حسابداری ترکیبهای تجاری و معیار توانایی مالی و مالیاتی در حسابرسی
یکی از مباحث مهم در مورد مفهوم کنترل، تفاوت بین مفهوم توانایی راهبری و راهبری در عمل است. توانایی لزوماً به معنای اعمال واقعی کنترل نیست. همچنین ممکن است یک واحد در عمل واحد دیگری را کنترل کند در حالیکه در ظاهر فاقد توانایی راهبری باشد.
یک واحد علیرغم دارا بودن توانایی راهبری، ممکن است به طور فعال در مدیریت واحد مورد نظر دخالت نکند و به طور انفعالی عمل نماید. اگر واحد دیگری سیاستهای یک واحد فرعی را در عمل تعیین میکند، واحد اصلی باید بتواند آن سیاستها را تغییر دهد. اعمال واقعی کنترل نشانهای از توانایی راهبری است اما این دو معادل هم نیستند.
صرفنظر از فعال بودن یا منفعل بودن، باید کنترل متعلق به یک واحد و منحصر به فرد باشد و تنها یک واحد کنترل کننده وجود داشته باشد. یک واحد اصلی میتواند کنترل را تفویض کند و همزمان توانایی راهبری را در اختیار داشته باشد و در صورت لزوم در تعیین سیاستها دخالت کند.
سهامدار اصلی یک شرکت ممکن است به دلایل مختلفی، مدیریت واحد خود را به دیگران بسپارد اما با توجه به اختیار انتخاب، عزل و تعیین پاداش مدیریت میتواند بر سیاستگذاری اثر بگذارد. لازم به یادآوری است که توانایی راهبری به معنای آزادی عمل کامل نیست. قوانین مقررات، اساسنامه شرکت و سایر قراردادها آزادی عمل شرکت اصلی را محدود میکند. (Alfredson, et al. 2005, PP. 638-639).
طبق استاندارد حسابداری شماره 19، فرض بر این است که اگر یک واحد تجاری، مالکیت بیش از نصف سهام با حق رأی واحد دیگر را تحصیل کند، کنترل آن را به دست میآورد مگر در موارد استثنایی که نبود کنترل ثابت شود. مالکیت بیش از نصف سهام این امکان را فراهم میسازد که دارنده سهام، اکثریت اعضای هیئتمدیره را انتخاب کند و در نتیجه هدایت واحد فراهی را در اختیار بگیرد. همچنین در مواردی که مالکیت سهام با حق رأی به 50 درصد نمیرسد، در صورت وجود یکی از عوامل زیر، نیز کنترل وجود دارد:
حسابداری ترکیبهای تجاری
الف- تسلط بر بیش از نصف حق رأی واحد دیگر از طریق توافق یا سایر صاحبان سهام،
ب- توانایی رابهدی سیاستهای مالی و عملیاتی واحد دیگر از طریق قانون یا توافق، یا
ج- توانایی عزل و نصب اکثریت اعضای هیئتمدیره یا سایر ارکان اداره کننده مشابه واحد دیگر، در مواردی که کنترل واحد تجاری در اختیار ارکان مزبور است.
در مواردی که مالکیت سهام کمتر از 50 درصد است، تشخیص وجود کنترل بحثانگیز است. وجود کنترل معمولاً بستگی به وضعیت و اقدامات سایر سهامداران دارد. در مالکیت بیش از 50 درصد کنترل بدون قید و شرط وجود دارد. در حالیکه در مالکیت کمتر از 50 درصد، ممکن است کنترل بدون قصد و شرط وجود نداشته باشد اما کنترل مؤثر وجود داشته باشد. کنترل مؤثر، وجود کنترل تابع اقدامات سایر سهامداران است. برای تشخیص وجود کنترل مؤثر، ارزیابی اقدامات سایر سهامداران، از جمله موارد زیر، لازم است (Alfedson et al. 2005, P. 640).حسابداری ترکیبهای تجاری
وجود قرارداد. در موارد الف و ب بالا، وجود کنترل، تابع توافق با سهامداران یا الزام قانونی (به واسطه وجود قرارداد) است. توافق ممکن است شکلهای متفاوتی داشه باشد و دوره زمانی آن محدود باشد.
- میزان حضور سهامداران در مجمع عمومی. به طور معمول همه سهامداران در مجمع عمومی شرکت نمیکنند و به دلیل عدم مشارکت همه سهامداران ممکن است یک سهامدار عمده با مالکیت کمتر از 50 درصد، تصمیمات اصلی را اتخاذ کند. در این صورت کنترل مؤثر وجود دارد. اما چنین وضعیتی ممکن است پایدار نباشد و نمیتوان تنها به اتکای آن، یک شرکت را شرکت فرعی محسوب کرد.
- پراکندگی سایر سهامداران. سهامداران ممکن است از نظر جغرافیایی پراکندگی داشته باشند و در مجمع عمومی حاضر نشوند یا حتی در صورت حضور در مجمع، از آرایی همجهت برخوردار نباشند و نتوانند بر تصمیمگیریها و سیاستگذاریها اثر بگذارند.حسابداری ترکیبهای تجاری و
مشکل اصلی در تشخیص کنترل مؤثر، نامشخص بودن اقدامات دیگران است. بنابراین در مواردی که توافقنامه رسمی وجود ندارد، تشخیص کنترل مشکل است. سهامدارانی که در یک مقطع خاص منفعل عمل کردهاند ممکن است به دلایلی فعال شوند و کنترل را تحت تأثیر قرار دهند.
.لذا کنترل مؤثر ناپایدار در مالکیتهای زیر 50 درصد مبنای مناسبی برای تشخیص شرکت فرعی نیست. این ابهام در مورد رابطه بین شرکت ایران خودرو و بانک پارسیان پیش آمده بود. شرکت ایران خودرو و زیرمجموعههای آن در حدود 30 درصد سهام بانک پارسیان را در سال 1386 در اختیار داشتند. در سنوات گذشته اکثریت اعضای هیئتمدیره بانک پارسیان توسط ایران خودرو انتخاب نمیشد ولی در آخرین مجمع این اتفاق افتاد و اکثریت اعضای هیئتمدیره توسط ایران خودرو منصوب شدند.
- حسابداری ترکیبهای تجاری و
دست آوردن اکثریت اعضای هیئتمدیره میتواند منجر به کنترل شود، اما اگر کنترل پایدار نباشد، گزارشگری مالی با بیثباتی مواجه میشود. علاوه بر این یک سهامدار ممکن است از طریق ائتلاف با سهامداران دیگر کنترل را کسب کند اما پس از مدتی به دلیل تضاد منافع این ائتلاف از هم بپاشد. وابستگی تشخیص کنترل به وضعیتهای متغیر و ناپایدار در گزارشگری مالی مشکل ایجاد میکند. در این موارد، توجه به توانایی راهبری میتواند در قضاوت نسبت به موضوع مفید باشد.
حسابداری ترکیبهای تجاری و
تشریح نحوه حسابداری ترکیبهای تجاری: در گذشته برای ترکیبهای تجاری از دو روش خرید و اتحاد منافع استفاده میشد. پس از تجدیدنظر در استاندارد حسابداری شماره 19، روش اتحاد منافع حذف شد. بنابراین روش خرید تنها روشی است که برای ترکیبهای تجاری مجاز است. با این وجود در پیوست همین فصل شرح مختصری در مورد روش اتحاد منافع همراه با مثال ارائه شده است.حسابداری ترکیبهای تجاری و
- مفاهیم اصلی روش خرید برای تحصیل یک فعالیت تجاری یا واحد تجاری همانند تحصیل یک دارایی منفرد است. زمانی که یک شرکت، ماشینآلاتی را میخرد، در زمان خرید آن را به بهای تمام شده یا همان مابهازای پرداختی یا پرداختنی ثبت میکند. در تحصیل مجموعه داراییها یا یک شرکت نیز از همین قاعده استفاده میشود. به عبارت دیگر شرکت تحصیلکننده در زمان تحصیل شرکت دیگر، آن را به بهای تمام شده ثبت میکند. علیرغم یکسان بودن ماهیت خرید یک دارایی منفرد و یک واحد تجاری، حسابداری خرید واحدهای تجاری پیچیدگیهای بیشتری دارد. برای به کارگیری روش خرید در ترکیبهای تجاری پنج اقدام اصلی باید انجام شود:
-
- تشخیص واحد تحصیل کننده
- تعیین تاریخ تحصیل
- تعیین بهای تمام شده ترکیب تجاری
- تخصیص بهای تمام شده ترکیب تجاری
- تعیین سرقفلی