مطالعه و بررسی سوابق بیشتر موردهای حسابرسی
. بیشتر موردهای حسابرسی ممکن است برای بار اول نباشد که حسابرسی میشود. معمولاً یک یا چند نوبت حسابرسی قبلاً در آنها انجام شده است. گرچه در حسابرسیهای قبلی ممکن است همین جنبههای عملیات رسیدگی نشده باشد. بیشتر سرپرستان گروههای حسابرسی ترجیح میدهند پیش از آغاز حسابرسی گزارشها و سایر اطلاعات موجود در پروندههای حسابرسی سالهای گذشته را مطالعه و بررسی کنند. یکی دیگر از منابع کسب اطلاعات و سوابق واحد مورد رسیدگی مذاکره با مدیریت است.سوابق حسابرسی
حسابرسان تلاش میکنند خود را با نوع و ماهیت فعالیت واحد مورد رسیدگی آشنا کنند تا این آشنایی، مبنایی را برای بررسی اولیه عملیات به وجود آورد.
آشنایی حسابرسان با نوع و ماهیت فعالیتهای واحد مورد رسیدگی، این امکان را به وجود میآورد تا جنبههای خاص یا غیر عادی عملیات را که ممکن است به توجه بیشتری نیازمند باشد، پیشبینی کنند و همچنین با سیاستهای عملیاتی و روشهای کنترل داخلی آشنا شوند.
حسابرسان به دنبال نکاتی میگردند که از حسابرسیهای گذشته به حسابرسی جاری کشیده شده است به ویژه، در مواردی که روشهای پیگیری (گزارشهای حسابرسان) نارسا تشخیص داده شود. سرانجام، حسابرسان به دنبال نشانههایی از نظرهای جمعی قسمت مورد حسابرسی، وجدان کنترلی و برخورد قسمت مورد رسیدگی با حسابرسیهای گذشته میباشند. این گونه اطلاعات برای برنامهریزی حسابرسی جاری، بسیار با ارزش است.
برخی از کارشناسان حسابرسی بر این باورند که مطالعه و بررسی پروندههای حسابرسی پیشین باید بعد از انجام بررسیهای اولیه انجام شود.
این کارشناسان معتقدند حسابرسان باید بررسیهای اولیه را بتوانند بیطرفانه انجام دهند. چنانچه مطالعه و بررسی پروندههای پیشین، قبل از انجام هر گونه رسیدگی صورت گیرد، حسابرسان ممکن است بی جهت تحت تاثیر افکار و رفتار حسابرسان قبلی قرار گیرند.سوابق حسابرسی
اگر بررسی اولیه در ابتدای کار انجام شود، حسابرسان بر یافتهها و مشاهدات خود تکیه میکنند و میتوانند از دیدگاههای حسابرسان پیشین نیز در تدوین برنامه حسابرسی سود برند.
از سوی دیگر، بسیاری از حسابرسان بر این باورند که حتی اگر پروندههای حسابرسی پیشین را مطالعه کرده باشند، میتوانند بیطرفی خود را حفظ کنند.
این گروه از حسابرسان اغلب مزیت مطالعه زود هنگام پروندههای حسابرسی پیشین را بیش از معایب احتمالی آن میدانند. مادام که حسابرس بداند روشها و یافتههای حسابرسی جاری ممکن است با حسابرسیها و تجربیات سالهای گذشته بسیار متفاوت باشد و تلاش کند در ارزیابی شرایط جاری برخوردی بیطرفانه داشته باشد، احتمالاً از مزایای آشنایی با کار حسابرسی پیشین نیز سود میبرد.
برای مثال؛ یک حسابرس در بررسی پروندههای حسابرسی داخلی پیشین یکی از ادارههای دور دست مربوط به شرکت نیرو، متوجه شد که مدیر آن اداره از حضور حسابرسان داخلی در اداره خود ناخشنود است. حسابرسان پیشین طی یادداشتی در پرونده حسابرسی یاداور شده بودند که این مدیر بر آن باور است که حسابرسان اطلاع چندانی از فعالیتهای آن اداره ندارند که بتوانند عملکرد آن را به گونهای مو ثر، ارزیابی کنند.سوابق حسابرسی
حسابرس جدید، حسابرسی را به گونهای برنامهریزی کرد که گویی آن مدیر، پیش از شروع حسابرسی باید عملیات و فعالیتهای آن اداره را به حسابرس بیاموزد.
در مدتی که مدیر اداره اطلاعاتی را درباره فعالیتهای اداره در اختیار حسابرس قرار میداد. حسابرس توانست پرسشهای مناسبی را مطرح و شواهد و مدارک مورد نیاز حسابرسی را مشخص کند. بحث و تبادل نظر درباره جنبههای مختلف فعالیتهای اداره و پرسشهای کاملاً حرفهای حسابرس، باعث شد تا مدیر اداره متوجه نقاط ضعف موجود بشود.
در نتیجه، حسابرسی به گونهای مختصر انجام شد و حسابرس توانست در گزارش نهایی خود اشاره کند که مسایل و مشکلات مشاهده شده در طول حسابرسی، توسط مدیر اداره برطرف شده است.
حسابرسی با موفقیت انجام و حسابرسی به روشی پایهریزی شد که احتمالاً اجازه دهد حسابرسیهای آینده، به گونهای سادهتر و آسانتر انجام شود.سوابق حسابرسی
مزیت دیگر روش وی این بود که حسابرس توانست اطلاعات بیشتری درباره فعالیتهای واحد مورد رسیدگی در مقایسه با حسابرسان پیشین بدست آورد و از این رو، حسابرسی را آگاهانهتر به پایان برساند
مزیت دیگر روش وی این بود که حسابرس توانست اطلاعات بیشتری درباره فعالیتهای واحد مورد رسیدگی در مقایسه با حسابرسان پیشین بدست آورد و از این رو، حسابرسی را آگاهانهتر به پایان برساند.