١
نکات استاندارد حسابرسی روشهاي تحلیلی)
1. هدف این استاندارد، ارائه استانداردها و راهنماییهاي لازم درباره کاربرد روشهاي تحلیلی در جریان حسابرسی است .
2. حسابرس باید روشهاي تحلیلی را در مرحله برنامه ریزي و همچنین ، در مرحله بررسی کلی در پایان کار حسابرسی
بکار گیرد. روشهاي تحلیلی می تواند در سایر مراحل نیز بکار رود.
تعاریف
3. روشهاي تحلیلی: یعنی تجزیه و تحلیل نسبتها و روندهاي عمده ، شامل پی جویی نوسانات و روابط مالی و غیر مالی
بدست آمده که با سایر اطلاعات مربوط ، مغایرت دارد یا از مبالغ پیش بینی شده ، انحراف دارد.
4. روشهاي تحلیلی شامل ارزیابی نتایج حاصل از مقایسه اطلاعات مالی واحد مورد رسیدگی با اطلاعاتی چون موارد زیر
است :الف) اطلاعات مقایسه اي دوره هاي قبل ، ب) نتایج مورد انتظار واحد مورد رسیدگی ، پ) اطلاعات مشابه در صنعت .همچنین روشهاي تحلیلی شامل ارزیابی روابط زیر است :ت) روابط بین عناصر گزارشهاي مالی که انتظار می رود از یک الگوي قابل پیش بینی متکی بر تجارب واحد موردرسیدگی ، پیروي کند و ث) روابط بین اطلاعات مالی و اطلاعات غیرمالی مربوط .
٢
کاربرد روشهاي تحلیلی در آزمونهاي محتوا
9. حسابرس براي کاهش خطر عدم کشف مربوط به هریک از مندرجات خاص صورتهاي مالی می تواند بر نتایج حاصل از
اجراي آزمون جزییات ، روشهاي تحلیلی یا ترکیبی از هر دو، اتکا کند. تصمیم گیري درباره استفاده از هریک از روشهاي
مزبور براي دستیابی به یک هدف خاص حسابرسی ، به قضاوت حرفه اي حسابرس درباره تاثیر و کارایی مورد انتظار از
روشهاي در دسترس در کاهش خطر عدم کشف مربوط به هریک از مندرجات خاص صورتهاي مالی ، بستگی دارد.
10 . استفاده از اطلاعات تحلیلی تهیه شده توسط واحد مورد رسیدگی در صورتی می تواند اثربخش باشد که حسابرس از
درستی تهیه آنها، اطمینان یابد.
11 . در مواردي که حسابرس قصد دارد روشهاي تحلیلی را به عنوان بخشی از آزمونهاي محتوا اجرا کند باید عواملی چون
موارد زیر را مورد توجه قرار دهد:
الف) هدفهاي روشهاي تحلیلی و میزان اتکا بر نتایج حاصل از اجراي روشهاي مزبور، ب) نوع و ماهیت واحد موردرسیدگی و میزان تفکیک پذیري اطلاعات آن، پ) قابلیت دسترسی به هر دو گروه اطلاعات مالی و اطلاعات غیرمالی ،ت) قابلیت اعتماد اطلاعات موجود، ث) مربوط بودن اطلاعات موجود، ج) منبع اطلاعات موجود، چ) قابلیت مقایسهاطلاعات موجود و ح) شناخت کسب شده در جریان حسابرسی دوره هاي قبل توام با شناخت حسابرس از اثربخشیسیستمهاي حسابداري و کنترل داخلی و انواع اشکالاتی که سبب انجام اصلاحات حسابداري در دوره هاي قبل شده است .
کاربرد روشهاي تحلیلی در بررسی کلی در پایان کار حسابرسی
12 . حسابرس در پایان کار حسابرسی یا تاریخی نزدیک به آن و هنگام نتیجه گیري کلی درباره انطباق کلیت صورتهاي
مالی با شناخت وي از واحد مورد رسیدگی باید روشهاي تحلیلی را بکار گیرد.
میزان اتکا بر روشهاي تحلیلی و پیجویی اقلام غیرعادي
13 . روشهاي تحلیلی با این فرض بکار گرفته می شود که روابطی بین اطلاعات وجود دارد که تا پیدایش شرایط ناقض آنها
همچنان پا برجاست . اگر چه وجود این روابط شواهدي دال بر کامل ، دقیق و معتبر بودن اطلاعات تهیه شده توسط
سیستم حسابداري را فراهم می کند، اما اتکاي حسابرس بر نتایج روشهاي تحلیلی به برآورد وي از این خطر بستگی دارد
که علی رغم وجود اشتباه یا تحریف با اهمیت ، روشهاي تحلیلی ممکن است همان روابط مورد انتظار را نشان دهد.
14 . میزان اتکاي حسابرس بر نتایج حاصل از اجراي روشهاي تحلیلی به عوامل زیر بستگی دارد:
الف) اهمیت اقلامی که روشهاي تحلیلی در مورد آنها اجرا می شود، ب) سایر روشهاي حسابرسی که با همان هدفهاي
روشهاي تحلیلی اجرا می شود، پ) میزان دقتی که نتایج مورد انتظار از اجراي روشهاي تحلیلی می تواند با آن پیش بینی
شود و ت) براورد حسابرس از خطر ذاتی و خطر کنترل .
٣
15 . حسابرس باید هرگونه کنترل اعمال شده در جریان تهیه اطلاعات مورد استفاده در اجراي روشهاي تحلیلی را آزمون
و ارزیابی کند. در صورت مؤثر بودن این کنترلها، حسابرس نسبت به اطلاعات مزبور و همچنین ، به نتایج حاصل از اجراي
روشهاي تحلیلی ، اعتماد بیشتري خواهد داشت .
16 . در مواردي که با اجراي روشهاي تحلیلی ، مغایرات و نوسانات عمده اي شناسایی می شود یا روابطی اعم از مالی و غیر
مالی بدست می آید که با سایر اطلاعات مربوط ، مغایرت دارد یا از مبالغ پیش بینی شده ، انحراف عمده دارد، حسابرس باید
موضوع را پی جویی و دلایل کافی و شواهد مثبته قابل قبولی را گردآوري کند. پی جویی نوسانات و روابط غیرعادي
معمولا با پرس وجو از مدیریت آغاز می شود و با توجه به هریک از موارد زیر ادامه می یابد:
الف) اثبات پاسخهاي مدیریت و ب ) ارزیابی لزوم بکارگیري سایر روشهاي حسابرسی در صورتی که مدیریت نتواند
توضیحات لازم را ارائه کند یا توضیحات مدیریت کافی نباشد.