حسابهای پرداختنی و سایر بدهیها
در آرمان پرداز هدف نهایی ارایه مشاوره متناسب با نیاز شما در این شرکت حسابداری میباشد.
هدف از ارائه مطالب
توصیف ماهیت حسابهای پرداختنی و سایر بدهیها.
تشریح کنترلهای داخلی اساسی مربوط به معاملات خرید و پرداختنیها.
توصیف هدفهای حسابرسان از حسابرسی حسابهای پرداختنی.
توصیف نوع و ماهیت روشهای دستیابی به هدفهای حسابرسان از حسابرسی حسابهای پرداختنی.
توصیف ماهیت روشهای حسابرسی سایر بدهیها.
حال که مسائل مربوط به اثبات داراییها، کامل شده است به مباحث رسیدگی به حسابهای بدهی پرداخته میشود. در این فصل، حسابهای پرداختنی و سایر بدهیهای جاری مورد بحث قرار میگیرد. فصل 16، مطالب مربوط به بدهیهای بلند مدت و همچنین، حقوق صاحبان سرمایه و بدهیهای احتمالی را به بحث میگذارد.
حسابهای پرداختنی
منشأ و ماهیت حسابهای پرداختنی
اصطلاح حسابهای پرداختنی (که در سیستم برگهای، برگههای پرداختنی[1] نامیده میشود) به بدهیهای ناشی از خرید کالا و خدمات در جریان عادی تجارت گفته میشود. معاملات متداولی که به ایجاد حسابهای پرداختنی منجر میگردد، شامل خرید نسیه کالا، مواد اولیه، داراییهای ثابت و اثاثه داری است.
دریافت خدمات چون خدمات حسابداری و حقوقی، تبلیغاتی، تعمیراتی و غیره، منبع دیگری است برای ایجاد حسابهای پرداختنی. بدهیهای بهرهبردار نباید جزء حسابهای پرداختنی طبقهبندی شود، بلکه باید جداگانه و تحت عنوانهای اوراق قرضه، اسناد پرداختنی، وامهای به وثیقه یا قراردادهای اقساطی نشان داده شود.
حسابهای پرداختنی حاصل از خرید کالا و خدمات و همچنین، اغلب سایر بدهیها دارای شواهدی، چون فاکتور خرید و صورتحساب فروشنده است؛ اما، بدهیهای پرداخت و ثبت نشده[2] (گاه، هزینههای تحقق یافته پرداخت نشده نامیده میشود) عموماً با گذشت زمان انباشت می گردد و مدیریت مجبور است بدهی مربوط به آنها را در پایان سال، برآورد کند. این گونه برآوردها معمولاً درباره حقوق و مزایا، بازنشستگی و بیمه، بهره، اجاره، مالیاتها ودیگر اقلام مشابه، ضروری است.
چگونگی برخورد حسابرسان با رسیدگی به حسابهای پرداختنی
هدفهای حسابرسان از رسیدگی به حسابهای پرداختنی، تعیین موارد زیر است:
کفایت سیستم کنترل داخلی حسابهای پرداختنی و چرخه خرید و پرداختها.
اعتبار حسابهای پرداختنی ثبت شده (رخداد و تعهد).
ثبت دفاتر بودن تمام حسابهای پرداختنی (کامل بودن).
صحت محاسبات ریاضی جداول پشتوانه حسابهای پرداختنی و انطباق آنها با حسابهای دفتر کل (صحت محاسبات ریاضی)
درستی ارزشیابی حسابهای پرداختنی.
کفایت افشا و چگونگی ارائه پرداختنیها در صورتهای مالی.
تقریباً کلیه دعاوی علیه مؤسسات حسابرسی، براساس عدم کشف بیش از واقع ارائه شدن درآمد (سود) توسط حسابرسان، اقامه شود. مدیریت شرکتها، به ویژه شرکتهای سهامی عام، به نوعی تحت فشارند که هر سال، سود بیشتری را نشان دهند. در فصلهای پیش، نگرانی حسابرسان از بیش از حد نشان داده شدن درآمد به دلیل بیش از واقع نشان دادن داراییهای مورد بحث قرار گرفت. نگرانی اصلی حسابرسان در حسابرسی بدهیها، کمتر از واقع نشان داده شدن، یا حتی از قلم افتادگی، بدهیهاست. کمتر از واقع نشان دادن بدهیها به همان اندازه بیش از واقع نشان دادن داراییها، وضع مالی شرکت را بهتر نشان میدهد و تخلفها را میپوشاند. علاوه بر این، کمتر از واقع نشان دادن بدهیها معمولاً با کمتر از واقع نشان دادن هزینهها و بیش از واقع نشان دادن سود خالص همراه است؛ برای مثال؛ تأخیر در ثبت صورتحسابهای هزینههای عملیاتی آخرین ماه سال مالی تا اولین ماه سال بعد، درآمدها را بیش از واقع نشان میدهد و بدهیها را کمتر از واقع. بنابراین، روشهای حسابرسی بدهیها باید به گونهای طراحی شوند که کامل بودن بدهیهای ثبت شده را آشکار سازد.
روشهای کشف کمتر از واقع نشان دادن بدهیها، متفاوت از روشهای حسابرسی برای کشف بیش از واقع نشان داده شدن داراییهاست. بیش از واقع نشان دادن داراییها معمولاً با یک ثبت نادرست در مدارک حسابداری همراه است. این گونه ثبتهای نادرست میتواند با روشهای بازبینی تکتک اقلام تشکیلدهنده مانده حساب دارایی، کشف شود. به محض این که چنین ثبتی جعلی کشف شد، شخص مسئول این تخلف ناگزیر از اعتراف به آن است. برعکس، کمتر از واقع نشان دادن یک بدهی عموماً با ثبت نکردن معاملهای صورت میگیرد که آن بدهی را به وجود آورده است. کشف یک ثبت از قلم افتاده به مراتب دشواتر از کشف یک ثبت جعلی میباشد. چنانچه از قلم افتادگی کشف شود، مسئول (یا مسئولین) مربوط میتوانند به راحتی آن را یک اشتباه تصادفی قلمداد کنند. حسابرسان از مدتها پیش تشخیص دادهاند که دشوارترین تخلف از لحاظ کشف کردن، تقلبی است که با ثبت نکردن معاملات به وجود میآید.
همین که حسابهای پرداختنی در دفاتر ثبت شد، وجود یک بدهی قطعی سبب میشود که هدف حسابرسی ارزشیابی به مراتب آسانتر از ارزشیابی داراییها (به استثنای وجوه نقد) دستیافتنی گردد؛ اما، در مورد بدهیهای پرداخت و ثبت نشده، وضع فرق میکند. همان گونه که پیشتر آمد، اندازهگیری دقیق این بدهیها در اکثر موارد بسیار دشوار است؛ حسابرسان باید برآوردهای حسابداری به عمل آمده را توسط مدیریت، حسابرسی کنند.
سیستم کنترل داخلی حسابهای پرداختنی
هنگامی که به کنترلهای داخلی حسابهای پرداختنی میاندیشیم باید به خاطر داشته باشیم که حسابهای پرداختنی یک شرکت، حسابهای دریافتنی شرکتهای دیگر است. در نتیجه، احتمال این که اشتباهی برای همیشه پنهان بماند بسیار اندک است؛ زیرا، بستانکاران صاحبکار نیز معمولاً مدارک کاملی را نگه میدارند و چنانچه طلب خود را دریافت نکنند، صاحبکار را از آن آگاه میکنند. این ویژگی بدهیها، حسابرسان را در کشف تخلفها یاری میرساند، مگر آنکه متخلف، شخصی باشد که بتواند هم درخواستهای پرداخت ارسالی بستانکاران را دریافت کند و هم به آنها پاسخ دهد. بدین ترتیب، برخی از شرکتها ترجیح میدهند به جای نگهداری مدارک کاملی درباره بدهیهای خود، بیشتر بر اطلاعیههای بستانکاران در مورد تأخیر در پرداختهای صاحبکار، اتکا کنند. چنین برخوردی به معنای ناقص بودن یا دقیق نبودن مدارک حسابهای پرداختنی نیست، بلکه به معنای ضعفی است در سیستم کنترل پرداختنیها که در سیستم کنترل حسابهای دریافتنی دیده نمیشود.
بحث درباره سیستم کنترل داخلی حسابهای پرداختنی میتواند به طور منطقی چنان گسترش یابد که تمام چرخه خرید یا تحصیل را دربرگیرد. در یک سیستم خوب و مؤثر خرید، دایره انبار یا دایره کنترل موجودیها درخواست خریدی را تهیه و تصویب میکند که سپس برای دایره خرید ارسال میشود. نسخهای از این درخواست خرید به ترتیب شماره در دایره تهیهکننده، بایگانی میگردد تا با سفارش خرید تنظیم شده و در نهایت، با گزارش دریافت کالا مطابقت داده شود.
دایره خرید با دریافت درخواست خرید، (1) لزوم سفارش دادن مواد و کالای درخواستی را تعیین و (2) فروشنده مناسب، مقدار و قیمت خرید آنها را انتخاب میکند. سپس با کسب مجوزهای لازم (در صورت نیاز) مواد و کالای مورد نیاز را با تنظیم سفارش خریدی که دارای شماره ردیف باشد، سفارش میدهد. نسخهای از این سفارش خرید باید برای هر یک از دوایر انبار، دریافت کالا و حسابهای پرداختنی ارسال گردد. نسخه ارسالی برای دایره دریافت کالا معمولاً مقادیر سفارش شده را ندارد تا بدین ترتیب، دایره دریافت کالا به شمارش کالاهای دریافتی ترغیب شود؛ اما، وجود این واقعیت که فهرست بستهبندی (حاوی مقادیر کالاها) عموماً همراه با کالای ارسالی توسط فروشندگان به دایره دریافت کالا میرسد، اثر این کنترل داخلی را کاهش میدهد.
دایره دریافت کالا باید مستقل از دایره خرید باشد. دایره دریافت کالا باید کالای دریافتی را بازرسی و شمارش کند. برای تمام کالاهای دریافتی باید گزارش دریافت کالا تنظیم شود. گزارشهای دریافت کالا باید دارای شماره ردیف باشد و نسخ آن به تعدادی تنظیم شود که برای اطلاع دوایر انبار، خرید و حسابهای پرداختنی ارسال گردد. در شرکتهای کوچک، معمولاً از فهرستبندی فروشندگان به عنوان گزارش دریافت استفاد میشود.
تاریخ دریافت هر یک از مدارک توسط دایره حسابهای پرداختنی باید روی آن مدارک ثبت گردد. برگهها و مدارکی که در داخل دایره حسابهای پرداختنی تنظیم میشود، میتواند از طریق شماره ردیف، کنترل گردند. انجام شدن هر یک از مراحل بازبینی هر فاکتور خرید باید با ذکر تاریخ و امضا، روی سند مربوط مشخص شود. مقایسه مقادیر مندرج در فاکتورهای خرید با مقادیر مندرج در گزارشهای دریافت سفارشهای خرید، از پرداخت بابت کالاهای دریافتی بیش از مقادیر سفارش و دریافت شده، پیشگیری خواهد کرد. مقایسه قیمتهای هر واحد، تخفیفات و شرایط حمل مندرج در سفارشهای خرید با اطلاعات مشابه در فاکتورهای خرید، از پرداخت بابت قیمت گرانتر از قرارداد جلوگیری میکند.
جداسازی وظیفه بازبینی و تصویب فاکتورهای خرید از وظیفه پرداخت نقدی بابت آن، گام دیگری است برای پیشگیری از اشتباهات و تخلفات. پیش از تصویب پرداخت فاکتورهای خرید باید شواهدی کتبی از بازبینی تمام جنبههای آن، فراهم شده باشد. مسئول صدور چک باید برگه (سند) حسابداری و سایر مدارک پشتوانه فاکتور مزبور را به گونهای علامتگذاری کند که امکان استفاده دوباره از آنها ناممکن شود.
کنترل دیگری که انتظار میرود حسابرسان در یک دایره حسابهای پرداختنی با کنترلهای داخلی خوب با آن روبرو شوند، مطابقت ماهانه جزئیات حسابهای پرداختنی (یا برگههای پرداختنی) با حساب کنترل بستانکاران در دفتر کل است. این گونه صورتهای تطبیق ماهانه باید به عنوان مدرک انجام شدن کار نگهداری شود تا در صورت بروز اشتباهات در آینده بتواند در کشف آنها مسئولین را یاری رساند.
صورتحسابهای ماهانه فروشندگان باید به موقع با دفتر معین بستانکاران مطابقت شود و هر گونه اختلاف آشکار شده باید به طور کامل پیجویی گردد. در برخی از صنایع، پرداخت پیش پرداخت به فروشندگان یک امر عادی و متداول است. این گونه پیشپرداختها به شکل درصدی از فاکتورهای خرید، تسویه میشود. در صورت وجود چنین پیش پرداختهایی، حسابرسان باید از رعایت روشهای لازم برای کسر درصد مقرر در قرارداد از تمام فاکتورهای خرید مربوط اطمینان یابند.
عملیات چرخه خرید یا تحصیل در شکل 1-15 نشان داده میشود.
سیستم کنترل داخلی و کامپیوتر
پردازش کامپیوتر معاملات خرید میتواند کنترلهای داخلی را افزایش دهد و قدرت بخشد. درخواستهای خرید و سفارش خرید میتواند توسط کامپیوتری تهیه شود که مدارک ثبت دائمی موجودیها را بیدرنگ پردازش میکند. با دریافت مواد و کالای سفارش شده، اطلاعات مربوط میتواند به کامپیوتر داده شود تا کامپیوتر به طور خودکار، گزارش دریافت کالا را تهیه و مدارک موجودیها را به هنگام کند. همان گونه که در فصل 11 آمد، پردازش کامپیوتری دریافتها و پرداختهای نقدی میتواند مدارک وجوه نقد را بهنگام شده در اختیار مدیریت قرار دهد.
کاربرگهای حسابرسی حسابهای پرداختنی
کاربرگ اصلی حسابهای پرداختنی، تراز آزمایشی انواع ماندههای حسابهای پرداختنی به تاریخ ترازنامه و درخواستهای تأییدیه بستانکاران، کاربرگهای اساسی حسابهای پرداختنی میباشد. ترازهای آزمایشی مزبور اغلب به شکل گزارشهای چاپی کامپیوتر است. علاوه بر این، حسابرسان میتوانند فهرستی از حسابهای پرداختنی ثبت نشده را که در طول رسیدگیهای خود کشف کردهاند، به شرح شکل 4-15، تهیه کنند.
برنامه حسابرسی
روشهایی که در زیر میآید روشهایی است که به طور متداول در بیشتر کارهای حسابرسی برای اثبات حسابهای پرداختنی باید انجام شود.
الف- سیستم کنترل داخلی حسابهای پرداختنی را ارزیابی کنید.
شناختی از سیستم کنترل داخلی حسابهای پرداختنی کسب کنید.
احتمال خطر کنترل را درباره هر یک از سرفصلهای عمده حسابهای پرداختنی در ترازنامه تعیین و آزمونهای اضافی کنترلها را طراحی کنید.
آزمونهای اضافی کنترلها را درباره آن دسته از کنترلهای داخلی اجرا کنید که حسابرسان قصد دارند برای کاهش سطح تعیین شده احتمال خطر و در نتیجه، کاهش آزمونهای محتوا بر آنها اتکا کنند.
احتمال خطر کنترل را درباره هر یک از سرفصلهای عمده حسابهای پرداختنی در ترازنامه و بر اساس آزمون کنترلهای انجام شده، دوباره برآورد و آزمونهای محتوا را طراحی کنید.
ب- آزمونهای محتوای معاملات و ماندههای حسابهای پرداختنی
تراز آزمایشی حسابهای پرداختنی را به تاریخ ترازنامه از صاحبکار دریافت کنید و با دفتر کل، مغایرتگیری نمایید.
ماندههای پرداختنی به بستانکاران انتخابی را با بازرسی مدارک پشتوانه آنها، سندرسی کنید.
بدهیها (ی ثبتشده) را با صورتحسابهای ماهانه، فروشندگان (بستانکاران) مغایریتگیری کنید.
تأییدیه حسابهای پرداختنی را با مکاتبه مستقیم با فروشندگان، دریافت کنید.
روشهای تحلیلی را درباره حسابهای پرداختنی و حسابهای مرتبط، اجرا کنید.
برای کشف حسابهای پرداختنی ثبت نشده، جستجو کنید.
حسابهای پرداختنی به اشخاص وابسته را جستجو کنید.
چگونگی ارائه حسابهای پرداختنی را در صورتهای مالی و کیفیت افشای مربوط به آن را ارزیابی کنید.
هدفهای آزمونهای عمده محتوای مربوط به حسابهای پرداختنی و ارتباط آنها با هدفهای اولیه حسابرسان در شکل 2-15 میآید.
الف- سیستم کنترل داخلی حسابهای پرداختنی را ارزیابی کنید.
1- شناختی از سیستم کنترل داخلی کسب کنید.
یکی از راههای آشنایی با سیستم کنترل داخلی حسابهای پرداختنی، تهیه نمودگر یا استفاده از نمودگرهای تهیه شده توسط صاحبکار است. در برخی موارد، حسابرسان ممکن است ترجیح دهند که از شرح نوشته سیستم، شامل نکاتی چون تشخیص میزان استقلال دوایر حسابهای پرداختنی و دریافت کالا از دایره خرید، بهره بگیرند. حسابرسان میتوانند از پرسشنامههای کنترل داخلی نیز برای کسب اطلاعات مربوط به کنترلهای داخلی حسابهای پرداختنی استفاده کنند. نمونههایی متداول از پرسشهای مندرج در یک پرسشنامه کنترلهای داخلی عبارت است از: آیا تراز آزمایشی حسابهای پرداختنی به طور ماهانه تهیه و با حساب کنترل بستانکاران در دفتر کل مطابقت میشود؟ آیا صورتحسابهای ماهانه فروشندگان با حسابهای پرداختنی یا برگههای پرداختنی مطابقت میشود؟ آیا پیشپرداختهای به فروشندگان به عنوان حسابهای دریافتنی ثبت و به گونهای کنترل میشود که از تسویه آنها به شکل کاهش از مبالغ فاکتورهای فروشندگان اطمینان ایجاد گردد؟ آیا علامیههای بدهکار بابت اختلافات ناشی از قیمتها، مقادیر یا محاسبات برای فروشندگان کالا ارسال میشود؟ آیا ماندههای بدهکار حسابهای فروشندگان کالا به دوایر اعتبارات و خرید گزارش میشود؟
احتمال خطر کنترل را برآورد و آزمونهای اضافی کنترلها را طراحی کنید.
احتمال خطر کنترل مربوط به هر سرفصل صورتهای مالی، تنها زمانی کمتر از حداکثر برآورد میشود که وجود کنترلهای لازم و اعمال مؤثر آن را آزمونها نشان دهد. سپس، حسابرسان باید تعیین کنند که کدام آزمون اضافی کنترلها احتمالاً محدود کردن آزمونهای محتوا را از لحاظ هزینه اجرا، ایجاب میکند.
آزمونهای اضافی کنترلها را اجرا کنید.
تعدادی از آزمونهای کنترلهای حسابهای پرداختنی در فصلهای 11 و 13، وجوه نقد و موجودیهای مواد و کالا، بحث شده است. در اینجا تنها به اختصار، نمونههای دیگری بحث میشود.
الف- نمونهای از اقلام انتقالی به حساب کنترل بستانکاران را بازبینی کنید.
اعتبار مبلغ ثبت شده در حساب کنترل بستانکاران در دفتر کل از طریق ردیابی اقلام مندرج در این حساب به دفاتر معین بستانکاران و روزنامه پرداختهای نقدی برای یک یا دو ماه، تعیین میشود. هر گونه انتقال از دفتر روزنامه عمومی به این حساب در طول دوره مورد آزمون نیز باید ردیابی گردد. ردیابی مزبور به عنوان آزمون کلی انتقال اقلام بین مدارک مختلف، قبل از تاریخ ترازنامه صورت میگیرد. حسابرسان باید تمام اقلام ثبت شده در حساب کنترل بستانکاران را مورد بررسی قرار دهند و هر گونه ثبت غیر عادی را پیجویی کنند.
ب- نمونهای از اقلام انتقالی به حسابهای انتخابی از معین بستانکاران را سندرسی کنید.
آزمون صحت و دقت معین بستانکاران از طریق ردیابی اقلام خاص موجود در حسابهای مزبور به روزنامه صندوق، روزنامه خرید و سایر دفاتر روزنامه مربوط و از آنجا به مدارک اولیه (چون سفارشهای خرید، گزارشهای دریافت کالا، فاکتورها و مدارک پرداختهای نقدی) برای تعیین کفایت سیستم کنترل داخلی ضروری است. چنانچه انجام دادن وظایف خرید، انبار، بازبینی فاکتورها و پرداختهای نقدی به عهده دوایر جداگانه واگذار شده باشد و سیستم کنترلی داخلی نیز خوب و مناسب به نظر رسد، ردیابی اقلام از دفاتر کل به مدارک اولیه میتواند تنها به میزانی صورت گیرد که مشخص سازد روشهای کنترلی، به گونهای مناسب اعمال میشود.
حسابرسان میتوانند با دنبال کردن زنجیره عطف حسابرسی در جهت مخالف نیز آزمونهای خود را انجام دهند. حسابرسان میتوانند با ردیابی نمونهای معرف از بین اقلام مندرج در دفاتر روزنامه به دفتر معین بستانکاران، انتقال یکنواخت اقلام روزنامه به دفتر معین را اثبات کنند.
احتمال خطر کنترل را دوباره برآورد و آزمونهای محتوا را طراحی کنید.
تکمیل روشهای حسابرسی یاد شده در بالا حسابرسان را قادر میسازد که احتمال خطر کنترل مربوط به هر یک از ادعاهای مدیریت را درباره حسابهای پرداختنی مندرج در صورتهای مالی، به طور نهای برآورد کنند. برآوردی که از سیستم کنترل داخلی بدست میآورند مبنایی را برای حسابرسان فراهم میآورد که براساس آن بتوانند آزمونهای محتوای لازم را جهت اثبات حسابهای پرداختنی در تاریخ ترازنامه، انتخاب کنند.
پایین بودن احتمال خطر کنترل حسابهای پرداختنی، اغلب به معنای تهیه و تنظیم به موقع گزارشهای دریافت با شماره ردیف توسط صاحبکار و برای تمام مواد و کالای دریافتی، تهیه و تنظیم به موقع برگههای حسابداری با شماره ردیف و ثبت آنها و پرداخت به موقع حسابهای پرداختنی در سررسیدهای مربوط و ثبت بیدرنگ آن در دفاتر روزنامه پرداختهای نقدی و معین بستانکاران است. سرانجام، یکی از کارکنان حسابداری که در پردازش حسابهای پرداختنی نقش ندارد، در پایان هر ماه، تکتک حسابهای دفتر معین بستانکاران را با صورتحسابهای فروشندگان مواد و کالا مقایسه میکند و همچنین، جمع ماندههای دفتر معین بستانکاران را با مانده حساب کنترل بستانکاران در دفتر کل مطابقت میدهد. چنین تصویر خوبی از سیستم کنترل داخلی، حسابرسان را قادر میسازد که آزمونهای محتوای حسابهای پرداختنی را به حداقل کاهش دهند.
از سوی دیگر، بالا بودن خطر احتمال خطر کنترل حسابهای پرداختنی اغلب به معنای مطابقت نداشتن مدارک معین بستانکاران با حساب کنترل بستانکاران در دفتر کل، شماره ردیف نداشتن گزارشهای دریافت موادو کالا و برگههای حسابداری، ثبت نشده معاملات خرید تا بعد از پرداختهای بدهی مربوط به آن و سر رسید گذشته بودن تعداد زیادی از حسابهای پرداختنی است. در این گونه موارد، اگر حسابرسان بخواهند از منظور شدن تمام بدهیهای موجود در تاریخ ترازنامه در مبلغ حسابهای پرداختنی مندرج در ترازنامه اطمینان یابند باید رسیدگیهای مفصل و زیادی را انجام دهند.
ب- آزمونهای محتوا
تراز آزمایشی حسابهای پرداختنی را به تاریخ ترازنامه از صاحبکار دریافت کنید و با دفتر کل، مغایرتگیری نمایید.
یکی از هدفهای این روش، اثبات مطابقت داشتن مبلغ بدهی مندرج در ترازنامه با جمع تکتک اقلامی است که در مدارک تفصیلی بدهیها وجود دارد. هدف دیگر، فراهم آوردن نقطه شروعی است برای آزمونهای محتوا. حسابرسان با استفاده از فهرست برگههای مربوط یا فهرست حسابهای پرداختنی، نمونه معرفی اقلام را برای رسیدگیهای دقیق خود انتخاب میکنند.
صاحبکار معمولاً تراز آزمایشی حسابهای پرداختنی به تاریخ پایان سال مالی را در اختیار حسابرسان قرار میدهد. حسابرسان باید جمع تراز آزمایشی و درستی هر یک از اقلام مندرج در آن را اثبات کنند. چنانچه جمع تکتک اقلام موجود در تراز آزمایشی مزبور با حساب کنترل بستانکاران در دفتر کل تطبیق نداشته باشد، دلیل (یا دلایل) اختلاف باید پیجویی شود. حسابرسان در اغلب این گونه موارد، از کارکنان صاحبکار میخواهند که چنین اشتباهاتی را یافته و اصلاحات لازم را به عمل آروند. مطابقت مانده حساب کنترل بستانکاران با جمع فهرست حسابهای پرداختنی نیز به معنای کامل بودن بدهیها به طور مطلق نیست؛ زیرا، فاکتورهای دریافتی در تاریخهای نزدیک به پایان سال مالی ممکن است در دفتر کل یا در مدارک معین، هیچ یک ثبت نشده و یا اشتباهات مشابهی میتوانند بدون برهم زدن توازن دو مدرک مزبور وجود داشته باشد.
ماندههای پرداختنی به بستانکاران انتخابی را با بازرسی مدارک پشتوانه آنها، سندرسی کنید.
سندرسی ماندههای پرداختنی به بستانکاران انتخاب شده با مراجعه به برگههای حسابداری، فاکتورها، سفارشهای خرید و گزارشهای دریافت، آزمون محتوایی است برای اثبات اعتبار تراز آزمایشی حسابهای پرداختنی که توسط صاحبکار تهیه شده است.
در شرکتهایی که از سیستم برگهای استفاده میکنند، بازبینی و اثبات هر یک از برگهها به آسانی میتواند در تاریخ ترازنامه صورت گیرد؛ زیرا، تمام برگههای مربوط در کنار هم و در پرونده برگههای پرداخت نشده خواهد بود. محتویات پرونده برگههای پرداخت نشده هر روز تغییر میکند؛ زیرا، با پرداخت هر برگه، آن برگه از پرونده مزبور خارج و به ترتیب حروف الفبا به نام فروشنده مربوط بایگانی میشود. بدین ترتیب، تنظیم و نگهداری فهرستی از برگههای پرداخت نشده در تاریخ ترازنامه و توسط صاحبکار، حایز اهمیت است. این فهرست باید نام فروشندگان، شماره برگهها، تاریخهای سررسید و مبالغ مربوط را نشان دهد.
بدهیها (ی ثبتشده) را با صورتحسابهای ماهانه فروشندگان (بستانکاران) مغایرتگیری کنید.
مغایرتگیری و مطابقت صورتحسابهای فروشندگان با مدارک تفصیلی پرداختنیها در پایان هر ماه، روش جاری بسیاری از شرکتهاست. چنانچه حسابرسان دریابند که چنین روشی توسط کارکنان صاحبکار و به طور مرتب انجام شده است، برای حصول اطمینمان از انجام شدن مغایرتگیری به طور رضایتبخش میتوانند بررسی صورتحسابهای فروشندگان را به طور محدود انجام دهند.
چنانچه مغایرتگیری صورتحسابهای فروشندگان و حسابهای پرداختنی توسط کارکنان صاحبکار انجام نشده باشد، حسابرسان میتوانند این کار را خود انجام دهند. در مواردی که کنترلهای داخلی حسابهای پرداختنی ضعیف است، حسابرسان میتوانند کنترل مراسلات دریافتی صاحبکار را در اختیار خود گیرند تا مطمئن شوند که تمام صورتحسابهای دریافتی توسط شرکت در اختیار آنان قرار میگیرد. یکی از اختلافاتی که با مغایرتگیری صورتحسابهای فروشندگان روشن میشود، هزینههای حملی است که فاکتور آن هنوز توسط صاحبکار دریافت یا ثبت نشده است. گرچه به طور منطقی تمام کالاهایی که مالکیت آن به صاحبکار منتقل شده است باید جزء موجودیهای پایان سال صاحبکار منظور شود (بدین ترتیب، کالاهای حمل شده به صورت فوب بندر مبدأ تا تاریخ ترازنامه که هنوز دریافت نشده است باید جزء موجودی مواد و کالای پایان دوره منظور گردد)، ثبت فاکتورهای خرید به عنوان بدهی و پیش از دریافت مواد و کالای آن، شیوه متداولی در حسابداری نمیباشد. فهرستی از مواد و کالای در راه باید تهیه و در صورت با اهمیت بودن آنها، نسبت به اصلاح موجودیهای پایان دوره تصمیمگیری شود.
حصول اطمینان از اعمال انقطاع زمانی صحیح درباره حسابهای پرداختنی، یکی از هدفهای این روش حسابرسی است. انقطاع زمانی حسابهای پرداختنی و انقطاع زمانی فاکتورهای خرید، هر دو، در تعیین موجودیهای پایان دوره مالی نقش دارد. حسابرسان هنگام نظارت بر شمارش موجودیها در آخرین روز سال مالی، شماره آخرین گزارش دریافت مواد و کالا را یادداشت میکنند. شماره مزبور باید با لیست حسابهای پرداختنی در آن روز مطابقت و فاکتور فروشنده آن مشخص شود. هر فاکتور مربوط به گزارشهای دریافت قبل از گزارش یاد شده، معرف بدهی در پایان سال است؛ هر فاکتوری که مربوط به شمارههای بعدی گزارشهای دریافت مواد و کالا باشد نباید به عنوان موجودی پایان دوره قلمداد گردد. به عبارت دیگر، «انقطاع زمانی» پایان سال باید از ثبت شدن بدهی مربوط به هر کالای دریافتی تا پایان روز آخر دوره مالی و منظور شدن در موجودی پایان سال، اطمینان دهد. در غیر این صورت، سود خالص شرکت به میزان مبلغ کامل فاکتوری که به حساب گرفته نشده است بیش از واقع نشان داده خواهد شد.
محمولهای از مواد و کالا که در آخرین روز دوره مالی و پس از شمارش موجودیها دریافت میشود در صورتی بر درآمد شرکت اثر نخواهد داشت که مواد و کالای مزبور جزء موجودی منظور نگردد و فاکتور فروشنده (فاکتور خرید) آن نیز به حساب خرید و حسابهای پرداختنی منظور نشود. گرچه حذف این معامله به عنوان یک اشتباه انقطاع زمانی تلقی میشود، اما اهمیت این اشتباه به مراتب کمتر از منظور کردن مواد و کالا در موجودی پایان دوره و عدم ثبت بدهی مربوط به آن است.
به طور کلی، چنین میتوان گفت که حسابرسان در تصمیمگیری نسبت به اهمیت بدهیهای ثبتنشده باید اقلام بدهکار ثبت نشده در حسابهای طرف مقابل را مورد توجّه قرار دهند. اگر ثبت معاملهای به معنای افزودن یک دارایی و یک بدهی باشد، اثر آن بر صورتهای مالی به مراتب کمتر از اثر ثبت فاکتور مشابهای است که بدهکار آن یک حساب هزینه باشد. به هر حال، حسابرسان باید مطمئن شوند که فاکتورهای مربوط به تمام کالاهای دریافت شده، در دفاتر ثبت و مواد و کالای آن، جزء موجودیهای پایان دوره منظور شده است.
تأییدیه حسابهای پرداختنی را با مکاتبه مستقیم با فروشندگان، دریافت کنید.
برای تمام فروشندگانی که در طول سال، خریدهای عمدهای از آنان شده است و صرف نظر از مانده حساب آنان در تاریخ ترازنامه باید درخواست تأییدیه ارسال گردد. نمونهای از یک درخواست تأییدیه حسابهای پرداختنی در شکل 3-15 نشان داده میشود. حتی برای حسابهای با مانده صفر نیز باید درخواست تأییدیه فرستاده شود مشروط بر آنکه از تأمینکنندگان عمده مواد و کالا باشند. با مراجعه به دفتر معین بستانکاران یا گزارشهای چاپی کامپیوتری که خریدهای شرکت را برحسب فروشندگان تنظیم کرده است یا پرس و جو از کارکنان دایره خرید شرکت، تأمینکنندگان عمده مواد و کالای شرکت میتواند شناسایی شود. سایر حسابهایی که باید برای آنها تأییدیه دریافت گردد، حسابهایی که صورتحساب ماهانه آنها به حسابرس ارائه نگردیده است، حسابهای با معاملات غیرعادی، حسابهای جاری شرکت مادر و سایر شرکتهای تابع آن و حسابهای تضمین شده با وثیقه داراییها را شامل میشود.
دریافت تأییدیه حسابهای پرداختنی همانند تأییدیه بدهکاران، یک روش اجباری نیست. یک دلیل این امر آن است که بزرگترین مخاطره در اثبات بدهیها، وجود بدهیهای ثبت نشده میباشد. تأیید حسابهای پرداختنی ثبت شده، بود و نبود حسابهای پرداختنی ثبت نشده را اثبات نمیکند؛ اما، ارسال درخواست تأییدیه برای بستانکاران با مانده حساب صفر در تاریخ ترازنامه، به منظور کشف بدهیهای ثبت نشده صورت میگیرد. عامل دیگری که در مقایسه تأییدیه بدهکاران و تأییدیه بستانکاران باید مورد توجّه قرار گیرد، آن است که حسابرسان، شواهدی را در محل صاحبکار مییابند که در خارج از واحد مورد رسیدگی تهیه شده است (مانند فاکتورهای خرید و صورتحساب ماهانه) و حسابهای پرداختنی را اثبات میکند. چنین شواهدی خارجی برای اثبات بدهکاران وجود ندارد. سرانجام، بیشتر حسابهای پرداختنی به تاریخ ترازنامه، پیش از تکمیل رسیدگیهای حسابرسان پرداخت شده است. این گونه پرداختها تأیید دیگری است بر درستی بدهیهای ثبت شده. بنا به این دلایل است که دریافت تأییدیه بستانکاران به اندازه تأییدیه بدهکاران، اهمیت ندارد.
روشهای تحلیلی را درباره حسابهای پدراختنی و حسابهای مرتبط، اجرا کنید.
حسابرسان برای حصول اطمینان خاطر از معقول بودن کلی حسابهای پرداختنی میتوانند نسبتهایی را چون نسبت بستانکاران به خرید و به مجموع بدهیهای جاری، را محاسبه کنند. سپس، این نسبتها را با نسبتهای محاسبه شده در سالهای قبل مقایسه کنند تا روندهای نیازمند پیجویی، روشن و آشکار شود.
صورت ریز مبالغ پرداختنی به هر یک از فروشندگان باید بررسی و فروشندگان باید بررسی و فروشندگانی که به طور معمول از آنان خرید نمیشود باید مشخص شوند. مبالغ پرداختنی به هر یک از فروشندگان نیز باید با مبالغ پرداختنی در پایان سالهای گذشته مقایسه گردد. حسابرسان با مطالعه و بررسی تغییرات سالانه خرید و سایر حسابهای وابسته به خرید ممکن است به اشتباهاتی در حسابهای پرداختنی پی ببرند. سرانجام، حسابرسان باید آن بخش از حسابهای پرداختنی را که سررسید گذشته است با مبالغ و اطلاعات مشابه سالهای پیش مقایسه کنند.
حسابرسان میتوانند با محاسبه نسبت تخفیفات نقدی دریافتی به مجموع خرید طی سال و نقدی دریافتی، نشانه تغییر در شرایط خریدع عدم استفاده از شرایط دریافت تخفیفات یا دستکاریهای متقلبانه است.
برای کشف حسابهای پرداختنی ثبت نشده، جستجو کنید.
حسابرسان در طول رسیدگیهای خود باید نسبت به هر گونه پرداختنیهای ثبت نشده، هشیار باشند؛ برای مثال، سه روش حسابرسی یاد شده در این برنامه حسابرسی، یعنی، مغایرتگیری، تأییدیهها و روشهای تحلیلی، میتواند بدهیهایی را افشا کند که ثبت نشده است. نمونههایی از پرداختنیهای ثبت نشده، علوه بر پرداختنیهای تجاری، عبارت است از: سپردههای مشتریان که به بستانکار حسابهای دریافتنی منظور شده است، تعهدات تسویه نشده بابت اوراق بهادار خریداری شده، حقالمشاوره مهندسین و بدهی به پیمانکاران بابت ساختمانهای در جریان تکمیل در تاریخ رسیدگیها که هنوز صورتحساب آنها دریافت نشده و حقالمشاوره وکلای حقوقی و حق بیمههایی که هنوز پرداخت نشده است.
حسابرسان در جستجوی حسابهای پرداختنی ثبت نشده، علاوه بر اقدامات یاد شده، معاملات ثبت شده پس از پایان سال مالی را نیز حسابرسی میکنند. مقایسه پرداختهای نقدی پس از تاریخ ترازنامه با صورت ریزحسابهای پرداختنی در آن تاریخ، روشی بسیار مؤثر برای افشای حسابهای پرداختنی ثبت نشده است. هر بدهی در نهایت باید پرداخت شود و میشود؛ بنابراین، حداقل در زمان پرداخت باید ثبت دفاتر گردد. هزینههای منظم ماهانه، مانند اجاره، اغلب به طور مستقیم و بدون گذر از حسابهای پرداختنی، به حسابهای دفتر کل نقل میشود. حسابرسان برای آن که مطمئن شوند از تمام پرداختهای پس از پایان سال مالی آگاهند باید شماره ترتیب تمام چکهای صادر شده بین تاریخ و ترازنامه و تاریخ اتمام رسیدگیها را کنترل کنند.
حسابرسان همچنین باید زمینههای احتمالی زیر را در مورد پرداختنیهای ثبت نشده، مورد توجّه قرار دهند:
فاکتورهای خرید بدون گزارش دریافت کالا و گزارشهای دریافت مواد و کالای بدون فاکتور در سیستم برگهای به این مدارک، کار در جریان گویند. حسابرسان برای تعیین این که صاحبکار، بر حسب مورد، این مدارک را در حسابهای پرداختنی ثبت کرده است باید مدارک مزبور را به تاریخ ترازنامه، بررسی کنند.
برگههای پرداختنی ثبت شده در معین بستانکاران پس از تاریخ ترازنامه بازرسی این گونه مدارک ممکن است اقلامی را آشکار سازد که باید به تاریخ ترازنامه، ثبت شده میبود.
فاکتورهای دریافتی توسط صاحبکار پس از تاریخ ترازنامه تمام فروشندگان همواره فاکتور مواد و کالا یا خدمات ارائه شده را به موقع برای خریدار ارسال نمیکنند. از این رو، بررسی فاکتورهای دریافتی صاحبکار طی دوره بعد از تاریخ ترازنامه میتواند حسابهای پرداختنی ثبت نشده را به تاریخ ترازنامه افشا کند.
نمونهای از کاربرگ حسابرسی در مورد حسابهای پرداختنی ثبت نشده که توسط حسابرسان کشف شده است، در شکل 4-15 نشان داده میشود.
حسابرسان پس از کشف بدهیهای ثبت نشده باید از خود بپرسند که آیا اثر اقلام منظور شده به اندازهای اهمیت دارد که ضرورت پیشنهاد ثبتهای اصلاحی را ایجاب کند؟ آیا اصلاحات مزبور سبب چنان تغییری در صورتهای مالی خواهد شد که تصویر متفاوتی از وضعیت جاری شرکت یا قدرت سوددهی آن را ارائه دهد؟ همان گونه که در مبحث مغایرتگیری صورتحسابهای فروشندگان با حسابهای پرداختنی آمد، حسابرسان به ندرت برای افزودن مواد و کالای در راه به موجودیهای پایان سال، پیشنهاد ثبت اصلاحی ارائه میدهند؛ مگر، محموله در راه، بیش از حد بزرگ و پرارزش باشد.
برای توصیف بیشتر درباره عوامل مؤثر بر تصمیمگیری نسبت به اهمیت معاملات ثبت نشده، حسابرسی پایان سال یک شرکت تولیدی کوچک را در نظر بگیرید که از وضعیت خوب مالی با مجموع داراییهایی به مبلغ 100 میلیون ریال و سود خالص قبل از اصلاحات به مبلغ 10 میلیون ریال برخوردار است. رسیدگیهای حسابرسان، بدهیهای ثبت نشده زیر را آشکار ساخته است:
فاکتوری به مبلغ 000/140 ریال و به تاریخ 30 شهریور با شرایط فوب مبدأ. مواد و کالای این فاکتور در تاریخ 30 شهریور حمل، اما در تاریخ 4 مهر ماه دریافت شده است. فاکتور مزبور نیز در تاریخ 4 مهر دریافت و در همان تاریخ نیز ثبت شده است.
در بررسی اهمیت این قلم حذف شده، اولین نکته آن است که تأثیری بر سود خالص شرکت ندارد. در صورت انجام شدن ثبت اصلاحی، مبالغی مساوی به داراییهای جاری (موجودیهای مواد و کالا) و بدهیهای جاری افزوده میشود؛ بنابراین، سرمایه در گردش شرکت تغییری نمیکند. حذف این قلم، نسبت جاری را اندکی تغییر میدهد. حسابرسان قاعدتاً این قلم را به اندازه کافی با اهمیت تلقی نمیکند که ثبت اصلاحی برای آن پیشنها نمایند.
فاکتور دیگری به مبلغ 000/400 ریال و به تاریخ 30 شهریور با شرایط فوب مبدأ. مواد و کالای این فاکتور در تاریخ 31 شهریور دریافت و جزء موجودیهای شمارش شده در همان تاریخ منظور شده است. فاکتور مزبور در تاریخ 8 مهر ماه دریافت و به عنوان معامله همان تاریخ، ثبت دفاتر شده است.
این اشتباه باید تصحیح شود؛ زیرا، منظور نمودن مواد و کالای مزبور در موجودیهای پایان سال و بدون شناسایی بدهی مربوط سبب اشتباهی به مبلغ 000/400 ریال در سود خالص پیش از کسر مالیات شده است. از آنجا که بدهیهای شرکت کمتر از واقع نشان داده شده است، سرمایه در گردش شرکت و نسبت جاری، هر دو، بیش از واقع نشان داده شده است. حقوق صاحبان سرمایه نیز بیش از واقع نشان داده شده است. این حقایق نشانه اهمیت این قلم حذف شده است و ضرورت ثبت اصلاحی را ایجاب میکند.
فاکتوری به مبلغ 000/150 ریال و به تاریخ 31 شهریور بابت خرید یک دستگاه گاوصندوق. این گاوصندوق در تاریخ 31 شهریور تحویل شرکت شده اما، فاکتور آن تا تاریخ پرداخت وجه، 15 مهرماه، ثبت دفاتر نشده است.
از آنجا که این معامله تنها برای حسابهای دارایی و بدهی اثر دارد، حذف این قلم تأثیری بر سود خالص شرکت ندارد؛ اما، سرمایه در گردش و نسبت جاری تحت تأثیر قرار میگیرد؛ زیرا، بدهکار آن بر یک حساب دارایی غیر جاری و بستانکار آن بر یک حساب بدهی جاری اثر میگذارد. بیشتر حسابرسان احتمالاً ثبت اصلاحی برای این مورد را پیشنهاد نمیکنند.
فاکتوری به مبلغ 000/300 ریال و به تاریخ 31 شهریور بابت آگهیهای تبلیغاتی طی ماههای تیر، مرداد و شهریور. این فاکتور تا تاریخ پرداخت آن در 15 مهر ثبت دفاتر نشده است.
دلیل ضرورت ثبت اصلاحی برای این قلم، این واقعیت است که هم بر سود خالص و هم بر مبلغ سرمایه در گردش و نسبت جاری اثر میگذارد. در این شرایط، ثبتی اصلاحی برای این مورد قاعدتاً باید پیشنهاد شود.
بنابر نمونههای یاد شده در بالا، تصمیمگیری درباره اهمیت معاملات ثبت نشده به میزان قابل ملاحظهای به اثر داشتن یا نداشتن آن بر سود خالص شرکت بستگی دارد. با فرض آن که معامله حذف شدهای بر سود خالص اثر داشته باشد، اما حسابرسان باید به خاطر داشته باشند که بخشی (بزرگ) از این اشتباه در سود خالص میتواند با مالیات بر درآمد شرکت، خنثی شود. به عبارت دیگر، اصلاح یک هزینه ثبت نشده به مبلغ یک میلیون ریال ممکن است سود خالص پس از کسر مالیات را تنها به مبلغ 000/500 ریال کاهش دهد. تنها اثر نهایی انجام ندادن ثبت اصلاحی، انتقال 000/500 ریال بین سود خالص دو سال متوالی است. به طور کلی، حسابرسان باید از پیشنهاد ثبتهای اصلاحی ناشی از انقطاع زمانی معاملات در پایان سال بپرهیزند، مگر آن که اثر آن بر صورتهای مالی آشکارا عمده باشد؛ اما، نباید فرموش کرد که وجود تعداد زیادی از اشتباهات کم اهمیت میتواند در مجموع اثر با اهمیتی بر صورتهای مالی داشته باشد.
حسابهای پرداختنی به اشخاص وابسته را جستجو کنید.
پرداختنیهای به رؤسا، مدیران، سهامداران یا شرکتهای وابسته نیاز به توجه ویژه حسابرسان دارد؛ زیرا، این گونه پرداختنیها از معاملات حقیقی و بیشبههای که بین طرفین با تضاد منافع انجام میشود ناشی نشدهاند. حسابرسان در این گونه موارد باید توجه داشته باشند که این پراختنیها ممکن است به خرید موجودیهای مواد و کالا یا سایر داراییهای مربوط باشد که چگونگی ارزشیابی آنها زیر سؤال است.
حسابرسان مستقل باید برای یافتن این پرداختنیها، جستجوکنند. تمام پرداختنیهای عمده به اشخاص وابسته باید در صورتهای مالی افشا شود.
چگونگی ارائه حسابهای پرداختنی را در صورتهای مالی و کفایت افشای مربوط به آن را ارزیابی کنید.
ارائه صحیح حسابهای پرداختنی در ترازنامه مستلزم تفکیک مبالغ پرداختنی عمده به اشخاص وابسته (مدیران، سهامداران عمده، رؤسا و کارکنان شرکت) و ارائه جدای آنها از بستانکاران تجاری است. گهگاه، ماندههای بدهکار عمده به دلیل رویدادهایی چون پرداخت دوباره به سهو، برگشت کالا به فروشنده پس از پرداخت وجه آن و پیشپردختهای به تأمینکنندگان مواد و کالا، در حسابهای پرداختنی به وجود میآید. در صورت با اهمیت بودن این گونه ماندههای بدهکار، ثبت اصلاح طبقهبندی باید در کاربرگهای حسابرسی درج و پیشنهاد شود تا این ماندههای بدهکار به جای پایاپای شدن با سایر حسابهای پرداختنی دارای مانده بستانکار، تحت عنوان یک دارایی در ترازنامه ارائه گردد.
در مواردی که شرکت صاحبکار به عنوان حقالعملکار به فروش کالای امانی میپردازد، این احتمال وجود دارد که فروش این گونه کالاها در تاریخهای پیش از پایان سال مالی به حساب بستانکار آمر ثبت نشده باشد. تعیین دقیق مبالغ بدهی به آمرها در تاریخ ترازنامه، گامی است در راه ارائه صحیح بدهیها در ترازنامه.
حسابهای پرداختنی با وثیقه داراییهای شرکت باید در ترازنامه یا یادداشتهای همراه آن افشا و به داراییهای گرو رفته نیز عطف متقابل داده شود.
سایر بدهیها
اسناد پرداختنی در فصل بعد بحث میشود. علاوه بر حسابهای پرداختنی که پیشتر مورد بحث قرار گرفت، سایر اقلام که به عنوان بدهیهای جاری طبقهبندی میگردد عبارت است از:
کسور (قانونی) حقوق و دستمزد کارکنان (مانند مالیاتهای تکلیفی و بیمه سهم کارکنان).
مالیات فروش.
حقوق و دستمزد مطالبه نشده.
سپردههای مشتریان.
هزینههای تحقق یافته پرداخت نشده.
کسور (قانونی) حقوق و دستمزد کارکنان
تعداد اقلام کسور حقوق و دستمزد بسیار زیاد است؛ حق بیمه سهم کارکنان و مالیات بر درآمد از مهمترین نمونههای آن است. گرچه مقامات دولتی فرم ویژهای را برای ثبت و ضبط این اقلام تعیین نکردهاند، اما نسبت به تهیه مدارک مربوط به مبالغ کسب شده و مبالغ کسر شده از حقوق و دستمزد کارکنان، آن هم به گونهای که تشخیص رعایت قوانین مالیاتی از روی آنها امکانپذیر باشد، تأکید دارند.
مالیات کسر شده از کارکنان که در تاریخ ترازنامه هنوز به وزارت دارایی پرداخت نشده، یک بدهی است که حسابرسان باید آن را بازبینی کنند. مالیاتهای پرداختی حقوق و دستمزد نیز میتواند همزمان مورد حسابرسی قرار گیرد. این رسیدگی معمولاً شامل ردیابی مالیاتهای کسر شده به لیستهای حقوق و دستمزد، آزمون محاسبهای مالیاتهای کسر شده و تحقق یافته، حصول اطمینان از پرداخت مالیاتهای کسر شده طبق قوانین و مقررات و بررسی اظهارنامههای مالیاتی است.
اغلب، مبالغی بابت حق عضویت در اتحادیهها، امور خیریه، طرحهای بازنشستگی، بیمه عمر و حوادث، پسانداز و غیره نیز از حقوق و دستمزد کارکنان کسر میشود. حسابرسان علاوه بر بازبینی بدهی شرکت بابت این گونه کسور از حقوق و دستمزد کارکنان که تا تاریخ ترازنامه هنوز به مراجع مربوط پرداخت نشده است باید کفایت روشهای مربوط به این کسور را بررسی و مشخص کنند که کسور مزبور، دارای مجوز لازم و مناسب میباشد و به درستی محاسبه و کسر شده است.
مالیات فروش
در بیشتر ایالات آمریکا، واحدهای تجاری باید مالیات مقرر بر فروش کالاهای خود را از خریدار وصول کنند[3] این گونه مالیاتها به عنوان هزینه واحد تجاری نمیباشد؛ خردهفروشتان تنها به عنوان عامل وصول مالیات عمل می کنند. مادامی که این مالیاتهای وصول شده به مقامات مالیاتی کشور تحویل نشده است، یک بدهی جاری واحد تجاری میباشد. رسیدگیهای حسابرسان به این بدهی شامل بررسی مدارک پرداختهای مربوط است. معقول بودن میزان این بدهی نیز با محاسبه مالیات متعلق براساس نرخهای مصوب و مجموع فروشهای مشمول مالیات، آزمون میشود. علاوه بر این، حسابرسان باید تعدادی از فاکتورهای فروش را رسیدگی کنند تا از درستی مبالغ مالیات دیافتی از مشتریان مطمئن گردند. اقلام بدهکار حساب این بدهی بابت مالیاتهای پرداخت شده باید به مدارک پرداخت مربوط ردیابی شود.
حقوق و دستمزد مطالبه نشده
حقوق و دستمزد مطالبه نشده ماهیتاً سوء استفادهپذیر است. از این رو، حسابرسان باید نسبت به کفایت سیستم کنترل داخلی حقوق و دستمزد مطالبه نشده، توجه ویژه داشته باشند. فهرستی از حقوق و دستمزد مطالبه نشده باید پس از هر نبت پرداخت حقوق و دستمزد تهیه شود. چکهای مطالبه نشده نباید بیش از چند روز در قسمت حقوق و دستمزد باقی بماند. چنانچه چکهای مطالبه نشده به موقع به یک حساب بانکی ویژه واگذار شود، کنترلهای داخلی تقویت میگردد. حسابرسان حساب حقوق و دستمزد مطالبه نشده را به دو منظور رسیدگی میکنند. یکی، مانده بستانکار این حساب معرف تمام حقوق و دستمزد مطالبه نشده در هر نوبت پرداخت است و دیگری، اقلام بدهکار این حساب نشانه تنها پرداختهای مجاز به کارکنان، پرداخت به صندوق دولت طبق مقررات، یا برگشت مبالغ به حساب وجوه نقد عمومی شرکت است.
سپردههای مشتریان
بسیاری از شرکتها بابت ظروف ویژه حمل کالاهای خود سپردهای از مشتریان دریافت میکنند. مؤسسات خدمات عمومی و شرکتهای حمل و نقل نیز ممکن است به منظور تضمین دریافت وجه صورتحسابهای خود یا برگشت صحیح تجهیزات قرض داده شده به مشتریان، سپردهای از مشتریان خود دریافت کنند. حسابرسان باید روشهای پذیرش و برگشت این گونه سپردهها را بررسی کنند و هر گونه نارسایی در سیستم کنترل داخلی مربوط را افشا نمایند. گاه، سپردههای برگشتی به مشتریان بر طبق مدارک، ممکن است، در واقع، سوء استفادهای باشد توسط کارکنان شرکت دولت.
بازبینی حسابرسان باید شامل دریافت فهرست تکتک سپردهها و مقایسه جمع فهرست مزبور با حساب کنترل مربوط در دفتر کل باشد. چنانچه سپردهها مشمول بهره باشد، مبلغ بهره تحقق یافته پرداخت نشده نیز باید رسیدگی شود. به عنوان یک قاعده کلی، حسابرسان معمولاً اقدام به دریافت تأییدیه مستقیم برای سپردهها نمیکنند؛ اما، دریافت تأییدیه در مواردی که مبالغ سپردهها، عمده است یا سیستم کنترل داخلی، ضعیف و نارسا میباشد، اقدامی مفید است.
هزینههای تحققیافته پرداخت نشده
بیشتر هزینههای تحقق یافته پرداخت نشده معرف تعهدات کالا و خدمات دریافتی پیش از تاریخ ترازنامه است که در دوره بعد باید پرداخت شود. بهره پرداختنی، مالیات بر درآمد پرداختنی و هزینههای تحققیافته بابت خدمات تضمینی، نمونههایی از این گونه هزینههای تحققیافته پرداخت نشده است.
از آنجا که پایه و اساس این گونه تعهدات، برآورد صاحبکار از حسابهایی است که در نهایت قابل پرداخت می شود، عوامل ذهنی (و عوامل عینی) مختلفی ممکن است استقرار کنترلهای رضایتبخش بر آنها را دشوار سازد؛ در نتیجه، این برآوردها به خصوص میتواند دستخوش تحریف قرار گیرد، به ویژه هنگامی که مدیریت شرکت صاحبکار برای نشان دادن سود بیشتر، تحت فشار است.
مراحل اساسی حسابرسی هزینههای تحققیافته پرداخت نشده به شرح زیر است:
هر گونه قرارداد یا سایر مدارکی که بتواند مبنای مناسبی برای این گونه بدهیها را فراهم آورد، رسیدگی کنید.
درستی و دقت مدارک تفصیلی حسابداری مربوط به این بدهیها را ارزیابی کنید.
مفروضات زیربنای محاسبات این بدهیها را مشخص و آنها را ارزیابی کنید.
محاسباتی را که صاحبکار در مورد این بدهیها انجام داده است، آزمون کنید.
یکنواختی نحوه برخورد با این بدهیها را در ابتدا و پایان دوره مالی، تعیین کنید.
ضرورت منظور کردنم بدهیهایی که در حسابها منظور نشده است را بررسی کنید (یعنی، آزمون کامل بودن بدهیها)