاعی محسوب می شود.
همچنین در یکی از تحقیقات نتیجه گیری شده است که سودهای گذشته محاسبه شده بر اساس ارزشهای تاریخی در مقایسه با سودهای گذشته محاسبه شده ب اساس ارزشهای جاری به منظور پیش بینی ارزشهای تی مناسبتر است . ضمنا سودهای محاسبه شده به دو روش بالا در قایسه با سود محاسبه شده بر مبنای ارقان تعدیل شده بواسطه سطح قیمتها مرجح می باشد .
می توان انتظار داست که پیش بینی ارزشهای اتی , جایگزین مناسبی برای مفهوم معنا داری از سود گخ در دنیای واقعی نیز اهمیت داشته و برای تصمیم گیری سرمایه گذاران اطلاعاتی مربوط محسوب گردد.
باتوجه به توان پش بینی سود حسابداری برخی از صاحبنظران هموار سازی سودهای ادورای را پیشنهاد کرده ند اما برخی بر این باورند که هموار سازی سود بیش از انچ که موجب افشای اطلاعات شود باعث کتمان اطلاعات می گردد.زیرا اطلاعات مربوط به تغییرات فعالیت از یک دوره به دوره دیگر برای ارزیابی مخاطره و همچنین استفاده در فرایند تصمیم گیری مربوط تر می باشد
فصل هفتم
سرمایه و سود دو مفهوم اساسی حسابداری محسوب می شوند که هر دو در نهایت به گردش وجوه نقد زیر بنای ان بستگی دارند. بنابراین در تحلیل نهایی جریانهای ورود و خروج وجه نقداز واحد انتفاعی , اصولی ترین رویدادهایی است که اندازه گیریها حسابداری بر ان مبتنی است .
حسابداران معمولا تمایل دارند سرمایه را مترادف ارزش دفتری حقوق سهامداران عادی و سود را مترادف سود خالصی که به سهامداران عادی تعلق می گیرند فرض کنند.
سرمایه در مفهوم وسیع ان عبارت است از ارزش تمامی پولهایی که در اختیار واحد انتفاعی قرار داردبنابه تعریف سرمایه تمامی دیون , سهام ممتاز و سهام عادی و سایر اوراق بهادار منتشر شده توسط واحد انتفاعی را در بر می گیرد .
سود را نیز می توان معذف مبلغی دانست که توسط سهامداران و اعتبار دهندگان تحصیل می شود سود مبتنی بر این تعریف غالبا سود واحد انتفاعی نامیده می شود تا از سود خالص متعلق به سهامداران عادی متمایز گردد به بیان دیگر سود واحد انتفاعی سودی است که هزینه بهره وتامین مالی از ان کسر نشده باشد .
وجه نقد در ارتباط با سرمایه و سود به این دلیل حائز اهمیت است که معرف قدرت خریدی است که می توان در اقتصاد بازار به اشخاص یا موسسات دیگر انتقال داد تا به مصرف تهیه کالاها و خدمات مورد نیاز برسد.
درامد فروش معمولا بر مبنای وجوه نقد خالصی اندازه گیری می شود که انتظار می رود از فروش کالاها یا خدمات تحصیل شود.
هزینه ها نیز معمولا بر مبنای وجوه نقد پرداخت شد ه و یا وجوه نقدی که انتظار پرداخت ان میرود برای تحصیل کالاها یا خدمات مورد استفاده واحد انتفاعی اندازه گیری می شود
اندازه گیری تئوریک داراییها بدهیها و سود تا حدود زیادی بر گردش واقعی وجوه نقد یا مورد انتظار مبتنی است .مثلا در اندازه گیری داراییها ارزش فعلی یک قلم دارایی به عنوان ارزش تنزیل شده دریافتهای نقدی خالصی که می توان از بکارگیری ان تحصیل کرد تعریف می شود . بدهیها نیز بر حسب ارزش تنزیل شده وجوه نقدی که در اینده پرداخت خواهد شد و با این ترتیب سود را نیز می توان بر اساس تغییرات وجوه نقد مورد انتظار تعریف کرد.
نطر به این که بکارگیری ارزشهای تاریخی و فریاند تخصیص حسابداری تا حدودی اختیاری است به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران روشهای سنتی حسابداری برای گزاش فعایتهای پیچیده اتصادی مناسب نیست .یکی از طرق پرهیز از روشهای تخصیص اختیاری تاکیدبر گزارش جریانهای ورود و خروج وجوه نقد به عنوان مکمل سایر اطلاعات مالی است که به استفاده کنندگان امکان پیش بینی های مربوط به اینده واحد انتفای را بدهد.و اطلاعات تاریخی مربوط به گردش وجوه نقد همراه با گردش نقدی بودجه شده اطلاعات مربوطی را برای سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان فراهم می کند تا نسبت به ارزشیابی واحد انتقاعی و پیش بینی شود سهام راسا اقدام کنند.
هدف از ارائه اطلاعات مربوط به گردش وجوه نقد
بر اساس بینیه شماره یک هیات استانداردهای حسابداری مالی هدف اولیه حسابداری این است که به سهامداران و سایر استفاده کنندگان امکان دهد که انتظارات خود را از گرد ش وجوه نقد اتی شکل دهند. یعنی گزارشگری مالی باید اطلاعاتی ارائه کند که سرمایه گذاران فعلی و اتی و همچنین اعتبار دهندگان بتوانند مبالغ , زمانبندی و ابهام مربوط به دریافتعای نقدی مربوط به سود سهام ویا بهره و وجوه حاصل از فروش ,یا بازخرید یا سر رسید شدن اوراق بهادار را رازیابی کنند.
اشخاصی که وجوه خود را در اختیار واحد انتفاعی قرار میدهند انتظار دارند برای پول خود بازده ای کسب کنند که از نره بهره بازارکمتر نباشد به بیان دیگر وجوه نقدی که از سرمایه گذاری مورد نظر تحصیل می شود نباید کمتر از وجوه سرمایه گذاری شده باشد یعنی ارزش فعلی خالص سرمایه گذاری بزرگتر از صفر باشد.
ارائه اطلاعات درباره گردشهای نقدی گذشته بهترین جایگرین عملی برای ارائه اطلاعات به استفاده کنندگان می باشد. گردش وجوه نقد در گذشته می تواند مبنای مناسبی برای پیش بینی گردش وجوه نقد در اینده را فراهم کند. به این ترتیب هر یک از سرمایه ذاران می توانند براوردی از سهم خود را از کل گردش وجوه نقد واحد انتفاعی محاسبه نماید.
ارزش فعلی و ارزش بازار
براورد مبلغ و زان بندی گردش وجوه نقد اتی , اجزای اصلی و حساس مدلهای قیمت گذاری واحدهای انتفاعی و اوراق بهادار مربوط محسوب می شوند. براورد مخاطره مربوط به واحد انتفاعی در تعیین نرخ بازده بازار که در تنریل گردش وجوه نقد در اینده مورد استفاده قرار می گیرد موثر است و عاملی اساسی به شمار میاید.
سود خالص برای پیش بینی وجه نقد
در بسیاری از موادر ادعا شده است که سود خالص نشانه ای از توان واحد انتفاعی برای توزیع سود سهام به شمار میاید . بخصوص در مواردی که واحد انتفاعی توزیع سود سهام را بر مبنای درصدی ار سود خالص تعیین می کند. می توان با پیش بینی سود خالص سود سهام اتی را نیز براورد کرد. اما در تصمیم گیری درباره توزیع سود سهام پارامترهای دیگری نیز مد نظر قرار دارد. مانند در دسترس بودن وجه نقد , فرصتها و هدفهای واحد انتفاعی در مورد تامین مالی خارج از شرکت .
اما یکی از نارساییهای جدی سود خالص گزارش شده به عنوان پیش بینی کننده سود سهام اتی این است که در بسیاری از موارد مقابله هزینه ها با درامد فروش مناسب نیست . وماهیت تخصیصهای حسابداری نیز اختیاری می باشد. در حالی که استفاده از گردش وجوه نقد برای پیش بینی سود سهام اتی نارساییهای ذکر شده بالا را ندارد. مگر در مواردی که مدیریت زمان بندی برخی از دریافتها و پرداختهای نقدی را تغییر دهد.
نقدینگی , توان بدهیها و انعطاف پذیری مالی
هدف دیگر از ارائه اطلاعات مربوط به گردش وجوه نقد , فراهم کردن امکان ارزیابی نقدینگی و توان واریز بدهیهای واحد انتفاعی است. نقدینگی عبارت است از توان نسبی واحد انتفاعی در تبدیل داراییها به وجه نقد که بعضا با عنوان نزدیکی دارایی به وجه نقد مورد اشاره قرار می گیرد . نقدینگی همچنین ارتباط بین بدهیهای کوتاه مدت واحد انتفاعی را با وجوه نقد و داراییهای نزدیک به ئجه نقد ارزیابی می کند.
توان واریز بدهیها مفهومی وسیع تر است که به توا ن واحد انتفاعی در تحصیل وجه نقد یا در دست داشتن وجه نقد برای تامین نیازمندیهای مربوط اشاره دارد.
انعطاف پذیری مالی به معنای توان واحد انتفاعی در تامین وجه نقد در فاصله کوتاهی از دریافت اطلاع درباره نیازمندیهای مالی پیش بینی نشده یا پیدا شدن فرصت مناسب برای سرمایه گذاری می باشد.
انعطاف پذیری مالی مفهومی گسترده تر از توان واریز بدهیها و توان واریز بدهیها نز مفهومی وسیع تر از نقدینگی است .
اهمیت توان واریز بدهیها در این است که بقای واحد انتفاعی و تدوام فعالیت ان را امکان پذیر می سازد. نبود توان واریز بدهیها می تواند به ورشکستگی , تصفیه جباری و از دست رفتن حقوق سهامداران و اعتبار دهندگان منجر شودیا موجب تجدید ساختار بدهی و حقوق سهامداران و زیان سهامداران و اعتبار دهندگان گردد. یا حتی مخاطره نبود توان واریز بدهیها می تواند موجب واکنش منفی بازار اوراق بهادار و کاهش قیمت سهام و وراق قرضه یا افزایش اتی هزینه تامین مالی از طریق استقراض یا افزایش سرمایه خواهد شد .
ارائه و پیش بینی اطلاعات مربوط به گردش وجوه نقد
هدف اولیه حسابداری ارائه اطلاعاتی است که :
1 – سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان را در پیش بینی وجوه نقدی که احتمالا به عنوان سود سهام یا بهره و یا به شکل تصفیه سهام ا بازپرداخت اصل بدهی در اینده توزیع خواهد شد یاری دهد.
2 – به ارزیابی مخاطره کمک کند اصطلاح مخاطره شامل پراکندگی مورد انتظار در بازده های اتی و همچنین احتمال نیود توان واریز بدهیها یا ورشکستگی می باشد .
به این ترتیب سرمایه گذاران واعتبار دهندگان می توانند در صورت در اختیار داشتن انواع اطلاعات مرتبط با گردش وجوه نقد به شرح زیر نسبت به پیش بینی توزیع وجوه نقد اتی اقدان کنند
الف- گردش وجوه نقد مربوط به عملیات اصلی جاری واحد انتفاعی
ب- گردش وجوه نقد اتفاقی یا احتمالا مکرر که به ملیات جاری واحد انتفاعی ارتباطی ندارد اما به دلیل رویدادهای غیر منتظره یا تمایل به حفط محیط زیست برای واحد انتفاعی ایجاد شده است
ج- گردش وجوه نقد لازم برای افرایش تاسیسات عملیاتی و موجودیها یا تحصیل ان از طریق فروش اقلامی که برای عملیات اتی ضرورت ندارد .
د- وجوه نقد بدست امده یا پرداخت شده به دارندگان اوراق قرضه و سهامداران به عنوان بخشی از تامین مالی واحد انتفاعی
ه- پرداخت بهره و سود سهام به سرمایه گذارن دارای ااویت مانند سهامدارن ممتاز
پیش بینی گردش وجوه نقد در اینده
یکی از مشکلات استقاده از اطلاعات مرتبط با گردش وجوه نقد در گذشته برای پیش بینی توزیع وجوه نقد در اینده این است که در بسیاری از این گردشها ی نقدی شامل سود سهام با یکدیگر وابستگی دارند مثلا وجوه نقد در دسترس یا دریافهای نقدی مورد انتظار ممکن است برای مخارج سرمایه ای ,باز پرداخت بدهیها و یا برای پرداخت سود سهام مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین برنامه ها و انتظارات مدیریت همراه با سایر اطلاعات نظیر صورت منابع و تعهدات واحد انتفاعی باید به عنوان مکمل صورت گردش وجوه نقد ارائه شود .
اندازه گیری سود
حسابدارن برای تعریف سود معمولا به دو مفهوم اقتصادی استناد ی کنند این دو مفهوم عبارتند از تغییر در رفاه ئ حداکثر کردن سود تحت شرایط مشخص ساختار بازار, تقاضا و بهای تمام شده عوامل تولید .
هیات استاندارد ها سود جامع را چنین تعریف کرده است
تغییر در حقوق صاحبان سرمایه واحد انتفاعی طی یک دوره معین .
ازمون موفقیت یا شکست عملیات یک واحد انتقاعی نیز میزان فزونی وجوه نقد دریافتی (یا کسری) ان نسبت به وجوه نقد مصرف شده (سرمایه گذاری شده ) در بلند مدت می باشد .
بخش اول این تعریف بر مفهوم حفظ سرمایه و بخش دوم به حداکثر کردن سود مبتنی می باشد .
سرمایه در مقایسه با سود
بنا به تعریف فیشر سرمایه عبارت است از ثروت انباشته در یک مقطه از زمان . سود نیز جریان خدمات در خلال زمان است .سرمایه متضمن خدمات اینده و سود معرف بهره مندی از این خدمات در یک دوره زمانی معین است . سرمایه معرف مبلغی است که مثلا در یک مخزن انباشته شده است و سود معرف جریان مالغ به این مخزن طی دوره ای مشخص می باشد . د ر واحد انتفاعی هم می توان سرمایه ار کماکان ثروت انباشته در یک مقطع زمان دانست که خدمات اینده را تامین می کند اما سود معرف جریان ثروت یا خدمات اضافه بر مبلغی است که برای ثابت نگهداشتن سرمایه لازم است .
در مفهوم سود واحد انتفاعی , سرمایه مشتمل بر تمامی وجوهی است که توسط اشخاص خارج از واحد انتفاعی مانند سرمایه گذاران و وام دهندگان تامین شده است .و سود مبلغی است که به تمامی تامین کنندگان وجوه واحد انتفاعی تعلق می گیرد. یعنی سود شامل بهره متعلق به اعتبار دهندگان و سود متعلق به سهامداران است .
تمایز بین سود جامع و سود واحد انتفاعی عبارت است از این که سود جامع به سودی اشاره دارد که تنها به سهامداران عادی تعلق دارد و شامل اقلامی نظیر سود خالص و سودهای تحقق نیافته می باشد . اما سود واحد انتفاعی سودی است که به کل واحد انتفاعی تعلق دارد و شامل بهره و سود سهام ممتاز و سود جامع می باشد .
و می بایست سود که در برخی از واقع با اصطاح بازده سرمایه مورد اشاره قرار می گیرد ا اصطلاح بازگشت سرمایه متمایز گردد. این تمایز به دو دلیل اهمیت دارد . اول این که تغییرات سرمایه واحد انتفاعی ممکن است بر جریان نقدی به سوی سهامداران عادی تاثیر بگذارد و ارزش حقوق انان را در هر مقطع زمان تغییر دهد. و دوم این که تغییرات سرمایه واحد انتفاعی می تواند بر ساختار سرمایه و گروههای مختلف سرمایه گذار شامل اعتبار دهندگان و سهامداران ممتاز نیز اثر بگذارد
علایق سرمایه گذاران و وام دهندگان محدود به توان واحد انتفاعی در پرداخت سود و توزیع سود سهام نیست و در بسیاری از موارد رشد بالقوه واحد انتفاعی نیز مد نظر انان قرار دارد .
با جدایی مالکیت از مدیریت در بسیار ی از شرکتهای سهامی بزرگ حسابداری همچنین وظیفه ارائه و گزارش در مورد ایفای وظیفه مباشرت مدیریت در مورد استفاده مناسب از سرمایه ای که در اختیار انان قرار داده شده است را نیز به عهده دارد . تمایز مناسب بین سود و تغییرات سرمایه یکی از طرقی است که به ارزیابی نحوه اداره واحد انتفاعی و حفظ منابع مالکان ان کمک می کند .
مفهوم حفظ ثروت همچنین از دید دارندگان اوراق قرضه , سهامداران ممتاز و اعتبار دهندگان کوتاه مدت حائز اهمیت است .تمامی این گروهها به احتمال بازپرداخت مطالبات خود در اینده علاقه مند می باشند. احتمال بازپرداخت مطالبات توسط واحد انتفاعی در صورتی که جمع سرمایه واگذار شده در سطح ثابتی حفظ و یا اضافه شود بیشتر خواهد بود .و برعکس.
مفاهیم سود مبتنی بر حفظ ثروت
ادام اسمیت اولین اقتصاد دانی است که سود را به عنوان مبلغی که می توان مصرف کرد بدون این که سرمایه کاهش یابد تعریف کرد . متعاقب این تعریف اقتصاد دان دیری به نام هیکس سود را رقمی دانست که شخص می تواند طی یک دوره مصرف کند و در اخر دوره همان رفاهی را داشته باشد که در اول دوره داشته باشد . بر اساس این تعریف سود مبلغ مازاد نسبت به حفظ ثروت قبل از مصرف ان است.
به منظور بکارگیری تعریف بالا در سازمانها و واحدهای انتفاعی روشهای مختلفی به شرح زیر برای ارزشیابی ثروت مطرح و پیشنهاد شده است :
الف- ارزشیابی واحد انتقاعی با بکارگیری ارزشهای ورودی (ارزشهای تاریخی یا جاری ) برای داراییهای غیر پولی و اضافه کردن ارزش فعلی داراییهای پولی و کسر بدهیها
ب- جمع کردن قیمتهای فروش داراییهای واحد انتفاعی و کسر مجموع بدهیها
ج-تلقی خالص گردش وجوه نقد یا خدماتی که انتظار میرود طی عمر واحد انتفاعی تحصیل شود به عنوان ارزش واحد انتفاعی
د- ارزشیابی واحد انتفاعی بر مبنای ارزش جاری سهام منتشر شده شرکت در بورس اوراق بهادار.
ارزشهای ورودی
ارزشهای ورود تاریخی
مفهومی از حفظ ثروت که در عمل نیز مورد قبول قرار گرفته است استفاده از ارزشهای ورودی , چه ارزشهای تاریخی یا ارزشهای جاری پس از کسر استهلاک در موارد ضروری می باشد . فرمول کلی سود به روش بالا عبارت است از :
تغییر در سود انباشته + سود سهام توزیع شده = سود خالص
چنانچه فرمول بالا توسعه داده شود می توان فرمول سود احد انتفاعی را به شرح زیر بدست اورد .:
خالص وجوه نقد پرداختی به اعتبار دهندگان = سود واحد انتفاعی
+ خالص وجوه پرداختی به سهامدارن ممتاز+ خالص وجوه پرداختی به سهامدارن عادی
+ تغییر در ارزش دفتری حقوق اعتبار دهندگان + سهامداران ممتاز و عادی
نکته حایز اهمیت در فرمول بالا این است که به دلیل اتکای ان به تخصیصهای استهلاک ومفهوم حسابداری تحقق درامد فروش ممکن است معرف واقعیتهای اقصادی نباشد .
به بیان دیگر سود واحد انتفاعی مه بصورت بالا بدست امده است تنها بسط سود سنتی حسابداری محسوب می شود .در این محاسبه تغییر ارزشهای بازار معمولا لحاظ نمی شود . این مفهوم سود به عنوان نمادی از حفظ سرمایه مالی توصیف می شود و سود نیز معرف تفاوت ارزشیابی واحد انتفاعی در اول و اخر دوره است .
ارزشهای ورودی جاری
هنگامیکه ارزشهای ورودی بر حسب ارزشهای جاری بیان می شود محاسبه سود مشابه ارزشهای تاریخی است اما سود محاسبه شده شامل سود یا زیان غیر عملیاتی ناشی از تغییر قیمتها نیز می باشد. صرفنظر از این که این گونه اقلام سود یا زیان از طریق فروش تحقق یافته یا نیافته باشد .
حفظ قدرت خرید ثابت
اقتصاد دانن غالبا توصیه می کنند که سود باید بر اساس ارزشهای حقیقی محاسبه شود و ارزشهای اسمی کافی نیست . در مواردی که سطح عمویم قیمتها تغییر می کند اندازه گیری سود از طریق مقایسه ارزشهای اسمی سرمایه در مقاطع مختلف زمان به سودی منتج می شود که معرف تغییر سرمایه حقیقی نیست . بنابراین بسیار ی از صاحبنظران توصیه کرده اند که ارزش سرمایه بر اساس تغییر سطح قیمتها تعدیل شود تا بتوان سود را بر مبنای قدرت خرید ثابت واحد پول اندازه گیری کرد
ارزشای خروجی – قیمتهای فروش
روش دیگر برای ارزشیابی واحد انتفاعی این است که سرمایه واحد انتفاعی به عنوان مجموع مادلهای وجوه نقد جاری دارییها منهای مجموع معادلهای وجوه نقد جاری بدهیها تعریف می شود .معادل وجوه نقد جاری نیز مساوی ارزش فروش در بازار یا قیمت قابل تحقق داراییهای واحد انتفاعی فرض می شود به بیان دیگر این قیمت است که هنگام انحلال بدست میاید.بر اساس این روش سود را می توان با محاسبه خالص داراییها در اول دوره , تعدیل ان بر حسب مبادلات سرمایه ای و مقایسه ان با خالص داراییها در اخر دوره بدست اورد . لازم به ذکر است که این گونه ارزشها معرف مبلغی است که از فروش جداگانه داراییها تحصیل می شود و معمولا ارزش کل واحد انتفاعی بیش از مجموع ارزش داراییهای معین باشد . (بدلیل وجود سرقفلی و یا سایر داراییهای نامشهود)
نقطه ضعف اساسی این روش این است که برای بسیاری از داراییهای واحد انتفاعی بازار اماده ای وجود ندارد برای بسیاری از اقلام اموال و ماشین الات تنها قیمتهای در دسترس قیمتهایی است که در صورت انحلال اجباری تحقق خواهد یافت . که لزوما معرف قیتها در یک بازار سازمان یافته نیست .بنابراین سودی که ر این روش بدست میاید مشابه سودی است که در صورت انحلال واحد انتفاعی در اخر هر دوره و اغاز فعالیت مجدد ان در ابتدای دوره بعد بر مبنای ارزش تصفیه محاسبه می شود . همچنین در برخی از موارد داراییهایی وجود دارد که در صورت تداوم فعالیت واحد انتفاعی واجد ارزش است و در صورت انحلال فاقد ارزش خواه بود.
تلقی خالص گردش وجوه نقد اتی به عنوان ارزش واحد انتفاعی
این روش عبارت است از تلقی ارزش مورد انتظار توزیع نقدی سود میان سهامداران طی عمر باقیمانده واحد انتفاعی ضمن احتساب مبالغ نهایی مورد انتظا هنگام انحلال .
سود اتی واحد انتفاعی را می توان با ترکسب گردش وجوه نقد مورد انتظار واحد انتفاعی با تغییر مورد انتظار در ارزش کلی واحد انتفاعی بدست اورد .فرمول بالا رامیتوان به گذشته نیز تسری داد و برای انجام این کار لازم است بر گردش وجوه نقد تحقق یافته تاکید کرد.
سودی که به روش بالا محاسبه می شود به ندرت مشابه سود حسابداری خواهد بود . زیرا طبق محاسبات بالا سود مبلغی است که پس از حفظ ارزش بازار باقی می ماند . در حالی که سود خالص حسابداری مبلغ مازاد پس ز حفظ ارزشهای خالص دفتری است . سود محاسبه شده به روش تلقی گردش وجوه نقد به عنوان ارزش واحد انتفاعی صطلاحا سود اقتصادی نامیده می شود .
معایب مفهومی و عملی این روش عبارتند از :
1- انتظارات مربوط به گردش وجوه نقد در اینده را نمی توان به ارزشهای یگانه همراه با قطعیت تبدیل کرد زیرا اولویتهای استفاده کنندگان از اطلاعات در مواجهه با مخاظره معلوم نیست . تعدیل نرخ تنزیل برای جبران مخاطره نیز از لحاظ مفهومی نامناسب است .
2- تاکید این روش بر عامل زمان ئ گردش وجوه نقد مورد انتظار است و سایر رویدادها و فعالیتهای اقتصادی نادیده گرفته میشود.
3-اندازه گیری سود در این روش سود خاصل از فعالیتهای مدیریت را از سود تحصیل شده یه دلیل رویدادهای اتفاقی متمایز نمی کند . و نمیتون کارایی و اثر بخشی مدیریت را ارزیابی کرد .
4-ارزش واحد انتفاعی با تنزیل تمامی موارد گردش وجوه نقد مورد انتظار در اینده ای نامحدود محاسبه می شود .که بسیاری ار انها با فعالیتهای جاری یا گذشته ارتباط ندارد .
5-