استانداردهای مربوط به شواهد حسابرسی:
استانداردهای حسابرسی داخلی بر اهمیت شواهد حسابرسی تاکید دارد. یکی از این استانداردها چنین مقرر میدارد حسابرسان داخلی باید مجموعهای از اطلاعات را یعنی شواهد به عنوان پشتوانه نتیجهگیریهای خودگردآوری، تحلیل، تفسیر و مس تند کنند و در ادامه نیز مقرر میدارد:
- حسابرسان داخلی باید اطلاعات مرتبط با هدفها و دامنه حسابرسی را گردآوری کنند.
- شواهد حسابرسی باید کافی، قابل قبول و مربوط و مفید باشد تا بتواند پشتوانه مناسبی را برای یافتهها و پیشنهادهای حسابرسی فراهم کند.
- روشهای گردآوری و تحلیل شواهد حسابرسی باید در ابتدای کار مشخص و حسب لزوم گسترش یا تغییر یابد.
- برای رعایت بیطرفی و دستیابی به هدفهای حسابرسی داخلی باید بر گردآوری، تحلیل، تفسیر و مستند کردن شواهد حسابرسی نظارت کافی به عمل آید.
- شواهد حسابرسی داخلی باید در کاربرگهای حسابرسی مستند شود و این کاربرگها مورد بررسی قرار گیرد.
استانداردهای شواهد حسابرسی
شواهد کافی یعنی واقعی، کافی و قانع کننده بودن شواهد به گونهای که هر فرد بیطرف و آگاه بتواند به همان نتایجی برسد که حسابرس به آن دست یافته است.
شواهد قابل قبول شواهدی است که قابل اعتماد باشد و چنین شواهدی با استفاده از فنون مناسب حسابرسی به بهترین نحو بدست میآید.
شواهد مربوط یعنی پشتوانه یافتهها و پیشنهادهای حسابرسی و منطبق با هدفهای حسابرسی.
شواهد مفید یعنی شواهدی که سازمان را در دستیابی به هدفهای خود یاری میکند.
در ادامه این فصل شواهد حسابرسی با تفسیل بیشتری بحث میشود و نشان داده خواهد شد که چگونه میتوان به این استانداردها دست یافت.
استانداردهای مربوط به شواهد حسابرسی:
استانداردهای شواهد حسابرسی
استانداردهای حسابرسی داخلی بر اهمیت شواهد حسابرسی تاکید دارد. یکی از این استانداردها چنین مقرر میدارد حسابرسان داخلی باید مجموعهای از اطلاعات را یعنی شواهد به عنوان پشتوانه نتیجهگیریهای خودگردآوری، تحلیل، تفسیر و مس تند کنند و در ادامه نیز مقرر میدارد:
- حسابرسان داخلی باید اطلاعات مرتبط با هدفها و دامنه حسابرسی را گردآوری کنند.
- شواهد حسابرسی باید کافی، قابل قبول و مربوط و مفید باشد تا بتواند پشتوانه مناسبی را برای یافتهها و پیشنهادهای حسابرسی فراهم کند.
- روشهای گردآوری و تحلیل شواهد حسابرسی باید در ابتدای کار مشخص و حسب لزوم گسترش یا تغییر یابد.
- برای رعایت بیطرفی و دستیابی به هدفهای حسابرسی داخلی باید بر گردآوری، تحلیل، تفسیر و مستند کردن شواهد حسابرسی نظارت کافی به عمل آید.
- شواهد حسابرسی داخلی باید در کاربرگهای حسابرسی مستند شود و این کاربرگها مورد بررسی قرار گیرد.
شواهد کافی یعنی واقعی، کافی و قانع کننده بودن شواهد به گونهای که هر فرد بیطرف و آگاه بتواند به همان نتایجی برسد که حسابرس به آن دست یافته است.
شواهد قابل قبول شواهدی است که قابل اعتماد باشد و چنین شواهدی با استفاده از فنون مناسب حسابرسی به بهترین نحو بدست میآید.
شواهد مربوط یعنی پشتوانه یافتهها و پیشنهادهای حسابرسی و منطبق با هدفهای حسابرسی.
شواهد مفید یعنی شواهدی که سازمان را در دستیابی به هدفهای خود یاری میکند.
استانداردهای مربوط به شواهد حسابرسی:
استانداردهای شواهد حسابرسی
استانداردهای حسابرسی داخلی بر اهمیت شواهد حسابرسی تاکید دارد. یکی از این استانداردها چنین مقرر میدارد حسابرسان داخلی باید مجموعهای از اطلاعات را یعنی شواهد به عنوان پشتوانه نتیجهگیریهای خودگردآوری، تحلیل، تفسیر و مس تند کنند و در ادامه نیز مقرر میدارد:
- حسابرسان داخلی باید اطلاعات مرتبط با هدفها و دامنه حسابرسی را گردآوری کنند.
- شواهد حسابرسی باید کافی، قابل قبول و مربوط و مفید باشد تا بتواند پشتوانه مناسبی را برای یافتهها و پیشنهادهای حسابرسی فراهم کند.
- روشهای گردآوری و تحلیل شواهد حسابرسی باید در ابتدای کار مشخص و حسب لزوم گسترش یا تغییر یابد.
- برای رعایت بیطرفی و دستیابی به هدفهای حسابرسی داخلی باید بر گردآوری، تحلیل، تفسیر و مستند کردن شواهد حسابرسی نظارت کافی به عمل آید.
- شواهد حسابرسی داخلی باید در کاربرگهای حسابرسی مستند شود و این کاربرگها مورد بررسی قرار گیرد.
شواهد کافی یعنی واقعی، کافی و قانع کننده بودن شواهد به گونهای که هر فرد بیطرف و آگاه بتواند به همان نتایجی برسد که حسابرس به آن دست یافته است.
شواهد قابل قبول شواهدی است که قابل اعتماد باشد و چنین شواهدی با استفاده از فنون مناسب حسابرسی به بهترین نحو بدست میآید.
شواهد مربوط یعنی پشتوانه یافتهها و پیشنهادهای حسابرسی و منطبق با هدفهای حسابرسی.
شواهد مفید یعنی شواهدی که سازمان را در دستیابی به هدفهای خود یاری میکند.
در ادامه این فصل شواهد حسابرسی با تفسیل بیشتری بحث میشود و نشان داده خواهد شد که چگونه میتوان به این استانداردها دست یافت.
استانداردهای شواهد حسابرسی
آشنایی با حسابرسی داخلی و زیربناهای حسابرسی داخلی
حسابرسی داخلی یکی از گیراترین، پرچالشترین و پویاترین فرصتهای شغی است که امروزه وجود دارد. حرفه حسابرسی داخلی پاسخگوی نیازهای روزافزون بالاترین ردههای مدیریت شرکتها، دولت و موسسههای غیرانتفاعی است. مدیریت این گونه سازمانها دنبال اطلاعات درست درباره فعالیتهای سازمانشان، به ویژه کنترل فعالیتها و کارایی و اثربخشی آن فعالیتها میباشند. در نتیجه حسابرسان داخلی عموماً درگیر عملیات اساسی سازمانشان میباشند و اغلب مورد توجه تصمیم گیرندگان رده بالای سازمان خود هستند اطلاعات گرانبها و مهمی را برای مدیریت فراهم میکنند و از موقعیت شغلی بسیار خوبی برخوردارند.
جالب این که بیشتر دانشجویان حسابداری و مالی همانند عامه مردم از حسابرسی داخلی اطلاعات اندکی دارند. حسابرسان داخلی بطور معمول جلب نظر دیگران را نمیکنند زیرا نوع کارشان چنین ایجاب میکند اما ضرورت داشتن تخصص حرفهای بالا و ماهیت مسئولیتهایی که به دوش میگیرند سبب میشود حسابرسان داخلی همواره جزیی لاینفک از شغلهای رده بالای پیشروترین شرکتهای جهان باشند.
در این نخستین فصل کوشش میکنیم شما را با حرفه حسابرسی داخلی آشنا کنیم و در بقیه کتاب با موضوعات گوناگون و مهم لازم برای انجام وظایف حسابرسی داخلی. این فصل شامل موارد زیر است:
- داستانی درباره یک حسابرسی داخلی
- تاریخچه و سوابق
- ضرورت وجود زیر بنای مفهومی
- مسئولیت و کنترل مدیریت
- واحد حسابرسی داخلی
- سازمان حسابرسی داخلی
- عوامل عملی موثر بر حسابرسی داخلی
- فرصتهای شغلی در حرفه حسابرسی داخلی
استانداردهای شواهد حسابرسی
داستان یک حسابرسی
داستان زیر، یک حسابرسی داخلی را بیان میکند که در یک شرکت پیمانکاری بزرگ بینالمللی انجام شده است.
مدیریت دفتر مرکزی، واقع در تهران، متوجه شد هزینههای ساخت و ساز در یکی از کارگاههای جنوب کشور در چند ماه اخیر به شدت و به طور غیرمنتظرهای افزایش یافته است. به همین دلیل از حسابرسان داخلی شرکت خواست تا آن را رسیدگی کنند. دو نفر از حسابرسان مامور شدند خریدهای آن کارگاه را مورد رسیدگی قرار دهند.
حسابرسان برای تشخیص ماهیت نگرانیهای مدیریت با آنان گفتگو کردند و گزارشهای هزینه موجود و اطلاعات اقتصادی را برای یافتن سرنخ، بررسی نمودند. حسابرسان داخلی گزارشهای حسابرسی دورههای گذشته را مطالعه کردند تا مطمئن شوند چنین مشکی را حسابرسان قبلی نیافتهاند و با مدیریت کارگاه، تلفنی گفتگو کردند تا نظر آنان را دریابند، حسابرسان داخلی با این مطالعات مقدماتی دریافتند که تغییرات تورمی غیر عادی یا غیرمنتظرهای رخ نداده است.
گرچه دریافتند دو سال پیش، مشکل مشابهای در آن کارگاه و به دلیل رشد غیرمنتظره قیمتها رخ داده بود که عمر آن کوتاه بوده است. مدیریت کارگاه، این مشکل را ناشی از حجم کار و تعداد اندک کارکنان میدانست و معتقد بود که حجم کار زیاد سبب شده است اعمال نظارت کافی، ناممکن شود. در نتیجه، اجرای چندین پروژه مستلزم دوباره کاریهای زیاد بوده است و کنترل خریدها بسیار دشوار. مدیریت کارگاه به جای استفاده از پیمانکاران برای اجرای پروژهها، از طریق قراردادهای دست دوم توام با نظارت عمل میکرده است.
استانداردهای شواهد حسابرسی
بنا به اظهار مدیریت دفتر مرکزی، کارگاه تا چندی پیش با زیر ظرفیت فعالیت میکرده است و اخیراً به منظور سودآور کردن آن کارگاه اقدام به بستن پیمانهای جدید نموده است. مدیریت دفتر مرکزی بر این باور بود که هزینهها به خوبی کنترل نمیشود.
حسابرسان داخلی تصمیم گرفتند به محل کارگاه بروند تا بهتر بتوانند مشکل را حل کنند. حسابرسان در محل کارگاه، پروژههای گوناگون ساختمانی را بازدید کردند، دستورالعملهای موجود را بررسی نمودند، با مدیریت کارگاه و ناظرها گفتگو کردند، نمودگر فرایند خریدها را تهیه نمودند، مدارک حسابداری را رسیدگی کردند و برای کسب اطلاعات بیشتر با تعدادی از تامین کنندگان مواد و کالا تماس گرفتند.
در نتیجه، سه مورد زیر را کشف کردند:
- مدیر خرید کارگاه احساس میکرد برای تامین به موقع مواد، تجهیزات و دیگر نیازهای کارهای واگذاری به پیمانکاران دست دوم به شدت زیر فشار است و به همین دلیل، چانه زدن هنگام خرید و صدور آگهی مناقصه را در این اواخر کنار گذاشته بود. مدیر خرید مزبور از اولین فروشنده در دسترس خرید میکرد که این به نوبه خود، هزینههای شرکت را به شدت افزایش میداد.
- حسابرسان داخلی تعداد زیادی خرید را کشف کردند که مبلغ آن، دو بار پرداخت شده بود، چون فروشنده پس از دریافت وجه اولین فاکتور، اقدام به فرستادن فاکتور دوم کرده بود.
- سیستم حسابداری کامپیوتری جدید در کارگاه، هزینههای سربار را به میزان سه برابر به هر پروژه تخصیص میداد.