استاندارد حسابداري شماره 14
رويدادهاي پس از تاريخ ترازنامه
1- هدف اين استاندارد تجويز موارد زير است:
الف) زماني كه يك واحد بايد صورتهاي مالي خود را از بابت رويدادهاي پس از تاريخ ترازنامه تعديل كند؛ و
ب) افشا مواردي كه واحد بايد در مورد تاريخ تصويب صورتهاي مالي جهت انتشار و رويدادهاي بعد از تاريخ ترازنامه ارائه نمايد.
اين استاندارد همچنين مقرر كرده است كه چنانچه مشخص شود رويدادهاي پس از تاريخ ترازنامه فرض تداوم فعاليت را تحت تاثير قرار ميدهد واحد نبايد صورتهاي مالي خود را بر مبناي تداوم فعاليت ارائه نمايد.
استاندارد حسابداري شماره 14
دامنه كاربرد
2-واحدي كه صورتهاي مالي خود را بر مبناي حسابداري تعهدي تهيه و ارائه ميكند، بايد اين استاندارد را جهت حسابداري و افشا رويدادهاي بعد از تاريخ ترازنامه به كارگيرد.
3- اين استاندارد در كليه واحدهاي بخش عمومي به غير از واحدهاي تجاري دولتيي بكار ميرود.
4- ”مقدمه استانداردهاي بينالمللي حسابداري بخش عمومي“ منتشره توسط هيأت استانداردهاي بينالمللي حسابداري بخش عمومي توضيح ميدهد كه واحدهای تجاری دولتي استانداردهاي گزارشگري مالي بينالمللي منتشره توسط هيأت استانداردهاي بينالمللي حسابداري را بكار ميبرند. واحدهاي تجاری دولتي، در بند 7 تعريف شده اند.
استاندارد حسابداري شماره 14
تعاريف
5- واژه هاي زير در اين استاندارد با معاني مشخص شده به كار رفته است:
رويدادهاي پس از تاريخ ترازنامه، رويدادهاي مطلوب و نامطلوبي است كه بين تاريخ ترازنامه و تاريخ تصويب صورتهاي مالي جهت انتشار، رخ ميدهد.
دو نوع از رويدادها را مي توان شناسايي نمود
الف)رويدادهايي كه شواهد بيشتري درباره شرايط موجود در تاريخ ترازنامه فراهم ميآورند؛ (رويدادهاي تعديلي بعد از تاريخ ترازنامه) ؛ و
ب)رويدادهايي كه بيانگر ايجاد شرايطي تازه بعد ازتاريخ ترازنامه است. (رويدادهاي غيرتعديلي بعد از تاريخ ترازنامه)
تاريخ ترازنامه، به معني تاريخ آخرين روز دورة گزارشگري است كه صورتهاي مالي مربوط به آن دوره است.
واژههاي تعريف شده در ساير استانداردهای بينالمللي حسابداري بخش عمومي با همان معاني ذكر شده در آن استانداردها، در اين استاندارد مورد استفاده قرار ميگيرند و در واژهنامه اصطلاحات تعريف شده منتشره نيز به صورت جداگانه چاپ شدهاند.
استاندارد حسابداري شماره 14
تصويب صورتهاي مالي جهت انتشار
6-به منظور تعيين رويدادهايي كه با تعريف رويدادهاي بعد از تاريخ ترازنامه مطابقت دارند، شناسايي تاريخ ترازنامه و تاريخ تصويب صورتهاي مالي جهت انتشار ضروري است. تاريخ ترازنامه آخرين روز دورة گزارشگري است كه صورتهاي مالي مربوط به آن دوره است. تاريخ تصويب جهت انتشار تاريخي است كه صورتهاي مالي، موافقت شخص يا اشخاصي كه توانايي نهايي كردن آن صورتها را دارند، كسب مينمايند
اظهارنظر حسابرس در مورد صورتهاي مالي نهايي شده مزبور ارائه ميشود. رويدادهاي بعد از تاريخ ترازنامه، تمامي رويدادهاي مطلوب و نامطلوبي است كه بين تاريخ ترازنامه و تاريخ تصويب صورتهاي مالي جهت انتشار، رخ ميدهد، حتي اگر آن رويدادها، پس از انتشار اعلام خالص مازاد (كسري)، تصويب صورتهاي مالي واحد فرعي يا انتشار ساير اطلاعات منتخب راجع به صورتهاي مالي رخ دهد.
7- ممكن است فرايند تهيه و تصويب صورتهاي مالي جهت انتشار در واحدهاي مختلف و در بين مناطق قدرت، متفاوت باشد. اين فرايند ميتواند به ماهيت واحد مزبور، ساختار اركان ادارهكننده، الزامات قانوني مربوط به واحد و رويههاي استفاده شده در تهيه و نهايي كردن صورتهاي مالي بستگي داشته باشد. مسئوليت تصويب صورتهاي مالي هر يك از نمايندگيهاي دولت ممكن است بر عهدة رئيس اداره مالي مركزي است. (يامدير مالي/ مدير حسابداري ارشد مانند رئيس حسابداري يا حسابدار كل) باشد. مسئوليت تصويب صورتهاي مالي تلفيقي كل دولت ممكن است مشتركاً بر عهدة رئيس اداره مالي مركزي (يا مدير مالي ارشد نظير رئيس حسابداري يا حسابدار كل) و وزير مالي (يا معادل آن) باشد.
استاندارد حسابداري شماره 14
شناخت و اندازهگيري
9-در دورة بين تاريخ ترازنامه و تاريخ تصويب جهت انتشار، امكان دارد مقامات دولتي منتخب، قصد دولت را در رابطه با موضوعات خاصي اعلام كنند. اين كه آيا اين مقاصد اعلام شده مستلزم شناخت به عنوان رويدادهاي تعديلي هستند يا نه به اين بستگي دارد كه آيا آنها اطلاعات بيشتري در مورد شرايط موجود در تاريخ ترازنامه فراهم ميآورند و آيا شواهد كافي مبني بر اين كه اين رويدادها ميتواند تحقق يابند، وجود داشته باشد. دراكثر موارد، اعلام مقاصد دولت به شناسايي رويدادهاي تعديلي منجر نميشود. بلكه معمولاً آنها واجد شرايط افشا به عنوان رويدادهاي غيرتعديلي هستند.
استاندارد حسابداري شماره 14
رويدادهاي تعديلي پس از تاريخ ترازنامه
10-يك واحد بايد مبالغ شناسايي شده در صورتهاي مالي خود را به منظور انعكاس رويدادهاي تعديلي بعد از تاريخ ترازنامه تعديل كند.
11- موارد زير مثالهايي از رويدادهاي تعديلي بعد از تاريخ ترازنامه است كه واحد را ملزم به تعديل مبالغ شناسايي شده در صورتهاي مالي خود، يا شناسايي اقلامي كه قبلاً شناسايي نشدهاند، ميكند:
الف)رأي صادره دادگاه بعد از تاريخ ترازنامه، كه تأييد ميكند واحد پيش از اين تعهدي در تاريخ ترازنامه داشته است. واحد مزبور هر گونه ذخيره شناسايي شده قبلي در رابطه با اين دعوي حقوقي را طبق استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 19 “ذخاير، بدهيهاي احتمالي و داراييهاي احتمالي” را تعديل يا ذخيره جديدي را شناسايي ميكند. واحد مجاز به افشا بدهي احتمالي نيست. زيرا راي مزبور دادگاه شواهد اضافي ارايه ميدهد كه طبق بند 24 مندرج در استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 19 در نظر گرفته خواهد شد.استاندارد حسابداري شماره 14
ب)دريافت اطلاعات پس از تاريخ ترازنامه كه نشان دهد دارايي در تاريخ ترازنامه كاهش ارزش دائمي داشته است، يا اين كه مبلغ زيان كاهش ارزش دائمي شناسايي شدة قبلي در رابطه با آن دارايي نيازمند تعديل است. براي مثال:
1) ورشكستگي يك بدهكار كه بعد از تاريخ ترازنامه رخ ميدهد، معمولاً وجود زياني غير عملياتي را در رابطه با حسابهاي دريافتني در تاريخ ترازنامه و تعديل مبلغ دفتري حسابهاي دريافتني مربوطه توسط واحد مزبور را، تاييد ميكند.
2) فروش موجوديها پس از تاريخ ترازنامه ممكن است شواهدي در مورد خالص ارزش بازيافتني آنها در تاريخ ترازنامه فراهم آورد.
پ) بهاي تمام شدة داراييهاي خريداري شده يا عوايد حاصل از داراييهاي فروش رفته قبل از تاريخ ترازنامه، بعد از تاريخ ترازنامه، تعيين شود.
ت) مبلغ درآمد وصولي طي دورة گزارشگري كه قرار است طبق يك توافق تسهيم درآمد دوره گزارشگري با دولت ديگري تسهيم شود، بعد از تاريخ ترازنامه تعيين شود.
ث) مبالغ پاداش عملكرد كه قرار است به كاركنان پرداخت شود، چنانچه واحد در تاريخ ترازنامه تعهد قطعي يا قانوني مبني بر انجام چنين پرداختي در نتيجه رويدادهاي قبل از آن تاريخ داشته باشد، بعد از تاريخ ترازنامه تعيين شود و
ج) كشف تقلب يا اشتباهاتي كه نشان دهد صورتهاي مالي نادرست بودهاند.
رويدادهاي غيرتعديلي پس از تاريخ ترازنامه
12- واحد نبايد مبالغ شناسايي شده در صورتهاي مالي خود را به منظور انعكاس رويدادهاي غيرتعديلي بعد ازتاريخ ترازنامه، تعديل كند.
ب)زماني كه يك واحد مسئول اداره برنامههاي خدمات جمعي خاصي بعد از تاريخ ترازنامه قبل از تصويب صورتهاي مالي تصميم بگيرد كه به طور مستقيم يا غير مستقيم مزاياي اضافي به مشاركتكنندگان در آن برنامهها ارائه يا توزيع كند. واحد مزبور هزينههاي شناسايي شده در آن صورتهاي مالي را در دوره گزارشگري جاري تعديل نخواهد كرد، هر چند كه ممكن است مزاياي اضافي طبق بند 29 حائز شرايط افشا به عنوان رويدادهاي غير تعديلي باشند.
استاندارد حسابداري شماره 14
سود سهام توزيعي يا ساير توزيعهاي مشابه
14-چنانچه توزيع سود سهام يا توزيعات مشابه بعد ازتاريخ ترازنامه پيشنهاد يا اعلام شود، واحد نبايد اين توزيعها را بهعنوان بدهي در تاريخ ترازنامه شناسايي كند.
15-ممكن است سود سهام در واحدي رخ دهد كه براي مثال، يك واحد بخش عمومي، يك واحد تجاري دولت را كنترل و صورتهاي مالي آن را تلفيق ميكند كه اين واحد تجاري دولت داراي حقوق مالكانه برون سازماني است كه به آنها سود سهام ميپردازد. افزون بر اين، برخي واحدهاي بخش عمومي يك چارچوب مديريت مالي براي مثال، مدلهاي تامينكنندگان خريداران (purchaser provider) را ميپذيرند كه آنها را به پرداخت و توزيع سود به واحد اصلي خود نظير دولت مركزي ملزم ميكند.
16- اگر سود سهام يا توزيعات مشابه بعد از تاريخ ترازنامه به مالكان ارائه شود ليكن قبل از تصويب صورتهاي مالي جهت انتشار، پيشنهاد و اعلام شود (يعني سود سهام يا توزيعات مشابه به گونه مناسبي تصويب شدهاند و ديگر در اختيار واحد مزبور نباشند). سود سهام و توزيعهاي مشابه، نبايد به عنوان بدهي در تاريخ ترازنامه شناسايي شود زيرا علايم حائز معيارهاي تعهد فعلي مندرج در استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 19 نيستند. چنين سود سهام يا توزيعات مشابهي استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 1 “نحوه ارائه صورتهاي مالي” در يادداشتهاي توضيحي افشا ميشوند. سود سهام و توزيعات مشابه برگشت سرمايه محسوب نميشوند.
استاندارد حسابداري شماره 14
تداوم فعاليت
17- هر واحد بايد از تداوم فعاليت خود ارزيابي داشته باشد. ليكن احتمالاً ارزيابي تداوم فعاليت براي هر يك از واحدها در مقايسه با دولت مربوطتر است. براي مثال، ممكن است تدوام فعاليت يك اداره دولتي مجزا محرز نباشد، زيرا دولتي كه اداره مزبور بخش از آنرا تشكيل ميدهد در صدد انتقال كليه فعاليتهاي اداره مزبور به يك اداره دولتي ديگر است. به هر حال اين تجديد ساختار تاثيري بر ارزيابي تداوم فعاليت براي خود دولت ندارد.
18-يك واحد نبايد صورتهاي مالي خود را بر مبناي تداوم فعاليت تهيه كند چنانچه افراد مسئول تهيه صورتهاي مالي يا اركان ادارهكننده بعد از تاريخ ترازنامه تعيين كنند كه يا قصد تصفيه واحد مزبور يا توقف عمليات وجود دارد يا اين كه هيچ راهحل واقع بينانه ديگري جز اين كار وجود ندارد.
19-جهت ارزيابي اين كه آيا فرض تداوم فعاليت جهت واحد مجزا وجود دارد، ضروري است افراد مسئول تهية صورتهاي مالي و/ يا اركان ادارهكننده، محدوده گستردهاي از عوامل را در نظر بگيرند. اين عوامل عبارتند از عملكرد جاري و مورد انتظار واحد، هرگونه تجديد ساختار بالقوه يا اعلام شده واحدهاي سازماني، احتمال تدوام تأمين مالي از سوي دولت و در صورت لزوم، منابع جايگزين بالقوه تأمين وجوه
20- درمورد واحدهايي كه عمليات آنها اساساً از طريق بودجه تامين مالي ميشود، موضوع تداوم فعاليت تنها در صورتي مطرح است كه دولت قصد خود مبني بر توقف تأمين وجوه واحد مزبور را اعلام كند.
21- امكان دارد برخي ادارات، اگر چه واحدهاي تجاري دولتي نيستند، ملزم باشند وجوه خود را به طور كامل يا به ميزان عمدهاي خودشان تامين كنند و بهاي تمام شدة كالاها و خدمات را از استفادهكنندگان بازيافت نمايند. در مورد اين قبيل واحدها، وخامت نتايج عملياتي و وضعيت مالي بعد از تاريخ ترازنامه ممكن است نيازمند بررسي فرض تداوم فعاليت باشد.
22- چنانچه ديگر فرض تداوم فعاليت برقرار نباشد، اين استاندارد واحد را به انعكاس اين موضوع در صورتهاي مالي خود ملزم ميكند. اثر چنين تغييري، به شرايط خاص واحد مذكور بستگي دارد. براي مثال، آيا قرار است عمليات به واحد دولتي ديگري انتقال داده، فروخته يا تسويه شود. تعيين اين كه آيا تغيير در ارزش دفتري داراييها و بدهيها الزامي است، مستلزم قضاوت است.
23- زماني كه ديگر فرض تداوم فعاليت برقرار نباشد، ضروري است كه بررسي شود آيا تغيير در شرايط به ايجاد بدهيهاي احتمالي منجر ميشود يا شرايط سررسيد مندرج در قرارداد بدهي به طبقهبندي مجدد بدهيهاي خاص بهعنوان بدهيهاي جاري منجر ميشود.
24-استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شمارة 1 موارد افشا خاص را الزامي ميكند، چنانچه:
الف) صورتهاي مالي بر مبناي تداوم فعاليت تهيه نشدهاند. استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شمارة 1 مقرر ميكند كه هر گاه صورتهاي مالي بر مبناي تداوم فعاليت تهيه نشوند، اين موضوع بايد همراه با مبنايي كه بر اساس آن صورتهاي مالي تهيه شده و دليل اين كه چرا اين واحد بهعنوان واحد داراي تداوم فعاليت در نظر گرفته نميشود، افشاشود؛ يا
ب) مسئولين تهيه صورتهاي مالي از ابهامات اساسي نسبت به رويدادها و شرايطي كه بيانگر ترديد قابل توجه نسبت به توانايي واحد در تداوم فعاليت آگاهي داشته باشند. رويدادها و شرايط مستلزم افشا ممكن است بعد از تاريخ ترازنامه رخ دهد. استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شمارة 1 ملزم ميكند كه چنين ابهاماتي افشا شود.
استاندارد حسابداري شماره 14
تجديد ساختار
25-هنگامي كه اعلام تجديد ساختار بعد از تاريخ ترازنامه مطابق با تعريف يك رويداد غيرتعديلي است، طبق اين استاندارد موارد افشاي مناسب صورت ميگيرد. رهنمود شناسايي ذخايري مرتبط با تجديد ساختار در استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شمارة 19 “ذخاير، بدهيهاي احتمالي و داراييهاي احتمالي” آمده است. صرفاً به اين دليل كه تجديد ساختار مستلزم واگذاري يك جزء از يك واحد است، به خودي خود توانايي واحد به ادامه كار بهعنوان يك واحد داراي تداوم فعاليت را زير سوال نميبرد. اما، زماني كه تجديد ساختار بعد از تاريخ ترازنامه اعلام شود، به اين معنا است كه واحد ديگر تداوم فعاليت ندارد، ماهيت و مبلغ داراييها و بدهيهاي شناسايي شده، ممكن است تغيير كند.
استاندارد حسابداري شماره 14
افشا
افشا تاريخ تصويب جهت انتشار
26- واحد بايد تاريخي كه صورتهاي مالي جهت انتشار تصويب شده و كساني كه آن را تصويب كردهاند، را افشا كند. چنانچه شخص ديگري توانايي تغيير صورتهاي مالي پس از انتشار را داشته است، واحد مزبور بايد اين حقيقت را افشا كند.
27- در صورتي كه صورتهاي مالي رويدادهاي پس از تاريخ تصويب انتشار را منعكس نكند، زمان تصويب انتشار صورتهاي مالي براي استفادهكنندگان مهم است. همچنين براي استفادهكنندگان دانستن شرايط نادري كه هر شخص يا سازماني توانايي تغيير صورتهاي مالي پس از انتشار را دارند، مهم است. مثالهايي از اشخاص يا هيأتهايي كه توانايي تغيير صورتهاي مالي پس از انتشار را دارند، عبارت است از وزرا، دولتي كه واحد بخشي از آن است، مجلس يا هيأت منتخب از نمايندهها. چنانچه تغييرات انجام شود، صورت مالي اصلاح شده، مجموعة صورتهاي مالي جديد محسوب ميشود.
استاندارد حسابداري شماره 14
بروز كردن افشا در مورد شرايط موجود در تاريخ ترازنامه
28-چنانچه واحد، بعد از تاريخ ترازنامه ليكن قبل از تصويب صورتهاي مالي جهت انتشار، در مورد شرايط موجود در تاريخ ترازنامه اطلاعاتي دريافت كند، واحد بايد اين شرايط را با بينشي از اطلاعات جديد، بروز و افشا كند.
29- در برخي موارد، واحد بايد موارد افشا مندرج در صورتهاي مالي خود را به منظور انعکاس اطلاعات دريافتي بعد از تاريخ گزارشگري اما قبل از تصويب صورتهاي مالي جهت انتشار بروز کند، حتي زماني که اطلاعات مزبور تاثيري بر مبالغي نميگذارد که واحد در صورتهاي مالي خود شناسايي ميکند. يک مثال از الزام به بروز کردن موارد افشا زماني است که بعد از تاريخ گزارشگري در مورد بدهي احتمالي که در تاريخ گزارشگري وجود داشته است، شواهدي در دسترس قرار مي گيرد. واحد افزون بر بررسي اين که آيا هم اکنون بايد يک ذخيره شناسايي کند، موارد افشا خود در مورد بدهي احتمالي را با توجه به آن شواهد بروز ميکند.
افشا رويدادهاي غيرتعديلي بعد از تاريخ ترازنامه
30- چنانچه رويدادهاي غيرتعديلي بعد از تاريخ گزارشگري موارد افشا نشده با اهميت باشند، ميتوانند بر تصميمات اقتصادي که استفادهکنندگان بر اساس صورتهاي مالي اتخاذ ميکنند تاثير بگذارند. از اين رو، واحد بايد موارد زير را براي هر طبقه با اهميت از رويدادهاي غير تعديلي بعد از تاريخ گزارشگري افشا کند:
(الف) ماهيت رويداد و
(ب) برآوردي از اثر مالي آن يا بيان اين که چنين برآوردي را نميتوان انجام داد.
31- موارد زير مثالهايي از رويدادهاي غير تعديلي بعد از تاريخ گزارشگري هستند که معمولاً منجر به افشا خواهند شد:
(الف) کاهش به طور غير عادي زياد در ارزش اموالي که به ارزش منصفانه ثبت شدهاند، هنگامي که آن کاهش ارتباطي به وضعيت اموال در تاريخ گزارشگري ندارد بلکه به علت شرايطي است که از تاريخ گزارشگري رخ داده است.
(ب) واحد بعد از تاريخ گزارشگري تصميم ميگيرد که مزاياي اضافي قابل توجهي را در آينده به طور مستقيم يا غيرمستقيم به مشارکتکنندگان در برنامههاي خدمات اجتماعي که واحد اداره ميکند، ارائه/توزيع کند. و آن مزاياي اضافي تاثير عمدهاي بر واحد دارند.
(پ) تحصيل يا واگذاري يک واحد فرعي عمده يا تامين برون سازماني کليه يا تقريباً کليه فعاليتهايي که واحد انجام مي دهد بعد از تاريخ گزارشگري
(ت) اعلام برنامه توقف عمليات يا يک برنامه اصلي، واگذاري داراييها يا تسويه بدهيهاي قابل انتساب به عمليات يا برنامه اصلي متوقف شده، يا انعقاد توافقنامههاي الزامآور مبني بر فروش چنين دارايي هايييا تسويه چنين بدهيهايي (رهنمود در مورد نحوه عمل و افشا عمليات متوقف شده را مي توان در استاندارد حسابداري بينالمللي يا ملي مربوطه راجع به عمليات متوقف شده يافت)استاندارد حسابداري شماره 14
(ث) خريدها و واگذاريهاي عمده داراييها
(ج) تخريب ساختمان اصلي از طريق آتشسوزي بعد از تاريخ گزارشگري
(چ) اعلام يا شروع اجراي يک تجديد ساختار عمده (رهنمود در مورد ذخاير مرتبط با تجديد ساختار در استانداردهاي حسابداري مربوط به ذخاير، بدهيهاي احتمالي و داراييهاي احتمالي يافت ميشود)
(ح) وضع قوانيني مبني بر بخشودگي وامهاي اعطايي به واحدها يا افراد در قالب يک برنامه
(خ) تغييرات به طور غيرعادي زياد در قيمت داراييها يا نرخهاي ارز بعد از تاريخ گزارشگري
(د) در مورد واحدهايي که مشمول ماليات بر درآمد يا معادل ماليات بر درآمد هستند، تغييرات در نرخهاي ماليات يا قوانين مالياتي تصويب شده يا اعلام شده بعد از تاريخ گزارشگري که اثر قابل توجهي بر داراييها و بدهيها مالياتي معوق و کنوني دارد (رهنمود در مورد حسابداري ماليات بر درآمد را ميتوان در استاندارد مربوطه بينالمللي يا ملي حسابداري راجع به ماليات بر درآمد يافت).
(ذ) انعقاد تعهدات يا بدهيهاي مالي قابل توجه براي مثال، از طريق انتشار ضمانتنامههاي قابل توجه بعد از تاريخ گزارشگري و
(ر) شروع دعاوي عمده که صرفاً ناشي از رويدادهايي هستند که بعد از تاريخ گزارشگري رخ دادهاند.
استاندارد حسابداري شماره 14
تاريخ اجرا
32- واحد بايد اين استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي را در مورد صورتهاي مالي سالانهاي بكار گيرد كه دوره مالي آن از تاريخ اول ژانويه 2001 و بعد از آن شروع ميشود. بكارگيري آن براي تاريخهاي قبل از تاريخ مزبور ترغيب شده است. اگر واحدي اين استاندارد را براي دورهاي كه شروع آن قبل از اول ژانويه 2001 است بكار گيرد، بايد اين واقعيت را افشا کند.
34- اين استاندارد جايگزين استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي شماره 12 ”نحوه ارائه صورتهاي مالي“ منتشره در سال 2001 است.
اين استاندارد بينالمللي حسابداري بخش عمومي با استاندارد بينالمللي حسابداري شمارة 10 مقايسه شده است.