تضاد منافع: واحدهای اقتصادی همواره به لحاظ تضاد منافع کارکنان خود در معرض خطر قرار دارند.
در مواردی که علاقمندی و حس وفاداری کارمندی تضعیف یا تقسیم میشود، این خطر به وجود میآید که این کارمند، راه کاری را پیش گیرد که به منافع سازمان لطمه وارد شود. وابستگی فامیلی (یا فامیل پرستی) کارکنان نیز میتواند تضاد منافع شدیدی را به وجود آورد. به همین دلیل، برخی واحدهای بزرگ اقتصادی مقرراتی را وضع کردهند که براساس آن، بیش از یک نفر از یک فامیل نمیتواند در آن واحدها استخدام شود. تضاد منافع میتواند به شکلهای گوناگونی ایجاد شود. بیشتر واحدهای اقتصادی، موارد بالقوه تضاد منافع کارکنان را با خود آنان بررسی میکنند و از آنان میخواهند موارد بالقوه تضاد منافع خود را بطور کتبی به واحد اقتصادی اعلام نمایند. آیین رفتار حرفهای؛ راهنماییهای لازم را درباره چگونگی پرهیز از تضاد منافع ارائه کرده است. واحدهای اقتصادی اغلب از کارکنان خود میخواهند که هر چ ند گاه یک بار، موارد بالقوه تضاد منافع و پای بندی خود را به آیین رفتار حرفهای و رعایت آن بطور کتبی به واحد اقتصادی اعلام ک نند.
تضاد منافع: واحدهای اقتصادی همواره به لحاظ تضاد منافع کارکنان خود در معرض خطر قرار دارند.
در مواردی که علاقمندی و حس وفاداری کارمندی تضعیف یا تقسیم میشود، این خطر به وجود میآید که این کارمند، راه کاری را پیش گیرد که به منافع سازمان لطمه وارد شود. وابستگی فامیلی (یا فامیل پرستی) کارکنان نیز میتواند تضاد منافع شدیدی را به وجود آورد. به همین دلیل، برخی واحدهای بزرگ اقتصادی مقرراتی را وضع کردهند که براساس آن، بیش از یک نفر از یک فامیل نمیتواند در آن واحدها استخدام شود. تضاد منافع میتواند به شکلهای گوناگونی ایجاد شود. بیشتر واحدهای اقتصادی، موارد بالقوه تضاد منافع کارکنان را با خود آنان بررسی میکنند و از آنان میخواهند موارد بالقوه تضاد منافع خود را بطور کتبی به واحد اقتصادی اعلام نمایند. آیین رفتار حرفهای؛ راهنماییهای لازم را درباره چگونگی پرهیز از تضاد منافع ارائه کرده است. واحدهای اقتصادی اغلب از کارکنان خود میخواهند که هر چ ند گاه یک بار، موارد بالقوه تضاد منافع و پای بندی خود را به آیین رفتار حرفهای و رعایت آن بطور کتبی به واحد اقتصادی اعلام ک نند.
تضاد منافع: واحدهای اقتصادی همواره به لحاظ تضاد منافع کارکنان خود در معرض خطر قرار دارند.
در مواردی که علاقمندی و حس وفاداری کارمندی تضعیف یا تقسیم میشود، این خطر به وجود میآید که این کارمند، راه کاری را پیش گیرد که به منافع سازمان لطمه وارد شود. وابستگی فامیلی (یا فامیل پرستی) کارکنان نیز میتواند تضاد منافع شدیدی را به وجود آورد. به همین دلیل، برخی واحدهای بزرگ اقتصادی مقرراتی را وضع کردهند که براساس آن، بیش از یک نفر از یک فامیل نمیتواند در آن واحدها استخدام شود. تضاد منافع میتواند به شکلهای گوناگونی ایجاد شود. بیشتر واحدهای اقتصادی، موارد بالقوه تضاد منافع کارکنان را با خود آنان بررسی میکنند و از آنان میخواهند موارد بالقوه تضاد منافع خود را بطور کتبی به واحد اقتصادی اعلام نمایند. آیین رفتار حرفهای؛ راهنماییهای لازم را درباره چگونگی پرهیز از تضاد منافع ارائه کرده است. واحدهای اقتصادی اغلب از کارکنان خود میخواهند که هر چ ند گاه یک بار، موارد بالقوه تضاد منافع و پای بندی خود را به آیین رفتار حرفهای و رعایت آن بطور کتبی به واحد اقتصادی اعلام ک نند.
تاریخچه مختصر یا سوابق حسابرسی داخلی
گرچه قرنهاست که حسابرسی داخلی در عمل اجرا میشود اما تنها 50 یا 60 سال است که به عنوان یک حرفه نوین مطرح شده است. انجمن حسابرسان داخلی[1] در سال 1941 و زمانی بنا نهاده شد که 25 نفر از حسابرسان داخلی ضرورت تاسیس چنین سازمانی را برای رد و بدل کردن اطلاعات و حفظ منافع حرفهای خود احساس کردند. این حسابرسان داخلی تا پیش از تشکیل انجمن تنها بطور غیر رسمی با یکدیگر دیدار میکردند و با دیگرانی که در نقش حسابرسان داخلی فعالیت میکردند تقریباً تماسی نداشتند. این حسابرسان متوجه شدند که گرچه در سازمانهای مختلفی کار میکنند اما نکات مشترک فراوانی دارند که به یک ارتباط رسمیتر و مداومتری نیاز دارد.
تغییرات عمده و فراوانی از آن زمان تاکنون رخ داده است اما انجمن حسابرسان داخلی به عنوان ابزار اصلی اعتلای حرفه به کار خود ادامه داده است. مرکز ا نجمن به شهر آلتامونته اسپرینگز در ایالت فلوریدا منتقل شده است. این انجمن اکنون بیش از 50000 عضو دارد مرجع تدوین استانداردهای حرفهای است و ضوابطی را برای احراز عنوان حسابرس داخلی وضع کرده است. انجمن حسابرسان داخلی کنفرانسهایی را در پهنه گیتی اجرا میکند و همچنین برنامههای آموزش مستمر و برگزاری سمینارها و دیگر برنامههای آموزشی را اجرا مینماید. حرفه حسابرسی داخلی بخش بزرگی از اعتبار و اطمینانی که به عنوان تامین کننده درون سازمانی خدمات بررسی بیطرفانه فعالیتهای سازمانی و ارزیابی آن بدست آورده است را مدیون زحمات این انجمن میباشد.
شکل دهندهها (Molding Forces)
مدیریت شرکتها برای رعایت قانون سازمانهای فاسد و کلاش[2] مصوب 1977 بطور فزایندهای به خدمات حسابرسان داخلی رو آوردهاند. این قانون که شرکتهای آمریکایی سهامی عام و سهامی خاص و شرکتهای خارجی که باید گزارشهای خود را به کمیسیون اوراق بهادار و بورس ارائه کنند را در بر میگیرد پیشنهاد رشوه و رشوه دادن به مسئولین دولتهای خارجی را ممنوع کرده است. همچنین شرکتهای تحت پوشش کمیسیون اوراق بهادار و بورس را به حفظ و نگهداری مدارک حسابداری دقیق و کامل و استقرار کنترلهای داخلی کافی به منظور اطمینان یافتن از مجاز بودن معاملات تهیه درست و صحیح صورتهای مالی و حفاظت از داراییها ملزم میکند. طبق این قانون شرکتهایی که مفاد آن را رعایت نکنند ممکن است جریمه شوند. علاوه بر این مدیران این گونه شرکتها شخصاً مسئول میباشند و با جریمه نقدی غیرقابل بیمه شدن و زندان مجازات میشوند. گرچه بهرهگیری از حسابرسان داخلی در این قانون به صراحت نیامده است اما استفاده از حسابرسان داخلی ابزاری آسان و موثر را برای مدیریت فراهم میکند که بتواند الزامات این قانون را رعایت نماید.
دولت آمریکا نیز یک واحد حسابرسی داخلی قوی دارد که زیر نظر خزانه داری کل دیوان محاسبات عمومی فعالیت میکند و توسط بازرسی کل کشور برای رسیدگی به دستگاههای دولتی به کار گرفته میشود. دیوان محاسبات عمومی استانداردهای عملیاتی حسابرسی خاص خود را از طریق دفتر خزانه داری کل منتشر میکند.
مدیریت واحدهای اقتصادی و دولت دو نیرو از بین نیروهای فراوانی است که بر حرفه و گسترش آن اثر دارند. سایر نیروهای موثر بر حرفه عبارت است از بورس اوراق بهادار نیویورک کمیسیون اوراق بهادار و بورس و انجمن حسابداران رسمی آمریکا. این نیروها تلاش فراوانی کردهاند تا واحدهای اقتصادی به تشکیل کمیته حسابرسی متشکل از اعضای مستقل هیات مدیره اقدام کنند. بهترین حالت آن است که این مدیران هیچ گونه وظیفه مدیریتی شرکت را به عهده نداشته باشند. به این گونه مدیران، مدیران غیر موظف گویند. بزرگترین شرکتهای آمریکا دارای کمیته حسابرسی میباشند.
مسئولیت کمیته حسابرسی عموماً انتخاب حسابرس شرکت و برسری عملکرد واحد حسابرسی داخلی است. انتخاب و انتصاب رییس واحد حسابرسی داخلی معمولاً باید با نظارت و تایید این کمیته باشد. طرح سالانه حسابرسی و بودجه واحد حسابرسی داخلی را این کمیته پیش از تصویب بودجه سال بعد شرکت مورد بررسی قرار میدهد.
موافقان کمیته حسابرسی میگویند از آنجا که مدیران غیر موظف کمتر تحت نفوذ مدیریت شرکت میباشند یعنی استقلال رای بیشتری دارند بهتر میتوانند بر هر دو حسابرسی مستقل و داخلی نظارت کنند تا زمانی که مدیریت اجرایی شرکت بر آنها نظارت داشته باشد.
اغلب بزرگان حرفه بر این باورند که چنین استقلالی به حفظ بی طرفی (حسابرسان) و پرهیز از گزارشهای حسابرسی مخدوش کمک میکند.
نیاز مدیریت به اطلاعات درست و با کیفیت بالا، خیلی بیش از تنها اطلاعات مالی است. تلفیق کاردانی و مهارت حسابرسان داخلی و استقلال آنان با تفکر جداییناپذیر بودن عملیات شرکت، به یک وظیفه حسابرسی داخلی جامعتر، شامل رسیدگی به مدیریت اداری، عملیات، حسابداری و مالی انجامیده است.
حسابرسیهای داخلی گوناگونی، به شرح زیر، میتواند انجام شود که دورنمای کلی و جامع مطلب بالاست:
حسابرسی مدارک حسابداری.
حسابرسی عملیات، پروژهها یا برنامهها.
حسابرسی عملکرد سازمانی.
حسابرسی سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری.