حسابداری تجدید ساختارسرمایه شرکتهای غیرسهامی
• ورود شریک جدید
• خروج یا فوت یک شریک
حسابداری تجدید ساختارسرمایه شرکتهای غیرسهامی به منظور تسهیل بررسی سیستماتیک مسایل حسابداری در موارد تغییر ساختار سرمایه شرکتهای غیرسهامی، طبقات سه گانه زیر در نظر گرفته میشود:
• ورود شریک جدید
• خروج یا بازنشستگی یک شریک
• فوت یک شریک
بدیهی است که طبقات مذکور بالا مانع و مستقل از یکدیگر نیستند. مثلاً یک شریک جدید ممکن است با خرید حقوق یکی از شرکای سابق به شرکت غیرسهامی وارد شود. اما با وجود این، طبقهبندی بالا، چارچوب لازم را برای بررسی مسایل حسابداری مربوط فراهم میآورد.حسابداری تجدید ساختارسرمایه
ورود شریک جدید
برای ورود شریک جدید به یک شرکت غیرسهامی موجود، معمولاً دو طریقه اصلی وجود دارد. یک طریقه این است که شریک جدید مستقیماً پول یا سایر داراییهایی را به شرکت وارد کند که موجب افزایش خالص داراییهای شرکت بشود. طریقه دیگر نیز این است که شریک جدید، حقوق یک یا چند نفر از شرکای فعلی را راساً از آنان خریداری کند.
در طریقه اخیر، خالص داراییهای شرکت تغییر نمیکند و تنها ساختار سرمایه شرکاء تغییر مییابد. عامل با اهمیتی که بر نحوه وارد کردن شریک جدید به شرکت تأثیر میگذارد، نیاز شرکت به منابع مالی و اقتصادی اضافی است. مثلاً کمبود سرمایه در گردش میتواند عامل تعیین کنندهای در وارد کردن شریک جدید باشد. پس از این که شرکای قدیم در مورد نحوه ورود شریک جدید تصمیمگیری کردند، لازم است سرمایه شریک جدید و همچنین، هرگونه تغییری در سرمایه شرکای قدیم یا داراییهای شرکت، ثبت گردد.حسابداری تجدید ساختارسرمایه
قبل از ورود شریک جدید لازم است داراییها و بدهیهای شرکت دقیقاً ارزیابی و میزان آوردهای شریک جدید نیز تعیین شود. در این تجزیه و تحلیل، سه نوع دارایی باید مورد بررسی قرار گیرد:
1. داراییهای موجود اعم از مشهود و نامشهود که در دفاتر شرکت ثبت شده است باید بر اساس ارزشهای جاری بازار ارزشیابی شود. اگر چه شرکاء ممکن است ارزشیابیهای جدید را در دفاتر شرکت منعکس نکنند، اما این ارزشها در تعیین قیمت و مبلغی که شریک جدید باید بپردازد مؤثر است.
2. داراییهای ثبت نشده شرکت به ویژه داراییهای نامشهود را میتوان از مقایسه قیمت پرداختنی شریک جدید برای سهمی معین از شرکت، با ارزش دفتری این سهم بدست آورد و ملحوظ کرد. داراییهای ثبت نشده ممکن است شامل داراییهای مشهود قابل شناسایی یا سرقفلی قابل تخصیص به شرکای قدیمی شرکت باشد.
3. داراییهایی که شریک جدید اهدا میکند نیز باید ارزشیابی شود. علاوه بر این، مقایسه قیمت پرداختنی شریک جدید با سهم وی در داراییهای قابل شناسایی شرکت میتواند معرف واگذاری سرقفلی توسط شریک جدید باشد.حسابداری تجدید ساختارسرمایه
پس از این که تجزیه و تحلیل بالا انجام و کامل شد، مانده جدید سرمایه هر یک از شرکاء را میتوان با استفاده از ارزش داراییها و بدهیهایی که ثبت میشود تعیین کرد.
ورود شریک با پرداخت وجه به شرکت
ثبتهایی که برای ورود شریک جدید به شرکت انجام میشود متفاوت است و به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مشروح در پاراگراف قبل بستگی دارد. در سه مورد مطروحه زیر، ثبتهای مربوط به ورود شریک جدید در حالات و شرایط مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. در هر یک از این موارد، شریک جدید، داراییهایی را برای پرداخت بهای ورود خود به شرکت واگذار میکند.حسابداری تجدید ساختارسرمایه
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
مورد اول – دارایی ثبت نشدهای وجود ندارد
فرضفرض کنید آقایان (الف) و (ب) شرکای شرکتی هستند و مانده حساب سرمایه آنان به ترتیب مساوی 7 میلیون ریال و سه میلیون ریال است. نسبت تسهیم سود آنان نیز 60% و 40% است. آقای (ج) داراییهای مشهودی را به ارزش 15 میلیون ریال به شرکت واگذار میکند تا 50% حقوق در سرمایه شرکت را بدست آورد.
از سوی دیگر، ارزشیابی خالص داراییهای شرکت (قبل از آورده شریک جدید) آشکار میسازد که ارزش جاری خالص این داراییها نیز بالغ بر 15 میلیون ریال است.
بررسی ارقام بالا نشان میدهد که آقای (ج) برای تحصیل حقوقی به میزان 50درصد در شرکت که ارزش خالص داراییهای آن بعد از سرمایه گذاری وی به 30 میلیون ریال بالغ میشود، مبلغ 15 میلیون ریال پرداخته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که دارایی ثبت نشدهای در شرکت وجود نداشته است. اما، شرکای شرکت باید تصمیم بگیرند که آیا ارزشهای جاری بازار را در حسابهای شرکت منعکس کنند یا خیر. بنابراین، ثبتهای ورود شریک جدید در حالات مختلف به شرح زیر است:
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
1. ارزشهای جاری بازار در حسابها ثبت میشود:
داراییها 00/5
سرمایه آقای (الف)
سرمایه آقای (ب) 00/3
00/2
داراییها 00/15
سرمایه آقای (ج) 00/15
2. ارزشهای جاری بازار در حسابها ثبت نمیشود:
داراییها 00/5
سرمایه آقای (الف) (50/2×60%)
سرمایه آقای (ب) (50/2×40%)
سرمایه آقای (ج) 50/1
00/1
50/12
در ثبت اول، داراییهای موجود تجدید ارزیابی میشود تا ارزشهای جاری بازار را منعکس کند. افزایش ارزش داراییها دقیقاً مساوی مبلغی است که پرداخت 15 میلیون ریال برای تحصیل 50درصد حقوق در خالص داراییهای شرکت به مبلغ 30 میلیون ریال را توسط آقای (ج) توجیه میکند.
میلیون ریال
ارزش دارییهای ثبت شده قبل از ورود آقای (ج) 10.000
ارزش اضافی ناشی از تجدید ارزیابی 5.000
داراییهای آورده شده توسط آقای (ج) 15.000
ارزش داراییهای شرکت بعد از ورود آقای (ج) 30.000
در مورد بالا ، چون مبلغ 30 میلیون ریال کل ارزش شرکت را تعیین میکند، سرقفلی وجود ندارد. سرمایه شرکای قدیم نیز بر مبنای توافق تقسیم سود، به ازای ارزش اضافی ناشی از تجدید ارزیابی بستانکار میشود. بنابراین، در روش اول، سرمایه آقای (ج) به ازای تمامی مبلغ پرداختی یعنی 00/15 میلیون ریال بستانکار میگردد.
در ثبت دوم، به آقای (ج) تنها 50 درصد ارزشهای ثبت شده داراییها تخصیص یافته است (بدون در نظر گرفتن ارزش اضافی ناشی از تجدید ارزیابی). با این ترتیب، مبلغ بستانکار حساب سرمایه آقای (ج) یعنی مبلغ 5/12 میلیون ریال برابر 5/2 میلیون ریال کمتر از داراییهای انتقالی وی میباشد. این مبلغ، بر مبنای نسبتهای تقسیم سود، به بستانکار حساب سرمایه شرکای قدیم یعنی آقایان (الف) و (ب) منظور شده است.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
اینک فرض کنید مبلغ 00/5 میلیون ریال ناشی از تجدید ارزیابی در دورههای بعد ثبت شود (یا از طریق فروش داراییهایی که ارزش دفتری کمتری داشته است یا از طریق سودهای اضافی منتج از هزینه استهلاک کمتر). ضمناً فرض کنید که نسبتهای تقسیم سود به ترتیب به 30%، 20% و 50% تغییر یابد. هنگامی که مبلغ 00/5 میلیون ریال اضافی متعاقباً در حسابهای منعکس شود، مانده حساب سرمایه آقای (الف) به ازای مبلغ 5/1 میلیون ریال (00/5×30%)، سرمایه آقای (ب) به ازای مبلغ 00/1 میلیون ریال (00/5×20%) و سرمایه آقای (ج) به ازای مبلغ 5/2 میلیون ریال (00/5×50%) افزایش خواهد یافت.
در این هنگام، تفاوت روشهای اول و دوم ناپدید خواهد شد. شرایط لازم برای یکسان شدن این دو روش، با تفصیل بیشتر متعاقب موارد دوم و سوم مطروحه زیر بیان خواهد شد.
از این پس فرض خواهد شد که داراییهای ثبت شده شرکت به درستی ارزشیابی شده یا تعدیل لازم بر مبنای ارزشهای بازار قبلاً انجام و در حسابهای سرمایه شرکای قدیم منعکس شده است. اما تحلیل بیشتر هر یک از وضعیتها ممکن است وجود سرقفلی ثبت نشده را آشکار کند.
اینک مبلغ مصرحه زیر را از لحاظ آوردن دارایی به شرکت مورد توجه قرار دهید. اگر شرکای قدیم بنا به فرض جمعاً 00/20 میلیون ریال سرمایه داشته باشند و قرار باشد که شریک جدید مبلغ 00/10 میلیون ریال برای تحصیل حقوقی به میزان یک سوم در شرکت پرداخت کند، بدیهی است که شریک جدید متناسب با حقوق اکتسابی پول پرداخت کرده است. بنابراین، دارایی نامشهود ثبت نشدهای در شرکت وجود ندارد.
اما اگر قرار باشد شریک جدید مبلغی بیش از 10 میلیون ریال برای تحصیل یک شرکای قدیم را در شرایط مساعدی برای درخواست پرداخت مبلغ بیشتر توسط شریک جدید قرار میدهد.
اما چنانچه شرکای قدیم موافقت کنند که شریک جدید با پرداخت مبلغی کمتر از 10 میلیون ریال، یک سوم حقوق درسرمایه شرکت را تحصیل کند، میتوان نتیجه گرفت که شریک جدید امتیازاتی (سرقفلی) دارد که شرکای قدیم را به قبول این شرط ترغیب میکند. بنابراین، ثبت سرقفلی هنگام ورود شریک جدید یا تخصیص پاداش به شرکای قدیم یا به شریک جدید، روشهای مختلف حسابداری در ثبت رویداد مربوط به ورود شریک جدید به شمار میآید.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
.
به طوری که ملاحظه میشود آقای (ج) حقوقی به میزان 20میلیون ریال ((30+50) 25%) را در قبال پرداخت مبلغ 30 میلیون ریال تحصیل کرده است. نظر به این که فرض شده که تمامی داراییهای مشهود به درستی ارزشیابی و ثبت شده است. ظاهراً آقای (ج) مبلغ 10 میلیون را برای تحصیل 25% حقوق در دارایی نامشهود ثبت نشده شرکت پرداخت کرده است. به طور سنتی، این قبیل داراییهای نامشهود، در حسابداری سرقفلی نامیده میشود. مبلغ سرقفلی را نیز میتوان به روش استاندارد زیر محاسبه کرد:
فرض کنید که C معرف سرمایه جدید شرکت باشد که شامل سرقفلی محاسبه نشده نیز هست. سپس میتوان دو معادله زیر را حل کرد و مبلغ سرقفلی را با کم کردن ارزش ثبت شده خالص داراییها از مبلغ بزرگتر حاصل از حل دو معادله بالا بدست آورد. یعنی:
میلیون ریال 00/50= (C)75% a.
میلیون ریال 667/66= C
میلیون ریال 00/30= (C)25% b.
(مبلغ بزرگتر) میلیون ریال 00/120= C
میلیون ریال 00/40=00/80 – 00/120 = سرقفلی
در مثال بالا، مبلغ حاصل از معادله (b) بزرگتر است که به معنای پرداخت سرقفلی به شرکای قدیم است. اما اگر مبلغ حاصل از معادله (a) بزرگتر باشد به معنای پرداخت سرقفلی به شریک جدید خواهد بود.
دو روش حسابداری (تخصیص پاداش و ثبت سرقفلی) برای ثبت ورود شریک جدید در مثال بالا به شرح زیر است:
جدول
صرفنظر از بکارگیری هر یک از دو روش بالا، درصد حقوق هر یک از شرکاء نسبت به خالص داراییهای شرکت یکسان است. جدول زیر این موضوع را روشن میسازد:
جدول
بکارگیری هر یک از دو روش تخصیص پاداش و ثبت سرقفلی مزایا و معایب خود را دارد اما کلاً میتوان اظهار داشت که روش ثبت سرقفلی از لحاظ انعکاس حقوقی مساوی با مبلغ اهدایی شریک جدید مرجح است اگر در این روش ارزشی نظری برای سرقفلی محاسبه میشود.
مورد سوم – سرقفلی برای شریک جدید وجود دارد
آقایان (الف) و (ب) شرکای یک شرکت غیرسهامی هستند که مانده حساب سرمایه آنان به ترتیب مساوی 50 میلیون ریال و 3 میلیون ریال است. به جز سرقفلی که احتمالاً وجود دارد، سایر داراییها بنا بر فرض، بر مبنای ارزشهای متعارف ثبت شده است. سود شرکت نیز به نسبت 70% و 30% بین شرکاء تقسیم میشود. اینک آقای (ج) داراییهای مشهودی را به ارزش 15 میلیون ریال در ازای سهمی معادل 20% سرمایه جدید شرکت اهدا میکند.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
در این صورت، آقای (ج) حقوقی معادل 19میلیون ریال (00/95×20%) در خالص داراییهای مشهود شرکت غیرسهامی تحصیل میکند در حالی که برای آنها تنها مبلغ 15 میلیون ریال پرداخته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که آقای (ج) دارایی دیگری به شرکت آورده که در قبال آن سهم اضافی از سرمایه به دست آورده است. با توجه به ارقام بالا مبلغ سرقفلی مربوط به شریک جدید را میتوان به شرح زیر محاسبه کرد:
میلیون ریال 00/80= (C)80% a.
(مبلغ بزرگتر) میلیون ریال 00/100= C
میلیون ریال 00/15= (C)20% b.
میلیون ریال 00/75 = C
میلیون ریال 005=00/95-00/100 = سرقفلی
در مثال بالا، مبلغ حاصل از معادله (a) بزرگتر است که به معنای پرداخت سرقفلی به شریک جدید است. با توجه به سهم 80درصدی شرکای قدیم، مبلغ سرقفلی تخصیص یافته به شریک جدید مساوی 4 میلیون ریال (80%×5) میباشد.
دو روش حسابداری (تخصیص پاداش و ثبت سرقفلی) برای ثبت ورود شریک جدید در مثال بالا به شرح زیر است:
جدول
صرفنظر از بکارگیری هر یک از دو روش بالا، درصد حقوق آقای (ج) نسبت به خالص داراییهای شرکت یکسان و همان 20درصد است.
در هر سه مورد مطروحه بالا، نسبتهای تقسیم سود برای تخصیص سرقفلی یا پاداش به شرکاء مورد استفاده قرار گرفت. مثلاً اگر پاداش به شریک جدید تخصیص یابد، سرمایه هر یک از شرکای قدیم به نسبت تقسیم سود بدهکار میشود. یا اگر پاداش به شرکای قدیم تخصیص یابد، سرمایه هر یک از آنان به نسبت موافقتنامه تقسیم سود بستانکار میگردد.
مقایسه روشهای تخصیص پاداش و ثبت سرقفلی
در روش تخصیص پاداش، مسایل حسابداری مرتبط با تجدید ارزیابی داراییها هنگام ورود شریک جدید و پرداخت وی به شرکت غیر سهامی مورد بررسی قرار گرفت. اما درک آثار بکارگیری هر یک از روشهای تخصیص پاداش یا ثبت سرقفلی مستلزم تحلیل بیشتر شرایطی است که تحت آن، دو روش نهایتاً از لحاظ تأثیر بر حقوق هر یک از شرکاء یکسان میباشد.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
فرض کنید که در روش ثبت سرقفلی، مبلغی به عنوان سرقفلی ثبت شده است که در دورههای بعد بیارزش بودن آن به اثبات میرسد. در چنین موردی در صورتی دو روش مذکور در بالا یکسان محسوب میشود که پس از تعدیل و حذف سرقفلی بیارزش (شناسایی زیان)، مانده حساب سرمایه شرکاء مساوی مبلغی بشود که در صورت بکارگیری روش تخصیص پاداش بدست میآید.
شرایط لازم برای یکسان محسوب کردن روشهای تخصیص پاداش و ثبت سرقفلی را میتوان به کمک یک مثال ارائه و آزمون کرد. با استفاده از اطلاعات مورد سوم مطروحه بالا، در جدول (1-16)، شناسایی اولیه سرقفلی و حذف بعدی آن با ماندههای سرمایه در صورت بکارگیری روش تخصیص پاداش مقایسه شده است. در این مقایسه، مبادلات طی دوره نادیده گرفته شده است تا بتوان آثار بکارگیری هر یک از دو روش را بر حقوق شرکاء مشخص کرد. در این مثال، سه نسبت تقسیم سود به شرح زیر مفروض است:
نسبتهای تقسیم سود
(%) (%) (%)
وضعیت اول 56 24 20
وضعیت دوم 49 21 30
وضعیت سوم 60 20 20
در وضعیت اول مندرج در جدول (1-16) ، دو شرط لازم برای یکسانی روشهای تخصیص پاداش و ثبت سرقفلی به شرح زیر مشخص شده است:
1. نسبت تقسیم سود شریک جدید باید هماهنگ نسبت حقوق وی در سرمایه شرکت غیرسهامی باشد.
2. نسبت تقسیم سود جدید شرکای قدیم (یا حقوق تعدیل شده آنان) باید همانند نسبت تقسیم سود سابق آنان باشد.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
در وضعیت اول، آقای (ج) سهمی معادل 20درصد از سود یا زیان شرکت دارد که با نسبت حقوق وی در سرمایه شرکت یکسان است. آقایان (الف) و (ب) نیز در تقسیم سود شرکت جدید همان سهمی را دارند که قبل از ورود آقای (ج) داشتهاند. سهم قبلی آنان از سود به نسبت 70 به 30 بوده که در وضعیت اول بالا به 56 به 24 تغییر یافته است همان طور که ملاحظه میشود نسبت مساوی نسبت میباشد.
در وضعیت دوم، سهم جدید شرکای قدیم از سود شرکت همانند نسبت قبلی آنان است. یعنی مساوی است. اما، سهم آقای (ج) از سود شرکت بیش از حقوق اولیه وی در سرمایه شرکت میباشد. بنابراین، در وضعیت دوم، پس از حذف سرقفلی، مانده سرمایه آقایان (الف) و (ب) به میزان کاهش سرمایه آقای (ج) افزایش مییابد.
در وضعیت سوم، سهم جدید شرکای قدیم از سود شرکت همانند نسبت (قبل از ورود آقای (ج)) زیرا، مساوی نمیباشد. با این ترتیب، آقای (ب) از این وضعیت بهرهمند و آقای (الف) متضرر میشود.
جدول
ورود شریک جدید از طریق پرداخت به شریک یا شرکای موجود
روش دیگر برای تحصیل حقوق در یک شرکت غیرسهامی، خریداری حقوق یک یا چند نفر از شرکای قدیم است بدون این که داراییهای شرکت اضافه شود. در این روش، دو مورد متمایز را میتوان بررسی کرد:
1. خریداری بخشی از حقوق یک شریک.
2. خریداری بخشی از حقوق تمامی شرکای موجود به نحوی یکنواخت.
در هر دو مورد مطروحه بالا، تعداد شرکاء در ساختار سرمایه شرکت افزایش مییابد. در حالتی که تمامی حقوق یک شریک توسط شریکی جدید خریداری شود، در واقع شریک قدیم از شرکت خارج شده است. این موضوع در بخش بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
چنانچه یکی از شرکای موجود بخشی از حقوق خود در سرمایه شرکت را به دیگری بفروشد، لازم است ثبتی در مورد سرمایه شریک جدید و کاهش سرمایه شریک فروشنده به عمل آید. مثلاً اگر آقایان (الف) و (ب) سرمایهای به مبلغ 60 میلیون ریال و 40 میلیون ریال دارند و آقای (ب). حقوق خود را به مبلغ 12 میلیون ریال به آقای (ج) بفروشد، تنها ثبت لازم در دفاتر شرکت غیرسهامی به شرح زیر است:
سرمایهآقای (ب) (00/40×25%) 00/10
سرمایه آقای (ج) 00/10
بدیهی است که مبادله نقدی آقایان (ب) و (ج) ارتباطی با حسابها و دفاتر شرکت غیرسهامی ندارد. چنانچه در مثال بالا، آقای (ج) یک چهارم حقوق در سرمایه شرکت را تواماً و به طور یکنواخت از آقایان (الف) و (ب) به مبلغ 30 میلیون ریال خریداری کند، ثبت حسابداری در دفاتر شرکت به شرح زیر خواهد بود:
سرمایه آقای (الف) (00/60×25%) 00/15
سرمایه آقای (ب) (00/40×25%) 00/10
سرمایه آقای (ج) 00/25
مجدداً یادآوری میشود که مبادله نقدی آقایان (الف) و (ب) با آقای (ج) اثر بر حسابهای شرکت ندارد.
خروج یا فوت یک شریک
خروج یکی از شرکاء از شرکت
چنانچه یکی از شرکاء قصد خروج از شرکت را داشته و این خروج تضادی با موافقتنامههای مابین شرکاء نداشته باشد، انجام این امر به دو شکل زیر امکانپذیر است.
1. فروش حقوق به یک شریک جدید
فروش حقوق شریکی که قصد خارج شدن از شرکت را دارد به یک شریک جدید، از لحاظ حسابداری مسئله خاصی را ایجاد نمیکند و تنها لازم است سرمایه شریک خارج شده تحت نام شریک جدید ثبت شود.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
2. فروش حقوق به شرکای موجود
چنانچه حقوق شریک خارج شده از شرکت مستقیماً به شرکای موجود فروخته شود، مبادله همانند مورد مشروح در بند یک بالاست. یعنی از لحاظ حسابداری، تفاوتی با فروش حقوق به شریک جدید ندارد.
اما اگر فروش حقوق شریک خارج شده به شرکت غیرسهامی باشد. اگر چه محتوای مبادله تغییری نمیکند اما شرکت غیرسهامی متعهد میشود که وجوه مربوط به حقوق شریک خارج شده را پرداخت کند. در چنین مواردی امکان دارد مبلغی به عنوان سرقفلی شناسایی شود و این در صورتی است که وجه پرداختی به شریک خارج شده بیش از مانده حساب سرمایه وی باشد. اما باید توجه داشت که ارزشیابی سرقفلی میتواند با ابهام مواجه شود زیرا مبادله بین اشخاص مستقل و غیروابسته انجام نگرفته است.
در مورد چهارم مطروحه زیر فروش حقوق یک شریک به شرکت غیرسهامی مورد بحث قرار میگیرد.
مورد چهارم: توزیع داراییهای شرکت غیرسهامی به شریک خارج شده
آقای (ج) قصد دارد که از شرکتی که با آقایان (الف) و (ب) دارد خارج شود و شرکای باقیمانده موافقت میکنند که حقوق وی را از طریق شرکت غیرسهامی خریداری کنند. شرکاء سود شرکت را به نسبتی مساوی تقسیم مینمایند. در این تاریخ، ترازنامه شرکت به شرح زیر است:
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
جدول
بررسی ارزش جاری داراییها و توان سودآوری آتی شرکت نشان میدهد که حقوق آقای (ج) در این شرکت به مراتب بیش از 40 میلیون ریال ارزش دارد. طبق ارزیابیهای به عمل آمده، ارزش جاری داراییهای شرکت به مبلغ 140 میلیون ریال برآورده شده است. با توجه به بررسیهای به عمل آمده با آقای (ج) توافق میشود که حقوق وی در شرکت به مبلغ 60میلیون ریال خریداری و در چهار قسط مساوی سالانه به وی پرداخت شود. ضمن این که به مبلغ پرداخت نشده نیز سالانه 9% سود تعلق بگیرد.
بنابراین، بر اثر خروج آقای (ج) میتوان گفت از لحاظ حقوقی شرکت موجود منحل شده است و لازم است برای شرکت تداوم دهنده فعالیت مبانی ارزشیابی جدید تعیین و حقوق آقای (ج) مشخص شود. با این ترتیب، ثبت زیر برای تعدیل ارزشها به عمل میآید (با فرض تقسیم متساوی سود):
داراییها 00/30
سرمایه آقای (الف) 00/10
سرمایه آقای (ب) 00/10
سرمایه آقای (ج) 00/10
ثبت مربوط به تعدیل حقوق شریک خارج شده را میتوان به دو طریق انجام داد. چنانچه روشی مشابه روش تخصیص پاداش بکار گرفته شود، ثبت زیر انجام خواهد شد:
روش اول:
سرمایه آقای (ج) 00/50
سرمایه آقای (الف) 00/5
سرمایه آقای (ب) 00/5
اسناد پرداختنی به آقای (ج) 00/60
از آنجا که آقای (ج) مبلغ 10 میلیون ریال بیش از مانده حساب سرمایه خود (بعد از تعدیل برای ارزشهای جاری) دریافت میدارد میتوان نتیجه گرفت که سرقفلی ثبت نشدهای در شرکت وجود دارد. چنانچه شرکاء موافقت کنند که مبلغ سرقفلی شناسایی شود، ثبت حسابداری به شرح زیر انجام خواهد شد:
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
روش دوم:
سرمایه آقای (ج) 00/50
سرقفلی 00/10
اسناد پرداختنی به آقای (ج) 00/60
چنانچه مبلغ 10 میلیون ریالی که اضافه بر مانده سرمایه به آقای (ج) پرداخت میشود معرف ثلث مبلغ سرقفلی ثبت نشده شرکت تلقی شود، میتوان گفت که کل سرقفلی ثبت نشده بالغ بر 30 میلیون ریال است که به شرح زیر ثبت میگردد:
روش دوم (تعدیل شده):
سرقفلی 00/30
سرمایه آقای (الف) 00/10
سرمایه آقای (ب) 00/10
سرمایه آقای (ج) 00/10
سرمایه آقای (ج) 00/60
اسناد پرداختنی به (ج) 00/60
فوت یکی از شرکاء
موافقتنامههای ما بین شرکاء یا شرکتنامه، قاعدتاً باید روشهای بکار گرفته شده در صورت فوت یکی از شرکاء را مشخص کند. صرفنظر از این که شرکای شرکت به طور جداگانه حقوق شریک متوفی را خریداری کنند یا شرکت غیر سهامی این حقوق را تحصیل کند. اولین موضوع حائز اهمیت تعیین ارزش جاری حقوق شریک متوفی است. در مواردی که شرکت غیرسهامی به عملیات خود به عنوان یک شخصیت حسابداری و تحت مدیریت شرکای زنده ادامه میدهد لازم است داراییهای شرکت تجدید ارزیابی و حقوق شریک متوفی بر مبنای آن محاسبه شود.
هنگامی که حقوق شریک متوفی بر مبنای ارزشهای جاری محاسبه شد، شرکای باقیمانده باید در مورد شرایط مورد قبول برای ایفای تعهدات به صورت پرداخت نقدی یا توزیع داراییها با وارث متوفی به توافق برسند.
چنانچه قرار باشد عملیات شرکت متوقف شود، احتمالاً ایفای تعهدات به صورت واگذاری دارایی یا داراییهای مشخص خواهد بود. اما در مواردی که شرکت به حیات خود ادامه میدهد، ایفای تعهدات معمولاً به صورت پرداخت وجه نقد به وارث شریک فوت شده میباشد.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
خلاصه
در این فصل، تغییر ساختار سرمایه شرکت به دلیل ورود شریک جدید، خروج یک شریک یا فوت یک شریک مورد بررسی قرار گرفت. شریک جدید میتواند از دو طریق اصلی به شرکت غیرسهامی وارد شود. یک طریقه این است که شریک جدید پول نقد یا داراییهای دیگری را به شرکت واگذار کند. طریقه دیگر نیز خریداری مستقیم حقوق یک یا چند شریک شرکت غیرسهامی میباشد.
در مواردی که شریک جدید داراییهایی را در شرکت غیرسهامی سرمایهگذاری میکند. اولین تصمیمگیری در این مورد است که آیا مازاد ارزشیابی داراییها ثبت بشود یا خیر. سپس تعیین شود که آیا سرقفلی ثبت نشدهای وجود دارد یا خیر. چنانچه سرقفلی ثبت نشده موجود باشد، باید تعیین گردد که آیا روش تخصیص پاداش یا روش ثبت سرقفلی بکار گرفته شود. در روش ثبت سرقفلی، مبلغ سرقفلی در دفاتر شرکت ثبت میگردد.
برعکس، در روش تخصیص پاداش، مبلغ سرقفلی ثبت نمیشود بلکه مانده حساب سرمایه شرکاء به طوری تعدیل میشود که مبلغ سرقفلی به طور ضمنی لحاظ گردد.
هنگام خروج شریک از شرکت، ممکن است حقوق وی به یک شریک جدید یا شرکای باقیمانده شرکت واگذار شود. از دیدگاه حسابداری، انتقال حقوق به شریک جدید، تنها مستلزم انتقال مانده سرمایه شریک خارج شده به شریک جدید است. چنانچه حقوق شریک خارج شده به شرکای باقیمانده واگذار شود، ممکن است مبادله خارج از شرکت صورت پذیرد و یا حقوق شریک خارج شده مستقیماً به شرکت غیرسهامی منتقل گردد.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
در هر یک از این دو مورد، مبادله شبیه واگذاری حقوق به یک شخص ثالث است. اما در صورت واگذاری حقوق شریک خارج شده به شرکت غیرسهامی، تعهد پرداخت حقوق شریک خارج شده به عهده شرکت خواهد بود.
هنگام فوت یک شریک ممکن است شرکت غیرسهامی منحل و یا به فعالیت خود ادامه دهد و این موضوع به قصد شرکای باقیمانده بستگی دارد. چنانچه شرکت به فعالیت خود ادامه دهد، ممکن است حقوق شریک متوفی توسط شرکاء یا توسط شرکت غیرسهامی خریداری شود. پس از این که ارزش حقوق شریک متوفی تعیین شد، شرکای باقیمانده باید در باره نحوه پرداخت به وراث شریک فوت شده با آنان توافق کنند. این تعهدات را میتوان به صورت پرداخت وجه نقد یا واگذاری برخی از داراییهای شرکت ایفا کرد.
سؤالات، تمرینات و مسایل
سؤالات
1. یک شریک جدید با آوردن داراییهای اضافی به یک شرکت غیرسهامی وارد شده است. شریک جدید موافقت کرد که حقوق وی در شرکت (سرمایه قبلی به علاوه داراییهای انتقالی مشارالیه) کمتر از ارزش داراییهای واگذار شده وی باشد. با توجه به مفروضات بالا، دو روش حسابداری مرتبط با این وضعیت را بیان کنید.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
2. روش متداول حسابداری برای محاسبه سرقفلی ثبت نشدهای که بر اثر ورود شریک جدید و انتقال داراییهای اضافی مطرح شده است را تشریح کنید.
3. چه شرایطی برای یکسان بودن اثر روشهای تخصیص پاداش و ثبت سرقفلی بر مانده حساب سرمایه شرکاء باید احراز شود؟
4. شرکای (الف) و (ب) مانده سرمایه مساوی دارند و سود شرکت غیرسهامی را به نسبت 30: 70 تقسیم میکنند. هنگام ورود شریک (ج)، به سرمایه وی پاداش تخصیص مییابد. این پاداش چگونه باید بین شرکای (الف) و (ب) تقسیم و بدهکار حساب سرمایه آنان منظور شود؟ چرا؟
6. چنانچه یکی از شرکاء بخشی از حقوق خود را در یک شرکت غیرسهامی به شخص دیگری بفروشد، آیا پول دریافتی توسط وی در دفاتر شرکت منعکس میشود؟ دلایل خود را بیان کنید.
7. آیا هنگام فوت یکی از شرکاء، شرکت غیرسهامی باید منحل شود یا میتواند به فعالیت خود ادامه دهد؟
تمرینات
1. آقایان (الف) و (ب) شرکای یک شرکت غیرسهامی هستند که سود را به نسبت 30: 70 تقسیم میکنند. مانده حساب سرمایه آنان به ترتیب مساوی 42 میلیون ریال و 28 میلیون ریال میباشد. ثبت حسابداری مربوط به ورود آقای (ج) به شرکت را تحت شرایط مستقل زیر انجام دهید:
الف- آقای (ج) مبلغ 30 میلیون ریال در قبال تحصیل حقوق در سرمایه شرکت پرداخت میکند. سرقفلی مربوط به این مبادله نیز ثبت میشود.
ب – آقای (ج) مبلغ 10 میلیون ریال در قبال تحصیل حقوق در سرمایه شرکت پرداخت میکند. جمع سرمایه شرکت پس از ورود آقای (ج) بالغ بر 80 میلیون ریال خواهد بود.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
ج – آقای (ج) با پرداخت مبلغ 18میلیون ریال به هر یک از شرکای موجود، حقوق در سرمایه شرکت را تحصیل میکند. ضمناً سرقفلی مربوط به این مبادله نیز ثبت میشود.
2. آقایان (الف) و (ب) سود شرکت را به تساوی تقسیم میکنند و مبالغ مساوی را نیز در شرکت سهامی سرمایهگذاری کردهاند. خالص داراییهای شرکت بر طبق دفاتر بالغ بر 28 میلیون ریال است. آقای (ج) با داشتن حقوقی به میزان در خالص داراییها به شرکت وارد شده و برای تحصیل این حقوق، مبلغ 10میلیون ریال پرداخته است.
برای ورود آقای (ج) به شرکت، ثبتهای لازم را به سه روش ممکن انجام دهید. شرایط بکارگیری هر یک از سه روش را نیز بیان کنید.
3. بهترین پاسخ را برای موارد زیر ارائه کنید.
الف- هنگام ورود شریک جدید به یک شرکت غیرسهامی موجود، تخصیص سرقفلی به شرکای قدیم مبتنی است بر:
1) نسبت تقسیم سود یا زیان.
2) تسهیم مساوی بین شرکاء.
3) ارزش دفتری داراییهای انتقالی هر یک از شرکاء.
4) ارزش متعارف داراییهای انتقالی هر یک از شرکاء.
5) مانده نسبی حساب سرمایه هر یک از شرکاء.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
ب- آقایان (الف) و (ب) شرکای یک شرکت غیرسهامی میباشند که مانده حساب سرمایه آنان به ترتیب مساوی 40 میلیون ریال و 15 میلیون ریال است. سود یا زیان شرکت نیز به نسبت 20 : 80 تقسیم میشود. آقای (ج) در قبال تحصیل 50% حقوق در سرمایه و سود (زیان) شرکت، مبلغ 60 میلیون ریال پرداخت کرده است. در صورت بکارگیری روش تخصیص پاداش، حساب سرمایه شرکاء چگونه تغییر مییابد؟ مناسبترین پاسخ را انتخاب کنید.
1) حساب سرمایه آقای (ج) 60 میلیون ریال بستانکار، حساب سرمایه آقای (الف)، 4میلیون ریال بدهکار و حساب سرمایه آقای (ب) یک میلیون ریال بدهکار میشود.
2) حساب سرمایه آقای (ج) 5/57 میلیون ریال بستانکار، حساب سرمایه آقای (الف) 2 میلیون ریال بستانکار و حساب سرمایه آقای (ب) 5/0 میلیون ریال بستانکار و حساب سرمایه آقای (ب) 5/0 میلیون ریال بستانکار میشود.
3) حساب سرمایه آقای (ج) 5/57 میلیون ریال بستانکار، حساب سرمایه آقای (الف) 5/0 میلیون ریال بدهکار و حساب سرمایه آقای (ب) 2 میلیون ریال بدهکار میشود.
4) حساب سرمایه آقای (ج) 60 میلیون ریال بستانکار، حساب سرمایه آقای (الف) 5/2 میلیون ریال بدهکار و حساب سرمایه آقای (ب)5/2 میلیون ریال بدهکار میشود.
5) هیچ یک از موارد بالا.
ج – آقایان (الف) و (ب) شرکای یک شرکت غیرسهامی میباشند که مانده حساب سرمایه آنان به ترتیب مساوی 20 میلیون ریال و 10 میلیون ریال است. سود یا زیان شرکت نیز به نسبت 40: 60 تقسیم میشود. آقای (ج) در قبال تحصیل 20% حقوق در سرمایه و سود (زیان) شرکت، داراییهایی را به مبلغ 5 میلیون ریال سرمایهگذاری کرده است. با فرض این که داراییهای ثبت شده شرکت به درستی ارزشیابی شده است، مبلغ سرقفلی مساوی است با:
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
1) 5/7 میلیون ریال
2) 0/5 میلیون ریال
3) 5/2 میلیون ریال
4) 0/2 میلیون ریال
5) 5/1 میلیون ریال
4. در هر یک از موارد مستقل زیر، ثبت روزنامه را برای ورود آقای (ج) به شرکت غیرسهامی آقایان (الف) و (ب) انجام دهید. مانده حساب سرمایه هر یک از آقایان (الف) و (ب) مساوی 10 میلیون ریال است و سود (زیان) را به تساوی تقسیم میکنند.
الف- آقای (ج) در قبال تحصیل حقوق در سرمایه و سود (زیان) شرکت، مبلغ 10 میلیون ریال پرداخته است.
ب – آقای (ج) در قبال تحصیل حقوق در سرمایه و سود و (زیان) شرکت، مبلغ 12 میلیون ریال پرداخته است.
ج- آقای (ج) در قبال تحصیل حقوق در سرمایه و سود (زیان) شرکت، مبلغ 3 میلیون ریال پرداخته است. جمع سرمایه شرکت جدید نیز باید مساوی 25 میلیون ریال بشود.
د – آقای (ج) با خرید حقوق آقایان (الف) و (ب) مبلغ 5/5 میلیون ریال مستقیماً به آنان میپردازد و حقوقی به میزان در سرمایه و سود (زیان) شرکت را تحصیل میکند. جمع سرمایه شرکت جدید نیز باید مساوی 20 میلیون ریال بشود.
ها- شرایط بند (د) بالا کماکان برقرار است اما جمع سرمایه شرکت جدید باید مساوی 5/27 میلیون ریال است.
و- آقای (ج) در قبال تحصیل حقوق در سرمایه و سود (زیان) شرکت، مبلغ 0/7 میلیون ریال پرداخته است. پس از این مبادله، سرمایه هر یک از شرکاء در شرکت جدید باید مساوی باشد.
ز- آقای (ج) در قبال تحصیل حقوق در سرمایه و سود (زیان) شرکت، مبلغ 0/7 میلیون ریال پرداخته است. جمع سرمایه شرکت جدید نیز باید مساوی 35 میلیون ریال بشود.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
5. آقایان (الف) و (ب) که سود شرکت غیرسهامی خود را به نسبت 40 : 60 تقسیم میکنند با ورود آقای (ج) به شرکت موافقت کردهاند. آقای (ج) قرار است برابر حقوق هر یک از شرکاء به آنان وجه نقد پرداخت کند و در قبال آن، حقوق در سرمایه و سود (زیان) شرکت بدست آورد. داراییهای قابل شناسایی شرکت بر مبنای ارزشهای متعارف ثبت شده و مانده حساب سرمایه هر یک از شرکای قدیم بالغ بر 30 میلیون ریال است. اینک قرار است تعیین شود که کل مبلغ پرداختنی آقای (ج) یعنی مبلغ 25 میلیون ریال چگونه بین آقایان (الف) و (ب) تقسیم شود.
مطلوب است:
الف – تشریح روش سنتی تقسیم وجه نقد بین آقایان (الف) و (ب)
ب- بیان این که چرا روش سنتی تقسیم وجه نقد (به شرح بند یک بالا) ممکن است برای آقای (الف) مطلوب نباشد.
ج – ثبت روزنامه مربوط به ورود آقای (ج) با فرض این که سرقفلی شناسایی نشود.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
مسایل
1. آقایان (الف) و (ب) شرکای یک شرکت غیرسهامی هستند و مانده حساب سرمایه آنان در تاریخ 1/12/8×13 به ترتیب مساوی 67 میلیون ریال و 48 میلیون ریال است. سود (زیان) شرکت به نسبت 40: 60 تقسیم میشود. در تاریخ 2/1/9×13 آقای (ج) در قبال تحصیل حقوقی به میزان در سرمایه و سود (زیان) شرکت، مبلغ 45 میلیون ریال در شرکت سرمایهگذاری میکند.
مطلوب است:
الف- ارائه ثبتهای روزنامه مربوط به ورود آقای (ج) در صورت بکارگیری روش تخصیص پاداش و روش ثبت سرقفلی.
ب – با فرض این که ورود آقای (ج) با بکارگیری روش ثبت سرقفلی منعکس شده و متعاقب آن سرقفلی حذف شده است، مقایسه آثار بکارگیری این روش تخصیص پاداش (از لحاظ تأثیر بر مانده حساب سرمایه شرکاء) در هر یک از موارد مستقل زیر:
درصد تقسیم سود
(الف) (ب) (ج)
مورد اول 45% 30% 25%
مورد دوم 40% 37% 23%
مورد سوم 48% 30% 22%
2. تراز آزمایشی شرکت غیرسهامی آقایان (الف) و (ب) در تاریخ 1/1/8×13 به شرح زیر بوده است. تقسیم سود یا زیان نیز به طور مساوی بین شرکاء انجام میشود.حسابداری تجدید ساختارسرمایه
جدول
در تاریخ 29/12/8×13، آقای (ج) در قبال پرداخت مبلغ 100 میلیون ریال به آقایان (الف) و (ب)، حقوقی به میزان در شرکت غیرسهامی بدست آورد و این آقایان موافقت کردند که هر یک مانده حساب سرمایه خود را به آقای (ج) منتقل کنند. قبل از ورود آقای (ج) به شرکت، تصمیم گرفته شد که مبلغ 0/7 میلیون ریال ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاریها، مبلغ 0/8 میلیون ریال ذخیره مطالبات مشکوکالوصول و مبلغ 0/5 میلیون ریال برای کاهش ارزش ساختمان و تجهیزات در نظر گرفته شود. تخصیص سود به آقای (ج) نیز از تاریخ 1/1/9×13 شروع شود.
در تاریخ 29/12/9×13، آقای (د) به شرکت وارد شد و حقوقی به میزان در سود شرکت بدست آورد. در مقابل داراییهای زیر را به شرکت آورد:
موجودی نقد 0/60 میلیون ریال
موجودی کالا 0/70میلیون ریال
سرمایه گذاریها 0/10 میلیون ریال
ضمناً بدهیهای تجارت قبلی آقای (د) به شرح زیر توسط شرکت غیرسهامی تقبل شد:
حسابهای پرداختنی 0/20 میلیون ریال
تسهیلات بانکی 0/24 میلیون ریال
به منظور تشویق آقای (د) به ورود به شرکت، مبلغ 14 میلیون ریال سرقفلی به وی تخصیص یافت. ضمناً قرار شد که از اول سال بعد (متعاقب ورود آقای (د) سود (زیان) به طور مساوی بین شرکاء تقسیم گردد.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
سال منتهی به 29 اسفند
8×13 9×13
سود شرکت 0/18 0/27
برداشتها:
آقای (الف)
آقای (ب)
آقای (ج)
0/13
0/7
—
0/10
0/6
0/14
برای رعایت سادگی، فرض میشود سود هر سال به طور نقدی تحقق یافته و ترازنامه شرکت در تاریخ 1/1/8×13 به جز در ارتباط با موارد طرح شده در این مسئله، طی دو سال تغییر نیافته است.
مطلوب است:
الف- تهیه کاربرگ برای دوره دو ساله از تاریخ 1/1/8×13 الی 29/12/9×13. هنگام ورود آقای (ج) سرقفلی شناسایی نشده و فقط مبلغ 0/14 میلیون ریال مربوط به ورود آقای(د) ثبت شده است.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
ب- با فرض این که هنگام ورود آقایان (ج) و (د)، سرقفلی به طور ضمنی محاسبه و ثبت شده است، ارائه ثبتهای روزنامه مربوط به ورود آنان. در مورد ورود آقای (د)، کل سرقفلی ضمنی محاسبه شود و این سرقفلی محدود به مبلغ 0/14 میلیون ریال ذکر شده در مسئله نشود.
3. شرکت آلفا یک شرکت عمده فروشی است که حسابهای خود را در تاریخ 29 اسفند هر سال میبندد. در خلال سال، تمامی مبادلات بر مبنای دریافتها و پرداختهای نقدی ثبت میشود. اما در آخر سال مالی، تعدیل لازم از لحاظ انعکاس نتایج اجرای حسابداری تعهدی انجام و نتیجه در حسابی تحت عنوان حساب موجودی ثبت میگردد.
در تاریخ 30 دی 8×13 شریک (ها) فوت کرد. این شرکت در وصیتنامه خود قید کرده است که ماترک او به طور مساوی مابین آقایان (الف) و (ب) که شرکای شرکت هستند و آقای (و) از خارج شرکت تقسیم شود. برای حل این مسئله فرض کنید که فاصله زمانی برای تقسیم ارث وجود ندارد و ماترک شریک (ها) بلافاصله تقسیم میگردد. تمامی شرکای باقیمانده همراه با آقای (و) تصمیم گرفتند که عملیات شرکت آلفا به عنوان شرکتی از آقایان (الف)، (ب) (ج)، (د) و (و) ادامه یابد. ضمناً قرار شد حسابهای شرکت در تاریخ 30/10/8×13 بر مبنای حسابداری تعهدی تعدیل و ماترک آقای (ها) تقسیم و حقوق شرکاء از اول بهمن 8×13 تعیین گردد.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
در این مسئله میتوان از استهلاک داراییهای ثابت صرفنظر کرد. ماندههای دفاتر شرکت به شرح زیر بوده است:
جدول
علاوه بر اطلاعات بالا، اطلاعات مشروح زیر نیز از لحاظ تبدیل حسابداری نقدی به حسابداری تعهدی در دسترس است:
جدول
حقوق شرکاء نسبت به سرمایه و نسبت تقسیم سود (زیان) به شرح زیر است:
حقوق نسبت به سرمایه نسبت تقسیم سود (زیان)
آقای (الف)
آقای (ب)
آقای (ج)
آقای (د)
آقای (ها) 50/10
50/52
00/77
00/7
00/21 25/6%
25/31%
50/37%
50/12%
50/12%
00/168 00/100%
مطلوب است:
الف- تهیه صورت سود و زیان برای دوره 1/1/8×13 الی 30/10/8×13.
ب- تهیه صورت وضعیت مالی در تاریخ 1/11/8×13.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
4. قبل از خروج شریک (ج) از شرکت غیرسهامی آلفا، تراز آزمایشی شرکت به شرح زیر بوده است:
بدهکار بستانکار
داراییها 00/200
بدهیها 00/50
سرمایه آقای (الف) 00/60
سرمایه آقای (ب) 00/60
سرمایه آقای (ج) 00/30
جمع 00/200 00/200
مبالغ مندرج در حساب سرمایه شرکاء (در تراز آزمایشی بالا) با نسبتهای تقسیم سود (زیان) هم آهنگ است. آقای (ج) هنگام خروج از شرکت، سندی به مبلغ اسمنی 00/50 میلیون ریال از شرکت دریافت میدارد. به سند مزبور سودی به نرخ سالانه 10% تعلق میگیرد. در تاریخ خروج آقای (ج) از شرکت، ارزیابی داراییهای شرکت آشکار میکند که ارزش متعارف این داراییها به میزان 30 میلیون ریال از ارزش دفتری آن بیشتر است.
مطلوب است:
الف- ارائه ثبت لازم برای اصلاح ارزشهای دفتری به ارزشهای متعارف.
ب- ارائه ثبت لازم برای انعکاس خروج آقای (ج) با فرض این که سرقفلی شناسایی نشود.
ج- ارائه ثبت لازم برای انعکاس خروج آقای (ج) با فرض این که سرقفلی به میزان مبلغ اضافی پرداخت شده به آقای (ج) شناسایی شود.
د – ارائه ثبت لازم برای انعکاس خروج آقای (ج) با فرض این که سرقفلی به مبلغ کامل (بر اثر خروج شریک (ج) و مبلغ پرداختی به وی) برای شرکت شناسایی گردد.
5. قبل از خروج آقای (الف) از شرکت غیرسهامی، ترازنامه شرکت به شرح زیر بوده است:
داراییها 00/300
بدهی به آقای (الف) 00/10
سرمایه آقای (الف) 00/62
سرمایه آقای (ب) 00/58
سرمایه آقای (ج) 00/170
00/300
نسبتهای تقسیم سود (زیان) شرکاء به ترتیب بابر 6: 2 : 2 میباشد. آقای (الف) از شرکت مزبور خارج میشود و مبلغ 00/100 میلیون ریال نقداً دریافت میدارد. این مبلغ شامل واریز کل بدهی شرکت به آقای (الف) به مبلغ 10 میلیون ریال نیز میباشد. در تاریخ خروج آقای (الف) از شرکت، ارزیابی داراییهای شرکت آشکار میکند که ارزش متعارف داراییهای شرکت بالغ بر 350 میلیون ریال است.
حسابداری تجدید ساختارسرمایه
مطلوب است:
الف- ارائه ثبت لازم برای اصلاح ارزشهای دفتری به ارزشهای متعارف.
ب- ارائه ثبت لازم برای انعکاس خروج آقای (الف) با فرض این که سرقفلی به میزان مبلغ اضافی پرداخت شده به آقای (الف) شناسایی شود.
د- ارائه ثبت لازم برای انعکاس خروج آقای (الف) با فرض این که سرقفلی به مبلغ کامل (بر اثر خروج شریک (ج) و مبلغی پرداختی به وی) برای شرکت شناسایی گردد