دو شیوه برای حسابداری تورمی
فرآیند حسابداری تورمی دو شیوه متفاوت به شرح زیر دارد:
- حسابداری بر مبنای ارزش ثابت
طبق این روش، بهای تمامشده تاریخی در صورتهای مالی باید طبق ارزش پول جاری که معادل قدرت خرید است، تعدیل گردد. بدین ترتیب، تمام اقلام به ارزش جاری بیان میگردد. از این رو یک شاخص عموم یقیمتها برای تبدیل بهای تمام شده به پول جاری به کار گرفته میشود. حسابداری ارزش ثابت اثرات تغییرات در سطح عمومی قیمتها را نشان میدهد. حسابداری ارزش ثابت همچنین حسابداری سطح عمومی قیمتها نامیده میشود.حسابداری تورمی
حسابداری تورمی
حسابداری بر مبنای ارزشهای جاری
این روش با حسابداری بر مبنای ارزش ثابت متفاوت است. این تفاوت در مورد داراییها و هزینههایی است که در صورتهای مالی به ارزش جاری یا ارزش جایگزینی آن منابع خاص نشان داده میشود. بهای تمام شده جایگزینی یک دارایی خاص ممکن است افزایش و یا کاهشی متفاوت با سطح عمومی قیمتها داشته باشد. بدین ترتیب، حسابداری بر مبنای ارزشهای جاری اثرات تغییرات قیمتهای خاصی را نشان میدهد که جدا از تغییرات سطح عمومی قیمتها است.حسابداری تورمی
تعیین شاخص برای حسابداری تورمی
شاخص از نظر لغوی به معنای نشاندهنده و یا «نمایاننده» و اما از نظر این مقوله شاخص عددی است که متوسط قیمت هر دوره را نسبت به یک دوره معین که معمولاً دوره پایه نامیده میشود نشان میدهد.
شاخص دورههای سه ماهه: عبارت از شاخصهای کلی، رشتهای و گروهی در هر یک از دورههای سه ماهه منتهی به ماههای خرداد، شهریور، آذر و اسفند ماه هر سال است. این شاخصها توسط بانک مرکزی اعلام میشود. مثال اگر تولید کارخانه اتومبیلسازی مرتب در سال 1374، 2100 دستگاه و در سال 1370، 1200 دستگاه باشد در این صورت میتوان گفت تولید در سال 1374 عبارتست از:حسابداری تورمی
اگر سال 1370 را دوره مبنا بنامیم معمولاً این دوره به تاریخی اشاره میکند که شاخص قیمت آن مساوی 100 است. مدیریت کارخانه میتواند بگوید که تغییرات نسبی 75% بوده است.
مثال 2: قیمت فرآوردههای گوشتی قرمز در سال 1×13 هر کیلو 9000 ریال بوده است. در صورتی که قیمت این فرآوردهها در سال 4×13 هر کیلو 14000 ریال است در این صورت:حسابداری تورمی
یعنی قیمت فرآوردههای گوشتی به میزان 55.5%+ افزایش یافته است.حسابداری تورمی
شاخص قیمت مصرفکننده: شامل قیمتهای مجموعۀ متنوعی از کالاها و خدماتی است که در یک کشور توسط مصرفکنندگان خریداری میشود و قدرت خرید کلی پول را اندازهگیری میکند.
حسابداری تورمی
انواع شاخصها
برای محاسبۀ شاخص، دانشمندان فرمولهای متفاوتی ارائه نمودهاند، که عبارتند از:
- شاخص لاسپییر
- شاخص پاشه
تعریف پارامترها
: قیمت i امین کالای خریداری شده در سال K است.
: مقدار i امین کالای خریداری شده در سال K است.
: قیمت i امین کالای خریداری شده در سال O یا پایه یا دوره مبنا است.
: مقدار i امین کالای خریداری شده در سال O یا پایه یا دوره مبنا است.
: شاخص دوره K نسبت به دوره O است.حسابداری تورمی
مثال: اگر قیمت و مقدار کلااهای عمومی مصرفی یک خانواده در ماه (مورد مصرف اکثر افراد) در سال 70 و 74 به شرح زیر باشد:حسابداری تورمی
70 | 74 | |||
مقدار | قیمت | مقدار | قیمت | |
نان | 10 کیلو | 200 ریال | 12 کیلو | 300 ریال |
گوشت | 5 کیلو | 9000 ریال | 6 کیلو | 13000 ریال |
برنج | 3 کیلو | 2000 ریال | 5 کیلو | 4000 ریال |
پنیر | 1 کیلو | 1500 ریال | 1.5 کیلو | 1700 ریال |
محاسبۀ شاخص قیمت عمومی با توجه به دو فرمول فوق با فرض اینکه سال 70 سال مبنا با پایه باشد چنین است:
با استفاده از فرمول لاسپی بر #
با استفاده از فرمول پاشه #
برای تبدیل اقلام تاریخی صورتهای مالی با استفاده از فرمولهای فوق ا هر کدام جوابهای جداگانه خواهد داد. بنابراین با توصیههای مجامع حرفهای حسابداری که شرکتها را ملزم نموده با توجه به تورم فراینده باید بر اساس یکی از دو روش و یا هر دو روش صورتهای مالی خود را تعدیل نمایند، باید از شاخصهای مناسب استفاده نمود. البته این صورتهای مالی تعدیلشده جایگزین صورتهای مالی نخواهد شد بلکه به عنوان صورتهای مالی مکمل ارائه میگردد تا استفادهکنندگان از صورتهای مالی، بهتر بتواند تصمیمگیری نمایند.حسابداری تورمی