استاندارد حسابداري شماره 5
استاندارد حسابداري شماره 5 نحوه عمل حسابداري و هزينههاي استقراض را تجويز ميكند. عموماً استاندارد حسابداري شماره 5 ملزم ميکند كه هزينههاي استقراض بلادرنگ به عنوان هزينه دوره شناسايي شود. به هر حال، استاندارد حسابداري شماره 5 بهعنوان يك نحوه عمل مجاز جايگزين، سرمایهای کردن (به حساب دارایی بردن) هزينههاي استقراضی كه بهطور مستقيم قابل انتساب به تحصيل، ساخت يا توليد يك دارايي واجد شرايط هستند، را مجاز میداند.
استاندارد حسابداري شماره 5
- دامنه كاربرد
- اين استاندارد بايد در حسابداري هزينههاي استقراض بكار گرفته شود.
- اين استاندارد در مورد كليه واحدهاي بخش عمومي به استثناي واحدهاي تجاری دولت كاربرد دارد.
- “مقدمه استانداردهاي بينالمللي حسابداري بخش عمومي” منتشره توسط هيأت استانداردهاي بينالمللي حسابداري بخش عمومي توضيح ميدهد كه واحدهای تجاری دولتی استانداردهاي گزارشگري مالي بينالمللي منتشره توسط هيأت استانداردهاي بينالمللي حسابداري را بكار ميبرند. واحدهاي تجاری دولتی، در استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 1 “نحوه ارائه صورتهاي مالي” تعريف شدهاند.
- اين استاندارد با هزينه واقعي يا انتسابي خالص داراييها / ارزش ویژه سر و کار ندارد. در مناطقی كه به واحدهاي مجزا هزینه سرمایه اعمال ميکنند، تعیین اينكه آيا هزينه مزبور مطابق با تعريف هزينههاي استقراض است يا بايد بهعنوان هزينه واقعي يا انتسابي خالص داراييها / ارزش ویژه تلقي شود، مستلزم اعمال قضاوت است.
- تعاريف
- واژههاي زير در اين استاندارد با معاني مشخص شده بكار برده ميشوند:
- مبناي تعهدي به معنای يك مبناي حسابداري است كه بر اساس آن معاملات و ساير رويدادها در هنگام وقوع شناسايي ميشود (و نه فقط در زماني كه نقد يا معادل آن دريافت یا پرداخت ميشود). بنابراين، معاملات و رويدادها در سوابق حسابداري ثبت ميشوند و در صورتهاي مالي دوره مربوط به خود شناسايي ميشود. عناصر شناسايي شده طبق مبنای تعهدي عبارتاند از داراييها، بدهيها، خالص داراييها / ارزش ویژه، درآمدها و هزينهها.
- داراييها منابعی هستند که در نتیجه رويدادهاي گذشته تحت کنترل واحد درآمدهاند و انتظار ميرود منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمترساني براي واحد داشته باشد.
- هزينههاي استقراض عبارتاند از سود تضمين شده و سایر هزينههایی كه واحد در ارتباط با استقراض وجوه متحمل ميشود.
- وجه نقد از وجه نقد در دسترس و سپردههاي ديداري تشكيل ميشود.
- آورده مالكان به معنای منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمترساني است كه توسط اشخاص خارج از واحد اعطا ميشود، به استثناي آنهایی كه منجر به بدهي برای واحد میشوند، و در خالص داراييها / ارزش ویژه واحد يك منفعت مالي ايجاد ميكند كه:
- الف) هم حق توزيع منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمترساني توسط واحد در طول عمر آن را انتقال میدهد، چنین توزيعهایي در اختيار مالكان يا نمايندگان آنها است، و هم حق توزيع هر گونه مازاد داراييها بر بدهيها در صورت خاتمه عمليات آن واحد را انتقال میدهد و (يا)
- ب) میتواند فروخته شود، مبادله شود، انتقال داده شود يا بازخريد شود.
- توزيع به مالكان به معنای منافع اقتصادي آتي يا خدمت بالقوهای است كه توسط واحد بهعنوان بازده سرمايهگذاري يا بهعنوان بازگشت سرمايه به تمامی يا برخي از مالكان توزيع ميشود.
- واحد اقتصادي به معنای گروهي از واحدها است که از يك واحد اصلي و يك يا چند واحد فرعي تشکیل شده است.
- هزينهها كاهش در منافع اقتصادي يا توان بالقوه خدمترساني در طی دوره گزارشگري به شكل جريانات خروجي يا مصرف داراييها يا تحمل بدهيها هستند كه منجر به كاهش در خالص داراييها / ارزش ویژه ميشود به استثناي کاهشهای مربوط به توزيع به مالكان.
- واحد تجاری دولت يعني واحدي كه كليه ويژگي هاي زير را داراست:
- الف) واحدي است كه قدرت انعقاد قرارداد به نام خود را دارد.
- ب) قدرت مالي و عملياتي ادامه یک کسب و کار به آن واگذار شده است.
- پ) در روند عادي کسب و کار خود، كالاها و خدمات را با سود يا بازیافت كامل بهاي تمام شده به ساير واحدها بفروشد.
- ت) براي تداوم فعاليت وابسته به ادامه تأمين مالي از سوی دولت نيست (به استثناي خريد محصولات در دسترس دولت) و
- ث) تحت كنترل يك واحد بخش عمومي است.
- بدهيها تعهدات کنونی واحد در نتیجه رويدادهاي گذشته هستند كه انتظار ميرود تسويه آنها به جريان خروجي منابع دربردارنده منافع اقتصادي يا توان بالقوه خدمترساني از واحد منجر شود.
- خالص داراييها / ارزش ویژه عبارت است از حق باقيمانده در داراييهاي يك واحد پس از كسر كليه بدهيهاي آن.
- دارايي واجد شرايط دارايي است كه الزاماً يك دوره زماني زيادي طول میکشد تا براي استفاده مورد نظر از آن يا فروش آماده شود.
- درآمد ناخالص جريان ورودي منافع اقتصادي يا توان بالقوه خدمترساني در طی دوره گزارشگري در زمانی است كه آن جريانهای ورودي به افزايش در خالص داراييها / ارزش ویژه منجر میشود به استثناي افزايشهاي مربوط به آورده مالكان.
- واژههاي تعريف شده در ساير استانداردهای بينالمللي حسابداري بخش عمومي با همان معاني ذكر شده در آن استانداردها، در اين استاندارد مورد استفاده قرار ميگيرند و در واژهنامه اصطلاحات تعریف شده منتشره نیز به صورت جداگانه چاپ شدهاند.
استاندارد حسابداري شماره 5
هزينههاي استقراض
هزينههاي استقراض ممكن است موارد زير را در برگیرد:
الف) سود تضمين شده اضافه برداشتهاي بانكي و استقراضهاي كوتاهمدت و بلندمدت.
ب) استهلاك صرف يا كسر مربوط به استقراضها.
پ) استهلاك هزينههاي جانبي كه در ارتباط با قراردادهاي استقراض به وقوع ميپيوندند.
ت) هزينههاي مالي مربوطه به اجارههاي تامین مالي و
ث) تفاوتهای تسعير ناشي از استقراض ارز تا میزانی كه بهعنوان تعديل هزينههاي سود تضمين شده در نظر گرفته ميشوند.
- واحد اقتصادي
- واژه ”واحد اقتصادي“ در اين استاندارد، از نظر اهداف گزارشگري مالي، براي تعريف گروهي از واحدها مورد استفاده قرار میگیرد كه دربرگیرنده واحد کنترل کننده (اصلي) و هر یک از واحدهای کنترل شونده (فرعي) است.
- ساير واژههایی که گاهی اوقات برای اشاره به واحد اقتصادي بكار ميرود، عبارتاند از واحد اجرايي، واحد مالي، واحد تلفيقي و گروه.
- هر واحد اقتصادي ممكن است واحدهایی را دربر گیرد که هم دارای اهداف سياسی اجتماعي و هم تجاري باشند. براي نمونه، بخش مسکنسازی دولت ممكن است يك واحد اقتصادي باشد كه دربرگیرنده واحدهایی است كه مسکن را با هزينه اندكي تهیه ميکنند و همچنین داراي واحدهايي است كه بر مبنای تجاري مسکن تهیه ميکنند.
استاندارد حسابداري شماره 5
- منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمترساني
- داراييها به منزله ابزاري براي واحدها جهت رسيدن به اهدافشان است. داراييهايي كه براي ارائه كالاها و خدمات طبق اهداف واحد بكار گرفته ميشوند اما به صورت مستقيم خالص جريانات ورودي وجه نقد ایجاد نميکنند را اغلب به عنوان دارنده “توانبالقوه خدمترساني” توصیف ميکنند. داراييهايي كه برای ايجاد خالص جريان ورودي وجه نقد مورد استفاده قرار ميگيرند را اغلب به عنوان دارنده “منافع اقتصادي آتي” توصیف ميکنند. در اين استاندارد براي شمول كليه اهدافي كه داراييها بدان منظور ممکن است بکار گرفته شوند، از واژه ”منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمترساني“ براي توصيف ويژگيهاي بنیادی داراييها استفاده ميشود.
واحدهاي تجاری دولتی
واحدهای تجاری دولتی هم واحدهای بازرگانی همچون شرکتهای عام المنفعه و هم واحدهاي مالي همچون مؤسسات مالي را شامل ميشوند. واحدهای تجاری دولتی، در اصل، با واحدهایی که فعالیتهای مشابهی را در بخش خصوصي انجام ميدهند، تفاوتي ندارد. واحدهای تجاری دولتی عموماً به منظور كسب سود فعاليت ميكنند، اگر چه ممكن است برخي از آنها تعهدات محدودی به ارائه خدمات اجتماعي داشته باشند كه طبق آن تعهدات ملزم به ارائه كالاها و خدمات به صورت مجانی يا در ازاي مبلغ بسیار ناچيزي به برخی اشخاص و سازمانها در جامعه باشند. استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 6 ”صورتهاي مالي تلفيقي و جداگانه“در مورد تعیین اينكه آيا از نظر اهداف گزارشگري مالي كنترل وجود دارد يا خير رهنمودي ارائه كرده است و باید در تعیین اينكه آيا یک واحد تجاری دولت تحت كنترل واحد دیگر بخش عمومي هست يا خير به آن مراجعه کرد.
- خالص داراييها / ارزش ویژه
- خالص داراييها / ارزش ویژه واژهاي است كه در اين استاندارد براي اشاره به ميزان باقيمانده در ترازنامه بكار ميرود (داراييها منهاي بدهيها). خالص داراييها / ارزش ویژه ممكن است منفي يا مثبت باشد. ساير واژهها ممكن است به جاي خالص داراييها / ارزش ویژه بكار رود مشروط به این که معنی آنها مشخص باشد.
استاندارد حسابداري شماره 5
- داراييهاي واجد شرايط
- مثالهايي از داراييهاي واجد شرايط عبارتاند از ساختمانهای اداري، بيمارستانها، داراييهاي زيربنايي مانند جادهها، پلها و تاسيسات مولد برق و موجوديهايي كه به يك دوره زماني طولاني نیاز دارند تا در موقعیت آماده براي استفاده مورد نظر یا فروش قرار بگیرند. ساير سرمايه گذاريها، و آن داراييهايي كه عموما در يك دوره زمانی كوتاه توليد ميشوند، داراييهای واجد شرايط نيستند. داراييهاي كه هنگام تحصیل براي استفاده مورد نظر یا فروش آماده هستند، نيز داراييهای واجد شرايط نيستند.
- هزينههاي استقراض- نحوه عمل مبنا
- شناسایی
- هزينههاي استقراض بايد در دوره وقوع به عنوان هزينه شناسايي شوند.
- بر اساس نحوه عمل مبنا، هزينههاي استقراض صرفنظر از شیوه بکارگیری استقراضها، در دوره وقوع به عنوان هزينه شناسايي ميشوند.
- افشا
- صورتهاي مالي بايد رويه حسابداري پذيرفته شده براي هزينههاي استقراض را افشا كنند.
- هزينههاي استقراض- نحوه عمل مجاز جايگزين
- شناسايي
- هزينههاي استقراض بايد در دوره وقوع به عنوان هزينه شناسايي شود به جز تا میزانی كه طبق بند 18 به حساب دارايي منظور (سرمایهای) ميشوند.
- هزينههاي استقراضي كه مستقيماً قابل انتساب به تحصيل، ساخت يا توليد يك دارايي واجد شرايط هستند بايد در قالب بخشي از بهاي تمام شده دارايي سرمایهای شوند. مبلغ هزينههاي استقراض واجد شرایط برای سرمایهای شدن، بايد طبق اين استاندارد تعيين شود.
- طبق نحوه عمل مجاز جايگزين، هزينههاي استقراضي كه مستقيماً قابل انتساب به تحصيل، ساخت يا توليد يك دارايي هستند، در بهاي تمام شده آن دارايي منظور ميشوند. چنين هزينههاي استقراضي هنگامی در قالب بخشي از بهاي تمام شده دارايي سرمایهای ميشوند كه این احتمال وجود داشته باشد که به منافع اقتصادي آتي يا توان بالقوه خدمترساني براي واحد منجر شوند و هزينههای آن را بتوان بهگونهاي اتكاپذیر اندازهگيري کرد. ساير هزينههاي استقراض در دوره وقوع بهعنوان هزينه شناسايي ميشود.
- زمانی كه واحد نحوه عمل مجاز جايگزين را ميپذيرد، اين نحوه عمل بايد بهصورت دائم در مورد كليه هزينههاي استقراضي كه مستقیماً قابل انتساب به تحصيل، ساخت يا توليد كليه داراييهاي واجد شرايط واحد هستند، بكار برده شود.
استاندارد حسابداري شماره 5
- هزينههاي استقراض واجد شرایط سرمایهای شدن
- هزينههاي استقراضي كه مستقيماً قابل انتساب به تحصيل، ساخت يا توليد يك دارايي واجد شرايط هستند، آن هزينههاي استقراضی هستند كه از وقوع آنها اجتناب میشد چنانچه مخارجی بر روی دارايي واجد شرايط انجام نشده بود. زمانی که يك واحد مشخصاً به منظور تحصيل يك دارايي واجد شرايط خاص، وجوهی را قرض كند، هزينههاي استقراضي كه مستقيماً به آن دارايي واجد شرايط مربوط هستند، را به راحتي ميتوان شناسایی کرد.
- ممكن است شناسایی یک رابطه مستقيم بين استقراضهای خاص و يك دارايي واجد شرايط و تعيين استقراضهایی که در صورت عدم انجام مخارج میتوانست از آنها اجتناب کرد، مشكل باشد. براي مثال، زمانی که فعاليت تأمين مالي واحد به صورت متمركز هماهنگ میشود، چنين مشكلي رخ ميدهد. همچنين، اين مشكلات زمانی رخ ميدهد كه يك واحد اقتصادي از طیفی از ابزارهاي بدهي جهت استقراض وجوه با نرخهاي سود تضمين شده متفاوت استفاده ميكند و اين وجوه را بر مبناهاي مختلف به ساير واحدهاي درون واحد اقتصادي انتقال ميدهد. وجوهي كه به صورت متمركز قرض گرفته شدهاند ممكن است در قالب وام، كمك يا تزریق سرمايه به ساير واحدهاي درون واحد اقتصادي انتقال يابد. چنين انتقالاتي ممكن است بدون سود تضمين شده باشد يا مستلزم این باشد که فقط بخشي از هزينه سود تضمين شده واقعي پوشش داده شود. ساير پيچيدگيها به واسطه استفاده از وامهایی که به ارز تعیین میشوند یا مربوط هستند، زمانی که واحد اقتصادي در يك اقتصاد با تورم حاد فعاليت ميكند، و نوسانات در نرخهای تسعير رخ میدهند. در نتیجه، تعيين مبلغ هزينههاي استقراضی كه مستقيماً قابل انتساب به تحصيل يك داراي واجد شرايط هستند، مشكل است و اعمال قضاوت الزامی است.
- تا میزانی كه وجوه مشخصاً به منظور تحصيل يك دارايي واجد شرايط استقراض شدهاند، مبلغ هزينههاي استقراض واجد شرایط منظور شدن به حساب آن دارايي بايد از طريق هزينههاي استقراض واقعي تحمل شده بابت آن استقراض طي دوره پس از كسر هر گونه درآمد سرمایهگذاری حاصل از سرمايهگذاري موقت آن استقراضها تعيين شود.
- قراردادهاي تامین مالی يك دارايي واجد شرايط ممكن است به این منجر شود که واحد وجوه استقراضی را دريافت كند و قبل از استفاده از تمام يا بخشي از وجوه مزبور بابت مخارج آن دارايي واجد شرایط، هزينههاي استقراض مربوطه را متحمل شود. در چنين شرايطي، اغلب اين وجوه تا زمان خرجشان براي دارايي واجد شرايط به طور موقت سرمايهگذاري ميشوند. براي تعيين مبلغ هزينههاي استقراض واجد شرایط سرمایهای شدن در طی یک دوره، هر گونه درآمد حاصل از چنین وجوهی از هزينههاي استقراض تحمل شده، كسر ميشود.
- تا میزانی كه وجوه به صورت كلي استقراض و با هدف تحصيل يك دارايي واجد شرايط استفاده میشوند، مبلغ هزينههاي استقراض واجد شرایط سرمایهای شدن را بايد از طریق اعمال یک نرخ جذب نسبت به مخارج آن دارايي تعيين كرد. نرخ جذب مورد نظر بايد با ميانگين موزون هزينههاي استقراض قابل انتساب به استقراضهاي واحد که در طي دوره در جریان هستند، به استثناي استقراضهایي كه مشخصاً با هدف تحصيل يك دارايي واجد شرايط انجام شدهاند، برابر باشد. مبلغ هزينههاي استقراض كه طي دوره به بهاي تمام شده دارايي منظور ميشوند نبايد از مبلغ هزينههاي استقراض تحمل شده طي آن دوره بيشتر باشد.
- فقط هزينههاي استقراض قابل انتساب به استقراضهای واحد را ميتوان در بهاي تمام شده دارايي منظور نمود. زمانی که يك واحد اصلی وجوهي را استقراض ميكند كه بدون تخصیص هزينههاي استقراض يا صرفاً با تخصیص بخشي از آنها به واحد فرعی انتقال ميدهد، واحد فرعي ممکن است فقط آن هزينههاي استقراضی را كه خود آن متحمل شده است، در بهاي تمام شده دارايي منظور كند. زمانی كه واحد فرعي سرمايه آورده شده يا سرمايه اهدایي بدون سود تضمين شدهای را دريافت ميكند، متحمل هيچگونه هزينه استقراضي نخواهد شد و در نتیجه هيچ یک از این هزينهها را در بهاي تمام شده دارايي منظور نخواهد کرد.
- زمانی که يك واحد اصلي وجوهي را با احتساب بخشي از هزينههاي آن به واحد فرعي انتقال ميدهد، واحد فرعي فقط آن بخش از هزينههاي استقراض را كه خود متحمل شده در بهاي تمام شده دارايي منظور ميكند. در صورتهاي مالي واحد اقتصادي، كل مبلغ هزينههاي استقراض را ميتوان به بهاي تمام شده دارايي واجد شرايط منظور كرد به شرط آنكه تعديلات تلفيقي مناسب جهت حذف هزينههايي كه توسط واحد فرعي به حساب دارايي منظور شده است، انجام شده باشد.
- زمانی که يك واحد اصلي وجوهي را بدون هزينه به واحد فرعي انتقال داده است، نه واحد اصلي و نه واحد فرعي معيارهاي به حساب دارايي منظور كردن هزينههاي استقراض را نخواهند داشت. به هر حال، اگر واحد اقتصادي معيارهاي به حساب دارايي منظور نمودن هزينههاي استقراض را داشته باشد، ميتواند در صورتهاي مالي خود هزينههاي استقراض را به حساب دارايي واجد شرايط منظور كند.
- در برخي شرايط، هنگام محاسبه ميانگين موزون هزينههاي استقراض، شایسته است که كليه استقراضهاي واحد اصلي و واحدهاي فرعي آن را لحاظ کرد. در ساير شرايط، شایسته است که هر واحد فرعی از ميانگين موزون هزينههاي استقراض قابل انتساب به استقراضهاي خودش استفاده کند.
- مازاد مبلغ دفتري دارايي واجد شرايط نسبت به مبلغ بازيافتني
- زمانی که مبلغ دفتري يا بهاي تمام شده نهايي مورد انتظار دارايي واجد شرايط بيشتر از مبلغ بازيافتني يا خالص ارزش بازيافتني آن باشد، مبلغ دفتري طبق الزامات ساير استانداردهاي بينالمللي و / یا ملي حسابداري كاهش مييابد يا حذف ميشود. در شرايط خاصی، طبق استانداردهاي مذكور مبلغ كاهش يا حذف برگشت داده ميشود.
- زمان شروع احتساب هزينههاي استقراض در بهاي تمام شده دارايي
- احتساب هزينههاي استقراض بهعنوان بخشي از بهاي تمام شده دارايي واجد شرايط بايد زماني شروع شود كه:
- الف) براي دارايي مربوط مخارجی در حال انجام باشد.
- ب) هزينههاي استقراض در حال وقوع باشد. و
- پ) فعاليتهاي لازم براي آمادهسازي دارايي مربوط جهت استفاده مورد نظر يا فروش در جريان باشد.
- مخارج مربوط به دارايي واجد شرايط تنها شامل آن مخارجی است كه به پرداخت وجه نقد، انتقال ساير داراييها يا تقبل بدهيهاي متضمن سود تضمين شده منجر شدهاند. ميانگين مبلغ دفتري دارايي طي یک دوره، از جمله هزينههاي استقراضی که قبلاً به بهاي تمام شده دارايي منظور شدهاند، معمولاً تقريب معقولی از مخارجی است كه در آن دوره نرخ جذب در مورد آن اعمال شده است.
- فعاليتهاي لازم جهت آمادهسازي دارايي براي استفاده مورد نظر يا فروش، در برگيرنده عملياتي فراتر از ساخت فيزيكي آن دارايي است. اين فعاليتها شامل كارهاي فني و اداري لازم قبل از شروع ساخت فيزيكي دارايي، از قبيل فعاليتهاي مرتبط با دريافت پروانه ساخت، است. به هر حال، زماني كه عمليات توليد يا توسعهای كه وضعيت دارايي را تغيير ميدهد، رخ نمیدهد، چنین فعاليتهایی نگهداري یک دارايي را شامل نميشود. براي مثال، هزينههاي استقراض تحمل شده در حالی كه زمين در طی مرحله توسعه است، در طی دورهای به حساب دارایی منظور (سرمایهای) میشود که در آن فعالیتهای مرتبط با توسعه صورت میگیرد. به هر حال، هزينههاي استقراض متحمل شده در حالی که زمین خریداری شده با هدف ساخت بدون هر گونه فعالیت توسعه مربوطه نگهداري ميشود، قابل احتساب در بهاي تمام شده دارايي نيست.
استاندارد حسابداري شماره 5
- توقف احتساب هزينههاي استقراض در بهاي تمام شده دارايي
- احتساب هزينههاي استقراض در بهای تمام شده دارایی طي دورههای طولاني که در آن توسعه فعال متوقف شده است، بايد معلق شود و به حساب هزینه دوره منظور شود.
- هزينههاي استقراض ممكن است در دوره طولاني كه طي آن فعاليتهاي لازم جهت آمادهسازي دارايي براي استفاده مورد نظر يا فروش متوقف شدهاند، به وقوع بپیوندند. چنين هزينههایی هزینههای نگهداری داراییهای نیمه تکمیل هستند و واجد شرايط لازم براي احتساب در بهاي تمام شده دارايي نيستند. اما در دورهاي كه كارهاي اداري و فني قابل توجهي در حال انجام باشد، احتساب هزينههاي استقراض در بهاي تمام شده دارايي معمولاً معلق نميشود. همچنین، زمانی که تأخير موقت یک بخش لازم از فرآیند آمادهسازي دارايي جهت استفاده مورد نظر يا فروش است، احتساب هزينههاي استقراض در بهاي تمام شده دارايي معلق نميشود. براي مثال، احتساب هزينههاي استقراض در بهاي تمام شده دارايي طي يك دوره طولاني مورد نیاز براي تکمیل موجوديها يا يك دوره طولاني كه طي آن سطح بالاي آب احداث پل را به تعويق مياندازد، در صورتي كه چنين سطح بالاي آبی در طی دوره احداث در منطقه جغرافيايي مورد نظر معمول باشد، ادامه مييابد.
- اتمام احتساب هزينههاي استقراض در بهاي تمام شده دارايي
- زماني كه كليه فعاليتهاي لازم براي آمادهسازي دارايي واجد شرايط براي استفاده مورد نظر يا فروش به طور عمدهای تكميل شود، بايد احتساب هزينههاي استقراض در بهاي تمام شده آن دارايي را متوقف كرد.
- معمولاً زمانی یک دارايي براي استفاده مورد نظر يا فروش آماده است که ساخت فيزيكي دارايي مزبور تكميل باشد اگر چه كارهاي اداري معمول آن همچنان ادامه داشته باشد. اگر اصلاحات جزيي، از قبيل تزيين داخلي دارايي مطابق با مشخصات مورد نظر خريدار يا استفادهكننده، کل کاری باشد که در حال انجام است، این بيانگر اين است كه اساساً كليه فعاليتها تكميل هستند.
- زمانی که ساخت بخشهايي از يك دارايي واجد شرايط تكميل شده باشد و هر بخش را بتوان استفاده کرد در حالی که ساخت ساير بخشها ادامه دارد، احتساب هزينههاي استقراض در بهاي تمام شده را باید زمانی متوقف كرد که کلیه فعالیتهای لازم برای آمادهسازی آن بخش برای استفاده مورد نظر يا فروش به طور عمدهای کامل شده باشند.
- مجتمع اداري متشكل از چندين ساختمان، كه هر يك را بتوان به صورت جداگانه استفاده کرد، نمونهاي از دارايي واجد شرايطي است كه هر يك از بخشهاي آن را میتوان استفاده کرد در حالی که ساخت ساير بخشها ادامه دارد. مثالهايي از دارايي واجد شرايطی كه باید تکمیل شود قبل از این که بتوان از يكی از بخشها استفاده کرد شامل يك اتاق عمل در يك بيمارستان است كه قبل از اينكه بتوان از اتاق استقاده کرد، باید كليه ساختمان تكميل شود. يك ماشین آلات تصفیه آب که چندين فرآیند به صورت متوالی بر روی بخشهاي مختلف ماشین انجام ميشود و يك پل كه بخشي از بزرگراه را تشكيل ميدهد.
استاندارد حسابداري شماره 5
- افشا
- صورتهاي مالي بايد موارد زير را افشا کند:
- الف) رويه حسابداري پذيرفته شده براي هزينههاي استقراض.
- ب) مبلغ هزينههاي استقراضي كه طي دوره به بهاي تمام شده دارايي منظور شدهاند و
- پ) نرخ جذب مورد استفاده براي تعيين مبلغ هزينههاي استقراض قابل احتساب در بهاي تمام شده دارايي (زماني كه اعمال نرخ جذب نسبت به وجوهي كه بهصورت کلی و عمومی استقراض شدهاند، ضروري بوده است).
- مفاد انتقالی
- 41- زمانی که پذيرش اين استاندارد مستلزم تغيير در يك رويه حسابداري است، واحد ترغيب شده است که صورتهاي مالي خود را طبق استاندارد حسابداري بينالمللي بخش عمومي شماره 3 «رويههاي حسابداري، تغيير در برآوردهاي حسابداري و اشتباهات»، تعديل كند. به گونه جایگزین، واحدهايي كه از نحوه عمل مجاز جايگزين تبعيت ميكنند فقط بايد آن هزينههاي استقراض متحمل شده بعد از تاريخ اجراي اين استاندارد كه معيارهای سرمایهای شدن را دارند، به بهاي تمام شده دارايي منظور كنند.
- تاريخ اجرا
- اين استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي در مورد صورتهاي مالي سالانهای قابل اجرا است كه شروع دوره مالي آنها از اول ژوئيه 2001 و بعد از آن است. بكارگيري آن براي تاريخهاي قبل از تاریخ مزبور ترغيب شده است.
- زماني كه واحدي مبناي تعهدي حسابداري را، بدان گونه که توسط استانداردهاي بينالمللي حسابداري بخش عمومي تعریف شده است، براي اهداف گزارشگري مالي در تاريخي بعد از تاريخ اجرای مزبور بپذيرد، اين استاندارد در مورد صورتهاي مالي سالانه واحد در دوره شروع تاريخ پذيرش مبناي تعهدي و بعد از آن كاربرد دارد.
استاندارد حسابداري شماره 5