طراحی و تجدید ساختار مالی و سازمانی
تجدید ساختار مالی و به تبع آن ساختار سازمانی موجب افزایش ارزش بازار شرکت و بهبود عملکرد عملیاتی می گردد. تجدید ساختار اصطلاحاً به معنی سازماندهی دوباره ساختارهای قانونی، عملیاتی، مالکیت و سایر ساختارهای شرکت می باشد. هدف از این کار، افزایش سودآوری یا سازماندهی بهینه شرکت با توجه به نیازهای کنونی شرکت است. دلایل دیگری نیز ممکن است برای تجدید ساختار وجود داشته باشد از جمله تغییر در مالکیت یا ساختار مالکیت و یا عکس العمل به بحران ها یا تغییرات در فضای کسب و کار مانند ورشکستگی و تغییر مدیریت. تجدید ساختار می تواند به صورت تجدید ساختار شرکت ها، تجدید ساختار بدهی و تجدید ساختار مالی نیز اتفاق بیافتد. در گذشته بیشتر سازمانها برای بهره برداری از فرصتهای پیش آمده به تغییرات تدریجی و اندک اکتفا می کردند ولی با گذشت زمان سازمانها دریافتــه اند که فقط تغییرات تدریجی راهگشای مشکلات کنونی سازمانها نیست و گاهی برای بقای سازمان لازم است تغییراتی به صورتی اساسی و زیربنایی در سازمان ایجاد شود؛ با اینحال، تغییرات امروز ممکن است فردا کهنه شده و باز هم نیازمند دگرگونی تازه ای باشد. در هر سازمانی نوع ساختار سازمانی به ابعاد سازمان، میزان سرمایه گذاری ها، تعداد کارکنان، حجم و تنوع تولیدات و یا خدمات، سطح تکنولوژی و همچنین موقعیت و شرایط خاص هر سازمان بستگی دارد. ساختار سازمانی تصریح میکند که وظایف چگونه تخصیص داده شوند، چه شخصی به چه کسی گزارش دهد و ساز و کارهای هماهنگی رسمی و همچنین الگوهای تعاملی سازمانی که باید رعایت شوند کدامند؟ 1. مشتریان، که در دنیای امروز، مشتریان (خریداران) خواستههای خود را، که چه میخواهند و کی، چگونه و با چه بهایی آن را میخواهند، به فروشندگان دیکته میکنند. 2. رقبا، که فنآوری (تکنولوژی) روزافزون، رقابت بسیار سنگین و تنگاتنگ را مابین بنگاه های تجاری دراقصی نقاط دنیا، فراهم نموده است. 3. دگرگونی ها، که جدای از تغییر در رفتار مشتریان و روش های رقابت، طبیعت دگرگونی هم، ضمن تأثیرپذیری از جهانی شدن اقتصاد، با ورود لحظه ای رقبای جدید، با تکنولوژی جدید، ارائه محصول و خدمات با کیفیت برتر و کارآیی جدید، درحال تغییر بوده و برای این جریان توقفی متصور نمی باشد. سه نیروی یاد شده، بنگاه های تجاری را ناگزیر، به سوی تجدید ساختار سازمانی و مالی سازمان خود سوق می دهند. یکی از رویکردهای نوین برای همخوانی با پویاییهای محیط توسعه یافته که از طریق تغییرات اساسی انجام می شود، مهندسی مجدد (Re-engineering) است. مهندسی مجدد با رویکرد کل نگر، ضمن بکارگیری نوین ترین تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، فرآیندهای سیستمی سازمان را تحت تأثیر قرار داده و به تغییر حوزه مدیریت سازمان میپردازد.