بهترین شواهد / شواهد دست دوم
شواهد مستقیم و اصل مدارک را دادگاهها ترجیح میدهند. اما، دادگاهها این را نیز میدانند که باید به بهترین شواهدحسابرسی موجود اکتفا کنند که این خود ممکن است عملاً به شواهد دست دوم بینجامد.
برای مثال، اگر دادگاه تشخیص دهد که ضبط و نگهداری دفاتر ثبتهای اولیه یک واحد تجاری زمان بر و دردسرآفرین برای آن واحد است، میتواند اجازه دهد تا تصاویر آن دفاتر در اختیار دادگاه قرار گیرد.بهترین شواهدحسابرسی
بهترین شواهد / شواهد دست دوم
شواهد مستقیم و اصل مدارک را دادگاهها ترجیح میدهند. اما، دادگاهها این را نیز میدانند که باید به بهترین شواهد موجود اکتفا کنند که این خود ممکن است عملاً به شواهد دست دوم بینجامد.
برای مثال، اگر دادگاه تشخیص دهد که ضبط و نگهداری دفاتر ثبتهای اولیه یک واحد تجاری زمان بر و دردسرآفرین برای آن واحد است، میتواند اجازه دهد تا تصاویر آن دفاتر در اختیار دادگاه قرار گیرد.
بهترین شواهد / شواهد دست دوم
شواهد مستقیم و اصل مدارک را دادگاهها ترجیح میدهند. اما، دادگاهها این را نیز میدانند که باید به بهترین شواهد موجود اکتفا کنند که این خود ممکن است عملاً به شواهد دست دوم بینجامد.
برای مثال، اگر دادگاه تشخیص دهد که ضبط و نگهداری دفاتر ثبتهای اولیه یک واحد تجاری زمان بر و دردسرآفرین برای آن واحد است، میتواند اجازه دهد تا تصاویر آن دفاتر در اختیار دادگاه قرار گیرد.بهترین شواهدحسابرسی
حسابرسی داخلی
تداوم انقلاب صنعتی در اروپای قرن نوزدهم، ایجاد کارخانههای بزرگ و بزرگتر و اجرای طرحهای عظیمی چون احداث شبکههای سراسری راهآهن را میطلبید که نیازمند به سرمایههای کلان بود. تامین چنین سرمایههایی از امکانات مالی یک یا چند سرمایه گذار فراتر بود و از سویی، یک یا چند سرمایهدار نیز آمادگی پذیرفتن خطر تجارتی چنین فعالیتهای بزرگی را نداشتند.
با بهرهگیری از دو دست آورد بزرگ و مفید انقلاب صنعتی، یعنی سازماندهی و همکاری، شرکتهایی شکل گرفت که مسئولیت صاحبان سرمایه آنها محدود به مبلغ سرمایه گذاریشان بود و در قالب چنین مشارکتهایی، سرمایههای کوچکی تجهیز گردید و راهحل مناسبی برای تامین سرمایههای کلان و توزیع مخاطرات تجارتی فراهم آمد.
سرمایههای چنین شرکتهایی به سهام تقسیم شده و سهام آنها قابل نقل و انتقال بود.
رواج معاملات سهام باعث رونق بازار سرمایه و مشارکت صاحبان سرمایههای کوچک در این بازار شد. تنظیم نحوه اداره شرکتهای سهامی و روابط بین صاحبان سهام از طریق وضع قوانین و مقررات توسط دولتها، نظم یافتن بخشی از معاملات اوراق بهادار با ایجاد بورسهای اوراق بهادار از جمله عوامل دیگری بود که به نضج شرکتهای سهامی و فزونی شمار طبقهای از سرمایهگذاران انجامید که نه مستقیماً در اداره شرکتها مشارکت داشتند و نه دارای چنین تمایلی بودند.
شرکتهای سهامی توس هیاتهای مدیرهای اداره میشد و میشود که معمولاً از سهامداران بزرگ تشکیل شده یا منتخب آنها بودهاند. ادامه فرایند تحول در مناسبات مالکیت و اداره سرمایه در کشورهای توسعه یافته صنعتی به پیدایش گروههای تازهای از مدیران کار آزموده و حرفهای انجامید که در عین اقتدار کامل در اداره واحدهای اقتصادی، گاه در سرمایه آنها سهمی ناچیز داشتند و اندیشه جدایی مالکیت از مدیریت را مصداق عملی بخشید.بهترین شواهدحسابرسی
گسترش و پیچیدگی روزافزون و شتاب آمیز واحدهای اقتصادی در جهان پشرفته امروز فشارهای ناشی از کمبود منابع و افزایش رقابت، وجود انواع مخاطرات در زمینههای مالی، اداری و تجاری که هدفها و سیاستهای سازمانی آنها را چه از درون و چه از برون به شدت تهدید میکند سبب شده است تا کنترل مستقیم و انفرادی این گونه واحدها ناممکن شود و نیاز به استقرار یک سیستم اثربخش کنترل داخلی به عنوان جزیی لاینفک از سیستم مدیریت ک ارامد مورد توجه جدی قرار گیرد.بهترین شواهدحسابرسی
مدیران اجرایی و غیر اجرایی برای انجام دادن وظیفه مباشرت خود نسبت به صاحبان سرمایه مسئولیت این فشارها، تهدیدها و مخاطرات را به عهده دارند و وجود کنترلهای داخلی را برایش تشخیص، ارزیابی و کنترل آنها ضروری میدانند. از طرف دیگر واحدهای اقتصادی دارای الزامات قانونی میباشند که باید آنها را نیز به درستی رعایت کنند. از این رو باید سیستم کنترل داخلی لازم را برای شناسایی و کنترل میزان رعایت این گونه الزامات قانونی برقرار نمایند.
حسابرسی داخلی وظیفه ارزیابی مستقلی است که توسط مدیریت واحدهای اقتصادی برای برسری سیستم کنترل داخلی ایجاد میشود و کفایت سیستم کنترل داخلی را از لحاظ درست و مناسب اقتصادی اثر بخش و کارامد بودن استفاده از منابع، آزمون ارزیابی و گزارش میکند.
اگرچه اصول و مبانی حسابرسی در بخشهای عمومی و خصوصی یکسان است اما دامنه مسئولیتها در حسابرسی سازمانها و موسساتی که از بودجه عمومی استفاده میکنند به مراتب گستردهتر است و حسابرسان موسسات خدمات عمومی در حصول اطمینان از این که مصرف وجوه عمومی به درستی و به گونهای اقتصادی، اثربخش، کارامد و در جهت منافع جامعه صورت گرفته است نقش اساسی دارند.
خلاصه این که حسابرسی داخلی بخش مهمی از یک مدیریت اثربخش در تمام واحدهای اقتصادی شمرده میشود و طبق رهنمودهای حسابرسی وجود آن ضروری است و با توجه به الزامات گسترده حسابدهی در موارد استفاده از منابع به ویژه منابع عمومی نمیتوان برای نبود واحد حسابرسی داخلی حتی در موسسههای کوچک توجیهی منطقی ارائه کرد.بهترین شواهدحسابرسی
حسابرسی داخلی جایگاهی والا در سیستم کنترل داخلی دارد و مدیریت واحدهای اقتصادی را در انجام دادن مسئولیتها و وظایف خود از طریق تقویت کنترلها یاری میکند. گرچه حسابرسی داخلی به منظور کمک به مدیریت واحدهای اقتصادی به وجود میآید اما میتواند اطمینانهای دیگری را چون اطمینان دادن به مراجع قانونی و سایر مقامات ذینفع نیز فراهم کند.
شالوده حسابرسی داخلی بر شناخت مدیریت سازمانی مبتنی است. مدیریت سه نوع مسئولیت عمده و اساسی را به عهده دارد: برنامه ریزی، سازماندهی و هدایت فعالیتها در راستای هدفها و سیاستهای کلان سازمان.
مسئولیتهای مدیریت را میتوان در سه سطح استراتژیکی، تاکتیکی و عملیاتی طبقه بندی کرد. این سه سطح نیز مستلزم برنامهریزی، سازماندهی و هدایت فعالیتهاست. تفاوتهای این سه سطح اساساً به میزان توجه مدیریت و زمان بندی اجرا محدود میشود. مدیریت استراتژیک به کلیترین، فراگیرترین و دراز مدتترین موضوعها میپردازد.بهترین شواهدحسابرسی
.مدیریت تاکتیکی بر چگونگی اجرای برنامههای استراتژیک تمرکز میکند و مدیریت عملیاتی به کارها و وظایف خاص و ضروری روزانه میپردازد. در واقع وظایف اصلی هر یک از اعضای مدیریت در سطوح مختلف انجام مسئولیتهای مربوط به خود است اما به دلیل این که فعالیتها در سازمان یکپارچه و به شدت به یکدیگر وابسته میباشد هر یک از اعضای مدیریت سطوح مختلف در ایفای وظایف و مسئولیتهای مربوط به مدیریت استراتژیکی، تاکتیکی و عملیاتی سهیم میباشند.
این کنترلها را برای اعمال کنترل موثر بر فعالیتها و عملیات بکار میگیرند. بنابر این واژه کنترل به شرایطی کلی و عمومی گفته میشود در حالی که کنترلها روشهایی است برای دستیابی به آن شرایط. همه فعالیتهای مدیریت در سیستمهای کنترلی انجام میشود و هر چه مدیریت بهتر باشد احتمال دستیابی موثر به هدف اصلی کنترل داخلی بیشتر خواهد شد.
پیچیدگیهای روزافزون سازمانهای بزرگ باعث شده است تا این گونه سازمانها برای نظارت و سرپرستی سیستم کنترل داخلی خود به یک ابزار مناسب مدیریت نیاز داشته باشند. مدیریت این گونه سازمانها در پی این است که سیستمهای کنترلی به خوبی طراحی و به درستی اعمال شود.بهترین شواهدحسابرسی
چنانچه سیستم کنترل داخلی، نارسا باشد و به درستی اعمال نشود، صرفنظر از کوشش مدیریت در برنامهریزی خوب و مناسب، سازمان از لحاظ دستیابی به هدفها و برنامههای خود با خطر مواجه میشود.بهترین شواهدحسابرسی
از آنجا که مدیریت، مسئولیت سیستم کنترل داخلی را در سازمان به عهده دارد، بنابراین، برای ارزیابی عملکرد سیستم کنترل داخلی، به گونهای فزاینده از خدمات حسابرسی داخلی به عنوان یک ابزار مدیریت استفاده میکند.
حسابرسان داخلی برای وظاف و مسئولیتهای مدیریت، مشابه یک دستگاه «بازخورد» عمل میکنند.
حسابرسان داخلی، سیستم کنترل داخلی را از دو دیدگاه طراحی و اثربخشی مورد ارزیابی قرار میدهند.
یک سیستم کنترل داخلی خوب این اطمینان را به وجود میآورد که واحد مورد رسیدگی با صرف هزینههای منطقی به هدفهای خود دست مییابد. یک سیستم کنترل داخلی اثربخش سیستمی است که هدفی را به دست آورد که برای آن، ایجاد شده است.
حسابرسان داخلی معمولاً به دلیل یکپارچگی زیاد کنترلهای داخلی، همه سطوح و ابزارهای آن را آزمون میکنند. در هر حال، مدیران ارشد و دیگر مدیران رده بالای سازمان، عموماً مسئولیت ارزیابی عملکرد سازمانی را در قالب هدفها و شیوههای راهبری مدیریت به عهده دارند.
ارزیابی عملکرد، بخشی از سیستم کنترل داخلی است. اما، حسابرسان داخلی به جای ارزیابی، مسئول تعیین درست و مناسب بودن شیوههای ارزیابی میباشند. این شیوهها میتواند در چارچوب سیاستها، استانداردها و روشها بیان شود. مدیریت، تصمیمهای مربوط به ارزیابی عملکرد را میگیرد.بهترین شواهدحسابرسی
حسابرسان داخلی فرایند تصمیم گیری مدیریت را تا جایی ارزیابی میکنند که شامل ارزیابی عملکرد شخص مدیر نشود.
حسابرسی داخلی یکی از گیراترین، پرچالشترین و پویاترین فرصتهای شغلی است که امروزه وجود دارد.
حرفه ح سابرسی داخلی پاسخگوی نیازهای روزافزون بالاترین ردههای مدیریت شرکتها، دولت و موسسههای غیرانتفاعی است. مدیریت این گونه سازمانها دنبال اطلاعات درست درباره فعالیتهای سازمانشان، به ویژه کنترل فعالیتها و کارایی و اثربخشی آن فعالیتها میباشند.
در نتیجه، حسابرسان داخلی عموماً درگیر عملیات اساسی سازمانشان میباشند و اغلب، مورد توجه تصمیم گیرندگان رده بالای سازمان خود هستند، اطلاعات گرانبها و مهمی را برای مدیریت فراهم میکنند و از موقعیت شغلی بسیار خوبی برخوردارند.
حسابرسان داخلی به طور معمول جلب نظر دیگران را نمیکنند زیرا، نوع کارشان چنین ایجاب میکند اما، ضرورت