کلیات تحقیق سيستم حسابداري
o هميشه شكوفايي و پويايي يك بنگاه اقتصادي مرهون بهرهبرداري از دامنه وسيعي از اطلاعات ميباشد. لذا اطلاعات و دادهها نيز بهعنوان يك ثروت ملي ميباشند و تجارب هميشه نشاندهنده اين است كه چه در اقتصاد خرد و چه در اقتصاد كلان، اطلاعات مالي نقش اساسي و بنيادي داشته و مديران نيز با هر درجه از توانايي و كفايت، نيازمند اطلاعات براي تصميمگيري، هدايت، كنترل و برنامهريزي هستند. لذا در اين رابطه سيستم حسابداري بهعنوان يك سيستم اطلاعاتي، تامينكننده قسمت عمدهاي از نيازها بوده چون كه معمولا مديريت مطلوب و كارآمد بدون استفاده از دانش حسابداري و بدون اتكا به اطلاعات مالي، غير ممكن و يا لااقل كم نتيجه خواهد بود و نهايتاً اينكه اين سيستم حسابداري منجر به تهيه و تنظيم صورتهاي مالي ميباشد كه استفاده كنندگان اعم از داخلي و خارجي را در اخذ تصميمات منطقي و آگاهانه ياري ميرساند.
البته در سال هاي اخير تعاريف حسابداري نسبت به قبل تفاوت اساسي داشته و بيشتر اين تعريفها ضمن اهميت دادن به ويژگي مربوط بودن و قابل فهم بودن اطلاعات مالي، بر قابل استفاده بودن آن درتصميم گيري هاي مالي و اقتصادي تاكيد دارند . به هر حال براي اينكه بتوان فعاليت ها و عملكرد يك واحد اقتصادي را تجزيه و تحليل نمود بايد در مرحله اول اطلاعات و داده هاي مالي را انتخاب و در مرحله بعد روابط بين اين ارقام و اطلاعات را مشخص نمود، كه اين دو مرحله، اتفاق نظر را فراهم مي كند و اطلاعات مالي نيز هميشه در هنگام تجزيه و تحليل و در مقام مقايسه معني و مفهوم واقعي پيدا مي كنند. از جمله روش هايي كه براي تجزيه و تحليل وضعيت و عملكرد يك شركت پيشنهاد مي شود، استفاده از روش نسبت يابي مي باشد، چون كه اين عمل درك اطلاعات را تسهيل نموده و تقريبا راه حل مناسبي براي تصميم گيري ها مي باشد. يك تحليلگر بايد فقط آن نسبت هايي را انتخاب و محاسبه نمايد كه اطلاعات مفيد و مناسبي را در مورد شركت ارائه نمايد. زيرا موفقيت در تجزيه و تحليل مالي نيز كاملا به انتخاب صحيح نسبت هاي مالي مناسب توسط تحليلگر بستگي دارد. بايد توجه داشت كه صورت هاي مالي، خلاصه معاملات و رويدادهاي گذشته را نشان مي دهد در حالي كه تصميم گيري مربوط به مسائلي مي شود كه با آينده در ارتباط است و در تجزيه و تحليل مالي نيز فرض بر اين است كه گذشته زمينه ساز آينده بوده لذا تلاش هايي كه در گذشته انجام شده مورد بررسي قرار گرفته و نتايج بدست آمده، راهنمايي است براي اخذ تصميمات آينده (بررسي هاي حسابداري، دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه تهران، شماره2، پاييز 71، صفحه 32). چراكه هدف هاي حسابداري و گزارشگري مالي از نيازها و خواسته هاي اطلاعاتي استفاده كنندگان سرچشمه مي گيرد (عالي ور، نشريه 76، صورت هاي مالي اساسي، مركز تحقيقات حسابرسي، ص 3). هدف اصلي گزارشگري مالي، بيان اثرات اقتصادي رويدادها و عمليات مالي موثر بر وضعيت و عملكرد واحد تجاري براي اشخاص جهت كمك به آنان در اتخاذ تصميمات مالي در ارتباط با واحد تجاري است و ابزار اصلي انتقال اطلاعات به اشخاص، صورت هاي مالي است كه محصول نهايي فرآيند حسابداري و گزارشگري مالي محسوب مي شود. پس از تهيه صورت هاي مالي ، تجزيه و تحليل آن ها مطرح مي شود كه براي اين امر مهم از نسبت هاي مالي استفاده مي شود كه نسبت نيز وسيله اي براي تعيين رابطه بين دو رقم است كه بصورت جزئي و كلي و يا به شكل درصدي نشان داده مي شود. از همين رو امكان مقايسه اطلاعات مالي شركت هاي مختلف را به منظور ارزيابي واحد تجاري فراهم مي آورد. بطوركلي تجزيه و تحليل نسبت هاي مالي، امروزه ابزار خوبي براي ارزيابي عمليات مالي، تجزيه و تحليل وضعيت اعتباري و تعيين ارزش اوراق بهادار و قيمت سهام شركت ها است كه اين نسبت ها توسط سرمايه گذاران، اعتباردهندگان و شركت هاي مشاوره مديريت در تعيين ارزش اوراق بهادار بكار برده مي شود كه مي تواند براي اندازه گيري كارآيي، ريسك و سوداوري مفيد باشد، اما نمي توان از آن ها با مفاهيم واحدي در تمام شركت ها استفاده نمود. به عبارت ديگر كاربرد آن ها در تمام كشورها يكسان نيست و با يكديگر متفاوت است كه اختلاف در كاربرد نسبت هاي مالي در كشورهاي گوناگون، ناشي از قوانين و مقررات موجود و مجاز بودن حسابدارن به انتخاب رويه هاي مختلف حسابداري و گوناگوني و ساختار تامين مالي شركت ها است كه البته اصول و اساس حسابداري در تمام كشورها مشابه است(بررسيهاي حسابداري، سال دوم، شماره 5، پاييز 72، صفحه 5، دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه تهران).
o بیان مسأله
نسبت سودآوری به عنوان ابزاری جهت سنجش اثربخشي مديريت، همواره مورد استفادهی سرمايهگذاران، مديران و تحليلگران مالی بوده است، که نشان از اهمیت آن دارد. از همینرو، شناسایی عوامل مرتبط با قدرت سودآوري، فروش و اعتبار هر شرکت، میتواند درصد پیشرفت بیشتري را در میزان دستیابی به بازده غیرعادی براي هر شرکتی، فراهم آورد و همینطور بالعکس، باعث از بین رفتن منابع شرکت گردد.
مشكل اصلي اين است كه در تحقیقات گذشته، ارتباط عواملی چون: ریسک بازار، میزان سرمایهگذاری در داراییهای ثابت، عوامل درونی را با نسبت سودآوری میسنجیدند. احتمال بروز خطا در عوامل یاد شدهی بالا، دلیلی بر کنکاش جهت دستیابی به راهی است که کمتر دستخوش تحریف یا نادیده گرفتن قرار گیرد. از طرف دیگر با تشخیص عوامل مرتبط با سودآوری که در این تحقیق به آن ها پرداختهایم، میتوان به تاثیر استراتژیهای مختلف هر مدیر در کوتاهمدت و بلند مدت پی برد. اين استراتژي ها در زمان لازم توسط مديران مانند فنر رها شده، انعطاف بالقوه اي را در شرايط مختلف به بار مي آورند.
از طرف ديگر با شناسايي و انجام هزينه هاي لازم كه در نهايت منجر به سودآوري براي شركت
مي گردند، مي توان سطح انعطاف را براي هر شركت در مواجهه با شرايط نامطلوب بازار، در حد بالايي قرار داد. در اين تحقيق، منظور از هزينه هاي لازم براي سودآوري و هزينه هاي ورودي عبارتست از:
دوره گردش كالا، متوسط دوره وصول مطالبات، ميانگين صنعت، دفعات واريز بستانكاران و هزينه هاي اداري، توزيع و فروش، كه از آن ها نه بعنوان هزينه، بلكه فعاليت هايي كه منجر به سودآوري مي گردند ياد مي شود.
بنابراين در اين تحقيق ما بدنبال پاسخ به اين سوال هستيم:
«چه رابطه اي بين هزينه هاي ورودي و نسبت سودآوري در شركت هاي منتخب پذيرفته شده در بورس وجود دارد؟»
o اهمیت و ضرورت انجام تحقيق
این پژوهش از آنجایی که با در نظر گرفتن نسبت هاي دوره گردش كالا، متوسط دوره وصول مطالبات، دفعات واريز بستانكاران، مقايسه ميانگين صنعت و در آخر هم نسبت SGAE/SALES، میزان رابطه آن ها را با نسبت سودآوری خواهد سنجيد، تحقیق جدیدی محسوب می شود. در تحقیقات گذشته ارتباط سودآوری را با دارایی ها و میزان سرمایه گذاری ها و سود هر سهم، مورد ارزیابی قرار می دادند.
در تحقیقات گذشته از داده های قابل تحریف برای مدت طولانی، استفاده شده که البته با توجه به نوسانات شدید و تحریم های سال جاری، استفاده از این داده ها قابل توجیه است اما از آنجایی که برخی از تحقیقات انجام شده بعنوان پیشنهاد برای تحقیقات آتی ،تکرار همان تحقیق با استفاده از داده های اشاره شده در این تحقیق را توصیه کرده و مهمتر از آن با توجه به اینکه طی چند ماه اخیر (سال جاری)، شاهد نوسانات بسیار شدیدبوده ایم، اهمیت تحقیق از این نظر قابل توجیه است تا به ارزیابی رابطه هزينه هاي ورودي شرکت با نسبت سودآوری آن بپردازیم.
تحقیقات گذشته چون به ارتباط نسبت سودآوری با نسبت های مالی، میزان سرمایه گذاری و غیره
می پرداختند، و از اطلاعات خارجی، در تحلیل داده ها استفاده کرده اند، اطلاعاتشان غیرواقعی تلقی و تفاوت آن ها با واقعیت دلیلی بر عدم کاربرد آن ها و حمایت از سوی سازمان های ذینفع است.
برنامه سیاست مداران در سوق دادن سرمایه های افراد به بازار سرمایه و حمایت از تولید داخلی، ارزیابی رابطه بین عوامل تاثیر گذار و نسبت رشد را با نسبت سودآوری، تاکید و مورد استفاده قرار می دهند.
دلیل نهایی اهمیت موضوع تحقیق:
این است که میتواند مبنایی مولد برای در نظر گرفتن شاخصهای تبلیغ، شبکههای وصول طلب و واريز بدهي و ميانگين صنعت در تحلیل سودآوری قرار گرفته و مورد حمایت تحلیلگران بازار سرمایه واقع گردد. همچنین مديران با استفاده از اين عوامل و شاخصها قادر خواهند بود عوامل مهم در عمليات اجرايي را تعيين كنند.
o اهداف مشخص تحقيق
الف ـ هدف اصلی
تعیین رابطه بین هزينههاي ورودي و نسبت سودآوري در شرکتهای قلمرو تحقیق.
ب ـ اهداف فرعي
تعیین رابطه بین دوره گردش موجودي كالا و نسبت سودآوري در شرکتهای قلمرو تحقیق.
تعیین رابطه بین متوسط دوره وصول مطالبات و نسبت سودآوري در شرکتهای قلمرو تحقیق.
تعیین رابطه بین دفعات واريز بستانكاران و نسبت سودآوري در شرکتهای قلمرو تحقیق.
تعیین رابطه بین ميانگين صنعت و نسبت سودآوري در شرکتهای قلمرو تحقیق.
تعیین رابطه بین «SGAE/SALES» و نسبت سودآوري در شرکتهای قلمرو تحقیق.
o سوالات تحقيق
الف ـ سوال اصلی
چه رابطهای بین هزينههاي ورودي و نسبت سودآوري درشرکتهای قلمرو تحقیق وجود دارد؟
ب ـ سوالات فرعی
چه رابطهاي بين دوره گردش موجودي كالا و نسبت سودآوری وجود دارد؟
چه رابطهاي بین متوسط دوره وصول مطالبات و نسبت سودآوري وجود دارد؟
چه رابطهای بين دفعات واريز بستانكاران ونسبت سودآوري وجود دارد؟
چه رابطهای بين ميانگين صنعت و نسبت سودآوري وجود دارد؟
چه رابطهای بين «SGAE/SALES» و نسبت سودآوري وجود دارد؟
o فرضيههاي تحقیق
الف ـ فرضیه اصلی
بین هزينههاي ورودي شركتها و نسبت سودآوري شرکتهای قلمرو تحقیق رابطه وجود دارد.
ب ـ فرضيات فرعي
بین دوره گردش موجودي كالا و نسبت سودآوری شرکت رابطه برقرار است.
بين متوسط دوره وصول مطالبات و نسبت سودآوري شركت ها ، ارتباطی وجود ندارد.
بین میزان دفعات واريز بستانكاران و نسبت سودآوري شرکت ها رابطه وجود دارد.
ميانگين صنعت هر شركت با نسبت سودآوري آن در ارتباط است.
بين نسبت «SGAE/SALES» با نسبت سودآوري شركتها، رابطه وجود دارد.
o قلمرو تحقيق
قلمرو موضوعی تحقيق، ارزيابي رابطه بين هزينه هاي ورودي و نسبت سودآوري در شرکت های منتخب پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
قلمرو مکانی تحقیق، شرکت های منتخب پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران است.
قلمرو زمانی تحقيق، اين پژوهش یک دوره 5 ساله بین سال های 90 تا 86 را شامل مي شود.
o روش انجام تحقيق
ازجهت هدف، این تحقیق از نوع کاربردی است. این نوع تحقیق ها از آن جهت که می تواند مورد استفاده سازمان بورس اوراق بهادار، تحليلگران مالي و كارگزاران بورس، مديران مالي شركت ها، دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي و پژوهشگران، سازمان حسابرسي قرار گیرد، کاربردی است.
ازجهت روش استنتاج، این تحقیق از نوع توصیفی– تحلیلی می باشد. پژوهش توصيفي آنچه را که هست بدون دخل و تصرف توصيف و تفسير ميکند. اين نوع از پژوهش شامل جمعآوري اطلاعات به منظور آزمون فرضيه يا پاسخ به سوالات مربوط به وضعيت فعلي موضوع مورد مطالعه ميباشد.
ازجهت نوع طرح تحقیق، تحقیق حاضر از نوع تحقیقات پس رويدادي[1] است. در اين نوع تحقیقها، هدف بررسی روابط موجود بین متغیرها است و دادهها از محيطي كه به گونهاي طبيعي وجود داشتهاند و يا از وقايع گذشته كه بدون دخالت مستقيم پژوهشگر رخ داده است، جمعآوري و تجزيه و تحليل ميشود.
o تعريف واژهها و اصطلاحات فني و تخصصی
شاخصهای موثر: شاخصهای موثر، عواملي هستند که بهوسيله شركتها قابل كنترل هستند و اين عوامل را در سه سطح شركت، صنعت و محيط بيان ميكند (رحمان سرشت، 1387) .
برای تعیین میزان اثرات این شاخصها بر سودآوری هر شرکت، بدون شک تعیین این عوامل از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود،که برای تعیین آنها، از برخی نسبتهای مالی، استفاده خواهد شد.
نسبت سودآوری: عملکرد کلی شرکت و کارآیی مدیریت را در تحصیل سود مناسب، مورد سنجش قرار میدهند.
نسبت مقايسه ميانگين صنعت: اين نسبت فروش شركت را بهعنوان درآمد ناخالص (حاشيه سود ناخالص) در نظر ميگيرد.
دفعات گردش موجودی كالا: در شرکتها، هر محصول در واقع یعنی: مواد اولیه، مواد در جریان ساخت و مواد ساخته شده. با استفاده از این نسبت گردش محصولات شرکت تعیین میشود یعنی، هر چند وقت یکبار انبار محصولات پر و خالی میشود. در این نسبت مالی، متوسط موجودی عبارتست از: میانگین ابتدا و انتهای دوره (اکبری، فضلاله،1385) .
اثر سطح موجودي از منظر بهاي تمام شده بيان ميشود (لاهی[2]، 2012) .
نسبت سودآوری: مقداری است عددی که از طریق تقسیم سود خالص بر فروش کل، مندرج در صورتهای مالی حسابرسی شده محاسبه میشود .
ميانگين صنعت: اين شاخص به صورت نسبت بيان ميشود:
هزينههاي ورودي: در واقع در ادبيات مالي اين مسئله به وضوح مطرح است، كه به ازاي هر درآمدي ناگزير به انجام هزينهايم. اين هزينهها براي حمايت توليد و فروشِ نتايج خط توليد، بهاي توليدات، وصول مطالبات، واريز بدهيها و موقعيت شركت ( ميانگين صنعت) رخ ميدهند.