بررسی اثر تغییر قیمتها در حسابداری
تحقیقات زیادی که در اثر تغییر قیمتها بر اقلام صورتهای مالی صورت گرفته بر دو دسته تقسیم میشوند:
- تغییرات نسبی قیمتها
- تغییرات سطح عمومی قیمتها
برخی از پژوهشگران حسابداری، شاخص تغییرات نسبی قیمتها و برخی دیگر معیار تغییر سطح عمومی قیمتها را برای ارائه مجدد صورتهای مالی پیشنهاد نموده، گرچه بسیاری دیگر از مفسرین، شاخص تغییرات سطح عمومی قیمتها و شاخص تغییرات نسبی قیمتها را به عنوان مکمل یکدیگر و راهحل نهایی مورد توجه قرار دادهاند. به هر حال در این مورد، اختلاف نظرهایی وجود دارد.تغییر قیمتها در حسابداری
در اوایل 1960، به علت استمرار تورم در آمریکا و ضرورت تعیین استاندارد در مورد حسابداری تغییر قیمتها، موضوع مورد بحث توجه علاقمندان را به خود جلب نمود و در همین دوران مراکز حرفهای مربوط به تعیین استاندارد، در مورد حسابداری تورمی در کشورهای مختلف (آرژانتین، ایالات متحده آمریکا، شیلی، انگلستان و ایرلند، استرالیا، نیوزلند، مکزیک و کانادا) یا چند پیشنهاد آزمایشی را در باره حسابداری تغییر قیمتها، مورد بررسی قرار دادند. به علت فروکش کردن تورم در سالهای 1975 – 1976 علاقه مراکز حرفهای جهت ارائه رهنمودی برای حسابداری تغییر قیمت بر مبنای سطح عمومی قیمتها (در انگلستان به نام حسابداری قدرت خرید جاری نامیده میشود) نیز کاهش یافت.
در سال 1974، کمیتهای بنام سندی لندی (Sandilands) در انگلستان تشکیل و در سال 1975 گزارش جامعی در باره مسائل مربوط به اندازهگیری درآمد را در شرایط تورمی منتشر نمود، نتیجه گزارش کمیته سندی لندز جهت بهبود کیفی برای تغییر در قوانین شرکتهای به شرح زیر است:
- برای کلیه استفاده کنندگان از یک واحد اندازهگیری مشابه مورد استفاده قرار گیرد.
- سود عملیاتی باید جدا از سود (زیان) ناشی از نگهداری اقلام دارایی افشاء گردد.
- صورتهای مالی بایستی شامل اطلاعات «مربوط» برای ارزیابی نقدینگی جاری شرکت باشد.تغییر قیمتها در حسابداری
مهمترین توصیههای گزارش «سندی لندز» نحوه به کارگیری ارزشیابی واحد تجاری است، در این گزارش داراییها به مبلغی با در نظر گرفتن هزینههای فرصت به عنوان مبانی ارزشیابی در نظر گرفته میشود، (هزینه فرصت عبارت است از ارزشی که دارایی در بهترین شرایط استفاده دارد) به عبارت دیگر ارزشیابی داراییها باید به گونهای صورت گیرد که حداقل معادل بهای تمام شدهای باشد که واحد تجاری برای بدست آوردن آن دارایی باید پرداخت نماید. بنابر این مبنای اندازهگیری، ارزش جایگزینی میباشد، ارزش جایگزینی معادل مبلغی است که جهت بدست آوردن داراییهای مشابه باید به صورت نقد پرداخت گردد. اگر ارزش جایگزینی بیش از ارزش خالص بازیافتنی باشد، مبنای ارزش برای واحد تجاری به شرح زیر خواهد بود:
- اگر ارزش جریان نقدی تنزیل شده بیش از ارزش خالص بازیافتنی باشد، در این حالت بهتر است، دارایی برای استفاده نگهداری شود، و در غیر این صورت باید فروخته شود.
- ارزش خالص بازیافتنی بیش از ارزش جریان نقدی تنزیل شده باشد، در این حالت بهتر است دارایی فروخته شود، در غیر این صورت باید نگهداری شود.
گزارش «سندی لندز» همچنین توصیه مینماید که کلیه سود و زیان ناشی از نگهداری دارایی باید جدا از سود مبتنی بر ارزشهای جاری گزارش گردد، نحوه گزارش سود (زیان) ناشی از نگهداری در گزارشهای مالی میتواند به شرح زیر باشد:
الف – هرگونه سود تحقق نیافته ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای ثابت به عنوان اندوخته تجدید ارزیابیدر ترازنامه گزارش میگردد.
ب – هرگونه سود تحقق یافته ناشی از نگهداری داراییهای ثابت به عنوان اندوخته در ترازنامه گزارش گردد.
ج – بهای تمام شده فروش (Cost of sale) تعدیل شده باید به عنوان اندوخته تعدیل سهام در ترازنامه نشان داده شود. (خواه مثبت یا منفی باشد).
د – سودهای غیرمترقّبه باید، به عنوان اقلام غیرمترقبه طبقهبندی و جدا از سود مبتنی بر ارزشهای جاری نشان داده شود.تغییر قیمتها در حسابداری
گزارش کمیته «سندی لندز» همچنین توصیه نموده، که خلاصهای از مجموع سود و زیان سال مالی در صورت سود و زیان تهیه و ارائه گردد، که نحوه گزارشگری آن به شرح زیر خواهد بود:
سود (زیان) مبتنی بر ارزشهای جاری بعد از مالیات ×××
سود (زیان) اقلام غیرمترقبه بعد از مالیات ×××
سود (زیان) خالص بعد از مالیات و اقلام غیرمترقبه ××××
تغییرات در ذخایر تجدید ارزشیابی خالص مالیاتی:
ذخیره تعدیل موجودی ×××
اندوخته تجدید ارزیابی سود و زیان ناشی از تغییر در مبانی ارزشیابی ×××
سایر سود یا زیان ××× ××××
جمع سود (زیان) سال مالی بعد از مالیات
از اکتبر سال 1975 به بعد، مراکز حرفهای تعیین کننده استاندار در استرالیا به جانبداری از افشاء صورتهای مالی مکمل مبتنی بر ارزشهای جاری بیانیهای صادر نمود.
در پرتو این تحولات، مراکز حرفهای تعیین کننده استاندارد، در اکثر کشورها که در زمینه سطح عمومی قیمتها و قدرت خرید جاری فعالیت داشته، بیشتر به طرف راهحل قیمت نسبی روی آوردند. در همین دوران، راهحلهای متفاوتی، در باره سطح عمومی قیمتها و تغییرات نسبی قیمتها در آلمان غربی منتشر شد، اکثر کشورهایی که دچار تورم بودند از جمله مکزیک، آرژانتینة شیلی و برزیل از راهحل تغییرات نسبی قیمتها یا سطح عمومی قیمتها در ارائه گزارشگری مالی استفاده نمودند.تغییر قیمتها در حسابداری
رهنمود شماره 4، ECC شورای وزیران اروپا در سال 1978 را بر آن داشت که کشورهای عضو جامعه اروپا به دولتهای عضو اجاره دهد که از واحدهای تجاری بخواهند در تنظیم صورتهای مالی از روش ارزش جایگزینی استفاده نمایند. هیأت تدوین استانداردهای حسابداری بینالملل که با این طیف بسیار وسیع و پراکنده در کشورهای مختلف مواجه شده برد، موضع مشخص را اتخاذ ننموده، و فقط به این نکته اکتلفا کرد که واحدهای تجاری هر روشی که اتخاذ نمودند باید آن روش را در یادداشتهای همراه افشاء نمایند.تغییر قیمتها در حسابداری
در برخی از کشورها، برای اجتناب از پیآمدهای نامطلوب اقتصادی، تعدیل عناصر صورتهای مالی بر مبنای تغییر قیمتها کمرنگ شده و تأکید میشود که حسابداری بر ارزشهای جاری، سود واحد تجاری را کمتر گزارش نموده، و در اکثر موارد، مدیریت را وادار میکند که برای جبران کاهش سود (زیان) برای افزایش قیمتها تلاش نمایند. و در برخی موارد، دولتها مجبور میشوند، به اصلاح قانون مالیات بردرآمد اقدام نمایند.
بحث در باره حسابداری تغییر قیمتها، نه فقط مدافع مفهوم چهارچوب نظری (شامل باورهایی مربوط به اهداف گزارشگری مالی) را منعکس مینماید، بلکه به قضاوت در ارتباط با نتایج اقتصادی هم میپردازد. از این روگاهگاهی بحث، در ارتباط با مسائل فنی مثل ارزیابی داراییها، تعیین درآمد، و افشا مناسب متمرکز میشود، و در مواردی، بر چگونگی اندازهگیری رویدادهای مالی و تأثیر آن بر طرفین ذینفع (اتحادیههای کارگری، سرمایهگذاران بالقوه و بالفع، بستانکاران، رقبای بالقوه و بالفعل و دولت) و حتی در کارایی بازار سرمایه تأثیر میگذاردتغییر قیمتها در حسابداری
در کشور برزیل استاندارد توسط دولت ولی در بقیه کشورها تعیین استاندارد توسط مراکز حرفهای پیشنهاد و وضع شده است.