چگونگی اعتراض به آرای قطعی ورسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
مبحث اول: کسانی که میتوانند اعتراض نمایند
وفق ماده 251 ق.م.م اشخاص زیر میتوانند نسبت به رأی قطعی هیأت حل اختلاف مالیاتی اعتراض نمایند:
بند اول: اداره امور مالیاتی
منظور از اداره امور مالیاتی، اداره امور مالیاتی ذیصلاح میباشد. بنابراین هر ادارهای مجاز به اعتراض از آرای قطعی هیأت حل اختلاف مالیاتی نمیباشد.
سازمان امور مالیاتی جهت جلوگیری از اعتراضات بیرویه ادارات امور مالیاتی از آرای هیأتهای حل اختلاف مالیاتی در بخشنامه شماره 8820 مورخ 2/3/1375 چنین پیشبینی کرده است:
«ممیزین کل مالیاتی نیز نباید بر حسب عادت و رویه مرسوم بدون دلایل موجه و قانونی و با کاربرد الفاظ و عبارات کلی و مبهم از آراء هیأتهای حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر به شورای عالی مالیاتی شکایت نمایند، بلکه به لحاظ تجربیات و آگاهی کاملی که از قوانین موضوعه دارند و با ملاحظه این که هیأتهای حل اختلاف مالیاتی به حکم قانون مکلف به ورود در ماهیت و احراز واقعیت و صدور رأی براساس آن هستند، شکایات واصله از طرف آنها به شورای عالی مالیاتی الزاماً باید از کلیه شرایط و اوصاف مقرر در مواد 251 و 256 برخوردار و به نقض قوانین و مقررات موضوعه با قید عنوان قوانین و مواد و تبصرههای مربوط و یا نقض رسیدگی با مشخص کردن اینکه رأی در چه قسمتی از چه جهاتی نقض رسیدگی دارد ضمن شکایت تصریح شده باشد.»رسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
بند دوم: مؤدی مالیاتی
از جمله حقوق شناخته شده در حقوق مالیاتی برای مؤدی مالیاتی شکایت از آرای قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی نزد شورای عالی مالیاتی است. نماینده قانونی، وکیل، قائم مقام و ورثه مؤدی در حکم مؤدی بوده و میتوانند این حق را اعمال نمایند.
درماده 259 قانون مذکور میخوانیم: «هرگاه شکایت از رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی از طرف مؤدی به عمل آمده باشد و مؤدی به میزان مالیات مورد رأی وجه نقد یا تضمین بانکی بسپرد و یا وثیقه ملکی معرفی کند یا ضامن معتبر که اعتبار ضامن مورد قبول اداره امور مالیاتی باشد معرفی نماید رأی هیأت تا صدور شورای عالی مالیاتی موقوف الاجرا میماند.»رسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
مراحل رسیدگی به اعتراض مالیاتی
اعتراض به مبلغ مالیات تشخیصی از سوي ماموران مالياتي حق مسلم کلیه موديان مالياتي مي باشد . بدلیل اینکه بخش گسترده ای از اشخاص فعال در عرصه اقتصادی کشور به نحوی درگیر مراحل رسیدگی به اعتراض مالیاتی خواهند بود در این نوشته کوشش شده است مراحل رسیدگی به اعتراض مالیاتی تشریح گردد :
مرحله اول : تقاضای رسیدگی مجدد طبق مقررات ماده ۲۳۸ قانون مالیاتهای مستقیم
مؤدی مالیاتی ظرف مدت ۳۰ روز از ابلاغ برگ تشخیص مالیات میتواند به مندرجات برگ تشخیص اعتراض نماید. در مواردی که برگ تشخیص مالیات صادره توسط واحد مالیاتی به مؤدی ابلاغ می گردد، و مؤدی مالیاتی نسبت به آن معترض باشد میتواند ظرف سی روز از تاریخ ابلاغ شخصاً یا توسط وکیل تامالاختیار خود ( كارمند حقوق بگير با تاییدیه واحد مالباتب و يا وكيل قانوني به همراه وکالت نامه) به اداره امور مالیاتی مربوطه مراجعه و ضمن تکمیل فرم مربوط به اعتراض کتباً درخواست رسیدگی مجدد نماید. ممیز مربوط می بایستی پس از ثبت درخواست مؤدی در سیستم و درج شماره ثبت وارده موضوع را به ممیز کل ارجاع داده و ایشان می بایستی ظرف مهلتی تا سی روز از تاریخ ثبت درخواست مودی ، به موضوع اعتراض رسیدگی و در صورتی که دلایل و اسناد و مدارک ابراز شده را برای رد مندرجات برگ تشخیص کافی دانست، آن را رد و مراتب را در ظهر برگ تشخیص درج و امضا نماید و در صورتی که دلایل و اسناد و مدارک ابرازی را مؤثر در تعدیل درآمد تشخیص دهد و نظر او مورد قبول مؤدی قرار گیرد، مراتب ظهر برگ تشخیص منعکس و به امضای ممیز کل و مؤدی خواهد رسید .
همچنین، سازمان امور مالیاتی کشور میتواند حسب درخواست ادارات کل امور مالیاتی، اختیار توافق با مؤدی موضوع این ماده را موقتاً به رئیس گروه مالیاتی تفویض نماید و در مواردیکه رسیدگی مجدد مسئول مربوط منجر به توافق نگردد مانع از رسیدگی مسئول بالاتر حداکثر تا سطح مدیر کل بارعایت مهلت مقرر در قانون نخواهد بود. در واقع در این مرحله قانونگذار برای جلوگیری از وارد شدن پرونده در جریان حل اختلاف به شیوه شبه قضایی و تحمیل هزینههای اضافی و اتلاف وقت و تأخیر در پرداخت مالیات، حل اختلاف به روش اداری و توافق را سفارش نموده است و لذا در صورتی که موجبات رضایت مؤدی فراهم گردد ظهر برگ تشخیص به امضای مؤدی و مسؤول مربوطه میرسد و اختلاف موجود بین مؤدی و دستگاه مالیاتی حل و فصل گردیده و برگ قطعی مالیات صادر و مؤدی موظف به پرداخت مالیات متعلق خواهد بود.
اما در صورتی که مسئول مربوطه در اداره امور مالیاتی دلایل و اسناد و مدارک ابرازی مؤدی را برای رد برگ تشخیص یا تعدیل درآمد مؤثر تشخیص ندهد و توافقی حاصل نشود، باید مراتب را مستدلاً در ظهر برگ تشخیص منعکس و پرونده امر را برای رسیدگی به هیأت حل اختلاف ارجاع نماید. همچنین در مواردی که برگ تشخیص مالیات به لحاظ امتناع مودی، بستگان یا خادمان وی و یا عدم حضور آنها در محل اقامتگاه مودی، ابلاغ قانونی شده و مؤدی در جهت تمکین یا توافق و پرداخت مالیات اقدام نکرده باشد، در حکم معترض به برگ تشخیص شناخته شده و پرونده به هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی ارجاع داده میشود.رسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
مرحله دوم : هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی
هر هیأت حل اختلاف مالیاتی از سه نفر به شرح زیر تشکیل خواهد شد: یک نفر نمایندهی سازمان امور مالیاتی کشور، یک نفر قاضی اعم از شاغل یا بازنشسته، در صورتی که قاضی بازنشسته واجد شرایطی در شهرستانها یا مراکز استانها وجود نداشته باشد، بنا به درخواست سازمان امور مالیاتی کشور، رئیس قوه قضاییه یک نفر قاضی شاغل را برای عضویت هیأت معرفی خواهد نمود، یک نفر هم نماینده از اطاق بازرگانی و منابع و معادن یا اتاق تعاون یا جامعه حسابداران رسمی یا مجامع حرفهای یا تشکلهای صنفی یا شورای اسلامی شهر به انتخاب مؤدی که برگ تشخیص مالیات ابلاغ قانونی شده باشد و یا هم زمان با تصمیم اعتراض به برگ تشخیص در مهلت قانونی مؤدی انتخاب خود را ننماید. سازمان امور مالیاتی با توجه به نوع فعالیت مؤدی یا موضوع مالیات مورد رسیدگی از بین نمایندگان مزبور یک نفر را انتخاب خواهد کرد.
با وصول اعتراض کتبی و بلافاصله پس از تعیین وقت جلسه رسیدگی باید اوقات رسیدگی هیأت حل اختلاف مالیاتی در مورد هر پرونده به ادارهی امور مالیاتی و مؤدی ابلاغ گردد. فاصلهی تاریخ ابلاغ و روز تشکیل جلسهی رسیدگی هیأت نباید کمتر از ده روز باشد، مگر به درخواست مؤدی و موافقت واحد مربوط.
در موقع طرح پرونده در هیأت، نمایندهی اداره امور مالیاتی باید در جلسات مقرر هیأت شرکت کند و برای توجیه مندرجات برگ تشخیص و نظریات خود دلایل کافی اقامه کند و توضیحات لازم را بدهد. عدم حضور مؤدی مالیاتی یا نماینده وی یا نماینده سازمان مالیاتی مانع از رسیدگی هیأت نخواهد شد.
در صورتی که پرونده ناقص یا محتاج به رسیدگی و تحقیق باشد که صدور قرار رفع نقص یا رسیدگی و تحقیق مجدد را ایجاب نماید، هیأت مسائل مورد نظر را به طور صریح و روشن در متن جلسه قرار تعیین خواهد نمود. هیأت باید حداکثر مدت لازم برای اجرای قرار را در متن صورت جلسه مزبور قید نماید. پس از تکمیل پرونده و رسیدگیهای لازم، هیأت مبادرت به صدور رأی و ابلاغ آن مینماید.
مرجله سوم : هیأت حل اختلاف تجدیدنظر
به موجب قانون الحاق یک ماده به عنوان ماده ۲۴۷ به قانونهای مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ۱۳۶۶ و اصلاحات بعدی آن که در تاریخ ۲۰/۲/۱۳۸۸ مجلس شورای اسلامی تصویب و به تأیید شورای نگهبان رسیده آرای هیأتهای حل اختلاف مالیاتی بدوی قطعی و لازم الاجراست مگر این که ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ رأی براساس ماده ۲۰۳ این قانون و تبصرههای آن به مؤدی از طرف مأموران مالیاتی مربوط یا مؤدیان مورد اعتراض کتبی قرار گیرد که در این صورت پرونده جهت رسیدگی به هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر ارائه خواهد شد. رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر قطعی و لازمالاجرا خواهد بود. بر این اساس، مؤدی مالیاتی مکلف است ابتدا فرم مربوط به تبصره ماده ۲۴۷ قانون مالیاتهای مستقیم را تکمیل و مبلغ مالیات مورد قبول خود را پرداخت و نسبت به مازاد آن اعتراض خود را در مدت مقرر تسلیم کند و نمایندگان عضو هیأتهای حل اختلاف مالیاتی نباید قبلاً نسبت به موضوع مطروحه اظهارنظر داشته یا رأی داده باشند.
در صورتی که رأی صادره هیأت بدوی از سوی یکی از طرفین مورد اعتراض تجدیدنظرخواهی قرار گرفته باشد در مرحله تجدیدنظر فقط به ادعای آن طرف رسیدگی و رأی صادر خواهد شد. همچنین آرای قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی به استثناء مواردی که رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی بدوی با عدم اعتراض مؤدی یا مأمور مالیاتی مربوط قطعیت مییابد برابر مقررات ماده ۲۵۱ این قانون قابل شکایت و رسیدگی در شورای عالی مالیاتی خواهد بود و نیز در مواردی که شکایت مؤدیان مالیاتی از آرای هیأتهای بدوی از طرف هیأت حل اختلاف مالیاتی تجدیدنظر رد شود و همچنین شکایت از آرای هیأتهای تجدیدنظر از طرف شعب شورای عالی مالیاتی مردود اعلام شود، برای هر مرحله معادل یک درصد تفاوت مالیات موضوع رأی مورد شکایت و مالیات ابزاری مؤدی در اظهارنامه تسلیمی، هزینه رسیدگی تعلق میگیرد که مؤدی مکلف به پرداخت آن خواهد بود.
بنابراین؛ در حال حاضر رسیدگی به اختلافات مالیاتی در هیأتهای حل اختلاف به صورت ماهوی و دو مرحلهای صورت میگیرد و رأی هیأت حل اختلاف که در موعد قانونی از آن تجدیدنظرخواهی نشده باشد و نیز رأی هیأت حل اختلاف پس از صدور قطعی و پس از ابلاغ لازم الاجرا است. همچنین هیأت حل اختلاف تجدیدنظر همانند هیأت بدوی از سه نفر مندرج در ماده ۲۴۴ تشکیل خواهد شد و با حضور سه نفر جلسه رسمیت دارد. بدیهی است که اعضای هیأت تجدیدنظر نسبت به موضوع مطروحه نبایستی قبلاً اظهارنظر داشته یا رأی داده باشند و نیز ترتیب و نحوه رسیدگی در هیأت تجدیدنظر همانند هیأت بدوی میباشد.رسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
مرحله چهارم : هیأت موضوع ماده ۲۱۶ قانون مالیاتهای مستقیم
مرجع رسیدگی به شکایات ناشی از اقدامات اجرایی راجع به مطالبات دولت از اشخاص حقیقی و حقوقی که طبق مقررات اجرایی مالیاتها قابل مطالبه و وصول میباشد، هیأت حل اختلاف مالیاتی خواهد بود.
به شکایت مزبور به فوریت و خارج از نوبت رسیدگی و رأی صادر خواهد شد رأی صادره قطعی و لازم الاجرا است.
۱- در مورد مالیاتهای مستقیم در صورتی که شکایت حاکی از این باشد که وصول مالیات قبل از قطعیت به موقع اجرا گذارده شده است هرگاه هیأت حل اختلاف مالیاتی شکایت را وارد دانست ضمن صدور رأی به بطلان اجراییه حسب مورد رسیدگی و دستور اقدام لازم صادر یا نسبت به درآمد مشمول مالیات مؤدی، رسیدگی و رأی صادر خواهد کرد.
۲- در مورد مالیاتهای غیرمستقیم هرگاه شکایت اجرایی از این جهت باشد که مطالبهی مالیات قانونی نیست مرجع رسیدگی به این شکایت نیز هیأت حل اختلاف مالیاتی خواهد بود.
مرحله پنجم : هیأت سه نفره منتخب وزیر امور اقتصادی و دارایی موضوع ماده ۲۵۱ مکرر
این مرجع به عنوان یکی از طرق فوق العاده رسیدگی به شکایات از مالیاتهای غیر مستقیم و نیز مالیاتهای قطعی موضوع قانون مالیاتهای مستقیم که در مرجع دیگری قابل طرح نباشد (مانند مواردی که به علت انقضای مهلتهای اعتراض قابل طرح در مرجع دیگری نیست) است که طی آن به شکایت مودی دایر بر غیر عادلانه بودن مالیات که مستنداً به مدارک و دلایل کافی است، رسیدگی میشود و طی آن وزیرامور اقتصادی و دارایی میتواند پرونده امر را به هیأتی مرکب از سه نفر به انتخاب خود جهت رسیدگی ارجاع نماید. رأی هیأت به اکثریت آرا قطعی و لازم الاجرا میباشد؛ همچنین با توجه به شبه قضایی بودن این هیأت آرای آن نیز قابل شکایت در دیوان عدالت اداری میباشد.
مرحله ششم : شورای عالی مالیاتی
شورای عالی مالیاتی به عنوان مرجع عالی که دارای وظایف مهمی میباشد، تلقی میگردد و در برخی موارد به عنوان بازوی مشورتی رئیس کل سازمان امور مالیاتی یا وزیر امور اقتصادی و دارایی به شمار میآید. شورای عالی مالیاتی مرکب از ۲۵ نفر عضو که از بین اشخاص صاحب نظر، مطلع و مجرب در امور حقوقی، اقتصادی، مالی، حسابداری و حسابرسی که حداقل دارای مدرک تحصیلی کارشناسی باشند به پیشنهاد رئیس کل سازمان امور مالیاتی و حکم وزیر امور اقتصادی و دارایی منصوب میگردند. دوره عضویت اعضا سه سال میباشد و در این مدت قابل تغییر نیستند. یکی از وظایف شورای عالی مالیاتی، رسیدگی به اعتراضات مؤدی و اداره امور مالیاتی نسبت به آرای قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی(به استثنای مواردی که رای هیات حل اختلاف مالیاتی بدوی با عدم اعتراض مودی یا مامور مالیاتی مربوط قطعیت یافته) است.
در این مورد شورای عالی مالیاتی دارای هشت شعبه میباشد و هر شعبه مرکب از سه عضو خواهد بود. رسیدگی در شورای عالی مالیاتی به صورت شکلی میباشد و در صورت نقض رأی هیأت حل اختلاف به هیأت دیگری ارجاع خواهد شد که هیأت مذکور مکلف است طبق نظریه شورا عمل نماید.
مؤدیان مالیاتی یا اداره امور مالیاتی میتوانند در صورت شکایت نسبت به آرای قطعی هیأت حل اختلاف مالیاتی از لحاظ عدم رعایت قوانین و مقررات موضوعه یا نقص رسیدگی، دعوای خود را ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی هیأت، با اعلام دلایل کافی در شورای عالی مالیاتی اقامه نمایند. شعبه مربوطه موظف است بدون ورود در ماهیت امر صرفاً از لحاظ رعایت تشریفات و کامل بودن رسیدگیهای قانونی و مطابقت مورد با قوانین موضوعه به موضوع رسیدگی کرده و با استناد به جهات و اسباب و دلایل قانونی رأی مقتضی بر نقض رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی یا رد شکایت مزبور صادر کند.
رأی شعبه با اکثریت آرا مناط اعتبار است. در صورت نقض رأی در شعبه، پرونده امر جهت رسیدگی مجدد به هیأت حل اختلاف مالیاتی دیگر (هم عرض) ارجاع خواهد شد و در صورتی که در آن محل یک هیأت بیشتر نباشد به هیأت حل اختلاف مالیاتی نزدیکترین شهری که با محل مزبور در محدوده یک استان باشد، ارجاع میشود مرجع مزبور با رعایت نظر شعبه شورای عالی مالیاتی، به موضوع مورد اختلاف مجدداً رسیدگی و رأی صادر میکند. رأیی که بدین ترتیب صادر میشود، قطعی و لازم الاجرا است.رسیدگی شورای مالیاتی اشخاصباید توجه داشت هرگاه مؤدی از رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی به شورای عالی مالیاتی شکایت نماید بایستی به میزان مالیات مورد رأی وجه نقد یا تضمین بانکی سپرده یا وثیقه ملکی معرفی یا ضمان معتبر که اعتبار ضامن مورد قبول اداره امور مالیاتی باشد معرفی نماید در این صورت هیأت حل اختلاف مالیاتی تا صدور رأی شورای عالی مالیاتی موقوف الاجرا میماند.همچنین، در صورتی که شکایت موری از سوی شعبه شورای عالی مالیاتی مردود اعلام شود؛ به میزان یک درصد تفاوت مالیات موضوع رای مورد شکایت و مالیات ابرازی مودی در اظهارنامه تسلیمی، هزینه دسیدگی تعلق خواهد گرفت که مودی مکلف به پرداخت آن است.
مرحله هفتم : دیوان عدالت اداری
دیوان عدالت اداری به عنوان مرجع قضایی بر عملکرد دستگاههای اجرایی و هیأتها و کمیسیونها نظارت دارد و این نظارت از طریق رسیدگی قضایی صورت میگیرد.
صلاحیت دیوان عدالت اداری، در ضمن فصل دوم قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵ احصا گردیده است که در جهت ایفای صلاحیت مزبور، چنانچه مودی به برگ تشخیص مالیات در موعد قانونی اعتراض ننموده باشد و موجب قانونی جهت طرح موضوع در هیات حل اختلاف مالیاتی بدوی وجود نداشته باشد و برگ تشخیص مالیات منتهی به صدور برگ قطعی مالیات شده باشد، در این صورت به موجب بند ۱ ماده ۱۳قانون فوق الذکر، مودی میتواند به عنوان اعتراض به تصمیم اداره مالیاتی در تشخیص مالیات مورد مطالبه، تقاضای رسیدگی در دیوان عدالت اداری را بنماید؛ همچنین به موجب بند ۲ ماده ۱۳قانون مذکور رسیدگی به اعتراضات و شکایات از آرا و تصمیمات قطعی هیأتهای حلاختلاف مالیاتی، منحصراً از حیث نقض قوانین و مقررات یا مخالفت با آنها در صلاحیت دیوان عدالت اداری میباشد.
البته مراجع مصرح دراین بند حصری نبوده، و جنبه تمثیلی دارد و هر مرجعی با خصوصیات مراجع اختصاصی اداری با هر عنوانی از قبیل کمیسیون، هیأت، شورا و غیره که در خارج از سازمان قضایی تشکیل میشود؛ به جز در مواردی که به موجب قانون خاصی مستثنا گردیده است، تحت نظارت دیوان بوده و در صورت شکایت از آرای قطعی صادره از آنها مشمول صلاحیت دیوان در رسیدگی به آرای مراجع یاد شده میباشند؛ در نتیجه رسیدگی به اعتراض به آرای قطعی سایر مراجع ذیربط در حل و فصل اختلافات مالیاتی، مانند شورایعالی مالیاتی در صلاحیت دیوان عدالت اداری قرار دارد.
همانطور که بیان شد؛ دیوان عدالت اداری، مرجع شکایت از آرای قطعی صادره از کلیه مراجع حلاختلاف مالیاتی میباشد؛ بنابراین عالیترین مرجع شکلی حلاختلاف مالیاتی نیز شمرده میشود. همچنین بند قانونی فوق الذکر تصریح دارد که شکایت از آرای مراجع مندرج در آن و مراجع مشابه، تنها میبایست از حیث نقض قوانین و مقررات یا مخالفت با آنها باشد؛ بنابراین در اینجا رسیدگی دیوان منحصراً جنبه شکلی دارد؛ به این معنی که اگر شعبه دیوان عدالت اداری رأی قطعی مراجع حل اختلاف مالیاتی را مطابق با قانون تشخیص نداده و فسخ نماید، رسیدگی مجدد را به هیأت دیگر یا شعبه دیگری محول مینماید؛ مگر این که با فسخ رأی مورد شکایت دیگر موضوعی برای رسیدگی باقی نماند و در هر صورت خود وارد رسیدگی در اصل موضوع نمیشود.رای دیوان عدالت اداری مگر در موارد خاص قطعی است.رسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
همچنین در مواردی که اجرای تصمیمات و اقدامات مراجع ذیربط مالیاتی (از جمله واحد اجرا) بنا به اعلام خواهان ضمن دادخواست تقدیمی یا پس از آن موجب ورود خسارت گردد، در صورت احراز موضوع، شعبه رسیدگیکننده به اصل دعوا میتواند دستور موقت مبنی بر توقیف عملیات اجرایی تا تعیین تکلیف قطعی شکایت صادر نماید
نکته قابل توجه این که وجود امکان اعتراض شکلی نسبت به رأی مراجع اختصاصی اداری در سایر مراجع، نافی صلاحیت دیوان عدالت اداری به موجب بند ۲ ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری نخواهد بود، چرا که دیوان از صلاحیت رسیدگی به آرای قطعی مطلق مراجع اختصاصی اداری «از حیث نقض قوانین و مقررات و یا مخالفت با آنها» برخوردار است، مگر در مواردی که به موجب قانون مستثنی شده باشد؛ بر همین اساس، دیوان عدالت اداری، علاوه بر برخورداری از صلاحیت رسیدگی شکلی نسبت به آرای شعب شورای مالیاتی، همچنان که در رأی وحدت رویه شماره ۵۶۷- ۲۶/۸/۸۷ تصریح شده است؛ صلاحیت رسیدگی شکلی به شکایات از آرای قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی را دارا میباشد و محدودیت قانونی هم بر طرح دعوای همزمان از سوی مؤدی مالیاتی در دیوان و شورای عالی مالیاتی وجود ندارد و از این رو با توجه به اینکه در قانون برای مراجعه به دیوان مهلتی در نظر گرفته نشده است معترض میتواند طبق ماده ۲۵۱ قانون مالیاتهای مستقیم تا یک ماه پس از صدور رأی قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی نسبت به این آرا به شورای عالی مالیاتی شکایت نماید و صلاحیت شورا در این رابطه شکلی است.
همچنین؛ معترض میتواند همزمان از آرای هیأتهای حل اختلاف مالیاتی طبق بند ۲ ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵، به دیوان شکایت نماید که رسیدگی دیوان نیز در این رابطه شکلی است. علاوه بر این موارد، برای معترض این امکان نیز وجود دارد که ابتدا به شورای عالی مالیاتی شکایت نماید و حتی اگر شورای عالی مالیاتی بر علیه او رأی صادر نمود از رأی شورا به دیوان عدالت اداری شکایت نماید
مراحل رسیدگی به شکایات مالیاتی
مراحل زیر شامل اشخاص حقوقی که شروع سال مالی آنها از اول فروردین ماه سال 1380 به بعد باشد و یا سایر مؤدیان مالیاتی که از ابتدای سال 1381 به بعد، برای آنها برگ تشخیص مالیات صادر وابلاغ گردیده است ، میباشد.رسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
1- ابلاغ برگ تشخیص توسط ممیز مالیاتی به مؤدی
2- در صورت اعتراض کتبی مؤدی ظرف مهلت مقرر قانونی به برگ تشخیص مالیات، پرونده به هیات حل اختلاف مالیاتی ارائه می شود.در صورت عدم اعتراض مودی، اقدامات لازم در خصوص پرداخت مالیات انجام می شود. نکته: مهلت قانونی برای اعتراض 30 روز بعد از تاریخ ابلاغ می باشد نه از تاریخ صدور برگ تشخیص. ضمنا روز ابلاغ جز مهلت مشخص شده نیست.
3- ابلاغ برگ دعوت به هیات حل اختلاف مالیاتی با تعیین تاریخ تشکیل هیات به مؤدی مالیاتی (فاصله تاریخ ابلاغ و روز تشکیل جلسه رسیدگی هیات نباید کمتر از 10روز باشد مگر به درخواست مؤدی و موافقت واحد مربوط) رسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
توجه: عدم حضور مؤدی یا نماینده او، مانع از رسیدگی هیات و صدور رای نخواهد بود.
4- حضور مؤدی در تاریخ معین شده در هیات حل اختلاف مالیاتی ودفاع او نسبت به اعتراض به برگ تشخیص مالیات ابلاغ شده، مستند به مدارک قابل قبول، بصورت شفاهی ویا وسیله تقدیم لایحه اعتراضیه کتبی به هیات. نکته: تمام مدارک و اسناد را برای دفاع به همراه داشته باشید و در روز دفاع ارائه دهید چون تصمیمات هیات بر اساس مدارک ارائه شده شما می باشد نه مدارکی که ارائه نداده اید.رسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
5- ابلاغ رای هیات حل اختلاف مالیاتی پس از رسیدگی به مؤدی (این رای طبق تبصره 1 ماده 244 قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 27/11/1380 قطعی ولازم الاجرا می باشد).رسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
اعتراض به رای هیت موضوع ماده 244 (هیت بدوی ) که ظرف بیست روز پس از ابلاغ رای بدوی امکان پذیر است .
6- مؤدی می تواند ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ رای قطعی هیات حل اختلاف مالیاتی، به استناد عدم رعایت قوانین ومقررات موضوعه یا نقص رسیدگی، با اعلام دلایل کافی به شورای عالی مالیاتی شکایت ونقض رای وتجدید رسیدگی را درخواست کند.
7- هرگاه مؤدی از رای هیات حل اختلاف مالیاتی، به شورایعالی مالیاتی شکایت نماید، بایستی به میزان مالیات مورد رای وجه نقد، یا تضمین بانکی بسپارد، وثیقه ملکی معرفی کند، یا ضامن معتبری که اعتبار وی مورد قبول اداره امور مالیاتی باشد معرفی نماید، در این صورت رای هیات حل اختلاف مالیاتی تا صدور رای شورایعالی مالیاتی موقوف الاجراء می ماند.
8- امکان شکایت مؤدی در مورد مالیاتهای قطعی شده که در مرجع دیگری قابل طرح نباشد به ادعای غیر عادلانه بودن مالیات، مستنداً به مدارک ودلائل کافی وتقاضای تجدید رسیدگی به هیات 3 نفره منتخب وزی امور اقتصادی ودارائی (هیات موضوع ماده 251 مکرر قانون مالیاتهای مستقیم).
9- امکان شکایت مؤدی به دیوان عدالت اداری در ارتباط با تقاضای ابطال آراء قطعی هیات های حل اختلاف مالیاتی، شورایعالی مالیاتی، هیات مووضع ماده 251 مکرر قانون مالیاتهای مستقیم، منحصراً از حیث نقض قوانین ومقررات یا مخالفت با آنها (مستند به بند 2 از ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری) مندرج در روزنامه رسمی شماره10790-مورخ 18/12/1360)رسیدگی شورای مالیاتی اشخاص
توجه: طبق ماده (216) قانون مالیاتهای مستقیم:
« مرجع رسیدگی به شکایات ناشی از اقدامات اجرائی راجع به مطالبات دولت از اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی که طبق مقررات اجرائی مالیاتها قابل مطالبه و وصول می باشد هیات حل اختلاف مالیاتی خواهد بود. به شکایات مزبور به فوریت وخارج از نوبت رسیدگی و رای صادر خواهد شد. رای صادره قطعی ولازم الاجراء است